کد خبر: ۲۶۰۳۸۵
تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۰:۳۶

اپوزیسیون در آینه ابتذال؛ از «چوپانی گربه‌ها» تا سیرک سیاسی

یک روزنامه‌نگار ساکن آمریکا، اپوزیسیون خارج‌نشین را به «گله‌ای از گربه‌ها» تشبیه می‌کند که فاقد انضباط، مسئولیت‌پذیری و توان سازماندهی‌اند.

اپوزیسیون در آینه ابتذال؛ از «چوپانی گربه‌ها» تا سیرک سیاسی

به گزارش شهدای ایران به نقل ازفارس بیش از چهار دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، هرچه از عمر جمهوری اسلامی ایران گذشته، در آن‌سوی مرزها عمر اپوزیسیون خارج‌نشین نه‌تنها ثمربخش نبوده بلکه به اعتراف خودشان به ابتذال، خودویرانی و فروپاشی درونی رسیده است. امروز دیگر انتقاد از این اپوزیسیون نه فقط از درون جمهوری اسلامی، بلکه حتی از میان خود کسانی برمی‌خیزد که سال‌ها در غرب زیسته‌اند، رسانه دیده‌اند و ادعای کنش سیاسی داشته‌اند.
از «چوپانی گربه‌ها» تا بی‌اخلاقی مزمن
«چوپانی گله گربه‌ها»، این تعبیری است که داریوش سجادی، روزنامه‌نگار و کارشناس سیاسی ساکن آمریکا، در توصیف وضعیت اپوزیسیون به کار می‌برد؛  اشاره او به فقدان انضباط، مسئولیت‌پذیری و توان سازماندهی در بدنه کسانی است که سال‌هاست در فضای مجازی «براندازی» می‌طلبند، اما در واقعیت حتی تاب یک اتاق فکر سه نفره را هم ندارند. آنان که هر روز با برچسب و توهین به یکدیگر حمله می‌برند، چگونه می‌توانند سنگ بنای آینده‌ای بهتر را وعده دهند؟
مسأله اصلی، به گفته سجادی، نه در ناتوانی «رضا پهلوی» یا دیگر مدعیان رهبری بلکه در فقدان اخلاق سیاسی، فرار از مسئولیت و خودشیفتگی بی‌حد در پیکره اپوزیسیون است. واقعیتی تلخ که بسیاری از حامیان این جریان هم امروز ناگزیر به اعتراف به آن شده‌اند و‌ می گویند که هیچ‌کس توان هدایت مجموعه‌ای آشفته، ناهمگون، بی‌سواد و متوهم را ندارد.
سلطنت‌طلبی توخالی‌تر از من‌وتو
رامین پرهام، نویسنده و تحلیلگر ایرانی مقیم فرانسه، نیز با زبان تندتری، جریان سلطنت‌طلبی را به چالش کشیده و آن را تهی از نظریه، اندیشه و حتی شعور تاریخی معرفی می‌کند. او سلطنت‌طلبی را چیزی فراتر از یک نمایش پوک رسانه‌ای نمی‌بیند؛ جریانی که هفت سال تمام در شبکه‌ای چون «من‌وتو» تکرار کرد که «رضاشاه دوم، پهلوی سوم» بی‌آن‌که پاسخی به سوال اساسی بدهد که پهلوی‌گرایی یعنی چه؟ چه نسخه‌ای برای ایران امروز دارد؟
پرهام سلطنت‌طلبان را عده‌ای بی‌مایه نظری می‌داند که نه از گذشته آموخته‌اند، نه برای آینده طرحی دارند. او می‌گوید که، سلطنت‌طلبی بدون پهلوی، تهی است، و سلطنت‌طلبی با پهلوی هم، چیزی بیش از یک شعار نیست. به اعتقاد پرهام جریانی که پشتوانه فکری، کارنامه عملکرد و توان جذب نخبگان ندارد، تنها می‌تواند در هیاهوی رسانه‌ای تنفس مصنوعی دریافت کند، نه در متن جامعه ایران ریشه بدواند.
اپوزیسیون یا سیرک سیاسی؟
به گفته بسیاری از تحلیلگران، مشکل اپوزیسیون تنها شکست سیاسی نیست؛ مسأله، انحطاط اخلاقی، فساد فکری، و آلوده شدن به توهمات رسانه‌ای است. آنها معتقدند که اگر روزی هدف براندازی بود، امروز هدف دیده‌شدن، فالوئر گرفتن و گرفتن بودجه‌های خارجی برای ادامه پروژه «شوآف سیاسی» شده است. چهره‌هایی که صبح شعار سرنگونی می‌دهند و شب در کلاب‌ها و محافل لابی‌گری مشغول خوش‌گذرانی‌اند، چگونه می‌توانند مدعی «نجات ایران» باشند؟
محمد علی یاری استاد دانشگاه تاکید می کند که حتی خودشان امروز می‌دانند که اپوزیسیون بیشتر به سیرکی سیاسی می‌ماند؛ مجموعه‌ای از بازیگران ریز و درشت با نقاب‌های روشنفکری، ملی‌گرایی، لیبرالیسم و حتی فمینیسم، که هیچ‌کدام توانایی عبور از سایه خویش را ندارند. پرهیز از اتحاد، طرد یکدیگر، تخریب‌های شخصی، و افشاگری‌های رسواکننده درون‌جریانی، بیشتر از هر عامل بیرونی، آنان را به محاق برده است.
پروژه‌ای شکست‌خورده در بحران معنا
امروز نه فقط مردم ایران بلکه ضدانقلاب نیز دیگر اپوزیسیون را جدی نمی‌گیرد. جریان‌هایی که حتی در یک انتخابات دانشجویی هم نمی‌توانند رأی بیاورند، چطور مدعی هدایت یک انقلاب تمام‌عیار‌اند؟ سلطنت‌طلبان، مجاهدین خلق، تجزیه‌طلب‌ها و نئولیبرال‌های خارج‌نشین، همگی در یک نقطه مشترکند یعنی ناتوانی در تولید معنا، ناتوانی در جذب اعتماد، و ناتوانی در داشتن حداقل اخلاق سیاسی.
سخنان افرادی چون سجادی و پرهام، نه از سر دشمنی با اپوزیسیون بلکه از عمق یک تجربه زیسته در میان آنان نشأت می‌گیرد. آن‌ها از نزدیک دیده‌اند که اپوزیسیون خارج‌نشین، نه پروژه‌ای برای نجات ایران، بلکه پروژه‌ای برای کش دادن بحران است؛ بحرانی که تنها سودش به جیب مدیران شبکه‌های ماهواره‌ای، لابی‌های خارجی، و چهره‌های مستهلک ولی پرادعا می‌رود.
و اما جمهوری اسلامی...
در حالی که جمهوری اسلامی با همه فشارها، تحریم‌ها، جنگ ترکیبی و تهاجم روانی، همچنان یکپارچه، فعال و توانمند در عرصه منطقه‌ای و جهانی ظاهر می‌شود، اپوزیسیون خارج‌نشین هنوز درگیر بحران هویت، تعارض منافع و زوال سرمایه اجتماعی است.
یادگاری استاد دانشگاه می گوید که اگر آزمون صداقت، کارآمدی و پشتوانه مردمی معیار قضاوت باشد، این جمهوری اسلامی است که در معادلات واقعی پیروز میدان است، نه اپوزیسیونی که حتی خودش را هم نمی‌تواند تحمل کند.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار