به گزارش شهدای ایران به نقل ازایسنا، حجت الاسلام سید علیاکبر ابوترابی فرد از جمله رزمندگان و خدمتگذاران دوران هشت سال دفاع مقدس و پس از آن است که ابعاد شخصیتی متفاوتی دارد. او که به «سید آزادگان» شهرت دارد در حالی که از رزمنده ستاد جنگهای نامنظم شهید چمران بود به طور معجزه گونه ای از شهادت بازماند. و سالها در اسارت به سر برد و سپس در جریان یک حادثه رانندگی در جاده مشهد به همرزمان شهیدش پیوست.
ابوترابی فرد علیرغم تمامی درگیریهای کاری، اجتماعی و شغلی، ورزش میکرد. کسانی که او را در پیادهروی میدیدند میدانند او چگونه هم به امور مردم میپرداخت و هم به سرعت از کاروان رهپویان حرم تا حرم عقب نمیافتاد. کوهپیمایی او داستانی عجیب دارد که او چگونه خود را بر بالای قله میرساند.
ورزشهای باستان را به خوبی انجام میداد و بینندگان را به تعجب وا میداشت. او به ورزش جسم و آمادگی رزمی و جسمانی میپرداخت تا در کنار آمادگی و تقویت روح و روان و اخلاق و عرفان بتواند سلامت بیشتر را حس نماید. او دیگران را هم به ورزش و تقویت جسم و روح و روان توصیه میکرد.
روایت ۱۵ بار صعود به قله دماوند توسط «سید آزادگان»
یاسر ابوترابی فرد فرزند این آزاده روایت میکند: «حاج آقا و عدهای از رزمندگان، برای انجام عملیات شناسایی میروند که در اثر اشتباه یکی از همراهان، عملیات لو میرود و دشمن آنها را محاصره میکند. حاج آقا داخل گودالی پرت میشوند و دشمن هم گودال را گلوله باران میکند! زنده ماندن حاج آقا در آن شرایط، واقعا به معجزه شبیه بوده است. حتی دکتر چمران هم وقتی ماجرا را میشنوند، با توجه به تعداد تیرهای شلیک شده، ابدا احتمال نمیدهند حاج آقا زنده مانده باشند و آن بیانیه را دادند، اما خداوند مقرر کرده بود حاج آقا زنده بمانند و در دوران اسارت حماسه بیافرینند.
ایشان از لحاظ جسمی بسیار ورزیده بودند و به همین دلیل، باورمان نمیشد به دلیل شرایط سخت از پا درآمده باشند. ایشان قبل از اسارت، ۱۵ بار به قله دماوند صعود کرده بودند و در شنای ورزش زورخانهای، رکورد ۳۵۰۰ بار را زده بودند! دکتر چمران هم باور نمیکردند ایشان شهید شده باشند و لذا سه روز مهلت خواستند تا موضوع را کاملاً بررسی کنند و ببینند آیا ایشان اسیر شده یا به شهادت رسیدهاند؟ بالاخره به این نتیجه رسیدند که حاجآقا شهید شدهاند.»روایت ۱۵ بار صعود به قله دماوند توسط «سید آزادگان»
روایت ۱۵ بار صعود به قله دماوند توسط «سید آزادگان»
ابوترابی فرد علیرغم تمامی درگیریهای کاری، اجتماعی و شغلی، ورزش میکرد. کسانی که او را در پیادهروی میدیدند میدانند او چگونه هم به امور مردم میپرداخت و هم به سرعت از کاروان رهپویان حرم تا حرم عقب نمیافتاد. کوهپیمایی او داستانی عجیب دارد که او چگونه خود را بر بالای قله میرساند.
به گزارش ایسنا، حجت الاسلام سید علیاکبر ابوترابی فرد از جمله رزمندگان و خدمتگذاران دوران هشت سال دفاع مقدس و پس از آن است که ابعاد شخصیتی متفاوتی دارد. او که به «سید آزادگان» شهرت دارد در حالی که از رزمنده ستاد جنگهای نامنظم شهید چمران بود به طور معجزه گونه ای از شهادت بازماند. و سالها در اسارت به سر برد و سپس در جریان یک حادثه رانندگی در جاده مشهد به همرزمان شهیدش پیوست.
ابوترابی فرد علیرغم تمامی درگیریهای کاری، اجتماعی و شغلی، ورزش میکرد. کسانی که او را در پیادهروی میدیدند میدانند او چگونه هم به امور مردم میپرداخت و هم به سرعت از کاروان رهپویان حرم تا حرم عقب نمیافتاد. کوهپیمایی او داستانی عجیب دارد که او چگونه خود را بر بالای قله میرساند.
ورزشهای باستان را به خوبی انجام میداد و بینندگان را به تعجب وا میداشت. او به ورزش جسم و آمادگی رزمی و جسمانی میپرداخت تا در کنار آمادگی و تقویت روح و روان و اخلاق و عرفان بتواند سلامت بیشتر را حس نماید. او دیگران را هم به ورزش و تقویت جسم و روح و روان توصیه میکرد.
روایت ۱۵ بار صعود به قله دماوند توسط «سید آزادگان»
یاسر ابوترابی فرد فرزند این آزاده روایت میکند: «حاج آقا و عدهای از رزمندگان، برای انجام عملیات شناسایی میروند که در اثر اشتباه یکی از همراهان، عملیات لو میرود و دشمن آنها را محاصره میکند. حاج آقا داخل گودالی پرت میشوند و دشمن هم گودال را گلوله باران میکند! زنده ماندن حاج آقا در آن شرایط، واقعا به معجزه شبیه بوده است. حتی دکتر چمران هم وقتی ماجرا را میشنوند، با توجه به تعداد تیرهای شلیک شده، ابدا احتمال نمیدهند حاج آقا زنده مانده باشند و آن بیانیه را دادند، اما خداوند مقرر کرده بود حاج آقا زنده بمانند و در دوران اسارت حماسه بیافرینند.
ایشان از لحاظ جسمی بسیار ورزیده بودند و به همین دلیل، باورمان نمیشد به دلیل شرایط سخت از پا درآمده باشند. ایشان قبل از اسارت، ۱۵ بار به قله دماوند صعود کرده بودند و در شنای ورزش زورخانهای، رکورد ۳۵۰۰ بار را زده بودند! دکتر چمران هم باور نمیکردند ایشان شهید شده باشند و لذا سه روز مهلت خواستند تا موضوع را کاملاً بررسی کنند و ببینند آیا ایشان اسیر شده یا به شهادت رسیدهاند؟ بالاخره به این نتیجه رسیدند که حاجآقا شهید شدهاند.»