دست ترامپ زیر ساطور نفت؛ پنجره فرصت ایران باز است

شهدای ایران:وابستگی حیاتی آمریکا به نفت ارزان، نقطه آسیبپذیر آن است؛ تهران میتواند با ترکیب دیپلماسی انرژی فعال و افزایش هزینههای ژئوپلیتیک واشنگتن در منطقه، موازنه را به نفع خود بازتعریف کند.
آمریکا در دوراهی پیچیدهای قرار گرفته است: از یک سو نیاز مبرم به کنترل قیمت نفت برای مهار تورم داخلی و کاهش هزینههای انرژی شهروندانش دارد که وعده انتخاباتی ترامپ بود و از سوی دیگر، سیاستهای خارجی آن اعم از تحریمها و مداخلات منطقهای ناخواسته به افزایش قیمت نفت دامن میزند.
این تناقض، واشنگتن را به سمت راهبرد دوپهلویی سوق داده است؛ افزایش کوتاهمدت عرضه نفت از طریق بازگشت به میادین غرب آسیا از جمله عراق و پاکستان و کاهش بلندمدت وابستگی به شیل.
درک این راهبرد برای ایران بهعنوان بازیگری کلیدی در معادلات انرژی جهانامکان طراحی پاسخهای هوشمندانه را در پروندههای مجزا فراهم میکند.
تحرکات اخیر آمریکا در عراق و پاکستان، نشانههای آشکار اضطراب انرژی
بازگشت غولهای نفتی به عراق شامل شرکتهای شورون، SLB و بیکر هیوز با امضای قراردادهای کلان با دولت فدرال عراق، نشان از تلاش آمریکا برای میادین استراتژیک است.
این سرمایهگذاری در میدان ناصریه در جنوب با ذخایر تأییدشده حدود ۴.۵ میلیارد بشکه، میدان بلد در استان صلاحالدین با پتانسیل تولید ۲۰۰ هزار بشکه در روز و میدان گاز عکاز با توسعه توسط SLB جایگزین شرکت اوکراینی پیشین طراحی شده است.
این اقدامات در چارچوب برنامه بغداد برای افزایش تولید نفت به ۶ میلیون بشکه در روز تا ۲۰۲۹ صورت میگیرد.
از سوی دیگر، توئیت اخیر دونالد ترامپ درباره توافق تاریخی با پاکستان نشاندهنده تلاش واشنگتن برای گشودن جبههای جدید در عرضه انرژی است.
هرچند جزئیات قراردادها هنوز شفاف نیست، اما هدف آشکار آن، کاهش فشار بر بازار جهانی نفت از طریق تنوعبخشی به منابع است. اگرچه پاکستان تاکنون نقشی در بازار انرژی نداشته است.
دست ترامپ زیر ساطور نفت؛ پنجره فرصت ایران باز است
تناقض ذاتی در سیاستهای ترامپ، تحریمها و نیاز به نفت ارزان
سیاستهای تنشزای منطقهای آمریکا شامل تحریمهای نفتی ایران، تهدید به تحریم ۱۰۰ درصدس خریداران نفت روسیه و مداخله در یمن، همگی عرضه جهانی نفت را کاهش و قیمتها را به سطوح خطرناک ۷۲ دلار رسانده است.
افزایش هزینه بنزین در آمریکا و تشدید تورم پیامد داخلی سیاست خارجی دولت واشنگتن و مشکلی است که ترامپ را در معرض انتقادات انتخاباتی قرار داده.
پاسخ اضطراری، تلاش برای جبران کسری عرضه
بازگشت به عراق و شروع تلاش در پاکستان تلاشی است برای پر کردن خلاء ناشی تصمیمات منطقهای بدون نیاز به تغییر جهت در سیاست خارجی. اما پرسش کلیدی این است، آیا افزایش تولید در عراق (افزون بر ۲ میلیون بشکه تا ۲۰۲۹) میتواند جبرانکننده قطع کامل صادرات ایران و روسیه باشد؟
تحلیل دادهها نشان میدهد خیر، این ظرفیتها حداقل ۵ سال زمان نیاز دارند .
افول شیل بهعنوان اهرم سنتی آمریکا و تغییر پارادایم انرژی
بر خلاف دهه ۲۰۱۰ که آمریکا با افزایش تولید شیل، قیمت نفت را مهار میکرد، اکنون کاهش چشمگیر سرمایهگذاری در این بخش ناشی از هزینههای بالای استخراج و فشار سهامداران برای سودآوری موجب شده تا تولید شیل از اوج ۱۳ میلیون بشکه در روز (۲۰۲۳) به حدود ۱۲ میلیون بشکه در ۲۰۲۵ برسد.
شرکتهای شیل ترجیح میدهند با نگهداشت ظرفیتهای غیرفعال، از افزایش قیمت نفت منتفع شوند، رویکردی که با خواسته ترامپ برای نفت ارزان در تضاد است.
بر این مبنا، وابستگی بودجهای ۸۰ درصدی شرکتهای شیل به قیمتهای بالای ۷۰ دلار، انگیزه آنها برای افزایش تولید را تضعیف کرده است. این امر، آمریکا را از اصلیترین اهرم کنترل قیمت محروم میکند.
دست ترامپ زیر ساطور نفت؛ پنجره فرصت ایران باز است
فرصتهای راهبردی برای ایران، اهرمهای نفوذ در معادله انرژی
ایران به عنوان یک شاهراه و تولیدکننده انرژی فرص بهرهگیری از معادله انرژی-سیاست خارجی آمریکا را دارد.
توافق اخیر منطقهای ایران در حوزه نفت الگویی برای تحکیم نفوذ در زنجیره تأمین انرژی غرب آسیا است. گسترش این مدل میتواند اهرم ایران را تقویت کند.
از طرفی رقابت آشکار آمریکا با محور چین-روسیه بر سر کنترل منابع عراق ، فضای مانور دیپلماتیک برای ایران ایجاد کرده است. خصوصا اینکه امنیت مهمترین پارامتر سرمایهگذاری غولهای آمریکایی در میادین نفت عراق است.
علاوه بر این، استفاده از ابزار کاهش و افزایش صادرات نفت در مذاکرات با چین به عنوان مصرفکننده ۹۰ درصد نفت ایران برای ایجاد فشار غیرمستقیم بر آمریکا در دسترس است، افزایش ظرفیت صادراتی ایران به ۲ میلیون بشکه به ازای لغو تحریمها میتواند قیمت نفت را به زیر ۷۰ دلار سوق دهد، سناریویی که ترامپ را به امتیازدهی وادار میکند.
سناریوهای پیشرو و خطمشی پیشنهادی
آمریکا در بنبست انرژی گرفتار آمده است، سیاستهای خصمانه آن علیه ایران و روسیه، هدف مهار تورم داخلی را تضعیف میکند. این تناقض، فرصتهای بیبدیلی به ایران میدهد:
نخست تهدید معتبر به افزایش تولید نفت و اعلام آمادگی برای رساندن صادرات به ۳ میلیون بشکه در صورت لغو تحریمها، میتواند واشنگتن را به بازنگری در تحریمها ترغیب کند.
دوم گسترش خطلولههای گاز به سمت همسایگان، وابستگی منطقه به نفت خام آمریکا را کاهش میدهد.
و سوم، ۲۰ درصد نفت جهان از تنگهای عبور میکند که ایران مالک آن است.
دست ترامپ زیر ساطور نفت؛ پنجره فرصت ایران باز است
وابستگی ساختاری آمریکا به نفت ارزان، نقطه آسیبپذیر آن است. ایران میتواند با ترکیب هوشمندانه دیپلماسی انرژی و اهرمهای ژئوپلیتیک، این ضعف را به عاملی برای بازتعریف موازنه قدرت در غرب آسیا تبدیل کند.
هرگونه تشدید تحریمها و افزایش تنش توسط آمریکا، تنها بحران انرژی جهانی را عمیقتر میکند، سناریویی که ترامپ توان تحمل هزینههای آن را ندارد.
*منبع:العالم