شهدای ایران:مازیار شیری/ پس از اعلام برکناری مایک والتز، مشاور امنیت ملی آمریکا، گمانه زنی ها در خصوص علل این اتفاق شدت گرفت. گمانه زنی هایی گسترده در فضای سیاسی داخل و حتی خارج از آمریکا که علل مختلفی را هم در بر می گرفتند. عده ای بر این باور بودند که اختلافات داخلی سیاسی در خصوص موضوع مذاکرات با ایران یکی از دلایل برکناری والتز است چرا که برکناری والتز در آستانه دور چهارم مذاکرات غیرمستقیم تهران-واشنگتن درباره موضوع برنامه هسته‌ای آن انجام شد. مذاکراتی که حالا طبق اعلام وزارت خارجه عمان، چهارمین دور از گفت‌وگوهایش که قرار بود شنبه برگزار شود، به تعویق افتاده و تاریخ برگزاری آن اعلام خواهد شد.

ماجرای این تحلیل  از آنجا شروع می شود که رسانه آمریکایی واشنگتن پست به نقل از مقام‌های رسمی و منابع مطلع مطلبی را منتشر میکند که طی این مطلب نوشته شده که  یکی از دلایل اصلی برکناری «مایک والتز» مشاور امنیت ملی پیشین آمریکا حمایت او از به کار بستن گزینه نظامی علیه ایران و هماهنگی فشرده با رژیم صهیونیستی در این زمینه بود.

طبق این مطلب منابع آگاه گفتند برکناری «مایک والتز» مشاور پیشین امنیت ملی آمریکا مرتبط با هماهنگی‌های فشرده او با «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی درباره به کار بستن گزینه نظامی علیه ایران پیش از سفر اخیر نتانیاهو به کاخ سفید بوده است.

مطلبی که البته واکنش نخست وزیر رژیم صهیونیستی را هم بدنبال داشت واکنشی سوال برانگیز وعجیب که در ادامه و پس از نقل مطلب واشنگتن پست، بدان اشاره خواهیم کرد. 

شدت یافتن تدریجی نارضایتی ترامپ از والتز

روزنامه واشنگتن‌پست درباره دلایل برکناری والتز نوشت: تصمیم «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا برای برکناری والتز در نتیجه افزایش تدریجی نارضایتی و ناامیدی از او بود که بیشتر از رئیس خود در اتاق بیضی به استفاده از قدرت نظامی تمایل داشت. 

نکته عجیب تر آنکه در این مطلب آمده است که سرنوشت والتز پس از رسوایی «آتلانتیک گیت» رقم خورده که در آن، شماره تلفن همراه «جفری گلدبرگ» سردبیر نشریه آتلانتیک را به اشتباه به یک گروه چت در برنامه پیام‌رسان سیگنال اضافه کرد. اما به گفته مقام‌های ارشد کاخ سفید و مشاوران ترامپ، او از زمان آغاز به‌ کار دولت با مقام‌های ارشد، از جمله بر سر موضوعاتی مانند به‌کار بستن گزینه نظامی علیه ایران درگیر بوده است.

این اتفاق موجب ایجاد تردیدهایی در میان برخی از مقام‌های ارشد کاخ سفید نسبت به ضرورت یک شورای امنیت ملی سنتی شده است که راضی هستند «مارکو روبیو» وزیر امور خارجه آمریکا که پنج‌شنبه به دستور ترامپ جانشین والتز شد، برای مدتی سرپرستی این نهاد را بر عهده بگیرد.

از طرفی به گفته مقام‌های رسمی، این تغییرات یک چهره کلیدی در کاخ سفید را به حاشیه خواهد راند که سابقه‌ای طولانی در ترجیح دادن مداخله نظامی دارد.

یار غار بی بی  چگونه هواشد؟

واشنگتن پست در خصوص رابطه نزدیک والتز و نتانیاهو چنین می نویسد:  به گفته دو نفر از این منابع مطلع، والتز همچنین پس از سفر نتانیاهو به کاخ سفید در اوایل فوریه با اعلام این که او هم نظر نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی را دارد که زمان اقدام نظامی علیه ایران فرا رسیده است، موجب مایوس شدن رئیس‌جمهور آمریکا شد.

این منابع همچنین گفتند که ظاهرا والتز پیش از دیدار نتانیاهو و ترامپ در «اتاق بیضی» کاخ سفید تعامل و هماهنگی فشرده‌ای با نتانیاهو درباره به کار بستن گزینه نظامی علیه ایران داشته است.

یکی از این منابع گفت: والتز می‌خواست سیاست آمریکا را به سمت و سویی سوق دهد که ترامپ احساس خوشایندی به آن ندشت، چراکه آمریکا هنوز یک راهکار دیپلماتیک را امتحان نکرده بود. این موضوع به ترامپ گزارش شد و او از آن راضی نبود.

برخی در دولت معتقد بودند که والتز می‌خواست امور را به سمت اقدام نظامی پیش ببرد و در این زمینه دست به دست مقام‌های رژیم صهیونیستی داده بود.

زخم کهنه اختلافات داخلی جمهوری خواهان
فارغ از اینکه مطلب منشتره از واشنگتن پست چقدر صحت دارد، مسئله اختلاف ترامپ و دور زدن های والتز نکته نهفته در این ماجراست. نکته ای که اذعان رسانهای دولتی آمریکایی را هم بهمراه داشته است.  موضوعی که دوباره پرده از زخم تقابل ترامپ با جناح سنتی برداشته و زبانزد رسانه های داخلی آمریکا شده است. ترامپ که پیشتر برای پیشبرد اهدافش راهی به جز همکاری با جناح سنتی جمهوری خواهان نمی دید و برای ورود به کاخ سفید راهی به جز برگزیدن جمهوری خواهان سنتی نداشت، اکنون با دگردیسی گسترده در طیف های جمهوری خواهان، آلترناتیو های جوانتری دارد که اورا پرچمدار خود می دانند. آلترناتیوهایی که با معیار و استاندارد ترامپ مبنی بر وفاداری و مطیع بودن هماهنگ جلوه می کنند. 

مارکو روبیو، جایگزین موقت والتز از همان جناح سنتی جمهوری‌خواهان است که والتز نیز به آن تعلق دارد. اما به گفته مقامات، او به راحتی از دیدگاه‌های پیشین خود فاصله گرفته و به سخنگویی قوی برای ترامپ تبدیل شده است. این موضوع شامل سیاست‌ها در قبال روسیه و اوکراین نیز می‌شود که وزیر امور خارجه به هر دو طرف هشدار داده واشنگتن در صورت بی‌نتیجه ماندن تلاش‌های دیپلماتیک خود در زمینه میانجی‌گری، مذاکرات صلح را ترک خواهد کرد.

واکنش عجیب دفتر نخست وزیری رژیم صهیونیستی

ماجرا به همینجا ختم نمی شود و دفتر نخست وزیری رژیم صهیونیستی با دستپاچگی تلویحی طی پستی در پیامرسان ایکس، روایت واشنگتن پست را نقض کرده است. در این پست آمده است که : « برخلاف گزارش واشنگتن پست، نخست وزیر نتانیاهو تماس فشرده ای با مایک والتز در مورد ایران نداشت. نخست وزیر نتانیاهو در ماه فوریه قبل از دیدار نخست وزیر با پرزیدنت ترامپ در کاخ سفید، دیداری گرم با مایک والتز و استیو ویتکف در بلر هاوس داشت.

مایک والتز نیز قبل از ترک واشنگتن در دیدار با نخست وزیر به معاون جی دی ونس پیوست. از آن زمان، نخست وزیر، مشاور سابق امنیت ملی و استیو ویتکاف یک تبدیل تلفنی داشتند که با ایران سروکار نداشت. ما به آقای والتز به خاطر انتصاب مهمش در سازمان ملل تبریک می گوییم»

واکنشی که از ساعتی قبل دستمایه فعالین رسانه ای قرار گرفته است و چندان هم قابل باور کاربران نیست. در اقدامی غریب، دفتر نخست‌وزیری به طور علنی به یک گزارش ساده واکنش نشان داده و آن را تکذیب کرده است! خبرنگار معروف اکسیوس هم به سادگی و با یک پرسش داستان را شفاف کرده است: «پس ران درمر چی؟»  ران در مر، وزیر امور راهبردی رژیم صهیونیستی است و در واقع کنایه خبرنگار اکسیوس به ارتباط نزدیک درمر با والتز است. 

تهدیدی ساختگی در پس روایت ساختگی؟
هرچند چنین واکنش هایی غیر قابل باور بودن روایت دفتر نخست وزیر رژیم صهیونیستی را به نمایندگی می کنند، از طرفی برخی هم روایت واشنکتن پست را نوعی تاکیتیک رسانه ای در جنگ روانی می دانند و استدلالشان این است که واشنگتن سعی دارد که در لایه پسینی ماجرای والتز پالس و تهدید جنگی را به تهران منتقل کند. تهدیدی ساختگی در پس روایتی ساختگی.
فارغ از صحت یا عدم صحت هر یک از روایت های واشنگتن پست و یا دفتر نخست وزیر رژیم صهیونیستی و یا پیام های پیدا و پنهان، تلاش های عجولانه و اختلاف در طرف آمریکایی در کنار این روایت ها درز پیداکرده و اینکه در این حد بازیگران رسانه ای و صهیونیستی به واکنش و صرافت افتاده اند، نکته ایست که نباید از آن غافل شد. اختلافی که گویا سر به حاشا ندارد و در خلال گفتگوهای غیرمستقیم با ایران، ترامپ را به تصمیم گیری های متناقض و پسینی واداشته است.  باید منتظر ماند تا دید تصمیم های بعدی، ترامپ در جورچین چه استراتژی چیده می شوند؟ آیا واقعا ترامپ به یک «شورای امنیت ملی سنتی» نیاز دارد یا خیر. و در نهایت اینکه جدال داخلی طرف آمریکایی چه تاثیری در روند گفتگو های غیر مستقیم با ایران دارند؟ همه و همه سوال هایی هستند که باید در گام های بعدی در کاوش پاسخ آنان بود.