شهدای ایران: یک جانباز انقلاب اسلامی گفت: مردم در به پیروزی رساندن انقلاب اسلامی به دنبال احیای دوباره وطن با فرامین الهی بودند و چون امام نیز هدفی چون هدف مردم داشت و برای کسب قدرت و منفعت دنیوی قیام نکرده بود، مردم نیز با ایشان همراهی و با نثار خون خود، انقلاب اسلامی را به ثمر رساندند.

محمود مشهدی محمد به مناسبت فرارسیدن دهه فجر انقلاب اسلامی درگفت و گو با خبرنگار اجتماعی پایگاه خبری شهدای ایران، با اشاره به اینکه درسال های منتهی به بهمن 57 ، بسیاری ازجوانان با رشادت و ایستادگی درمقابل زیاده خواهی ها و فریب کاری رژیم طاغوت مقاومت کردند گفت: رژیم طاغوت، تلاش می کرد با ایجاد جو رعب و وحشت و نیز کشتار بی رحمانه مردم، آنان را از پیگیری حقوق حقه خود که همانا آزادی، استقلال و عزت کشور بود منصرف کند که در این راه، با هدایت موثر امام و اصحاب ایشان، به این هدف خود نرسید و سرانجام در 22 بهمن 57، بساط این رژیم از کشور برچیده و نظام اسلامی در آن مستقر شد.

وی با اشاره به اینکه دراغلب صحنه های قیام بر علیه حکومت پهلوی حضور داشته است افزود: در آن زمان که امام در تبعید به سر می بردند، پیام ها ومطالب ایشان در قالب نوار و اعلامیه به داخل کشور ارسال می شد و ما نیز مانند بسیاری دیگر از افراد، با تکثیر و نسخه برداری از این اطلاعیه ها و نوارها، آن را درمناطق مختلف شهر و کشور توزیع می کردیم.

مشهدی محمد با بیان این مطلب که در پنجم آبان 57، مطابق مهمول در حال تکثیر نوارها و اعلامیه های امام و انتقال آن به قم برای توزیع در میان مردم بودیم خاطرنشان کرد: در این روز، به همراه تعدادی از دوستانم به قم رفتیم و در حین توزیع نوارها، به تعدادی روحانی برخورد کردیم که ماموران گارد نیز آنان را تعقیب می کردند، در فاصله اندکی از آنان وقتی که ماموران را دیدیم از آن ها خواستم که فرار کنم ولی، قبل از اینکه خودم موفق به فرار شوم، توسط یکی از سربازان گارد با اسلحه ژ3، مورد اصابت گلوله در ناحیه ران پا شدم.

وی توضیح داد: گلوله ژ3، بسیار بزرگ است و در اثر اصابت به فرد، قسمتی از گوشت را از بین می برد و من نیز در ناحیه ران پا مورد اصابت قرار گرفته بودم به گونه ای که گلوله از یک قسمت پا وارد و از سمت دیگر خارج شده و حفره ای را در پایم ایجاد کرده بود که سبب خونریزی شدیدی در من شده بود.

این جانباز دوران انقلاب، افزود: با کمک و همراهی مردم سوار بر یک دستگاه موتورسیکلت شدم ولی از مردم خواستند که مرا به منزل دایی ام که در شهر قم ساکن بود ببرند که مرا به آنجا بردن به گونه ای که بسیاری از مردم پس از دیدنم که بی حال شده بودم احتمال شهادتم را نیز می دادند و از این رو، من نیز وصیت خود را نیز گفتم و منتظر شهادتم شدم.

وی با بیان اینکه با اصرار زن دایی اش او را با وجود خطرات زیاد به بیمارستانی درقم رساندند گفت: هنگامی که به بیمارستان رسیدم دیگرخونی دربدن نداشتم و ضربان نبضم نیز به حداقل ممکن رسیده بود و تنها با تلاش پزشکان بیمارستان و تزریق خون بود که، بار دیگر جان گرفتم.

بیمارستان زمینه ساز آشنایی با یاران انقلاب

مشهدی محمد با بیان اینکه بستری شدنم دربیمارستان زمینه را برای آشنایی با برخی از چهره های ماندگار انقلاب اسلامی فراهم کرد گفت: یکی ازبستگانم که با من در بیمارستان بود و علاقه ام را به امام می دانست، هر روحانی  سپید مو و سیدی را که می دید او را به نام امام صدا می کرد. وی  اظهار داشت: در یکی از روزها، آیت الله طالقانی به بیمارستانی که در آن بستری بودم برای سرکشی مخفیانه از بیماران آمده بود  را دید و با فریاد صدا کرد که ایت الله خمینی به بیمارستان آمده است.

این جانباز انقلاب خاطرنشان کرد: با این سروصدا، ایت الله طالقانی به نزد من و همراهم آمد و با بیان اینکه " من کجا و امام خمینی کجا" از من دلجویی کرد و با گرفتن آدرسی برای تماس های بعدی از یکدیگر جدا شدیم.

وی اضافه کرد: با این اقدام مسئولان وقت بیمارستان، به ماموران گارد شاهنشاهی خبر دادند که در بیمارستان هستم ولی، پیش از رسیدن ماموران موفق شدم درحالی که تنها چند ساعت ازباز شدن گچ پایم بیشتر نگذشته بود فرار کنم و خود را به خانه دایی ام برسانم.

به گفته وی، درهمان روزها که ماموران به صورت مستمر به دنبال من بودند و پسر دایی ام نیز تحت تعقیب آنان بود، اعظم طالقانی دختر آیت الله طالقانی به درب منزل آمد و با دادن شیر و برنج و دو هزار ریال وجه نقد، ازسوی آیت الله طالقانی هدیه کرد که آن شب را هرگز فراموش نمی کنم.

به گفته مشهدی محمد، این ارتباط سبب شد در سال های بعد با افرادی چون ایت الله هاشمی رفسنجانی، شهید بهشتی، آیت الله شریعتمداری، جلال الدین فارسی و منتظری و نیز برخی دیگر از مسئولان وقت دیدار داشته باشم.

امام را بدون تشریفات می دیدم

مشهدی محمد، با یادآوری اینکه پس ازپیروزی انقلاب اسلامی، فیلم ها وتصاویر زیادی ازامام گرفتم و مردم نیز درآن روزها همکاری خوبی برای تهیه این تصاویراز خود نشان می دادند گفت: دربحبوحه پیروزی انقلاب اسلامی، با دورین عکاسی و فیلم برداری عکس ها و فیلم های زیادی تهیه و مردم نیز برخی از فیلم ها و تصاویر خود را نیز به من می دادند.

وی که عکس دیدارچهره به چهره اش را با امام همواره با خود به همراه دارد، به بیان خاطره ای کمتر شنیده شده از امام پرداخت وگفت: یک روز به همراه همسرم در خیابان بودیم که، دیدم همسرم مدام به من اشاره می کند وموضوعی توجهش را جلب کرده است و دراین میان به ناگهان دیدم، امام در صندلی جلوی یک ماشین بدون تشریفات نشسته و در میان مردم است و این موضوعی است که کمتر به آن اشاره شده است ولی باید برای ثبت در تاریخ این مباحث در میان مردم بیشتر طرح شود.

مشهدی محمد، امام را احیا کننده دوباره ایران دانست و گفت: مردم برای احیای ایران و ترویج اسلام قیام کردندو در این میان، اگر باردیگر برای حفظ انقلاب اسلامی و ارزش های آن نیاز باشد که درعرصه ای مانند دفاع مقدس، حضور پیدا کنیم بار دیگر و برای حفظ کشوروارد میدان شده و جانبازی می کنیم.