شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۲۵۷۹۳۲
تاریخ انتشار: ۱۷ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۱:۲۰
بلاگری و قاب دوربین‌ها رنگ و لعاب جدیدی به دنیای کودکان کار اضافه کرده‌است اما واقعیت این است چه کودکان اینستاگرامی چه آنها که سرچهارراه‌ها می‌ایستند، هردو کودکی‌شان را خرج رویای بزرگترها کرده‌اند.

به گزارش شهدای ایران،چراغ قرمز شده. دخترک لاغر و خاکی با جعبه‌ی فال نزدیک ماشینت می‌شود. نگاهت را می‌دزدی، دلت نمی‌خواهد در چشم‌های خسته و مظلومش نگاه کنی. تصویرش تا چند دقیقه همراهت می‌آید، نفست را با صدا بیرون می‌دهی و می‌گویی:«کاش هیچ بچه‌ای مجبور نبود کار کنه.»اما همان شب، اینستاگرام را بالا و پایین می‌کنی،  پست دختربچه‌ای بامزه را می‌بینی؛ دختربچه‌ای با لباس پفی و صورتی که در حال تست اسباب‌بازی جدیدش است و صدای مادرش از پشت دوربین شنیده می‌شود:«این اسباب‌بازی جدید نیلاست از فلان برند برامون فرستادند، اگه شما هم خواستید بخرید، به این آیدی پیام بدید.» صفحه‌اش را دنبال می‌کنی، پستش را برای دوستانت می‌فرستی و حتی نظرت را هم زیر پست می‌نویسی:«چه دختر بامزه‌ای، چه‌قدر نمکه!»اما دلیل این رفتار دوگانه با کودکانی که هر دو مورد سواستفاده قرار گرفتند چیست؟! چرا ما هنوز باور نداریم کودکی که او را تشویق و تبلیغ می‌کنیم در حقیقت کودک کار است. کودکی که بارها مجبور شده ژست بگیرد، بارها چیزی خورده که دوست نداشته، فقط چون تبلیغ بوده! ساعت‌ها از روزش صرف فیلم‌برداری، تکرار و تبلیغ شده و... هرچند بلاگری و قاب دوربین‌ها رنگ و لعاب جدیدی به دنیای کودکان کار اضافه کرده و دیگر خبری از صورت‌های آفتاب سوخته سر چهارراه‌ها نیست اما واقعیت این است هردو دارند کودکی‌شان را خرج رویای بزرگترها می‌کنند؛ یکی زیر آفتاب چهارراه، دیگری در نور مهتابی استودیو خانگی،فرق‌شان تنها در قاب دوربین است.
کودکی پشت ویترین!
کارن«برای حفظ حقوق کودکان از اسم مستعار استفاده شده است.»  مجبور است جلوی دوربین از کلمات رکیک استفاده کند، فحش‌هایی که به زبان کودکانه می‌دهد بدون آنکه معنی‌اش را بداند باعث شده مخاطبان زیادی را جذب کند و خانواده‌اش هر روز به سمت کلمات بدتری می‌روند تا صفحه‌شان از رونق نیفتد. ماهلین 5ساله هر روز با آهنگ جدید می‌رقصد و خانواده‌اش فیلم‌های او را منتشر می‌کنند. پانیذ با اینکه سن کمی دارد مجبور است مثل یک زن بالغ رفتار کند او گاهی آرایش می‌کند مثل بزرگ‌تر ها لباس می‌پوشد و حتی برای جذب فالور بیشتر گاهی با موهای رنگ شده جلوی دوربین ظاهر می‌شود و...موج کودک‌بلاگری در چند سال اخیر در ایران شدت گرفته است. در ابتدا، این پدیده با انتشار فیلم‌ها و تصاویر ساده از لحظات کودکانه مانند خنده‌ها و تولدها آغاز شد، اما به‌سرعت فضای مجازی از کنترل خارج شد و کودکان به ابزارهایی برای جذب دنبال‌کننده و تبلیغات تبدیل شدند. امروز، بسیاری از خانواده‌ها از فرزندان خود برای ایجاد محتوای تجاری استفاده می‌کنند، جایی که دیگر خبری از لحظات واقعی و طبیعی زندگی کودک نیست.با نبود قوانین و نظارت‌های مشخص، مرز بین «ثبت خاطرات خانوادگی» و «بهره‌برداری رسانه‌ای از کودکان» محو شده است. خانواده‌ها متوجه شدند که فرزندشان می‌تواند به‌راحتی هزاران دنبال‌کننده جذب کند و برندها به آن‌ها پیشنهاد همکاری می‌دهند. در این روند، درآمد مالی اغلب باعث می‌شود که آسیب‌های این موضوع را نادیده بگیرند.
