به گزارش شهدای ایران: شهید محسن وزوایی از شهدای شاخص دفاع مقدس است که اردیبهشت سال ۶۱ در جریان مرحله اول عملیات آزادسازی خرمشهر به شهادت رسید. او با تشکیل سپاه فرمانده گردان مخابرات سپاه تهران شد، اما از آنجا که روحیه عملیاتی داشت، به عنوان نیروی رزمی ابتدا به مناطق غرب و سپس جنوب کشورمان اعزام شد. متن زیر برگرفته از کتاب اطلس لشکر ۲۷ محمدرسول الله (ص) در دوران دفاع مقدس است که به ماجرای تصرف توپخانه عراق در عملیات فتحالمبین از سوی شهید وزوایی و نیروهایش میپردازد.
نبرد فتح المبین
محسن وزوایی پس از نبرد «فتح المبین» در ۱۵ فروردین ۱۳۶۱، طبق حکمی به فرماندهی تیپ ۱۰ سیدالشهدا منصوب شد و پس از عزیمت به منطقه عملیاتی جنوب، با موافقت احمد متوسلیان، همراه نیروهای تیپ ۲۷ در نبرد الی بیتالمقدس (فتح خرمشهر) شرکت کرد. او در این عملیات، فرماندهی محور محرم را بر عهده داشت و گردانهای بلال، حبیب، میثم و مقداد را هدایت میکرد. همچنین در شرایط سخت و بحرانی نبرد و در اوج درگیری با تانکهای دشمن، پیشاپیش رزمندگان مشغول مبارزه بود.
حبیب و سلمان
در مرحله اول عملیات فتحالمبین، گردان حبیب بهاتفاق گردانهای سلمان و حمزه (لشکر ۲۷ محمد رسولالله)، کارنامه درخشانی از خود برجای گذاشتند. آنان در این مرحله مأموریت داشتند در عمق مواضع دشمن در تپههای علی گره زرد، نفوذ و توپخانه سپاه چهارم عراق را تصرف کنند. اقدامی که بسیار دشوار بود. برای اجرای این مأموریت، دو گردان حمزه و سلمان مقدمات لازم را برای نفوذ گردان حبیب فراهم کردند، اما آن شب اتفاق عجیبی افتاد.
نیروهای گردان حبیب به فرماندهی محسن وزوایی، نزدیک به دوساعت در منطقه عملیات گم شدند و هیچ ارتباط رادیویی با قرارگاه فرماندهی تیپ نداشتند. این وضعیت نگرانی خاصی در قرارگاه بهوجود آورده بود، طوری که نیروهای قرارگاه دست به دعا برداشتند و با تضرع، درخواست گشایش و فرج کردند.
احمد آرام نمیگرفت
احمد متوسلیان، فرمانده تیپ هم آرام و قرار نداشت. به همین دلیل، نصرتالله قریب، جانشین گردان حمزه را برای جستوجو و یافتن موقعیت گردان حبیب، عازم منطقه عملیاتی کرد. از سوی دیگر، محسن وزوایی، هنگامیکه دریافت، مسیر را گمکردهاند، از جمع گردان جدا شد و کمی آنطرفتر، با خضوع و خشوع، دو رکعت نماز بهجا آورد و چنین از پروردگار بینیاز، طلب یاری کرد:
خدایا الان تمام مردم ایران چشمانتظارند و مادران و پدران شهدا در التهاباند. قلب امام نگران این حمله است. در این حمله نه آبروی ما بندگان حقیر، بلکه آبروی اسلام در میان است. خدایا اگر میدانی نیتهای ما خالص و فقط برای توست، یاریمان کن و راه را نشانمان بده. خدایا تو برای موسی دریا را شکافتی و راهش دادی. تو برای محمد (ص) غاری را قرار دادی و به امر تو عنکبوت بر درگاه آن تار تنید. خدایا ما کوچکتر از آنیم که درخواست کنیم برای ما کاری انجام بدهی. پس خداوندا تو را بهحق امام زمان (عج)، تو را بهحق نایبش خمینی، تو را بهحق حسین (ع) که ما به خونخواهی او قیام کردهایم، قسمت میدهیم، ما بندگان حقیر و ضعیف را از این درماندگی نجات بخشی.
حبیب پیدا شد
وزوایی پس از اقامه نماز، گردان حبیب را حرکت داد و مدتی نگذشت که نصرتالله قریب آنها را پیدا کرد. سپس گردان در مسیر اصلی قرار گرفت و بهسوی هدف (توپخانه سپاه چهارم عراق) حرکت کرد. این گردانها پس از محاصره توپخانه سپاه چهارم عراق، توپهای آنان را به غنیمت گرفتند و بهاینترتیب، پیروزی قرارگاه نصر در مرحله اول حاصل شد.
سرانجام مهندس محسن وزوایی، دانشجوی مسلمان پیرو خط امام، فرمانده نبرد بازی دراز، حماسهآفرین نبرد فتحالمبین و بنیانگذار و اولین فرمانده تیپ ۱۰ سیدالشهدا (ع)، در مرحله اول نبرد الی بیتالمقدس، همراه جانشین خود، «حسین تقوامنش»، درحالیکه تانکهای دشمن از زمین و بالگردهایش از آسمان، آتش میریختند، شهد شیرین شهادت را نوشیدند و به جمع یاران شهیدشان پیوستند.
*جوان