غم سنگینی بر قلب مبارك رسول خدا(ص) سایه انداخت، وقتی سوره هود نازل شد و از آن پس، بارها می فرمود «سوره هود مرا پیر كرد». در این سوره اخبار تكان دهنده ای از برپایی قیامت و حضور آدمیان در محضر عدل الهی آمده بود بنابراین حق با پیامبر خدا بود كه از پایان كار بندگان خدا دلشوره داشته باشد. پیامبر رحمت كه خدای سبحان از اصرار ایشان بر هدایت بندگان خبر داده و رنج و سختی آنان را برای او سخت و ناگوار توصیف كرده بود، اما، آیاتی از این دست پیش از آن و بعد از آن نیز آمده بود، پس چرا سوره هود؟ شاید در پاسخ به همین پرسش بود كه رسول خدا(ص) از سوره هود به آیه یكصدودوازدهم آن اشاره می فرمود و علت پیر شدن خود را در این آیه آدرس می داد. «فاستقم كما امرت... آنگونه كه تو را فرمان داده شده است استقامت كن» ولی آیه ای با همین مضمون و همین كلمات در سوره «شورا» نیز آمده است، «واستقم كما امرت»... پس، باز هم سؤال باقی بود كه چرا سوره هود؟ مگر در این آیه از سوره هود چه بود كه پیامبر خدا(ص) را پیر كرده بود؟ پاسخ را از زبان امام راحلمان- رضوان الله تعالی علیه- بخوانید؛
«... جمله فاستقم كما امرت در دو جای قرآن هست. یك جا در سوره «شورا» و یك جا هم در سوره «هود»، لكن پیغمبر اكرم(ص) فرموده است «شیبتنی سوره هود» چرا سوره هود را فرمود؟ برای آن كه- این آیه- در سوره هود یك ذیلی دارد و آن این است كه فاستقم كما امرت و من تاب معك(آنگونه كه تو را فرمان داده شده است استقامت كن و آنان كه با تو به سوی خدا آمده اند نیز باید استقامت كنند). خواسته است كه ملت ها مستقیم باشند. كسانی كه به پیغمبر(ص) گرایش پیدا كردند و رسیدند به اینكه، پیغمبر، پیغمبر اسلام است و به او ایمان آوردند هم باید استقامت كنند. پیغمبر(ص) برای این ذیل می فرماید كه شیبتنی سوره هود، ...ایشان خوف نداشت از این كه خودش استقامت داشته باشد، داشت. خودش می دانست دارد، اما می ترسید كه ما استقامت نداشته باشیم»
امام راحل(ره) در ادامه می فرمایند؛
«ملت ما در این انقلابی كه كرده است، تا حالا استقامت كرده است و بحمدالله تا حالا پیروز شده است. شما پیروزید در دنیا. شما مطرح شده اید در دنیا. در همه گوشه های دنیا، دولت های دنیا از شما یك نحو هراسی دارند كه مبادا یك وقت ملت هایشان مثل شما بشوند- به ریشه ایران هراسی این روزها توجه كنید-... استقامت كنید تا پیروزی نهایی به دستتان بیاید. خودتان را بسازید. جوان های خودتان را بسازید و كودكان خودتان را بسازید... ملت ها همه عاشق ایرانند». صحیفه امام(ره) جلد 61 صفحات 705 و .508
در اولین روز از آغاز جنگ تحمیلی، جیمی كارتر رئیس جمهور وقت آمریكا در یك كنفرانس خبری كه با عجله برپا شده بود گفت «امیدواریم مسئولان ایران بر سر عقل آمده باشند»! و روز بعد، صدام در یكی از مناطق اشغالی جنوب كشورمان با خبرنگاران خارجی كه به آن نقطه آورده شده بودند به مصاحبه ایستاد و بعد از پاسخ به چند سؤال خطاب به آنان گفت؛ «بقیه سؤالات را حداكثر یك هفته دیگر در مصاحبه بعدی كه در تهران خواهیم داشت پاسخ می دهم»! آن روزها، كمتركسی باور می كرد انقلاب اسلامی نوپای ایران از جنگ تمام عیاری كه به آن تحمیل شده است به سلامت بیرون آید. محاسبات كلاسیك و فرمول های شناخته شده و رایج نظامی نیز همین نظریه را تایید می كرد. جنگ احزاب بود و همه دشمنان ریز و درشت اسلام به میدان آمده بودند. موشك های اسكاد بی، تانك های تی27 و جنگنده های میگ 92 روسی، چیفتن های انگلیسی، تانك های لئوپارد آلمانی، بمب های شیمیایی آلمانی و انگلیسی، موشك های ساید بایندر و هواپیماهای آواكس آمریكایی، موشك های اگزوسه و جنگنده های میراژ 0002 و سوپراتاندارد فرانسوی، نصب قیف های لیزری روی میگ های 92 و میراژهای 0002 فرانسوی از سوی متخصصین آمریكایی، دلارهای سعودی، كویتی و اماراتی - گفتنی است در تمامی آن هنگامه سوریه در كنار ایران بود- و... همه دشمنان با هرچه در اختیار داشتند وارد كارزار شده بودند، انگار عاشورای دیگری بود حتی گروهك های ضد انقلاب نظیر منافقین و نهضتی ها و ملی گراها و ماركسیست ها و... كه در قد و قواره این میدان نبودند با پرتاب سنگ به اردوگاه حسین(ع) در این آوردگاه سهیم شده بودند. مقاومت جانانه مردم و رزمندگان اسلام كه با پای جان به میدان روی آوردند و... به بار نشست و این جنگ كه قرار بود ایران اسلامی در پی آن، تجزیه و تكه تكه شود به تنها جنگ سه سده گذشته تبدیل شد كه حتی یك وجب از خاك مقدس این مرز و بوم نیز، از دست نرفت. معجزه بود. معجزه استقامت در راه خدا آن هم با دست خالی در مقایسه با همه توان به میدان آمده همه دشمنان... و امام راحل ما(ره) با خدای مهربان به مناجات ایستاد؛
«خدایا، تو می دانی كه استكبار جهانخوار گل های باغ رسالت تو را پرپر نمود. خدایا! در جهان ظلم و ستم و بیداد، همه تكیه گاه ما تویی و ما تنهای تنهائیم و غیر از تو كسی را نمی شناسیم و غیر از تو نخواسته ایم كه كسی را بشناسیم. ما را یاری كن كه تو بهترین یاری كنندگانی. خدایا، تلخی این روزها را به شیرینی فرج حضرت بقیه الله- ارواحنالتراب مقدمه الفداء- و رسیدن به خودت جبران فرما».92 تیرماه 7631- صحیفه امام(ره)، جلد 12، صفحه 59.
بعدها «مارتین كرامر» نظریه پرداز معروف آمریكایی كه به تخصص در اسلام شناسی شهرت دارد با تاسف گفت «ما، گرانیگاه- نقطه ثقل و اتكاء- انقلاب اسلامی ایران را نشناخته بودیم و هنوز هم نمی شناسیم».
جنگ 8 ساله كه به پایان رسید، در حالی كه دشمنان بیرونی از ناكامی و شكست سخت در این پروژه عصبانی بودند و جیمز ولسلی- رئیس اسبق سازمان سیا- از تولد قطب قدرتمند اسلام به پرچمداری ایران ابراز نگرانی می كرد، دنباله های داخلی آنها دقیقا همانگونه كه حضرت امام(ره) پیش بینی كرده بود به میدان آمدند و با استفاده از شگرد «انگشت روی نقطه ایده آل» تلاش ناشیانه ای را برای نادیده گرفتن گام های بلند طی شده و پیروزی های بزرگ به دست آمده آغاز كردند؛
«مگر امام(ره) نگفته بود اگر این جنگ 02 سال هم طول بكشد، ما ایستاده ایم»، «مگر امام نگفته بود جنگ جنگ تا رفع فتنه در جهان». «پس چرا بعد از 8 سال و در حالی كه هنوز «فتنه در جهان» از بین نرفته و «صدام» در عراق بر سر كار است و... جنگ به پایان رسید»؟! و...
آنان و مدیران بیرونی آنها نمی دانستند یا نمی خواستند بدانند كه اولا؛ با پذیرش قطعنامه، جنگ پایان نیافته بود، بلكه میدان درگیری عوض شده بود. و البته بعدها دیدند كه مبارزه ایران اسلامی با هدف نهایی و رسماً اعلام شده «رفع فتنه از جهان» ادامه یافت و مگر، هم اكنون این جنگ تمام عیار در جریان نیست؟ و مگر «شجره طیبه» استقامت هر روز میوه جدیدی به بار نمی آورد؟... پیروزی های پی درپی جبهه اسلام در جنگ 33 روزه، جنگ 22 روزه، حاكمیت اسلامگرایان در عراق، شكست آمریكا در عراق و افغانستان، پیشرفت های علمی شگفت آور ایران اسلامی در عرصه های نظامی، تكنولوژی، عمرانی، هسته ای، نانو، سلول های بنیادی، انقلاب های اسلامی منطقه، سقوط دیكتاتورها، جنبش ضد سرمایه داری وال استریت، بحران اقتصادی آمریكا و اروپا و...
همان روزها، امام راحل ما(ره) چه حكیمانه از ماجرای این روزها خبر داده بود؛
«هر روز ما در جنگ بركتی داشته ایم كه در همه صحنه ها از آن بهره جسته ایم. ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده ایم، ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده ایم، ما در جنگ، پرده از چهره تزویر جهانخواران كنار زدیم، ما در جنگ، دوستان و دشمنانمان را شناخته ایم، ما در جنگ به این نتیجه رسیده ایم كه باید روی پای خودمان بایستیم، ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شكستیم، ما در جنگ ریشه های انقلاب پربار اسلامی مان را محكم كردیم، ما در جنگ حس برادری و وطن دوستی را در نهاد یكایك مردمان بارور كردیم، ما در جنگ به مردم جهان و خصوصا مردم منطقه نشان دادیم كه علیه تمامی قدرت ها و ابرقدرت ها سالیان سال می توان مبارزه كرد، جنگ ما كمك به افغانستان را به دنبال داشت، جنگ ما فتح فلسطین را به دنبال خواهد داشت، جنگ ما موجب شد كه تمامی سردمداران نظام های فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت كنند، جنگ ما بیداری پاكستان و هندوستان را به دنبال داشت، تنها در جنگ بود كه صنایع نظامی ما از رشد آنچنانی برخوردار شد و از همه اینها مهمتر استمرار روح اسلام انقلابی در پرتو جنگ تحقق یافت».
3 اسفند 76- صحیفه امام (ره)، جلد 12، صفحه 382
اهانت اخیر به ساحت مقدس پیامبر اعظم(ص) اگرچه تلخ و ناگوار بود و داغ آن حتی پس از انتقام- كه نزدیك خواهد بود- بر دل ها باقی می ماند. اما این سكه علاوه بر «روسیاهی» دشمنان، روی دیگری نیز دارد كه از «روسفیدی» امت رسول الله (ص) خبر می دهد. در فاصله كوتاهی بعد از انتشار خبر این اهانت، موج بلندی از اعتراض و خشم مقدس امت اسلامی به پا خاست و نه فقط سراسر جهان اسلام بلكه دو سوی اقیانوس اطلس را نیز درنوردید و به كابوسی برای آمریكا و متحدانش تبدیل شد و به گفته «استفان والت» نظریه پرداز بلندآوازه سیاست بین الملل در یادداشت كوتاهی كه برای «فارین پالیسی» فرستاده بود؛ «وقتی یك ویدیوی ابلهانه می تواند اعتراضاتی به این گستردگی از تونس تا پاكستان و آمریكا و اروپا را برانگیزد، می توان تصور كرد كه حمله احتمالی به ایران چه واكنش سخت و سنگینی را در پی خواهد داشت» و به نوشته رابرت فیسك در ایندیپندنت؛ «تحریك كنندگان ملت های مسلمان باید می دانستند كه در خاورمیانه كنونی، اسلام ایرانی - منظورش اسلام ناب محمدی(ص) است- حاكم است. در این اسلام، سیاست آمیخته به دیانت نیست، بلكه سیاست و دیانت عین یكدیگرند» و...
اكنون به نكته ای كه در صدر این نوشته آمده بود بازمی گردیم. رسول خدا(ص) چرا می فرمودند «سوره هود مرا پیر كرد»؟ و در توضیح آن به آیه «فاستقم كما امرت» اشاره می كردند؟... نگران استقامت امت بودند و دلشوره داشتند كه مبادا، پا پس بكشند. اما، حالا چه؟! آیا، اكنون كه به هر سو می نگرند، استقامت جانانه امت خویش را مشاهده می فرمایند، نیز همان گلایه را بر زبان مبارك خود دارند؟ به یقین نه... حالا پیامبر عزیز ما(ص) جوان شده اند.