آنچه در روزهای اخیر تحت عنوان فعالیت مجاز جاسوسی از مسلمانان در آمریکا با رنگ و لعاب قانونی مطرح می شود، میوه همان تفکر و سیاست خباثت آمیز اسلام هراسی است که در قالب جنون مسلمان ستیزی، خودنمایی میکند.
به گزارش شهداي ايران به نقل از روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: دادگاهی در ایالت نیوجرسی آمریکا با صدور حکمی اعلام کرد براساس قوانین این کشور، زیر نظر گرفتن رفتار مسلمانان با وسائل و ادوات نامحسوس مجاز است و بدین ترتیب، رأی به قانونی شدن جاسوسی از مسلمانان آمریکا داد.
این حکم ظالمانه درحالی اعلام می شود که مسلمانان آمریکا، پس از حادثه تروریستی و مشکوک انفجار برج های دوقلو، عملاً از شهریور سال 80 در دایره مستقیم تبعیض نژادی، فشار سیاسی و امنیتی قرار داشته و علاوه بر توهین هایی که در رفتارها و برخوردهای اجتماعی با آنان می شد، تحت کنترل شدید نیز بودند.
در نگاه اول، هر چند ممکن است صدور این رأی به معنای اقدامی ایالتی و در سطح یک محدوده خاص جغرافیایی از آمریکا تعبیر شود ولی رأی مشابهی که چندی پیش در نیویورک علیه مسلمانان صادر شد و نگاه کلی رهبران سیاسی آمریکا نشان می دهد که موج اسلام هراسی اکنون به حرکتی منسجم و سازمان یافته در قالب مسلمان ستیزی تبدیل شده است.
در این وضعیت، چندان تعجب آور نخواهد بود که هر روز در گوشه ای از آمریکا شاهد فشار و تبعیض علیه مسلمانان باشیم و نقض حقوق اولیه آنان را نظاره کنیم، زیرا گسترش اسلام ستیزی در آمریکا و زیر پا گذاشتن حقوق مسلمانان در این کشور به عنوان یک راهکار و رویه جاری درآمده و هر روز ابعاد جدیدتری می یابد.
قطعاً نمی توان توقع داشت در کشوری که یک کشیش، در مقابل دوربین های تلویزیونی اقدام به قرآن سوزی می کند و سراسر این کشور بازتاب گسترده ای می یابد و یا نویسنده مرتدی که حتی انگلیسی های شرور از تحمل او خسته شده و وی را پس می زنند، در آمریکا پناه داده می شود و کتاب آیات شیطانی اش به قیمت ارزان در راستای اسلام ستیزی انتشار می یابد، مسلمانان، از حقوق شهروندی برخوردار باشند، ولی آنچه مضحک است، اجرای چنین رفتارهای سازمان یافته در سرزمینی است که خود را مهد دمکراسی می داند و مدعی العموم دفاع از حقوق بشر است؛ کشوری که برای آزادی، سینه چاک می کند و برای خود این حق را قائل است که به بهانه نقض حقوق بشر، دیگر کشورها را به اشغال در آورد.
آنچه امروز در قالب جنون مسلمان ستیزی در آمریکا جریان دارد، ادامه موج اسلام هراسی و اسلام ستیزی است که از حدود سه دهه قبل برای مقابله با گسترش موج اسلام گرایی در جهان آغاز شد. اگر چه اسلام ستیزی، پدیده تازه ای در غرب نیست و تقریباً ریشه در جنگهای صلیبی دارد اما امواج جدید آن، برنامه ای کاملاً هدفمند و طراحی شده بود که برای مهار امواج انقلاب اسلامی در جهان به اجرا گذاشته شد.
بی شک، انتشار کتاب موهن آیات شیطانی، همزمان با شکل گیری موج اول بیداری اسلامی، گام اول دشمنان اسلام برای مقابله با این نهضت آزادیخواهانه بود. گام دوم این راهبرد، کشاندن موج اسلام هراسی از سطح مجاری تبلیغاتی و توده ای آن به سطح محافل علمی و دانشگاهی بود که با انتشار کتاب «تئوری برخورد تمدن ها» شکل گرفت که در آن تمدن اسلامی به عنوان بزرگترین تهدید برای تمدن غرب معرفی شد.
موج دوم اسلام هراسی پس از حادثه انفجار برج های دوقلو در نیویورک عملیاتی شد که امپراتوری های خبری در رسانه های نظام سلطه آنچنان برای آن سازماندهی کردند که بوش رئیس جمهور آمریکا نام آن را جنگ دوم صلیبی گذاشت.
از طرفی برای توجیه سیاست های تجاوزکارانه نئوصهیونیست های حاکم بر آمریکا، به شعله آتشی که خود آمریکائی ها تحت عنوان طالبان و القاعده ایجاد کرده بودند، دمیده شد و خطری به نام تروریسم و اسلام افراطی برای اشغالگریهای کاخ سفید شکل گرفت که تا به امروز ادامه دارد.
