موافقان و مخالفان مذاکره که منافع ملی را در تحلیلهایشان لحاظ میکنند نبایستی اجازه دهند که میز مذاکره سبب شکاف اجتماعی و سپس قشون کشی خیابانی شود و در این بین تکلیف جنبش دانشجویی و خواص کشور روشنگری افکار عمومی است.
به گزارش شهداي ايران به نقل از خبرگزاری فارس، ابوالفضل چمندی دبیرکل سابق اتحادیه جاد طی یادداشتی تأکید کرد: موافقان و مخالفان مذاکره که منافع ملی را در تحلیل ها و رفتارهای سیاسیشان لحاظ می کنند نبایستی اجازه دهند که میز مذاکره سبب شکاف اجتماعی و سپس قشون کشی خیابانی شود و در این بین تکلیف جنبش دانشجویی و خواص کشور روشنگری افکار عمومی است.
متن کامل این یادداشت در ادامه آمده است.
" مذاکرات" در ایران موافقان و مخالفان سرسختی دارد که هرکدام دلایل خاصی برای افکار عمومی ترسیم میکنند و صدالبته که این اختلاف دیدگاه در چگونگی و راهبرد مذاکرات معنا پیدا میکند.
این مجادله تا زمانی که بین نخبگان و خواص کشور در جریان باشد و به نحو احسن برای اذهان عمومی تبیین شود سبب رشد سطح تحلیل مردم (خودآگاهی) خواهد شد و نه تنها آسیب زا تلقی نمیشود بلکه تامین کننده منافع یک ملت تعریف میشود.
همزمان با روی کار آمدن دولت یازدهم، "مذاکره " تبدیل به موضوع اول کشور شده است بگونهای که سایر مسائل ملی از جمله "بیداری اسلامی" ، "خودباوری و اهتمام به سرمایههای داخلی" و "استراتژی حضور در حیات خلوتهای دنیای غرب" که بسیار برای جمهوری اسلامی حائز اهمیت است به حاشیه رانده شده است.
این موضوع زمانی نگران کننده است که برخی گروهها با نگاهی پوپولیستی بدون ادلهای منطقی و راهبردی مذاکرات را به "هیچ یا همه چیز" برای مردم بدل میکنند.
زمانی که مجادله گروهها و برخی رسانههای اسیمیله (شبه روشنفکر وابسته) با درجه حساسیت "هیچ یا همه چیز" در سطح کشور پراکنده شود، اضلاع ذکر شده به راسی بنام "اغتشاش و ناآرامی" میل میکند که البته بازیگر اصلی آن در خارج از مرزها هدایت این عملیات را بصورت غیر مستقیم برعهده خواهد داشت.
این پروژه آنقدر زیرکانه طراحی شده است که اگر افراد دلبسته نظام از سطح تحلیل معقولی برخوردار نباشند پازل دشمن را تکمیل خواهند کرد.
اتاق فکر وزارت خارجه امریکا با بروز رسانی پروژه "انقلاب رنگی" در گرجستان، اوکراین و ایران، اکنون پروژه "ناآرام سازی اقتصادی" را در این کشورها و برخی دیگر از اهداف خود پی گرفته است.
پروژهای که برخی از تحلیلگران داخلی انرا با عنوان "انقلاب یقه آبیها" برای افکار عمومی تشریح کردند، ماههای زیادی است که زمینه بروز خود را در سطح کشور مهیا میکند.
رخدادی که نظیرش را میتوان در اتفاقات این روزهای اوکراین بوضوح مشاهده کرد، تحولاتی که شروعش از پیوستن یا نپیوستن اوکراین به اتحادیه اروپا آغاز شد.
سناریویی که این روزها اوکراین سرد را با آتش خیابانها و مراکز دولتی گرم کرده است حاصل یک طراحی بی نظیر توسط امریکاست که سعی میکند پیوستن به اتحادیه اروپا را "هیچ یا همه چیز" برای مردم این کشور معرفی کند و با بهر ه گیری از عناصر انقلاب رنگی یک دهه ماضی اوکراین که در چند سال گذشته مورد اقبال عمومی قرار نگرفتند، به اهداف سیاسی خود نائل شود.
هرچند که در ابتدای درگیریها، خواسته مخالفان "راهپیمایی آرام" برای پیوستن به اتحادیه اروپا عنوان شد اما اکنون اغتشاشات شهری کشور اوکراین را به یک منطقه جنگ زده تبدیل کرده است و مطالبه حقیقی مخالفان یعنی استعفای دولت علنی شده است.
این مهم از آنجایی برای مردم اوکراین پوشیده مانده است که در چند ماهه گذشته رسانههای خارجی مهمترین "مانع" را برای رشد اقتصادی و بهبود معیشت مردم، دولت این کشور معرفی کردهاند.
پرواضح است که این پروژه برای ایران با موضوع "مذاکره، تحریم و معیشت مردم" کلید خورده است و اگر دولت به مدد خواص و نخبگان حقیقی انقلاب، مراقب شبیخون امریکا نباشند تحولات نامطلوبی در کشور عزیزمان رقم خواهد خورد.
امریکا سعی دارد میز مذاکره را "هیچ یا همه چیز" معرفی کند و به مدد برخی از سربازان داخلی اش این مطلب را در اذهان عمومی ملت نقش ببندد.
"کلید" خوشبختی که امریکا برای مردم تصویر سازی میکند یک قفل به همراه خود دارد و آن مبانی جمهوری اسلامی و راس نظام است.
طرف غربی تنها "مانع" برداشتن تحریمها را انرژی هستهای عنوان می کند اما در ادامه مسیر این مانع به موانع تبدیل خواهد شد! و امریکا در تلاش است همین موضوع را به اختلافی عمومی تبدیل کند که الگوی عینی این سناریو را می توان در مناقشات خیابانی اوکراین برای پیوستن به اتحادیه اروپا مشاهده کرد.
موافقان و مخالفان مذاکره که منافع ملی را در تحلیل ها و رفتارهای سیاسیشان لحاظ می کنند نبایستی اجازه دهند که میز مذاکره سبب شکاف اجتماعی و سپس قشون کشی خیابانی شود و در این بین تکلیف جنبش دانشجویی و خواص کشور روشنگری افکار عمومی است.
اگر رهبری معظم انقلاب عنوان می کنند که این مذاکرات بر تجربه ملت اضافه خواهد کرد نشان از کم کاری گذشته ما در تبیین هدف این مذاکرات از سوی ایالات متحده دارد و نبایستی فرصت را برای آینده از دست بدهیم.
دشمن سعی دارد پروژه ای را که در اوکراین پیاده سازی کرده است در خیابانهای تهران آنهم با موضوع "مذاکره و تحریم و موانعش "اجرایی کند مسئله ای که درصورت تغافل هر کدام از گروهها و اشخاص دلبسته نظام می تواند خطرات جدی برای انقلاب داشته باشد.
متن کامل این یادداشت در ادامه آمده است.
" مذاکرات" در ایران موافقان و مخالفان سرسختی دارد که هرکدام دلایل خاصی برای افکار عمومی ترسیم میکنند و صدالبته که این اختلاف دیدگاه در چگونگی و راهبرد مذاکرات معنا پیدا میکند.
این مجادله تا زمانی که بین نخبگان و خواص کشور در جریان باشد و به نحو احسن برای اذهان عمومی تبیین شود سبب رشد سطح تحلیل مردم (خودآگاهی) خواهد شد و نه تنها آسیب زا تلقی نمیشود بلکه تامین کننده منافع یک ملت تعریف میشود.
همزمان با روی کار آمدن دولت یازدهم، "مذاکره " تبدیل به موضوع اول کشور شده است بگونهای که سایر مسائل ملی از جمله "بیداری اسلامی" ، "خودباوری و اهتمام به سرمایههای داخلی" و "استراتژی حضور در حیات خلوتهای دنیای غرب" که بسیار برای جمهوری اسلامی حائز اهمیت است به حاشیه رانده شده است.
این موضوع زمانی نگران کننده است که برخی گروهها با نگاهی پوپولیستی بدون ادلهای منطقی و راهبردی مذاکرات را به "هیچ یا همه چیز" برای مردم بدل میکنند.
زمانی که مجادله گروهها و برخی رسانههای اسیمیله (شبه روشنفکر وابسته) با درجه حساسیت "هیچ یا همه چیز" در سطح کشور پراکنده شود، اضلاع ذکر شده به راسی بنام "اغتشاش و ناآرامی" میل میکند که البته بازیگر اصلی آن در خارج از مرزها هدایت این عملیات را بصورت غیر مستقیم برعهده خواهد داشت.
