علی نصیریان در اکران مردمی فیلم «هفت بهار نارنج» با انتقاد از وضعیت فعلی سینما، نسبت به بازگشت به دوران فیلمفارسی هشدار داد. او تأکید کرد که سینما نباید فقط ابزار درآمدزایی باشد و خواستار تعادلی میان سرگرمی و محتوای عمیق در آثار سینمایی شد.
به گزارش شهدای ایران به نقل از فارس، اواخر هفته گذشته بود که علی نصیریان بازیگر پیشکسوت کشورمان در اکران مردمی فیلم سینمایی «هفت بهار نارنج» از وضعیت حال حاضر سینما گلایه کرد و اظهار داشت: «بعد از انقلاب، سینمای ما به خوبی حفاظت شد اما کمکم این سینما رنگ باخته و داریم به فیلمفارسی قدیم بر میگردیم.»
فیلم فارسی عمدتا به دستهای از فیلمها گفته میشود که در بازه زمان دهه 30 تا قبل از انقلاب اسلامی تولید میشد و یک سبک خاص با پارامترهای تکراری داشت. مهمترین دلیل تولید این سبک آثار هم فقط جذب مخاطب برای فروش اثر بود نه القای یک معنی عمیق به جامعه!
داستانهایی با مضامینی چون عشق، فقر، خیانت، انتقام و قهرمانبازی که تقابل خیر و شر را بهگونهای اغراقآمیز به تصویر میکشیدند؛ در این میان آوازی هم پخش میشد و بازیگران حتماً باید دیالوگی شعاری بر زبان میآوردند.
علی نصیریان درخصوص این سبک تولیدی که در وضعیت حال حاضر هم دارد شدت پیدا میکند گفت:« سینما جوشش و خلاقیتهای خاص خود را دارد و تنها برای گیشه و درآمدزایی نیست ولی متاسفانه داریم به روزهای فیلم فارسی برمیگردیم.»
در دورهای که سینمای ایران بعد از انقلاب توانست به جشنوارههای جهانی راه پیدا کند و آثاری تولید کند که هم از نظر محتوا و هم فرم قابل تأمل بودند، اکنون با پدیدهای روبهرو شدهایم که میتوان آن را «بازگشت به سطحینگری» دانست. رشد بیرویه کمدیهای تجاری، با داستانهای بیسرانجام و تنها به قصد گیشه، میتواند نشانهای باشد از این عقبگرد.
کمدیهای تجاری اغلب بر پایه کلیشههای تکراری و بدون پایانی مشخص در خط داستانی ساخته میشوند. این روند نهتنها ذائقه مخاطب را تغییر داده، بلکه به دلیل اولویت داشتن درآمدزایی در صنعت سینما، باعث شده فیلمهای اجتماعی یا هر ژانری غیر از کمدی به حاشیه رانده شوند.
بهعنوان مثال، فیلم اجتماعی «رها» با وجود بازیگران چهره، در رتبه چهارم فروش سال سینمایی ۱۴۰۴ قرار دارد، در حالی که دو فیلم کمدی «دایناسور» و «کوکتل مولوتف» به ترتیب رتبههای اول و سوم را کسب کردهاند.
نصیریان بیان اینکه مخالف شادی مردم نیست اما اثر کمدی با تولیدات این روزها خیلی متفاوت است گفت:« قبول دارم که مردم نیازمند شادی هستند و از نظر روحی به یک سرگرمی احتیاج دارند اما سینما و تئاتر کمدی با ساخت و سازهای بازاری و گیشهپسند خیلی متفاوت است، سینما کمدی فاخر و عالی هم داریم اما کسی به خودش زحمت نمیدهد به سمت این سینما برود زیرا خلاقیت و سرمایه خوب نیاز دارد.»
در واقع، آنچه نصیریان بر آن تأکید دارد، لزوم حفظ تعادل میان سرگرمی و محتوا است؛ سینما میتواند هم بخنداند و هم فکر ایجاد کند اما این امر مستلزم جسارت هنرمندان، حمایت سرمایهگذاران و البته رشد ذائقه مخاطبان است.
فیلم فارسی عمدتا به دستهای از فیلمها گفته میشود که در بازه زمان دهه 30 تا قبل از انقلاب اسلامی تولید میشد و یک سبک خاص با پارامترهای تکراری داشت. مهمترین دلیل تولید این سبک آثار هم فقط جذب مخاطب برای فروش اثر بود نه القای یک معنی عمیق به جامعه!
داستانهایی با مضامینی چون عشق، فقر، خیانت، انتقام و قهرمانبازی که تقابل خیر و شر را بهگونهای اغراقآمیز به تصویر میکشیدند؛ در این میان آوازی هم پخش میشد و بازیگران حتماً باید دیالوگی شعاری بر زبان میآوردند.
علی نصیریان درخصوص این سبک تولیدی که در وضعیت حال حاضر هم دارد شدت پیدا میکند گفت:« سینما جوشش و خلاقیتهای خاص خود را دارد و تنها برای گیشه و درآمدزایی نیست ولی متاسفانه داریم به روزهای فیلم فارسی برمیگردیم.»
در دورهای که سینمای ایران بعد از انقلاب توانست به جشنوارههای جهانی راه پیدا کند و آثاری تولید کند که هم از نظر محتوا و هم فرم قابل تأمل بودند، اکنون با پدیدهای روبهرو شدهایم که میتوان آن را «بازگشت به سطحینگری» دانست. رشد بیرویه کمدیهای تجاری، با داستانهای بیسرانجام و تنها به قصد گیشه، میتواند نشانهای باشد از این عقبگرد.
کمدیهای تجاری اغلب بر پایه کلیشههای تکراری و بدون پایانی مشخص در خط داستانی ساخته میشوند. این روند نهتنها ذائقه مخاطب را تغییر داده، بلکه به دلیل اولویت داشتن درآمدزایی در صنعت سینما، باعث شده فیلمهای اجتماعی یا هر ژانری غیر از کمدی به حاشیه رانده شوند.
بهعنوان مثال، فیلم اجتماعی «رها» با وجود بازیگران چهره، در رتبه چهارم فروش سال سینمایی ۱۴۰۴ قرار دارد، در حالی که دو فیلم کمدی «دایناسور» و «کوکتل مولوتف» به ترتیب رتبههای اول و سوم را کسب کردهاند.
نصیریان بیان اینکه مخالف شادی مردم نیست اما اثر کمدی با تولیدات این روزها خیلی متفاوت است گفت:« قبول دارم که مردم نیازمند شادی هستند و از نظر روحی به یک سرگرمی احتیاج دارند اما سینما و تئاتر کمدی با ساخت و سازهای بازاری و گیشهپسند خیلی متفاوت است، سینما کمدی فاخر و عالی هم داریم اما کسی به خودش زحمت نمیدهد به سمت این سینما برود زیرا خلاقیت و سرمایه خوب نیاز دارد.»
در واقع، آنچه نصیریان بر آن تأکید دارد، لزوم حفظ تعادل میان سرگرمی و محتوا است؛ سینما میتواند هم بخنداند و هم فکر ایجاد کند اما این امر مستلزم جسارت هنرمندان، حمایت سرمایهگذاران و البته رشد ذائقه مخاطبان است.