برخوردهای کریمانه برکات زیادی دارد و باید آن را آموزش داد تا جامعه ای اسلامی تر و سالمتر داشت .... نیاز امروز و هر روز ما کرامت و بزرگواری درهمه ابعاد است بخصوص ابعاد حیات اجتماعی .... بقول بزرگمردی که هنور هم ناشناخته و مظلوم است - شهید بهشتی- "جاذبه در حد نهایت و دافعه در حد ضرروت" شعار و ملاک رفتاری ماست...
به گزارش شهدای ایران؛ یکی از محافظان مقام معظم رهبری در خاطره ای گفت: یک روز که مقام معظم رهبری به کوه های اطراف تهران برای کوه پیمایی رفته بودند، با دختر و پسری دانشجو برخورد می کنند که به لحاظ ظاهری، وضع نامناسبی داشتند.
آنها به یکباره در مقابل گروه ما قرار گرفتند و فرصت جمع و جور کردن و رسیدگی به وضع ظاهری خودشان را نداشتند؛ از رفتار آنها مشخص بود که خیلی ترسیده بودند و این طور به نظر می رسید که آنها تصور می کردند که الآن آقا دستور دستگیری آنها را فوری صادر خواهد کرد. اما برخلاف تصور آنها آقا با آنها سلام و علیک گرمی کرد و پرسید که شما زن و شوهر هستید؟ (البته آقا می دانست)؛ آن پسر وقتی با خلق زیبای آقا مواجه شد، واقعیت را گفت؛ و جواب داد خیر، من و این دختر دوست هستیم.
آقا ابتدا درباره ورزش و مزایای آن با آنها صحبت کرد و بعد فرمود: بد نیست صیغه محرمیتی هم بین شما برقرار شود و شما با هم ازدواج کنید. آقا به آنها پیشنهاد داد که اگر مایل بودید در فلان تاریخ بیایید، و من هم آمادگی دارم که شخصا خطبه عقد شما را بخوانم. آن دو خداحافظی کردند و طبق قرار همراه خانواده خود در همان تاریخ به محضر ایشان رسیدند.
آقا هم خطبه عقد آن دو را جاری کردند. با برخورد کریمانه ایشان این دو جوان، مسیر زندگی خود را تغییر دادند. آن دختر غیر محجبه به یک دختر محجبه و معنوی و آن پسر دانشجو هم به یک جوان مذهبی مبدل شدند./شبکه خبر
آنها به یکباره در مقابل گروه ما قرار گرفتند و فرصت جمع و جور کردن و رسیدگی به وضع ظاهری خودشان را نداشتند؛ از رفتار آنها مشخص بود که خیلی ترسیده بودند و این طور به نظر می رسید که آنها تصور می کردند که الآن آقا دستور دستگیری آنها را فوری صادر خواهد کرد. اما برخلاف تصور آنها آقا با آنها سلام و علیک گرمی کرد و پرسید که شما زن و شوهر هستید؟ (البته آقا می دانست)؛ آن پسر وقتی با خلق زیبای آقا مواجه شد، واقعیت را گفت؛ و جواب داد خیر، من و این دختر دوست هستیم.
آقا ابتدا درباره ورزش و مزایای آن با آنها صحبت کرد و بعد فرمود: بد نیست صیغه محرمیتی هم بین شما برقرار شود و شما با هم ازدواج کنید. آقا به آنها پیشنهاد داد که اگر مایل بودید در فلان تاریخ بیایید، و من هم آمادگی دارم که شخصا خطبه عقد شما را بخوانم. آن دو خداحافظی کردند و طبق قرار همراه خانواده خود در همان تاریخ به محضر ایشان رسیدند.
آقا هم خطبه عقد آن دو را جاری کردند. با برخورد کریمانه ایشان این دو جوان، مسیر زندگی خود را تغییر دادند. آن دختر غیر محجبه به یک دختر محجبه و معنوی و آن پسر دانشجو هم به یک جوان مذهبی مبدل شدند./شبکه خبر