این پروژه آنقدر زیرکانه طراحی شده است که اگر افراد دلبسته نظام از سطح تحلیل معقولی برخوردار نباشند پازل دشمن را تکمیل خواهند کرد.
اتاق فکر وزارت خارجه امریکا با بروز رسانی پروژه "انقلاب رنگی" در گرجستان، اوکراین و ایران، اکنون پروژه "ناآرام سازی اقتصادی" را در این کشورها و برخی دیگر از اهداف خود پی گرفته است.
پروژهای که برخی از تحلیلگران داخلی انرا با عنوان "انقلاب یقه آبیها" برای افکار عمومی تشریح کردند، ماههای زیادی است که زمینه بروز خود را در سطح کشور مهیا میکند.
رخدادی که نظیرش را میتوان در اتفاقات این روزهای اوکراین بوضوح مشاهده کرد، تحولاتی که شروعش از پیوستن یا نپیوستن اوکراین به اتحادیه اروپا آغاز شد.
سناریویی که این روزها اوکراین سرد را با آتش خیابانها و مراکز دولتی گرم کرده است حاصل یک طراحی بی نظیر توسط امریکاست که سعی میکند پیوستن به اتحادیه اروپا را "هیچ یا همه چیز" برای مردم این کشور معرفی کند و با بهر ه گیری از عناصر انقلاب رنگی یک دهه ماضی اوکراین که در چند سال گذشته مورد اقبال عمومی قرار نگرفتند، به اهداف سیاسی خود نائل شود.
هرچند که در ابتدای درگیریها، خواسته مخالفان "راهپیمایی آرام" برای پیوستن به اتحادیه اروپا عنوان شد اما اکنون اغتشاشات شهری کشور اوکراین را به یک منطقه جنگ زده تبدیل کرده است و مطالبه حقیقی مخالفان یعنی استعفای دولت علنی شده است.
این مهم از آنجایی برای مردم اوکراین پوشیده مانده است که در چند ماهه گذشته رسانههای خارجی مهمترین "مانع" را برای رشد اقتصادی و بهبود معیشت مردم، دولت این کشور معرفی کردهاند.
پرواضح است که این پروژه برای ایران با موضوع "مذاکره، تحریم و معیشت مردم" کلید خورده است و اگر دولت به مدد خواص و نخبگان حقیقی انقلاب، مراقب شبیخون امریکا نباشند تحولات نامطلوبی در کشور عزیزمان رقم خواهد خورد.
امریکا سعی دارد میز مذاکره را "هیچ یا همه چیز" معرفی کند و به مدد برخی از سربازان داخلی اش این مطلب را در اذهان عمومی ملت نقش ببندد.
"کلید" خوشبختی که امریکا برای مردم تصویر سازی میکند یک قفل به همراه خود دارد و آن مبانی جمهوری اسلامی و راس نظام است.
طرف غربی تنها "مانع" برداشتن تحریمها را انرژی هستهای عنوان می کند اما در ادامه مسیر این مانع به موانع تبدیل خواهد شد! و امریکا در تلاش است همین موضوع را به اختلافی عمومی تبدیل کند که الگوی عینی این سناریو را می توان در مناقشات خیابانی اوکراین برای پیوستن به اتحادیه اروپا مشاهده کرد.
موافقان و مخالفان مذاکره که منافع ملی را در تحلیل ها و رفتارهای سیاسیشان لحاظ می کنند نبایستی اجازه دهند که میز مذاکره سبب شکاف اجتماعی و سپس قشون کشی خیابانی شود و در این بین تکلیف جنبش دانشجویی و خواص کشور روشنگری افکار عمومی است.
اگر رهبری معظم انقلاب عنوان می کنند که این مذاکرات بر تجربه ملت اضافه خواهد کرد نشان از کم کاری گذشته ما در تبیین هدف این مذاکرات از سوی ایالات متحده دارد و نبایستی فرصت را برای آینده از دست بدهیم.
دشمن سعی دارد پروژه ای را که در اوکراین پیاده سازی کرده است در خیابانهای تهران آنهم با موضوع "مذاکره و تحریم و موانعش "اجرایی کند مسئله ای که درصورت تغافل هر کدام از گروهها و اشخاص دلبسته نظام می تواند خطرات جدی برای انقلاب داشته باشد.