عضو هیأت مدیره موزه عبرت با اشاره به بخشی از خاطرات خود در دوران انقلاب اسلامی فحاشی عوامل سواک به حضرت امام خمینی (ره) را سخت ترین نوع شکنجه قلمداد کرد.
به گزارش شهدای ایران؛ در خصوص خاطرات خود از زمان انقلاب گفت: آبان 52 برای اولین بار در جریان فعالیتهای انقلابی از سوی مأموران ساواک دستگیر و بعد از مدتی آزاد شدم.
وی با اشاره به خاطره دومین دستگیری خود از سوی کمیته مشترک گفت: 23 بهمن ماه سال 53 برای بار دوم دستگیر و روانه زندان ساواک شدم.
رضویان در ادامه اظهار داشت: بازجوی من آرش، شکنجهگر معروف کمیته مشترک بود که بدترین نوع شکنجههای جسمی و روانی را انجام میداد اما سختترین نوع شکنجه توهین و فحاشی به امام (ره) بود که به شدت ما را اذیت می کرد.
عضو هیئت مدیره موزه عبرت در ادامه با اشاره به یکی از شکنجههای بدنی سخت در کمیته مشترک گفت: در اتاق یکی از شکنجهگران به نام حسینی، دستگاهی به نام آپولو بود که دست و پای زندانی را به آن میبستند و کلاهی آهنی بر سرش میگذاشتند تا هرچقدر فریاد میزند انعکاس صداها به سر خودش بازگردد، بعد سیم برق را به بدن زندانی وصل و شروع به شوک دادن، فحاشی و کتک زدن میکردند.
وی در ادامه تصریح کرد: من پس از محاکمه به اعدام محکوم شدم اما پس از بررسی پروندهام در دادگاه تجدید نظر حکم اعدام به حبس ابد تغییر کرد، اما در این مدت 4 نفر از هم گروهیهای من را تیرباران کردند.
رضویان در پایان تأکید کرد: یک هفته پس از فرار شاه من از زندان آزاد شدم و کمیته مشترک به دست مردم افتاد اما در شرایطی خوب نگهداری شد و آرش، همان شکنجهگر معروف این بار زندانی بود.
وی افزود: اما چون امام فرموده بودند که کسی بدون اذن حاکم شرع حق اهانت به این جنایت کارها را ندارد تا زمان اعدام، من حتی یک سیلی هم به او نزدم.
وی با اشاره به خاطره دومین دستگیری خود از سوی کمیته مشترک گفت: 23 بهمن ماه سال 53 برای بار دوم دستگیر و روانه زندان ساواک شدم.
رضویان در ادامه اظهار داشت: بازجوی من آرش، شکنجهگر معروف کمیته مشترک بود که بدترین نوع شکنجههای جسمی و روانی را انجام میداد اما سختترین نوع شکنجه توهین و فحاشی به امام (ره) بود که به شدت ما را اذیت می کرد.
عضو هیئت مدیره موزه عبرت در ادامه با اشاره به یکی از شکنجههای بدنی سخت در کمیته مشترک گفت: در اتاق یکی از شکنجهگران به نام حسینی، دستگاهی به نام آپولو بود که دست و پای زندانی را به آن میبستند و کلاهی آهنی بر سرش میگذاشتند تا هرچقدر فریاد میزند انعکاس صداها به سر خودش بازگردد، بعد سیم برق را به بدن زندانی وصل و شروع به شوک دادن، فحاشی و کتک زدن میکردند.
وی در ادامه تصریح کرد: من پس از محاکمه به اعدام محکوم شدم اما پس از بررسی پروندهام در دادگاه تجدید نظر حکم اعدام به حبس ابد تغییر کرد، اما در این مدت 4 نفر از هم گروهیهای من را تیرباران کردند.
رضویان در پایان تأکید کرد: یک هفته پس از فرار شاه من از زندان آزاد شدم و کمیته مشترک به دست مردم افتاد اما در شرایطی خوب نگهداری شد و آرش، همان شکنجهگر معروف این بار زندانی بود.
وی افزود: اما چون امام فرموده بودند که کسی بدون اذن حاکم شرع حق اهانت به این جنایت کارها را ندارد تا زمان اعدام، من حتی یک سیلی هم به او نزدم.