به گزارش شهدای ایران؛ مجدالدین معلمی در جدیدترین پست خود در سه الف نوشت:
سال ورودم به دانشگاه با شلوغی و تلاظم های دانشگاه ها اجین شده بود. عاشق نوشتن بودم و چند بار برای معدود نشریات دانشجویی دانشگاه چند مطلب نوشتم. نشریه بسیج و نهاد رهبری به کل از پذیرفتن مطلب پرهیز کردند. نشریه دانشجویی مثلا" مستقل دیگر هم با کلی سانسور و دستکاری راضی به چاپ مطلب شد! به این نتیجه رسیدم برای اینکه بتوانم حرفم را بدون التماس و کم و کاست بزنم باید مستقل نشریه داشته باشم!
آن زمان هنوز سایت و وبلاگ و شبکه های مجازی وجود خارجی نداشت. با هم فکری دوستانم در "جامعه اسلامی دانشجویان" یک نشریه دانشجویی زدیم. بنا داشتیم که به صورت ماهیانه نشریه را منتشر کنیم.
کل تحریریه ما دانشجو بودند و کسی بابت نوشتن مطلب پول نمی گرفت ولی هزینه ی کاغذ و چاپخانه برای ما کمرشکن بود! باید بین بد و بدتر انتخاب می کردیم! یا حسب سلیقه دیگران می نوشتیم و از شر مشکلات مالی خلاص می شدیم یا با فلاکت در به در، دنبال جلب کمک مالی می رفتیم! راه دوم را انتخاب کردیم و به هر زور و ضربی بود دو – سه ماهی یک بار نشریه بیرون می آمد!
در عمل با یک واقعیت تلخ مواجه شدیم؛ درست است که برای حرف زدن باید رسانه داشت! اما "رسانه داری به پول داری وابسته است" و هزینه مستقل بودن خیلی سنگین است!
از روزی که از دانشگاه بیرون آمدم تا امروز در حسرت داشتن یک نشریه بوده و هستم ولی می دانم مجله داری حرفه ای با پول توی جیبی های امثال من شدنی نیست! چه بسیار متخصصین صاحب فکری را سراغ دارم که به دلیل مشکل مالی از حرف زدن سر باز می زنند چرا که میدانند هر روزنامه حسب رویکرد خودش جملاتی را از حرف ها بیرون می کشد! فرمول همان فرمول است! برای مستقل حرف زدن باید رسانه ی مستقل داشت. رسانه داری حرفه ای هم پول درشت می خواهد که فقط برخی دارند!!
در عصر جدید سخت می شود رسانه ی مستقل پیدا کرد! رسانه های مستقل به یقین محکوم به تعطیلی هستند! از صبح مهدی نصیری گرفته تا نیستان سیدمهدی شجاعی تا فردای احمد توکلی! همه چون میخواستند مستقل بمانند قربانی شدند!
بی دلیل نیست که ناگهان گران شدن دلار و سکه و سیب زمینی و تخم مرغ در زمانی دایم تیتر یک غالب نشریات می شود و در زمانی در سکوت خبری هر چه شود خبری از اطلاع رسانی نیست! زمانی مشاور بی مسوولیت رییس جمهور به دلیل پولدار بودن ماه ها مورد هجمه رسانه ای بود و الان هیچ رسانه ای کار ندارد وزیری که مسوولیت مستقیمش تنظیم بازار برای محرومان است رسما اعلام می کند هزار میلیارد تومان سرمایه شخصی دارد!
خیلی ساده می توان دست عنصر پول و جنابان سرمایه دار را در شکل گیری تیترهای روزنامه ها دید عجیب نیست اگر کسی مدعی شود مدیر مسوول غالب نشریات کشور همیشه یک نفر بوده است!
سال ورودم به دانشگاه با شلوغی و تلاظم های دانشگاه ها اجین شده بود. عاشق نوشتن بودم و چند بار برای معدود نشریات دانشجویی دانشگاه چند مطلب نوشتم. نشریه بسیج و نهاد رهبری به کل از پذیرفتن مطلب پرهیز کردند. نشریه دانشجویی مثلا" مستقل دیگر هم با کلی سانسور و دستکاری راضی به چاپ مطلب شد! به این نتیجه رسیدم برای اینکه بتوانم حرفم را بدون التماس و کم و کاست بزنم باید مستقل نشریه داشته باشم!
آن زمان هنوز سایت و وبلاگ و شبکه های مجازی وجود خارجی نداشت. با هم فکری دوستانم در "جامعه اسلامی دانشجویان" یک نشریه دانشجویی زدیم. بنا داشتیم که به صورت ماهیانه نشریه را منتشر کنیم.
کل تحریریه ما دانشجو بودند و کسی بابت نوشتن مطلب پول نمی گرفت ولی هزینه ی کاغذ و چاپخانه برای ما کمرشکن بود! باید بین بد و بدتر انتخاب می کردیم! یا حسب سلیقه دیگران می نوشتیم و از شر مشکلات مالی خلاص می شدیم یا با فلاکت در به در، دنبال جلب کمک مالی می رفتیم! راه دوم را انتخاب کردیم و به هر زور و ضربی بود دو – سه ماهی یک بار نشریه بیرون می آمد!
در عمل با یک واقعیت تلخ مواجه شدیم؛ درست است که برای حرف زدن باید رسانه داشت! اما "رسانه داری به پول داری وابسته است" و هزینه مستقل بودن خیلی سنگین است!
از روزی که از دانشگاه بیرون آمدم تا امروز در حسرت داشتن یک نشریه بوده و هستم ولی می دانم مجله داری حرفه ای با پول توی جیبی های امثال من شدنی نیست! چه بسیار متخصصین صاحب فکری را سراغ دارم که به دلیل مشکل مالی از حرف زدن سر باز می زنند چرا که میدانند هر روزنامه حسب رویکرد خودش جملاتی را از حرف ها بیرون می کشد! فرمول همان فرمول است! برای مستقل حرف زدن باید رسانه ی مستقل داشت. رسانه داری حرفه ای هم پول درشت می خواهد که فقط برخی دارند!!
در عصر جدید سخت می شود رسانه ی مستقل پیدا کرد! رسانه های مستقل به یقین محکوم به تعطیلی هستند! از صبح مهدی نصیری گرفته تا نیستان سیدمهدی شجاعی تا فردای احمد توکلی! همه چون میخواستند مستقل بمانند قربانی شدند!
بی دلیل نیست که ناگهان گران شدن دلار و سکه و سیب زمینی و تخم مرغ در زمانی دایم تیتر یک غالب نشریات می شود و در زمانی در سکوت خبری هر چه شود خبری از اطلاع رسانی نیست! زمانی مشاور بی مسوولیت رییس جمهور به دلیل پولدار بودن ماه ها مورد هجمه رسانه ای بود و الان هیچ رسانه ای کار ندارد وزیری که مسوولیت مستقیمش تنظیم بازار برای محرومان است رسما اعلام می کند هزار میلیارد تومان سرمایه شخصی دارد!
خیلی ساده می توان دست عنصر پول و جنابان سرمایه دار را در شکل گیری تیترهای روزنامه ها دید عجیب نیست اگر کسی مدعی شود مدیر مسوول غالب نشریات کشور همیشه یک نفر بوده است!