وزارت خزانهداری آمریکا اخیراً با تحریم برخی طرفهای ایرانی به بهانه حمایت از تروریسم نشان داد کاخ سفید میتواند قطار تحریمهای خود را در ریلهای موازی به حرکت درآورد
به گزارش شهداي ايران به نقل ازفارس، هفته گذشته وزارت خزانهداری آمریکا تعدادی از شخصیتهای ایرانی را بهخاطر آنچه کمک به انتقال نیروهای القاعده به سوریه خوانده شد، تحریم کرد.
روزنامه والاستریت ژورنال در گزارشی از این اقدام وزارت خزانهداری آمریکا تصریح کرده که برخی اشخاص در دولت یا نهادهای نظامی ایران بهخاطر آنچه حمایت از تروریسم خوانده میشود تحریم شدهاند.
از سوی دیگر، روز چهارشنبه گذشته، مری هارف، سخنگوی وزارت امور خارجه ایالات متحده اعلام کرد: «ما آشکارا اعلام کردیم که همچنان به تحریمهای موجود فعلی علیه ایران به دلیل نقض حقوق بشر و حمایت از تروریسم ادامه میدهیم.»
اینکه ادعای مقامات آمریکایی در خصوص حمایت ایران از القاعده در سوریه ادعایی مضحک است، تردیدی نیست. مهمترین متحدین منطقهای ایران در خاورمیانه در حال نبرد با القاعده در سوریه هستند و حمایت ایران از دولت سوریه و جنبش حزبالله لبنان روشنتر از آن است که کسی بخواهد آن را انکار کند.
اگر به فعالیتهای گروههای تکفیری در منطقه دقت شود، روشن است که ایران و متحدین ایران در منطقه بزرگترین قربانیان تروریسم تکفیری ظرف 3 سال گذشته بودهاند و این گروهها در بیان دشمنی خود با ایران نیز هرگز تردید نکردهاند. بر این اساس، ادعای طرف آمریکایی رسواتر از آن است که نیاز به بحث و جدل داشته باشد.
* پیامی برای مخاطب ایرانی
اما این اقدام آمریکاییها در کنار استدلال رسوایی که دارد، میتواند یک پیام بسیار مهم برای مخاطب ایرانی داشته باشد که دستکم توجه به آن بهعنوان یک احتمال جدی، شرط کیاست است. «آمریکاییها تقریبا بههمان روشی که بر سر مساله هستهای دست به تحریم ایران میزنند، این بار با مستمسک قرار دادن مساله تروریسم دست به تحریم زدهاند.»
البته واشنگتن هنوز اجرای تحریمهای سابق هستهای خود را نیز در دستور کار دارد و بهنظر هم نمیرسد که این روند اجرایی در آینده نزدیک متوقف شود اما این اقدام اخیر وزارت خزانهداری آمریکا به این معناست که باب تحریم – آن هم به همان سبک و سیاق تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای ایران – بر روی سردمداران کاخ سفید بسته نیست و حتی در صورت موفقیت مذاکرات جامع، مستمسکات دیگری میتوانند مطرح شوند.
آنچه وزارت خزانهداری آمریکا اخیرا انجام داد، بهخوبی حکمت سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی را روشنتر میسازد که به دولت محترم توصیه کردهاند که برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور باید به داخل اتکا کند، نه به لغو تحریمها. بهنظر میرسد داستان تحریم طولانیتر و ادامهدارتر از آن است که حتی با حل فرضی مناقشه هستهای، پایان پذیرد.
* ریلهای موازی برای تحریم
اگرچه برخی معتقدند که نمیتوان با بهانههای غیرهستهای تحریمهایی از جنس تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای را علیه جمهوری اسلامی ایران وضع کرد و نمیتوان در سطح بینالمللی ائتلاف بر ضد کشورمان ایجاد کرد اما اقدام اخیر وزارت خزانهداری آمریکا بیانگر آن است که کاخ سفید بدش نمیآید «ریلهای موازی» برای تحریم داشته باشد.
به این ترتیب در صورتی که فشارها بر سر برنامه هستهای بر ایران کاسته شود، این امکان برای کاخ سفید وجود دارد که قطار تحریم را در ریلهای موازی به حرکت درآورد. بهاینترتیب، واشنگتن قادر خواهد بود رژیم تحریمها را حفظ کند و اجازه فروپاشی به آن را ندهد. حفظ رژیم تحریمها بدین معناست که یک ابزار فشار دائمی بر جمهوری اسلامی ایران در اختیار کاخ سفید خواهد بود و ایالات متحده میتواند هر زمان که شرایط اقتضا میکند، فشار اقتصادی بر ایران را بیفزاید یا کاهش دهد.
برخی تحلیلگران معتقدند که ایالات متحده رژیم تحریمهایی را که با زحمت بسیار زیاد در طول چند سال گذشته بهدست آورده است، به این راحتی از دست نخواهد داد. تحریم برای ایالات متحده تنها ابزاری برای فشار به ایران بر سر برنامه هستهای این کشور نیست بلکه میتواند ابزار مهار ایران باشد. همانطور که اندیشمندی چون «جورج فریدمن»، بنیانگذار اندیشکده استراتفور اذعان کرده است، سیاست خارجی ایالات متحده دیگر مبتنی بر دخالت مستقیم نیست بلکه این کشور به دنبال جلوگیری از تسلط کشورها در مناطق مختلف جهان است. برای مهار توسعه نفوذ ایران در خاورمیانه تحریم ابزاری مناسب است که هر زمان ایران برای رقبای منطقهایش پیشی گرفت میتواند تشدید شود. بالعکس اگر روزی رقبای منطقهای ایران برای ایالات متحده خطرساز شوند، تحریمها قابل تسهیل خواهند بود.
* مشکلات تهران – واشنگتن فراتر از برنامه هستهای است
تحریم ایران به بهانه تروریسم بیانگر آن است که مشکلات ایالات متحده با ایران حتی با حل کامل مساله هستهای هم تمام نخواهد شد. همانطور که برخی از اساتید روابط بینالملل در کشورمان معتقدند، دستکم بخشی از مشکلات ایران با ایالات متحده جنبه هویتی دارد و بدیهی است که حل مشکلات هویتی به راحتی میسر نیست.
نباید تصور کرد که حتی با به نتیجه رسیدن مذاکرات جامع، واشنگتن دست از اقدامات خود علیه ایران و بالاخص اقتصاد این کشور برخواهد داشت.
ریشههای دشمنی بین ایران و ایالات متحده ظرف 60 سال گذشته عمیق شده و دیوار بیاعتمادی بین دو کشور سر به فلک کشیده است. کوتاه آمدن ایران از حقوق هستهایش نه آن ریشهها را میخشکاند و نه آن دیوار را ویران میسازد. چه بسا که فردا مساله موشکهای دوربرد ایران مستمسک تحریمهای جدید قرار گیرند.
اقتصاد ایران چارهای جز آن ندارد که به درون اتکا کند. دستکم در یک آینده میانمدت، چشماندازی از رفع معنادار تحریمها وجود نخواهد داشت.
روزنامه والاستریت ژورنال در گزارشی از این اقدام وزارت خزانهداری آمریکا تصریح کرده که برخی اشخاص در دولت یا نهادهای نظامی ایران بهخاطر آنچه حمایت از تروریسم خوانده میشود تحریم شدهاند.
از سوی دیگر، روز چهارشنبه گذشته، مری هارف، سخنگوی وزارت امور خارجه ایالات متحده اعلام کرد: «ما آشکارا اعلام کردیم که همچنان به تحریمهای موجود فعلی علیه ایران به دلیل نقض حقوق بشر و حمایت از تروریسم ادامه میدهیم.»
اینکه ادعای مقامات آمریکایی در خصوص حمایت ایران از القاعده در سوریه ادعایی مضحک است، تردیدی نیست. مهمترین متحدین منطقهای ایران در خاورمیانه در حال نبرد با القاعده در سوریه هستند و حمایت ایران از دولت سوریه و جنبش حزبالله لبنان روشنتر از آن است که کسی بخواهد آن را انکار کند.
اگر به فعالیتهای گروههای تکفیری در منطقه دقت شود، روشن است که ایران و متحدین ایران در منطقه بزرگترین قربانیان تروریسم تکفیری ظرف 3 سال گذشته بودهاند و این گروهها در بیان دشمنی خود با ایران نیز هرگز تردید نکردهاند. بر این اساس، ادعای طرف آمریکایی رسواتر از آن است که نیاز به بحث و جدل داشته باشد.
* پیامی برای مخاطب ایرانی
اما این اقدام آمریکاییها در کنار استدلال رسوایی که دارد، میتواند یک پیام بسیار مهم برای مخاطب ایرانی داشته باشد که دستکم توجه به آن بهعنوان یک احتمال جدی، شرط کیاست است. «آمریکاییها تقریبا بههمان روشی که بر سر مساله هستهای دست به تحریم ایران میزنند، این بار با مستمسک قرار دادن مساله تروریسم دست به تحریم زدهاند.»
البته واشنگتن هنوز اجرای تحریمهای سابق هستهای خود را نیز در دستور کار دارد و بهنظر هم نمیرسد که این روند اجرایی در آینده نزدیک متوقف شود اما این اقدام اخیر وزارت خزانهداری آمریکا به این معناست که باب تحریم – آن هم به همان سبک و سیاق تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای ایران – بر روی سردمداران کاخ سفید بسته نیست و حتی در صورت موفقیت مذاکرات جامع، مستمسکات دیگری میتوانند مطرح شوند.
آنچه وزارت خزانهداری آمریکا اخیرا انجام داد، بهخوبی حکمت سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی را روشنتر میسازد که به دولت محترم توصیه کردهاند که برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور باید به داخل اتکا کند، نه به لغو تحریمها. بهنظر میرسد داستان تحریم طولانیتر و ادامهدارتر از آن است که حتی با حل فرضی مناقشه هستهای، پایان پذیرد.
* ریلهای موازی برای تحریم
اگرچه برخی معتقدند که نمیتوان با بهانههای غیرهستهای تحریمهایی از جنس تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای را علیه جمهوری اسلامی ایران وضع کرد و نمیتوان در سطح بینالمللی ائتلاف بر ضد کشورمان ایجاد کرد اما اقدام اخیر وزارت خزانهداری آمریکا بیانگر آن است که کاخ سفید بدش نمیآید «ریلهای موازی» برای تحریم داشته باشد.
به این ترتیب در صورتی که فشارها بر سر برنامه هستهای بر ایران کاسته شود، این امکان برای کاخ سفید وجود دارد که قطار تحریم را در ریلهای موازی به حرکت درآورد. بهاینترتیب، واشنگتن قادر خواهد بود رژیم تحریمها را حفظ کند و اجازه فروپاشی به آن را ندهد. حفظ رژیم تحریمها بدین معناست که یک ابزار فشار دائمی بر جمهوری اسلامی ایران در اختیار کاخ سفید خواهد بود و ایالات متحده میتواند هر زمان که شرایط اقتضا میکند، فشار اقتصادی بر ایران را بیفزاید یا کاهش دهد.
برخی تحلیلگران معتقدند که ایالات متحده رژیم تحریمهایی را که با زحمت بسیار زیاد در طول چند سال گذشته بهدست آورده است، به این راحتی از دست نخواهد داد. تحریم برای ایالات متحده تنها ابزاری برای فشار به ایران بر سر برنامه هستهای این کشور نیست بلکه میتواند ابزار مهار ایران باشد. همانطور که اندیشمندی چون «جورج فریدمن»، بنیانگذار اندیشکده استراتفور اذعان کرده است، سیاست خارجی ایالات متحده دیگر مبتنی بر دخالت مستقیم نیست بلکه این کشور به دنبال جلوگیری از تسلط کشورها در مناطق مختلف جهان است. برای مهار توسعه نفوذ ایران در خاورمیانه تحریم ابزاری مناسب است که هر زمان ایران برای رقبای منطقهایش پیشی گرفت میتواند تشدید شود. بالعکس اگر روزی رقبای منطقهای ایران برای ایالات متحده خطرساز شوند، تحریمها قابل تسهیل خواهند بود.
* مشکلات تهران – واشنگتن فراتر از برنامه هستهای است
تحریم ایران به بهانه تروریسم بیانگر آن است که مشکلات ایالات متحده با ایران حتی با حل کامل مساله هستهای هم تمام نخواهد شد. همانطور که برخی از اساتید روابط بینالملل در کشورمان معتقدند، دستکم بخشی از مشکلات ایران با ایالات متحده جنبه هویتی دارد و بدیهی است که حل مشکلات هویتی به راحتی میسر نیست.
نباید تصور کرد که حتی با به نتیجه رسیدن مذاکرات جامع، واشنگتن دست از اقدامات خود علیه ایران و بالاخص اقتصاد این کشور برخواهد داشت.
ریشههای دشمنی بین ایران و ایالات متحده ظرف 60 سال گذشته عمیق شده و دیوار بیاعتمادی بین دو کشور سر به فلک کشیده است. کوتاه آمدن ایران از حقوق هستهایش نه آن ریشهها را میخشکاند و نه آن دیوار را ویران میسازد. چه بسا که فردا مساله موشکهای دوربرد ایران مستمسک تحریمهای جدید قرار گیرند.
اقتصاد ایران چارهای جز آن ندارد که به درون اتکا کند. دستکم در یک آینده میانمدت، چشماندازی از رفع معنادار تحریمها وجود نخواهد داشت.