بنابر این آنچه در روزهای اخیر تحت عنوان فعالیت مجاز جاسوسی از مسلمانان در آمریکا با رنگ و لعاب قانونی مطرح می شود، میوه همان تفکر و سیاست خباثت آمیز اسلام هراسی است که در قالب جنون مسلمان ستیزی، خودنمایی می کند.
قطعاً با تصویب چنین قوانینی، مسلمانان آمریکا از این پس نه تنها دیگر از نگاه تحقیرآمیز و کینه توزانه ای که در یک دهه اخیر متوجه آنها شده در امان نخواهند بود بلکه از این پس، دستگاههای امنیتی آمریکا نیز آنها را در دانشگاهها، ادارات، مساجد، مراکز خرید و حتی خانه ها تحت نظر خواهند داشت و به این اقدام، پوشش قانونی خواهند داد.
طبعاً در پی چنین تهدیداتی، مسلمانان آمریکا از مرز شهروندی درجه دوم هم تنزل یافته و به افرادی تبدیل خواهند شد که دستگاه های اطلاعاتی، امنیتی و پلیسی آمریکا بتوانند برخوردها و رفتارهای مجرمانه را علیه آنها اعمال کنند. این قبیل برخوردهای تبعیض آمیز علیه مسلمانان نسبت به دیگر شهروندان آمریکایی در حکم تبعیض نژادی و نقض حقوق بشر است که رهبران آمریکا برای آن یقه پاره می کنند.
ملت های جهان فراموش نکرده اند طی شش دهه ای که از تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر می گذرد، آمریکا نه تنها هیچ گامی در جهت پیشبرد حقوق بشر در جهان برنداشته بلکه از بزرگترین نقض کنندگان آن نیز بوده است. تجاوز نظامی به ویتنام، پاناما، بوسنی، عراق، افغانستان، لیبی و ایجاد زندان های مخفی در اروپا و آسیا و شکنجه زندانیان در زندان های قرون وسطایی گوانتانامو، ابوغریب و بگرام از جمله آنهاست.
متأسفانه موضوع حقوق بشر، از ابتدا صرفاً به دستاویزی برای آمریکا تبدیل شده تا به وسیله آن، کشورهای مستقل و خارج از حوزه نفوذش را تحت فشار قرار داده و جنایات خود را در داخل و خارج در پشت این نقاب بپوشاند. شاید همزمانی صدور حکم قانونی شدن جاسوسی از مسلمانان و صدور بیانیه وزارت خارجه آمریکا درباره بررسی وضعیت حقوق بشر در جهان که همه کشورها، غیر از آمریکا، رژیم صهیونیستی و متحدان و حامیان آنها در فهرست نقض کنندگان حقوق بشر قرار گرفته اند، سند دیگری از رسوایی های هیأت حاکمه آمریکا را در نزد افکار عمومی جهانیان برملا کند.
این حکم ظالمانه درحالی اعلام می شود که مسلمانان آمریکا، پس از حادثه تروریستی و مشکوک انفجار برج های دوقلو، عملاً از شهریور سال 80 در دایره مستقیم تبعیض نژادی، فشار سیاسی و امنیتی قرار داشته و علاوه بر توهین هایی که در رفتارها و برخوردهای اجتماعی با آنان می شد، تحت کنترل شدید نیز بودند.
در نگاه اول، هر چند ممکن است صدور این رأی به معنای اقدامی ایالتی و در سطح یک محدوده خاص جغرافیایی از آمریکا تعبیر شود ولی رأی مشابهی که چندی پیش در نیویورک علیه مسلمانان صادر شد و نگاه کلی رهبران سیاسی آمریکا نشان می دهد که موج اسلام هراسی اکنون به حرکتی منسجم و سازمان یافته در قالب مسلمان ستیزی تبدیل شده است.
در این وضعیت، چندان تعجب آور نخواهد بود که هر روز در گوشه ای از آمریکا شاهد فشار و تبعیض علیه مسلمانان باشیم و نقض حقوق اولیه آنان را نظاره کنیم، زیرا گسترش اسلام ستیزی در آمریکا و زیر پا گذاشتن حقوق مسلمانان در این کشور به عنوان یک راهکار و رویه جاری درآمده و هر روز ابعاد جدیدتری می یابد.
قطعاً نمی توان توقع داشت در کشوری که یک کشیش، در مقابل دوربین های تلویزیونی اقدام به قرآن سوزی می کند و سراسر این کشور بازتاب گسترده ای می یابد و یا نویسنده مرتدی که حتی انگلیسی های شرور از تحمل او خسته شده و وی را پس می زنند، در آمریکا پناه داده می شود و کتاب آیات شیطانی اش به قیمت ارزان در راستای اسلام ستیزی انتشار می یابد، مسلمانان، از حقوق شهروندی برخوردار باشند، ولی آنچه مضحک است، اجرای چنین رفتارهای سازمان یافته در سرزمینی است که خود را مهد دمکراسی می داند و مدعی العموم دفاع از حقوق بشر است؛ کشوری که برای آزادی، سینه چاک می کند و برای خود این حق را قائل است که به بهانه نقض حقوق بشر، دیگر کشورها را به اشغال در آورد.
آنچه امروز در قالب جنون مسلمان ستیزی در آمریکا جریان دارد، ادامه موج اسلام هراسی و اسلام ستیزی است که از حدود سه دهه قبل برای مقابله با گسترش موج اسلام گرایی در جهان آغاز شد. اگر چه اسلام ستیزی، پدیده تازه ای در غرب نیست و تقریباً ریشه در جنگهای صلیبی دارد اما امواج جدید آن، برنامه ای کاملاً هدفمند و طراحی شده بود که برای مهار امواج انقلاب اسلامی در جهان به اجرا گذاشته شد.
بی شک، انتشار کتاب موهن آیات شیطانی، همزمان با شکل گیری موج اول بیداری اسلامی، گام اول دشمنان اسلام برای مقابله با این نهضت آزادیخواهانه بود. گام دوم این راهبرد، کشاندن موج اسلام هراسی از سطح مجاری تبلیغاتی و توده ای آن به سطح محافل علمی و دانشگاهی بود که با انتشار کتاب «تئوری برخورد تمدن ها» شکل گرفت که در آن تمدن اسلامی به عنوان بزرگترین تهدید برای تمدن غرب معرفی شد.
موج دوم اسلام هراسی پس از حادثه انفجار برج های دوقلو در نیویورک عملیاتی شد که امپراتوری های خبری در رسانه های نظام سلطه آنچنان برای آن سازماندهی کردند که بوش رئیس جمهور آمریکا نام آن را جنگ دوم صلیبی گذاشت.
از طرفی برای توجیه سیاست های تجاوزکارانه نئوصهیونیست های حاکم بر آمریکا، به شعله آتشی که خود آمریکائی ها تحت عنوان طالبان و القاعده ایجاد کرده بودند، دمیده شد و خطری به نام تروریسم و اسلام افراطی برای اشغالگریهای کاخ سفید شکل گرفت که تا به امروز ادامه دارد.
بنابر این آنچه در روزهای اخیر تحت عنوان فعالیت مجاز جاسوسی از مسلمانان در آمریکا با رنگ و لعاب قانونی مطرح می شود، میوه همان تفکر و سیاست خباثت آمیز اسلام هراسی است که در قالب جنون مسلمان ستیزی، خودنمایی می کند.
قطعاً با تصویب چنین قوانینی، مسلمانان آمریکا از این پس نه تنها دیگر از نگاه تحقیرآمیز و کینه توزانه ای که در یک دهه اخیر متوجه آنها شده در امان نخواهند بود بلکه از این پس، دستگاههای امنیتی آمریکا نیز آنها را در دانشگاهها، ادارات، مساجد، مراکز خرید و حتی خانه ها تحت نظر خواهند داشت و به این اقدام، پوشش قانونی خواهند داد.
طبعاً در پی چنین تهدیداتی، مسلمانان آمریکا از مرز شهروندی درجه دوم هم تنزل یافته و به افرادی تبدیل خواهند شد که دستگاه های اطلاعاتی، امنیتی و پلیسی آمریکا بتوانند برخوردها و رفتارهای مجرمانه را علیه آنها اعمال کنند. این قبیل برخوردهای تبعیض آمیز علیه مسلمانان نسبت به دیگر شهروندان آمریکایی در حکم تبعیض نژادی و نقض حقوق بشر است که رهبران آمریکا برای آن یقه پاره می کنند.
ملت های جهان فراموش نکرده اند طی شش دهه ای که از تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر می گذرد، آمریکا نه تنها هیچ گامی در جهت پیشبرد حقوق بشر در جهان برنداشته بلکه از بزرگترین نقض کنندگان آن نیز بوده است. تجاوز نظامی به ویتنام، پاناما، بوسنی، عراق، افغانستان، لیبی و ایجاد زندان های مخفی در اروپا و آسیا و شکنجه زندانیان در زندان های قرون وسطایی گوانتانامو، ابوغریب و بگرام از جمله آنهاست.
متأسفانه موضوع حقوق بشر، از ابتدا صرفاً به دستاویزی برای آمریکا تبدیل شده تا به وسیله آن، کشورهای مستقل و خارج از حوزه نفوذش را تحت فشار قرار داده و جنایات خود را در داخل و خارج در پشت این نقاب بپوشاند. شاید همزمانی صدور حکم قانونی شدن جاسوسی از مسلمانان و صدور بیانیه وزارت خارجه آمریکا درباره بررسی وضعیت حقوق بشر در جهان که همه کشورها، غیر از آمریکا، رژیم صهیونیستی و متحدان و حامیان آنها در فهرست نقض کنندگان حقوق بشر قرار گرفته اند، سند دیگری از رسوایی های هیأت حاکمه آمریکا را در نزد افکار عمومی جهانیان برملا کند.