شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۲۵۸۸۲۴
تاریخ انتشار: ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۳:۴۱
بالگرد آمریکا، جلوی ما آمد و خوب خودش را نشان داد و در نقطه‌اى فرود آمد. نورافکن و سلاح و کابل‌هاى فراوان مخابراتى‌اش، توجهم را جلب کرده بود. من بى‌اعتنا به راه خود ادامه دادم. چند نظامى آمریکایى در تعقیب‌مان بودند.

به گزارش شهدای ایران با انتشار بخشی از خاطرات مرحوم هاشمی رفسنجانی، این بار ماجرای خواب هاشمی را به عنوان «رویای صادقه» نقل کرده است.

به گزارش این روزنامه هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطرات خود به تاریخ ششم اردیبهشت ماه ۱۳۸۱ نوشت: «نزدیک طلوع فجر با یک رؤیاى عجیب از خواب بیدار شدم. در رؤیا دیدم که همراه جمعى از بستگان و محافظان به سفرى مى‌رفتیم که گویا همدان بود و در فرودگاهى در مسیر بودیم. آقاى [علی] آقامحمدى هم همراه بود و این سفر براى برنامه‌اى در مبارزه با آمریکا بود. ناگهان از بالاى ارتفاعات جنوب، هلى‌کوپتر بزرگى ظاهر شد. فهمیدیم که قصد ربودن من را دارند. آقامحمدى پیشنهاد کرد که برنامه همدان را لغو کنیم و بخشى از همراهان برگردند و با بقیه در یک مینى‌بوس به بندرعباس برویم. او براى اعلام لغو برنامه و آوردن مینى‌بوس رفت و من با جمعى از همراهان، پیاده در یک دشت سرسبز و در جوار روستاهاى پراکنده به راه افتادیم. بالگرد آمریکا، جلوی ما آمد و خوب خودش را نشان داد و در نقطه‌اى فرود آمد. نورافکن و سلاح و کابل‌هاى فراوان مخابراتى‌اش، توجهم را جلب کرده بود. من بى‌اعتنا به راه خود ادامه دادم. چند نظامى آمریکایى در تعقیب‌مان بودند. یکى نزدیک پاسگاهی به من نزدیک شد. به مأمورى از پاسگاه گفتم، این نظامى آمریکایى را که بدون گذرنامه وارد ایران شده است، بازداشت کن و به زندان ببر! مأمور به او نزدیک شد و او که اکنون سوار بر یک موتورسیکلت بود، سلاحش را در مقابل ما گرفت. مأمور هم مسلح بود؛ در این لحظه بیدار شدم و دیگر نخوابیدم.»

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار