به گزارش شهدای ایران؛ مسعود یاررضوی که گویی از اوضاع این روزهای کشور کمی عصبانی است آخرین پست وبلاگش را این گونه مینویسد:
به نام حضرت دوست و با سلام و صلوات بر محمد و اهلبیت طاهرینش
به نام حضرت دوست و با سلام و صلوات بر محمد و اهلبیت طاهرینش
این
چه معنایی دارد که رئیس جمهور یک کشور بزرگ و با افتخار؛ در سخنان اخیرش؛
گذاشته و برنداشته به منتقدان یک توافق خارجی بگوید: "کم سواد"؟!
آنهم رئیس جمهوری که در کتاب امنیت ملی اش می نویسد: "باید منتقدان را تشویق کرد نه تنبیه؟!"
و یا همینطور یکی از مشاورانش به خود حق بدهد که به لبو فروش ها و راننده تاکسی های زحمتکش (یعنی همین پدرها و مادرهای ما) کنایه بزند که "به شما چه ربطی دارد که انرژی هسته ای چیست و اساساً حق مسلم هست یا نه؟!"
اغلاط این حرفهای ناثواب نیازی به توضیح و توشیح ندارد. فقط اینکه دولتمردان ما باید بدانند این طرز حرف زدن با آنها همان می کند که با سایرین مشابه کرده است.
اما نمی دانم چرا درباره توافق ژنو باید چند تا توضیح را بیان کنم و بیشتر حرف بزنم تا دلم آرام بشود و مردم و مخاطبها هم بیشتر بدانند که داستان دعوای ما "کم سوادها" با "گرین کارتی ها"! چیست؟!
اولاً آقای روحانی عزیز انگاری این اصل ساده اسلامی و شیعی را از یاد برده اند که مهم نیست چه کسی چه حرفی می زند؟! بلکه مهم این است که حرف آن بنده خدای کم سواد، زیاد سواد! کافر، مسلمان و غذای خوب خورده یا نخورده چیست؟!
پس قاعدتاً مهم نیست که ماهایی که منتقد جدی توافق ژنو بودیم و از قبل از وقوع آن، وجب به وجبش را پیش بینی کردیم؛ چه آدمهایی هستیم و چقدر درس خوانده ایم و مثل برخی مشاوران و نزدیکان آقای روحانی، گرین کارت آمریکا را داریم یا نه؟! و ایضاً گاهی کراوات میزنیم یا نه؟!
ثانیاً مگر حرفهای ما پیرامون توافق ناخوب ژنو یا به قول آقای ظریف "بیانیه اقدام مشترک ژنو"! چقدر غامض است که عوام و خواص حرفمان را نفهمند و یا رئیس دولت به خودش اجازه بدهد به ما بچه های اسلام و انقلاب بگوید: "کم سواد"؟! (نمی شود که فقط آقای روحانی و ظریف فرزندان انقلاب باشند و ماها کم سواد و فرومایه و شهروند درجه چند!)
ما می گویم این چه توافقی است که آقای ظریف بخاطرش حرف پاردوکسیکال می زند؟!
یعنی یکبار در آفریقای جنوبی و قبل از اجلاس ژنو می گوید به غنی سازی 20 درصدی نیاز داریم و بلافاصله بعد از اجلاس ژنو می گوید به غنی سازی 20 درصدی نیازی نداریم!
و یا همینطور درباره تأسیسات آب سنگین اراک که گفت: "هیچ چیزی در ایران تعطیل نشده"! اما همه می دانیم که بلایی که توافق ژنو بر سر نیروگاه اراک آورد مثل این است که شما یک خانه بسازید اما یکه بزن ها نگذارند شما بروید توی خانه تان؟! حالا اسم این کار اگر تعطیلی نیست پس چیست؟!
ما همچنین می گویم شما با چه تحلیلی می گویید این توافق، ساختار تحریم ها را شکست در حالیکه کل قیمت آن به زحمت 13 یا 14 میلیارد دلار می شود و تحریم های تأثیرگذار را هم لغو نکرده است؟!
و تازه بگذریم از اینکه بخش اعظم این مبلغ هم پول خودمان است که آمریکا دارد به صورت قسطی به خودمان پس می دهد؟!
ثالثاً این خیلی سخت است که مردم می فهمند خط قرمز ما در توافق ژنو؛ باید غنی سازی 20 درصدی می بود که بخاطرش شهید هم دادیم نه اصل غنی سازی؟! اما به دلیل تحلیل غلط خواصی مثل دکتر توکلی که قبل از توافق ژنو می گفت غنی سازی 20 درصدی قابل چانه زنی است! سطح مطالبه مان به اصل غنی سازی کاهش یافت!
و رابعاً آقای ظریف و دوستانش که البته فرزندان انقلاب هستند اما تحلیل های غلطی هم از جامعه جهانی، قدرت نظامی آمریکا و برخی چیزهای دیگر دارند و گاهی هم مرتکب "اقدامات نابجا در نیویورک"!!! می شوند؛ بیایند و صریحاً به ملت بگویند که در مابه ازای داده های توافق ژنو؛ چه چیزی را ستانده اند؟!
از این هم بگذریم که آقای روحانی انگاری اساساً حرف ما را قبول ندارد که تحریمها یک تئاتر مسخره بیشتر نیست و کل اثرش توی اقتصاد ما فقط 25 درصد است و این آمریکای نامرد؛ توان تحریم کردن بیشتر ما را نداشت و گرنه به توافق ژنو بسنده نمی کرد!
همه حرفهای ما به قول شما کم سوادها درباره توافق ژنو همین است آقای روحانی!
که البته فکر هم نمی کنم نکات غامض و ثقیلی درونش باشد.
چرا به مایی که یک روز داریم در سوریه شهید می شویم؛ یک روز در جبهه مبارزه با مواد مخدر، یک روز در حال خدمترسانی به مردم سرمازده شمال کشور! هستیم و یک روز هم شورایعالی امنیت ملی از ما می خواهید که برای کمک به کشور و جمع کردن فتنه وارد عمل شویم؛ می گویید: "کم سواد"؟! می گویید: "افراطی"؟! و می گویید: "آنهایی که پیام 24 خرداد را درک نکرده اند"؟!
آقای روحانی عزیزم...
مشکل ما کم سوادها و مستضعفها این است که غیر از امام راحل و رهبرمان و چندتایی خواص دلسوز؛ کسی را نداریم!
یعنی با اینکه کم سوادیم و در دانشگاه های آمریکا درس نخوانده ایم اما خوب می دانیم که برخی مشاوران خرده بورژوای شما که گویا قلمشان هم خیلی سریع است و ایضاً کسان دیگری در کنار شما که از آمریکا و قدرت پوشالی اش می ترسند؛ اصلاً ماها را دوست ندارند و وقتی کنارشان می نشینیم؛ خودشان را جمع و جور می کنند.
ولی باور کنید آقای روحانی؛ به صفا و صداقت ما کم سوادها پیدا نمی کنید.
این دغل دوستان دور شما که گویا تحلیلهای غلطشان را هم به شما تزریق می کنند؛ بخدا آدم لحظه های سخت نیستند و خونشان هم از امثال خاوری و گنجی و مهاجرانی و مخملباف رنگینتر نیست.
کسی اگر قرار باشد کنار شما بماند؛ به مردم سرمازده روستاهای شمال کشور که به دلیل بی تدبیری در محاصره برف و سرما هستند؛ کمک کند و در فتنه ها بیاید و شما را حفظ کند از خطرات و بلیّات داخلی و خارجی؛ ما هستیم آقای روحانی نه آنهایی که اتوپیایشان سنگاپور و مالزی و چین است و متأسفانه اینروزها حرفهایشان از زبان شما شنیده می شود...
آقای روحانی عزیزم...
هنوز در روزهای اول دولتمردی تان قرار دارید و حیف است اینطور حرفهایی بزنید که دل دوستان واقعی تان را بشکنید و دل نقاب زده ها و ناصادقها را شاد کنید.
ما حتی با اینکه شما در آمریکا مرتکب اقدام نابجا شدید؛ حتی با اینکه به توافق شما و یارانتان در ژنو نقد جدی داریم و معتقد هم هستیم که برای توافق نهایی! در اشتباه هستید، حتی با اینکه دولت یک توزیع ساده سبد کالایی را هم درست انجام نمیدهد و حتی با اینکه به ما بچه های اسلام و انقلاب می گویید: "کم سواد" و "شعار بده"!...
ولی دوستتان داریم و برایتان دعا می کنیم آقای روحانی...
و کمک های ما کم سوادها هم برایتان آمده است در هر لحظه ای...
می دانید آقای روحانی...؟! ما چون کم سوادیم و به قول مشاور شما نه غذای خوب چندانی خورده ایم و نه لباس شیک پوشیده ایم؛ سرما و گرما حالیمان نیست. در نتیجه برای کمک به رئیس جمهورمان هم هیچوقت نه مریضیم نه جلسه داریم و نه حتی عازم فرصت مطالعاتی خارجی در آمریکا هستیم.
ما همینجا هستیم. کنار شما. و تا آخر هم مانده ایم و کمک و گاهی نقدتان می کنیم.
کم سوادی و مستضعف بودن و غذای خوب نخوردن و شعار "انرژی هسته ای، حق مسلم ماست" سر دادن هم عالمی دارد آقای روحانی...