کد خبر: ۲۶۵۹۱۵
تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۴۰۴ - ۱۰:۴۶

درباره یک بانوی آزاده/ مرور یک کتاب

آزموده همراه با سه بانوی اسیر دیگر به ‌مدت یک ‌سال ‌و هفت ماه لحظه‌های سخت و توان‌فرسایی را در زندان تاریک و مخوف «الرشید» سپری می‌کنند. آنها، که در این مدت شاهد شکنجه‌های مردان اسیر بودند، در اعتراض به رفتار عراقی‌ها و نیز برای آنکه صلیب سرخ از حضورشان مطلع شود و نامشان را ثبت‌ کند، به ‌مدت ۲۰ روز دست به اعتصاب غذا می‌زنند.

درباره یک بانوی آزاده/ مرور یک کتاب

به گزارش شهدای ایران  به نقل از ایسنا، سرزمین پهناور و با عظمت ایران اسلامی همواره شاهد محل رشد و نمو دلاورمردان و شیر زنان میهن بوده و هست. مطالعات تاریخی حاکی از آن است که این ملت شریف در برابر ظلم و ستم و زور، سر خم نکرده و در برابر ظالمان و چپاولگران ایستادگی کرده و برای این غرورآفرینی روزهای به یاد ماندنی و با شکوهی در صفحات تاریخ ایران می‌درخشد.

درباره تعداد اسرای زن جنگ تحمیلی تاکنون آمار روشنی منتشر نشد، اما در برخی منابع از رقم ۱۷۱ نفر اسیر بانو یاد شده است که می‌توان به بانوان قهرمان آزاده مانند: خانم‌ها خدیجه میرشکار، دکتر معصومه آباد، دکتر فاطمه ناهیدی، حلیمه آزموده، شمسی بهرامی و بهجت افراز (ام الاسرا) اشاره کرد. همچنین محمد جواد زمزدیان دبیر کنگره شهدای غریب اسارت  می‌گوید: پیکر  ۱۱ بانوی شهید اسیر همچنان مفقود است.

در کتاب «من زنده‌ام» اثر معصومه آباد،   نام «حلیمه آزموده» هم در میان اسرا به چشم می خورد. به همین مناسبت با استناد به دانشنامه آزادگان (۱۳۹۷) مروری بر زندگی این بانوی آزاده داریم.

حلیمه آزموده متولد ۱۳۳۵ و از اهالی آبادان است. او در آغاز جنگ تحمیلی عراق با ایران، مامای بیمارستان سوم شعبان آبادان بود. پس از اصابت راکتی به بیمارستان محل کارش، مسئولان بیمارستان تعدادی از نیروها را به مرخصی می‌فرستند تا در حملات بعد همه نیروها به‌یکباره کشته نشوند. با گذشت حدود یک‌ ماه از جنگ، او مرخصی می‌گیرد و برای دیدن خانواده‌ به شیراز می‌رود، اما ‌یادآوری صحنه‌هایی که در این مدت کوتاه از جنگ دیده، لحظه‌ای رهایش نمی‌کند: «نوزادی را دیدم که روده‌اش آویزان بود؛ زن، مرد، بزرگ و کوچک زخمی می‌شدند؛ قلب مردی را دیدم که از پشت کمرش بیرون افتاده بود و تپش‌هایش دیده می شد ...»

بنابراین، با اینکه می‌دانست شهر آبادان در منطقه‌ای حساس قرار دارد و در حال سقوط است، کانون گرم خانواده را رها می‌کند و به آبادان باز می‌گردد. پافشاری خانواده‌ هم ‌تأثیری در تصمیمش نداشت.  حلیمه آزموده هنگام برگشت، در جاده ماهشهر- آبادان به اسارت نیروهای بعثی‌ها در می‌آید. او را به همراه ۱۹ مرد اسیر سوار «ولوو» می‌کنند و به عراق می‌برند. ابتدا به تنومه عراق، که نزدیک بصره است، ممنتقل می‌کنند. یک هفته را بدون آب ‌و غذا در تنومه سر می‌کند و در نهایت راهش به استخبارات عراق کشیده می‌شود. دشمن، با ارعاب، از او می‌خواهد نیروهای پاسدار را معرفی کند، اما ااین زن ایرانی مقاومت می‌کند و حرفی نمی‌زند.

آزموده همراه با سه بانوی اسیر دیگر به ‌مدت یک ‌سال ‌و هفت ماه لحظه‌های سخت و توان‌فرسایی را در زندان تاریک و مخوف «الرشید» سپری می‌کنند. آنها که در این مدت شاهد شکنجه‌های مردان اسیر بودند، در اعتراض به رفتار عراقی‌ها و نیز برای آنکه صلیب سرخ از حضورشان مطلع شود و نامشان را ثبت‌ کند، به ‌مدت ۲۰ روز دست به اعتصاب غذا می‌زنند.

حلیمه برای پایان‌ دادن به اعتصاب کتک‌های زیادی را تحمل می‌کند. در نهایت، او را از بقیه جدا می‌کنند و به اتاق دیگری می‌برند. با گذشت ۲۰ روز از اعتصاب غذا، او و بانوان دیگر را به بیمارستان الرشید منتقل می‌کنند. حلیمه آزموده، مانند دیگر بانوان اسیر، شجاعانه در مقابل دشمن بعثی می‌ایستد و بدون واهمه به سرگرد ناجی، افسر عراقی، می‌گوید: «شما وارد مملکت ما شدید و ما را می‌کشید. چرا دادگاهی برای ما تشکیل نمی‌دهید؟ طبق قوانین بین‌المللی ما زنان، که اسیر جنگی هستیم، باید آزاد شویم.»

حلیمه آزموده، سرانجام پس از گذراندنِ چهار سال طاقت‌فرسا در تنومه، زندان الرشید، اردوگاه موصل و اردوگاه الانبار، در ۹ بهمن ۱۳۶۲ همراه با معصومه آباد، شمسی بهرامی و فاطمه ناهیدی آزاد شد و به وطن بازگشت.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار