رویاهای صادقه رزمندگان/ دو قدم مانده به شهادت

عنایات خاصه یک بعد از معنویت در دفاع مقدس از جانب برگزیدگان الهی بود که در مواقعی به‌صورت امدادهای غیبی و گاهی هم به‌صورت رویاهای صادقه به‌وقوع می‌پیوست.
 
 

شهدای ایران: بزرگ‌ترین مؤلفه‌ای که جنگ تحمیلی هشت‌ساله را مقدس کرد، معنویت بود که در کنار عقلانیت، موجب درخشش رزمندگان اسلام مقابل ارتش تا به‌دندان مسلح بعثی و خلق حماسه‌هایی شگرف شد؛ بدون‌شک یک بعد از این معنویت، عنایات خاصه از جانب برگزیدگان الهی بود که در مواقعی به‌صورت امدادهای غیبی و گاهی هم به‌صورت رویاهای صادقه به‌وقوع می‌پیوست.

دو قدم مانده به شهادت

شب با یکی از برادران گروه به نام «نظام علی فتحی» برای شناسایی به‌طرف خط دشمن رفتیم. در میان راه، با همدیگر جر و بحث کردیم و کار به ناراحتی کشید. بعد از آن وقتی خوابیدم در رؤیایی دیدم که هر دوی ما (من و فتحی) مرده‌ایم و ما را در قبرمان گذاشته‌اند. تاریکی قبر مرا به وحشت انداخت. نگاهی به اطراف و دیواره‌های آن انداختم، روزنه‌ای پیدا شد. از آن‌جا درون قبر فتحی مثل بهشت کوچکی بود، دلم می‌خواست به آن‌جا بروم. فتحی هم دست دراز کرد تا مرا به باغ بکشد. یک‌دفعه از خواب بیدار شدم. فهمیدم شهادت فتحی نزدیک است. رفتم و ضمن گفتن خواب خود، از او حلالیت گرفتم.

*منبع:دفاع پرس 

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار