شرایط موجود بسیار سخت بود و در حالی که امید زیادی به عملیات بسته شده بود، تمام دستاوردها در حال سقوط بود
به گزارش شهداي ايران به نقل از فارس، پس از فتح خرمشهر در ادامهی اتخاذ استراتژی تنبیه متجاوز، جمهوری اسلامی تلاش زیادی برای تجدید روند پیروزیهای نظامی در سال 1361 به عمل آورد، که به دلایلی این مهم امکانپذیر نشد. گرچه بعد از عملیات رمضان و تا اواخر سال1362 ابتکار عمل در دست جبهه خودی بود، اما موفقیت چشمگیری به دست نیامد. زیرا رشد نیافتن سازمان رزم و پرداختن همه جانبه به مسأله جنگ، مانعی جدی برای اقدام لازم در مقابل ارتش کاملاً مدرن و تقویت شده عراق بود. با این حال رزمندگان اسلام با انجام حملات ایذایی متوسط و بزرگ سعی نمودند که ضمن ابتکار عمل در صحنه جنگ، به نقاط ضعف دشمن نیز دست یابند تا از آن طریق مجدداً برتری لازم را به دست آورند. به همین لحاظ بعد از عملیات والفجر مقدماتی، پس از بحثها و گفتوگوها و تأملاتی که انجام شد منطقهی هورالهویزه برای عملیات بزرگ خیبر در سال 1362 انتخاب گردید.
عملیات خیبر ابتکار عمل بسیج در جنگ تحمیلی بود که تا آن زمان (سال 1362) نظیر نداشت. این منطقه میتوانست جبههی خودی را دوباره از تواناییهای سابق بهرهمند ساخته و دشمن را با آن همه پیچیدگی در خطوط دفاعی و طرحهای پاتک، از امکان مقابله با رزمندگان اسلام محروم سازد. زیرا دشمن تصور نمیکرد که ایران در هورالهویزه که دارای وسعت زیاد و فاصله قابل ملاحظهای از ساحل تا هدفهاست دست به عملیات بزند. چون ایران طی چهار سال گذشته هیچگاه در آنجا اقدام به انجام عملیات آبی- خاکی نکرده بود.
تا قبل از انجام عملیات خیبر، رسانههای گروهی عراق و حامیان آن تبلیغات وسیعی را در مورد تواناییهای ارتش عراق و جلوگیری از حملات ایرانیان آغاز کرده بودند و رژیم صدام صریحاً اعلام میکرد که هر گونه عملیات نیروهای ایرانی به داخل خاک عراق را با شکست روبهرو خواهد ساخت. در این مورد، در اواخر سال 1362 هیاهوی تبلیغاتی گستردهای از سوی رادیوهای امریکا، بی.بی.سی، کلن، بغداد، اسرائیل و منافقین در مورد استقرار صدها هزار نفر از نیروهای ارتش و سپاه در جبهههای جنوبی بر پا شد و جالب اینکه تحلیلگران و مفسران این رادیوها محلهایی را برای عملیات آینده ایران پیشبینی میکردند. آنها اکثراً این منطقه را بصره و مناطق شرقی آن اعلام میکردند. در کنار این تبلیغات، بنا به آمار منتشره از سوی روابط عمومی فرمانده کل سپاه، 474 طرح صلح از تاریخ 3 اسفند 1362 (آغاز عملیات خیبر) تا 30 مهر 1363 از سوی 56 کشور مختلف جهان ارائه شد که خود بیانگر اهمیت فوقالعاده عملیات خیبر و ایجاد تزلزل در بین حامیان منطقهای و جهانی این رژیم است.
قبل از آغاز عملیات خیبر، در سطح بینالمللی و منطقهای چند مسأله حائز اهمیت است:
الف. اعلام وزارت خارجه امریکا در مورد تصمیم این کشور مبنی بر علنی کردن حمایت خود از عراق(1).
امریکا نگران پیروزی جمهوریاسلامی در جنگ با عراق است(2). همچنین در تاریخ 7 بهمن 1362 ریچارد مورفی معاون وزیر خارجه این کشور در بغداد با صدام ملاقات کرد.
ب. تحویل هواپیماهای سوپر اتاندارد به عراق.(3)
ج. تصویب قطعنامه540 شورای امنیت در مورد جنگ به تاریخ 9 آبان 1362.
در این قطعنامه مفاد زیر به تصویب رسید:
محکوم نمودن نقض حقوق انسانی و تقاضای توقف فوری کلیه عملیات نظامی علیه هدفهای غیرنظامی از جمله شهرها و مناطق مسکونی.
خاتمه دادن به خصومت در منطقه خلیج فارس و احترام طرفین به تمامیت ارضی یکدیگر.(4)
د. انفجار مقر تفنگداران امریکایی در بیروت.(5)
مسأله مهم داخلی، اجرای مانور آزادی قدس در 90 منطقه کشور بود که در پی اعزام لشکرهای قدس به جبهه صورت گرفت. این طرح به تدریج در تمام استانها و شهرستانهای کشور فراگیر و سیل نیروهای بسیجی، عازم جبهههای جنگ شد. به گونهای که سازمان رزم محدود سپاه، لبریز از نیرو شد و برخی لشکرها 25 گردان را علاوه بر گردانهای سازمانی در خود جای دادند.
جایگاه عملیات در استراتژی نظامی ایران
از لحاظ استراتژی نظامی و اهداف آتی جنگ، عملیات خیبر به منظور تصرف بصره بود. جبهههای جنوبی به خاطر اهمیتشان در سرنوشت جنگ، در استراتژی نظامی از چند لحاظ مورد توجه واقع میشدند.
به عنوان مناطق واسط برای رسیدن به بصره.
به عنوان محل عملیاتی که مستقیم با هدف تصرف بصره انجام میشد.
نقش عملیات در تحقق راهبرد تنبیه متجاوز
مسئولین سیاسی نظامی معتقد بودند که انجام عملیات موفق بزرگ در جبههی جنوب به میزان قابل ملاحظهای در تحقق تنبیه متجاوز (به عنوان استراتژی جنگ در بُعد سیاسی) مؤثر خواهد بود. از اینرو، عملیات خیبر که در شمال بصره انجام شد حائز اهمیت استراتژیک بود.
دلائل انتخاب منطقه عملیات
پیچیدگی و پر مانع بودن خطوط دفاعی عراق در جبهه جنوب و استحکامات و تعداد خاکریزهای آن موجب شد که فرماندهان سپاه در پی منطقهای برای عملیات باشند که امکان استفاده از توانایی خودی امکانپذیر باشد و از انجام تک جبههای پرهیز شود. منطقه هورالهویزه عمدتاً دارای این ویژگی بود. در واقع، رزمندگان اسلام میتوانستند یکبار دیگر حمله به دشمن را توأم با غافلگیری، از جناح و بدون برخورد با خطوط پر مانع، انجام دهند. علاوه بر این، دلیل دیگری که موجب انتخاب منطقه عملیاتی خیبر شد. بیتوجهی دشمن به آن بود. عراق چون تصور میکرد که ایران از این نقطه حمله نخواهد کرد، سازمان مناسب نظامی نیز در منطقه نداشت. لذا کل منطقه عملیاتی از العزیز تا القرنه و جزایر مجنون به وسیله چند گردان پدافند حفاظت میشد. در واقع، منطقه هور با در نظر گرفتن توان خودی و دشمن و نیز نقش زمین و تأثیرگذاری آن، انتخاب شد.(6)
موقعیت منطقه
منطقه عملیاتی خیبر از لحاظ موقعیت جغرافیایی در شمال بصره واقع شده که از شمال به العزیز و روستاهای البیضه و الصخره، از جنوب به نشوه و طلائیه، از غرب به جاده العماره- بصره و از شرق به حاشیه ساحلی هور، نزدیک جاده سوسنگرد – طلائیه، منتهی میشود. موقعیتهای مزبور در خشکی شرق دجله، جنوب جزایر مجنون و داخل هور قرار دارد.
هورالهویزه از آبهای راکد تشکیل شده و آب رودخانههای دجله، کرخهنور طیب، دویرج و بارانهای فصلی داخلی آن میشوند.(7) وجود نیروها و شکل طبیعی آنها موجب شده که راههای معینی برای تردد قایقها ایجاد شود که اصطلاحاً آبراه نامیده میشوند. مهمترین نقاط هور، جزایر شمالی و جنوبی مجنون هستند که از لحاظ اقتصادی و نظامی بسیار حائز اهمیت میباشند. پلهای الغدیر، القرنه و نشوه که بر روی جاده بصره- الاعماره واقع شدهاند و نیز رودخانه دجله از جمله نقاط مهم دیگر این منطقه به شمار میروند.
وضعیت دشمن
همانگونه که بیان شد، چون ارتش عراق تصور نمیکرد که ایران از منطقه هور دست به عملیات بزند، در آنجا خط دفاعی مشخصی که شامل ردههای مختلف پدافند، موانع و استحکامات باشد، نداشت.
در داخل جزایر مجنون نیرویی در حد یک گردان از جیشالشعبی قرار داشت. در محور شمالی (العزیز- رُطه) و محور جنوبی (القرنه) نیز نیروهای مرزی به عنوان افراد پاسگاه مستقر بودند. فقط در محور طلائیه که قرارگاه فتح عمل میکرد، خط دفاعی مستحکم توأم با موانع وکانال، وجود داشت.(8) در محور زید نیز که قرارگاه کربلا وارد عمل میشد، موانع و خطوط دفاعی دشمن از پیچیدگی خاصی برخورد بود.
به طور کلی در منطقه عمومی خیبر، آرایش نظامی دشمن بدین ترتیب بود:
لشکر19 پیاده (5 تیپ و یک تیپ زرهی)،
لشکر 6 زرهی (3تیپ)
و نیروهای جیشالشعبی و پاسگاههای مرزی.(9)
طرح مانور
با هدف تصرف بصره، دو محور مستقل برای انجام عملیات انتخاب شد؛ هورالهویزه و زید. در هور قرارگاه نجف (سپاه) و در محور دیگر قرارگاه کربلا (ارتش) در نظر گرفته شدند. با این تفاوت که عملیات اصلی و تعیینکننده در هور بود. در این محور پنج هدف اصلی مشخص شد: 1. الغریر. 2. القرنه. 3. جزایر مجنون جنوبی و شمالی. 4. نشوه. 5. طلائیه.
در محور زید، یگانهای ارتش پس از عبور از خط باید روی پل دویجی (واقع در غرب نهر کتبان) به یگانهای سپاه ملحق شده و سپس در مرحله سوم، برای حمله به بصره طرحریزی صورت میگرفت. در واقع، پل دویجی مرحله پایانی عملیات خیبر بود. اما بصره به عنوان هدف عملیات عنوان شد تا آمادگی یگانها و خیزی که برداشته میشد انگیزاننده مرحله بعدی عملیات باشد. سپاه برای تصرف هدفهای عملیات پنج قرارگاه تشکیل داد و مأموریت تصرف هر یک از هدفها را به یکی از قرارگاهها واگذار کرد.
قرارگاه نصر: تصرف و ثبیت محور الغدیر. مأموریت این قرارگاه به غایت دشوار و حساس بود. افراد آن وظیفه داشتند که با مسدود کردن جاده العماره – بصره، ضمن تأمین جناح شمال عملیات مانع از ورود دشمن به جنوب این محور شوند. آنان برای رسیدن به هدف مزبور و پشتیبانی از آن میبایستی مسیری طولانی را طی کنند که دشواری انجام مأموریت آنها را مضاعف میکرد.
قرارگاه حدید: تصرف و تثبیت محور القرنه. این قرارگاه نیز وظیفه سنگینی را به عهده داشت نفرات آن مأموریت داشتند که سه راهی القرنه محل تقاطع (مسیر بغداد – بصره – العماره) را مسدود نمایند. در این میان، عقبه دور تا خط مشکل بزرگی برای آنها به شمار میرفت.
قرارگاه حنین: تصرف جزیره جنوبی و نیمه شرقی و شمال جزیره شمالی و الحاق با محور طلائیه.
قرارگاه فتح: شکستن خط پر مانع طلائیه و الحاق با قرارگاه حنین. مأموریت فتح آن بود که با شکستن خط و باز کردن راه زمینی، امکان پشتیبانی قرارگاههای حنین و نصر و حدید را فراهم نماید. همچنین انجام مرحله دوم عملیات به سوی نشوه و پل دویجی که توسط قرارگاه بدر صورت میگرفت به میزان قابل ملاحظهای بستگی به باز شدن راه زمینی داشت.
قرارگاه بدر: تصرف نیمه غربی جزیره جنوبی پل نشوه، بعد از تصرف جزایر به وسیله قرارگاه حنین و تأمین سه راه القرنه به وسیله قرارگاه حدید. به دلیل اهمیت مأموریت قرارگاه بدر، دو لشکر مهم سپاه به آن مأمور شده بود.
قرارگاه نوح نیز ترابری دریایی و پشتیبانی یگانهای عملکننده را در هور به عهده داشت.(10) علاوه بر این، هوانیروز مأموریت داشت در امر انتقال نیرو و امکانات به محورهای عملیاتی هور (که فاقد راه زمینی بود) فعالیت نماید. در این محورها نقش هلیکوپتر بسیار مهم بود. به همین خاطر فرمانده هوانیروز به همراه فرماندهان ارشد آن یگان برای انجام عملیات در کنار هور حاضر شده و به وظایف خود عمل میکردند. نیروی هوایی ارتش نیز پشتیبانی و پدافند هوایی را به عهده داشتند. در این عملیات هواپیماهای F14 به نحو خاصی در برقراری امنیت هوایی فعالیت میکردند. این نقش آن چنان بود که در روزهایی که این هواپیماها در آسمان منطقه حاضر نمیشدند، جنگدههای میگ عراقی مانند پرندههای هورالهویزه، به وفور و به راحتی مواضع رزمندگان اسلام را بمبباران میکردند.(11)
شرح عملیات
برای آنکه غافلگیری در انجام عملیات به طور کامل رعایت شود، قبل از تاریخ 3 اسفند 1362 چند عملیات فریب در محورهای جنوب، میانی و غرب انجام شد. در محور جنوب عملیات چزابه، در محور عملیات والفجر5 (چنگوله) و عملیات والفجر6 (چیلات) و در غرب عملیات قدس (دربندیخان) صورت گرفت. در محور اصلی نیز یک روز جلوتر- نیروها وارد هور شده و در داخل آبراه تا حد ممکن به جلو رفتند.
به هر تقدیر، در تاریخ 3 اسفند 1362 ساعت 21:30 عملیات خیبر با رمز "یا رسولالله" آغاز شد. در مرحلهی اول در طرف قرارگاه نجف، قرارگاههای نصر و حدید موفق شدند در محور الغدیر و القرنه هدفهای خود را تصرف کنند. در جزایر شرایط مطابق برنامه تحقق نیافت، عدم پاکسازی جزایر تا 3:30 نیمه شب مانع از آن شد که نیروهای بعدی بتوانند برای (بعد از تصرف جزایر) حمله به طرف طلائیه بروند. لذا در شب اول عملیات الحاق انجام نشد و به همین خاطر قرارگاه فتح باید پس از پاکسازی جزیره به آن محور ملحق شود. اما با مشکل مواجه شد و به رغم شکستن خط و رسیدن به نزدیکی محل الحاق، مجبور شد متوقف شود و نهایتاً به خاطر حضور پر حجم دشمن در محور طلائیه و مقاومت آنها، با وجود انجام چند حمله برای الحاق طلائیه با جزیره، این مهم میسر نگردید.
در محور زید، قرارگاه کربلا، کمترین موفقیتی به دست نیاورد و صبح عملیات، یگانهای ارتش به عقب آمده و در خط قبل از عملیات مستقر شدند. وضعیت فوقالذکر مانع از آن بود که یگانهای سپاه بتوانند در محورهای القرنه و الغدیر بمانند، زیرا عدم امکان پشتیبانی آنها و باز نشدن راه زمینی و همچنین حضور سریع دشمن که با اعلام آماده باش در مرکز استان العماره و انتقال یگانهای ارتش عراق همراه بود، با زرهی و اجرای آتش، فشار زیادی بر آن محور وارد میکرد، از این رو قرارگاههای نصر و حدید به ناچار به داخل جزیره شمالی عقبنشینی کردند. از این پس، جزیره محور کنش و واکنش طرفین میدان نبرد بود و این در حالی بود که به دلیل عدم تثبیت مواضع به دست آمده در جزیره و مشکل پشتیبانی آتش، تجهیزات و تأمین نیروی انسانی، نسبت به سرنوشت جزیره نیز شدیداً احساس خطر میشد. شرایط موجود بسیار سخت بود و در حالی که امید زیادی به عملیات بسته شده بود، تمام دستاوردها در حال سقوط بود. برادر محسن رضایی فرمانده سپاه به یکی از روحانیون حاضر در قرارگاه گفت: ( در طول جنگ، ما اینجور ذوب نشدیم).(12)
رای خارج شدن از این وضع حاد، سپاه تصمیم گرفت مجدداً تمام توان خود را متوجه باز کردن محور طلائیه نماید، در حالی که تلاشهای قبلی در این محور ناکام مانده بود. از طرف دیگر اوضاع نابسامان جبهه موجب تزلزل عمومی گردیده بود و حفظ جزایر نیز در هالهای از ابهام و تردید قرار داشت. در این زمینه گفتوگوی ضبط شده برادر رحیم صفوی با فرمانده سپاه مبین این ابهام است:
برادر رحیم صفوی: جزایر را چه کار کنیم؟
برادر محسن رضایی: باید به هر قیمتی شده آن را حفظ کرد.
برادر رحیم صفوی: نمیشود حفظ کرد. بمب شیمیایی میریزند. امکان حفظ آن وجود ندارد. عدم امکان حفظ جزایر را به آقای هاشمی(رفسنجانی) بگوییم؟
برادر محسن رضایی: نه، ما میتوانیم جزایر را نگه داریم.(13)
عملیات خیبر ابتکار عمل بسیج در جنگ تحمیلی بود که تا آن زمان (سال 1362) نظیر نداشت. این منطقه میتوانست جبههی خودی را دوباره از تواناییهای سابق بهرهمند ساخته و دشمن را با آن همه پیچیدگی در خطوط دفاعی و طرحهای پاتک، از امکان مقابله با رزمندگان اسلام محروم سازد. زیرا دشمن تصور نمیکرد که ایران در هورالهویزه که دارای وسعت زیاد و فاصله قابل ملاحظهای از ساحل تا هدفهاست دست به عملیات بزند. چون ایران طی چهار سال گذشته هیچگاه در آنجا اقدام به انجام عملیات آبی- خاکی نکرده بود.
تا قبل از انجام عملیات خیبر، رسانههای گروهی عراق و حامیان آن تبلیغات وسیعی را در مورد تواناییهای ارتش عراق و جلوگیری از حملات ایرانیان آغاز کرده بودند و رژیم صدام صریحاً اعلام میکرد که هر گونه عملیات نیروهای ایرانی به داخل خاک عراق را با شکست روبهرو خواهد ساخت. در این مورد، در اواخر سال 1362 هیاهوی تبلیغاتی گستردهای از سوی رادیوهای امریکا، بی.بی.سی، کلن، بغداد، اسرائیل و منافقین در مورد استقرار صدها هزار نفر از نیروهای ارتش و سپاه در جبهههای جنوبی بر پا شد و جالب اینکه تحلیلگران و مفسران این رادیوها محلهایی را برای عملیات آینده ایران پیشبینی میکردند. آنها اکثراً این منطقه را بصره و مناطق شرقی آن اعلام میکردند. در کنار این تبلیغات، بنا به آمار منتشره از سوی روابط عمومی فرمانده کل سپاه، 474 طرح صلح از تاریخ 3 اسفند 1362 (آغاز عملیات خیبر) تا 30 مهر 1363 از سوی 56 کشور مختلف جهان ارائه شد که خود بیانگر اهمیت فوقالعاده عملیات خیبر و ایجاد تزلزل در بین حامیان منطقهای و جهانی این رژیم است.
قبل از آغاز عملیات خیبر، در سطح بینالمللی و منطقهای چند مسأله حائز اهمیت است:
الف. اعلام وزارت خارجه امریکا در مورد تصمیم این کشور مبنی بر علنی کردن حمایت خود از عراق(1).
امریکا نگران پیروزی جمهوریاسلامی در جنگ با عراق است(2). همچنین در تاریخ 7 بهمن 1362 ریچارد مورفی معاون وزیر خارجه این کشور در بغداد با صدام ملاقات کرد.
ب. تحویل هواپیماهای سوپر اتاندارد به عراق.(3)
ج. تصویب قطعنامه540 شورای امنیت در مورد جنگ به تاریخ 9 آبان 1362.
در این قطعنامه مفاد زیر به تصویب رسید:
محکوم نمودن نقض حقوق انسانی و تقاضای توقف فوری کلیه عملیات نظامی علیه هدفهای غیرنظامی از جمله شهرها و مناطق مسکونی.
خاتمه دادن به خصومت در منطقه خلیج فارس و احترام طرفین به تمامیت ارضی یکدیگر.(4)
د. انفجار مقر تفنگداران امریکایی در بیروت.(5)
مسأله مهم داخلی، اجرای مانور آزادی قدس در 90 منطقه کشور بود که در پی اعزام لشکرهای قدس به جبهه صورت گرفت. این طرح به تدریج در تمام استانها و شهرستانهای کشور فراگیر و سیل نیروهای بسیجی، عازم جبهههای جنگ شد. به گونهای که سازمان رزم محدود سپاه، لبریز از نیرو شد و برخی لشکرها 25 گردان را علاوه بر گردانهای سازمانی در خود جای دادند.
جایگاه عملیات در استراتژی نظامی ایران
از لحاظ استراتژی نظامی و اهداف آتی جنگ، عملیات خیبر به منظور تصرف بصره بود. جبهههای جنوبی به خاطر اهمیتشان در سرنوشت جنگ، در استراتژی نظامی از چند لحاظ مورد توجه واقع میشدند.
به عنوان مناطق واسط برای رسیدن به بصره.
به عنوان محل عملیاتی که مستقیم با هدف تصرف بصره انجام میشد.
نقش عملیات در تحقق راهبرد تنبیه متجاوز
مسئولین سیاسی نظامی معتقد بودند که انجام عملیات موفق بزرگ در جبههی جنوب به میزان قابل ملاحظهای در تحقق تنبیه متجاوز (به عنوان استراتژی جنگ در بُعد سیاسی) مؤثر خواهد بود. از اینرو، عملیات خیبر که در شمال بصره انجام شد حائز اهمیت استراتژیک بود.
دلائل انتخاب منطقه عملیات
پیچیدگی و پر مانع بودن خطوط دفاعی عراق در جبهه جنوب و استحکامات و تعداد خاکریزهای آن موجب شد که فرماندهان سپاه در پی منطقهای برای عملیات باشند که امکان استفاده از توانایی خودی امکانپذیر باشد و از انجام تک جبههای پرهیز شود. منطقه هورالهویزه عمدتاً دارای این ویژگی بود. در واقع، رزمندگان اسلام میتوانستند یکبار دیگر حمله به دشمن را توأم با غافلگیری، از جناح و بدون برخورد با خطوط پر مانع، انجام دهند. علاوه بر این، دلیل دیگری که موجب انتخاب منطقه عملیاتی خیبر شد. بیتوجهی دشمن به آن بود. عراق چون تصور میکرد که ایران از این نقطه حمله نخواهد کرد، سازمان مناسب نظامی نیز در منطقه نداشت. لذا کل منطقه عملیاتی از العزیز تا القرنه و جزایر مجنون به وسیله چند گردان پدافند حفاظت میشد. در واقع، منطقه هور با در نظر گرفتن توان خودی و دشمن و نیز نقش زمین و تأثیرگذاری آن، انتخاب شد.(6)
موقعیت منطقه
منطقه عملیاتی خیبر از لحاظ موقعیت جغرافیایی در شمال بصره واقع شده که از شمال به العزیز و روستاهای البیضه و الصخره، از جنوب به نشوه و طلائیه، از غرب به جاده العماره- بصره و از شرق به حاشیه ساحلی هور، نزدیک جاده سوسنگرد – طلائیه، منتهی میشود. موقعیتهای مزبور در خشکی شرق دجله، جنوب جزایر مجنون و داخل هور قرار دارد.
هورالهویزه از آبهای راکد تشکیل شده و آب رودخانههای دجله، کرخهنور طیب، دویرج و بارانهای فصلی داخلی آن میشوند.(7) وجود نیروها و شکل طبیعی آنها موجب شده که راههای معینی برای تردد قایقها ایجاد شود که اصطلاحاً آبراه نامیده میشوند. مهمترین نقاط هور، جزایر شمالی و جنوبی مجنون هستند که از لحاظ اقتصادی و نظامی بسیار حائز اهمیت میباشند. پلهای الغدیر، القرنه و نشوه که بر روی جاده بصره- الاعماره واقع شدهاند و نیز رودخانه دجله از جمله نقاط مهم دیگر این منطقه به شمار میروند.
وضعیت دشمن
همانگونه که بیان شد، چون ارتش عراق تصور نمیکرد که ایران از منطقه هور دست به عملیات بزند، در آنجا خط دفاعی مشخصی که شامل ردههای مختلف پدافند، موانع و استحکامات باشد، نداشت.
در داخل جزایر مجنون نیرویی در حد یک گردان از جیشالشعبی قرار داشت. در محور شمالی (العزیز- رُطه) و محور جنوبی (القرنه) نیز نیروهای مرزی به عنوان افراد پاسگاه مستقر بودند. فقط در محور طلائیه که قرارگاه فتح عمل میکرد، خط دفاعی مستحکم توأم با موانع وکانال، وجود داشت.(8) در محور زید نیز که قرارگاه کربلا وارد عمل میشد، موانع و خطوط دفاعی دشمن از پیچیدگی خاصی برخورد بود.
به طور کلی در منطقه عمومی خیبر، آرایش نظامی دشمن بدین ترتیب بود:
لشکر19 پیاده (5 تیپ و یک تیپ زرهی)،
لشکر 6 زرهی (3تیپ)
و نیروهای جیشالشعبی و پاسگاههای مرزی.(9)
طرح مانور
با هدف تصرف بصره، دو محور مستقل برای انجام عملیات انتخاب شد؛ هورالهویزه و زید. در هور قرارگاه نجف (سپاه) و در محور دیگر قرارگاه کربلا (ارتش) در نظر گرفته شدند. با این تفاوت که عملیات اصلی و تعیینکننده در هور بود. در این محور پنج هدف اصلی مشخص شد: 1. الغریر. 2. القرنه. 3. جزایر مجنون جنوبی و شمالی. 4. نشوه. 5. طلائیه.
در محور زید، یگانهای ارتش پس از عبور از خط باید روی پل دویجی (واقع در غرب نهر کتبان) به یگانهای سپاه ملحق شده و سپس در مرحله سوم، برای حمله به بصره طرحریزی صورت میگرفت. در واقع، پل دویجی مرحله پایانی عملیات خیبر بود. اما بصره به عنوان هدف عملیات عنوان شد تا آمادگی یگانها و خیزی که برداشته میشد انگیزاننده مرحله بعدی عملیات باشد. سپاه برای تصرف هدفهای عملیات پنج قرارگاه تشکیل داد و مأموریت تصرف هر یک از هدفها را به یکی از قرارگاهها واگذار کرد.
قرارگاه نصر: تصرف و ثبیت محور الغدیر. مأموریت این قرارگاه به غایت دشوار و حساس بود. افراد آن وظیفه داشتند که با مسدود کردن جاده العماره – بصره، ضمن تأمین جناح شمال عملیات مانع از ورود دشمن به جنوب این محور شوند. آنان برای رسیدن به هدف مزبور و پشتیبانی از آن میبایستی مسیری طولانی را طی کنند که دشواری انجام مأموریت آنها را مضاعف میکرد.
قرارگاه حدید: تصرف و تثبیت محور القرنه. این قرارگاه نیز وظیفه سنگینی را به عهده داشت نفرات آن مأموریت داشتند که سه راهی القرنه محل تقاطع (مسیر بغداد – بصره – العماره) را مسدود نمایند. در این میان، عقبه دور تا خط مشکل بزرگی برای آنها به شمار میرفت.
قرارگاه حنین: تصرف جزیره جنوبی و نیمه شرقی و شمال جزیره شمالی و الحاق با محور طلائیه.
قرارگاه فتح: شکستن خط پر مانع طلائیه و الحاق با قرارگاه حنین. مأموریت فتح آن بود که با شکستن خط و باز کردن راه زمینی، امکان پشتیبانی قرارگاههای حنین و نصر و حدید را فراهم نماید. همچنین انجام مرحله دوم عملیات به سوی نشوه و پل دویجی که توسط قرارگاه بدر صورت میگرفت به میزان قابل ملاحظهای بستگی به باز شدن راه زمینی داشت.
قرارگاه بدر: تصرف نیمه غربی جزیره جنوبی پل نشوه، بعد از تصرف جزایر به وسیله قرارگاه حنین و تأمین سه راه القرنه به وسیله قرارگاه حدید. به دلیل اهمیت مأموریت قرارگاه بدر، دو لشکر مهم سپاه به آن مأمور شده بود.
قرارگاه نوح نیز ترابری دریایی و پشتیبانی یگانهای عملکننده را در هور به عهده داشت.(10) علاوه بر این، هوانیروز مأموریت داشت در امر انتقال نیرو و امکانات به محورهای عملیاتی هور (که فاقد راه زمینی بود) فعالیت نماید. در این محورها نقش هلیکوپتر بسیار مهم بود. به همین خاطر فرمانده هوانیروز به همراه فرماندهان ارشد آن یگان برای انجام عملیات در کنار هور حاضر شده و به وظایف خود عمل میکردند. نیروی هوایی ارتش نیز پشتیبانی و پدافند هوایی را به عهده داشتند. در این عملیات هواپیماهای F14 به نحو خاصی در برقراری امنیت هوایی فعالیت میکردند. این نقش آن چنان بود که در روزهایی که این هواپیماها در آسمان منطقه حاضر نمیشدند، جنگدههای میگ عراقی مانند پرندههای هورالهویزه، به وفور و به راحتی مواضع رزمندگان اسلام را بمبباران میکردند.(11)
شرح عملیات
برای آنکه غافلگیری در انجام عملیات به طور کامل رعایت شود، قبل از تاریخ 3 اسفند 1362 چند عملیات فریب در محورهای جنوب، میانی و غرب انجام شد. در محور جنوب عملیات چزابه، در محور عملیات والفجر5 (چنگوله) و عملیات والفجر6 (چیلات) و در غرب عملیات قدس (دربندیخان) صورت گرفت. در محور اصلی نیز یک روز جلوتر- نیروها وارد هور شده و در داخل آبراه تا حد ممکن به جلو رفتند.
به هر تقدیر، در تاریخ 3 اسفند 1362 ساعت 21:30 عملیات خیبر با رمز "یا رسولالله" آغاز شد. در مرحلهی اول در طرف قرارگاه نجف، قرارگاههای نصر و حدید موفق شدند در محور الغدیر و القرنه هدفهای خود را تصرف کنند. در جزایر شرایط مطابق برنامه تحقق نیافت، عدم پاکسازی جزایر تا 3:30 نیمه شب مانع از آن شد که نیروهای بعدی بتوانند برای (بعد از تصرف جزایر) حمله به طرف طلائیه بروند. لذا در شب اول عملیات الحاق انجام نشد و به همین خاطر قرارگاه فتح باید پس از پاکسازی جزیره به آن محور ملحق شود. اما با مشکل مواجه شد و به رغم شکستن خط و رسیدن به نزدیکی محل الحاق، مجبور شد متوقف شود و نهایتاً به خاطر حضور پر حجم دشمن در محور طلائیه و مقاومت آنها، با وجود انجام چند حمله برای الحاق طلائیه با جزیره، این مهم میسر نگردید.
در محور زید، قرارگاه کربلا، کمترین موفقیتی به دست نیاورد و صبح عملیات، یگانهای ارتش به عقب آمده و در خط قبل از عملیات مستقر شدند. وضعیت فوقالذکر مانع از آن بود که یگانهای سپاه بتوانند در محورهای القرنه و الغدیر بمانند، زیرا عدم امکان پشتیبانی آنها و باز نشدن راه زمینی و همچنین حضور سریع دشمن که با اعلام آماده باش در مرکز استان العماره و انتقال یگانهای ارتش عراق همراه بود، با زرهی و اجرای آتش، فشار زیادی بر آن محور وارد میکرد، از این رو قرارگاههای نصر و حدید به ناچار به داخل جزیره شمالی عقبنشینی کردند. از این پس، جزیره محور کنش و واکنش طرفین میدان نبرد بود و این در حالی بود که به دلیل عدم تثبیت مواضع به دست آمده در جزیره و مشکل پشتیبانی آتش، تجهیزات و تأمین نیروی انسانی، نسبت به سرنوشت جزیره نیز شدیداً احساس خطر میشد. شرایط موجود بسیار سخت بود و در حالی که امید زیادی به عملیات بسته شده بود، تمام دستاوردها در حال سقوط بود. برادر محسن رضایی فرمانده سپاه به یکی از روحانیون حاضر در قرارگاه گفت: ( در طول جنگ، ما اینجور ذوب نشدیم).(12)
رای خارج شدن از این وضع حاد، سپاه تصمیم گرفت مجدداً تمام توان خود را متوجه باز کردن محور طلائیه نماید، در حالی که تلاشهای قبلی در این محور ناکام مانده بود. از طرف دیگر اوضاع نابسامان جبهه موجب تزلزل عمومی گردیده بود و حفظ جزایر نیز در هالهای از ابهام و تردید قرار داشت. در این زمینه گفتوگوی ضبط شده برادر رحیم صفوی با فرمانده سپاه مبین این ابهام است:
برادر رحیم صفوی: جزایر را چه کار کنیم؟
برادر محسن رضایی: باید به هر قیمتی شده آن را حفظ کرد.
برادر رحیم صفوی: نمیشود حفظ کرد. بمب شیمیایی میریزند. امکان حفظ آن وجود ندارد. عدم امکان حفظ جزایر را به آقای هاشمی(رفسنجانی) بگوییم؟
برادر محسن رضایی: نه، ما میتوانیم جزایر را نگه داریم.(13)