والدینی که کودکی فرزندشان را به قیمت روز می‌فروشند
کودکان بلاگر، به‌جای آنکه در مسیر طبیعی رشد خود قرار بگیرند، به پروژه‌ای برای کسب شهرت و گاه درآمد تبدیل شده‌اند. برخی والدین از این موقعیت برای رقابت با سایر خانواده‌ها استفاده می‌کنند و فرزندان‌شان را به مدلینگ‌های خردسال بدل می‌سازند. چندی پیش ویدئویی از صف بلندبالای مادرها با بچه های دوساله‌شان برای انتخاب مدلینگ لباس یک برند خبرساز شد. در چنین فضایی، آموزش، سلامت روان و نیازهای احساسی کودکان، زیر سایه پررنگ اقتصاد و فضای مجازی قرار می‌گیرد.در ظاهر، کودک بلاگر در خانه‌ای رنگارنگ، با لباس‌های برند و اسباب‌بازی‌های متنوع زندگی می‌کند؛ اما آنچه در پس این تصاویر فیلترشده پنهان مانده، کودکانی هستند که درگیر جهانی شده‌اند که هیچ تناسبی با مراحل رشد طبیعی‌شان ندارد.کودک، به‌طور طبیعی، نیازمند بازی، تجربه‌ و کشف دنیای اطراف خود است؛ نه ایفای نقش مداوم در مقابل دوربین، تکرار دیالوگ‌های تبلیغاتی و تلاش برای جلب توجه مخاطبان مجازی. زمانی‌که بخش عمده‌ای از روز کودک صرف تولید محتوا برای شبکه‌های اجتماعی می‌شود، فرصت تجربه کودکی و رشد متعادل از او سلب خواهد شد.یکی از نخستین آسیب‌های روان‌شناختی در این فرآیند، شکل‌گیری وابستگی به تأیید بیرونی است. کودک به جای پرورش حس ارزشمندی درونی، یاد می‌گیرد که میزان دوست‌داشتنی‌بودن او وابسته به تعداد لایک‌ها، کامنت‌ها و واکنش دیگران  است. این وابستگی، در بلندمدت، ممکن است به اضطراب اجتماعی، ترس از قضاوت، کمال‌گرایی، عدم عزت نفس یا وسواس در دیده‌شدن منجر شود.
روانشناسان کودک و نوجوان، در این باره هشدار می‌دهد که کودکانی که ارزشمندی خود را صرفاً از طریق تایید دیگران دریافت می‌کنند، در آینده با اختلالات اعتمادبه‌نفس، مقایسه مداوم خود با دیگران، و بحران هویت مواجه خواهند شد.از سوی دیگر، کودکان بلاگر در معرض مقایسه دائمی قرار دارند؛ چه از سوی والدین و چه از سوی مخاطبان. او هر روز باید بهتر باشد، جذاب‌تر لباس بپوشد، بیشتر بخندد، بازی‌های تازه‌تری امتحان کند. این فشار برای دیده‌شدن و برتر بودن، کمال‌گرایی زودرس و در نهایت فرسودگی عاطفی را به دنبال دارد.
بلاگری به قیمت انواع بیماری های روحی و روانی
البته نباید فراموش کرد که کودکان هنوز درکی از «حریم خصوصی» ندارند. آن‌ها نمی‌دانند وقتی پستی از آن‌ها در فضای مجازی منتشر می‌شود، ممکن است سال‌ها باقی بماند، حتی اگر خودشان دیگر نخواهند. درواقع، آن‌ها بدون رضایت آگاهانه، وارد یک ویترین دائمی می‌شوند؛ جایی که همه حق تماشا، نظر، قضاوت و حتی تمسخر دارند. و شاید خطرناک‌ترین آسیب، چیزی‌ست که دیده نمی‌شود:«تغییر هویت کودک»!او به‌جای اینکه بفهمد کیست، فقط می‌آموزد دیگران او را چه می‌بینند؟!کودکانی که در سال‌های حساس رشد شخصیتی‌شان، مدام در حال اجرای نقش هستند، بعدها در نوجوانی و جوانی دچار بحران هویت می‌شوند؛ چون فرصت تجربه‌ی خودِ واقعی‌شان را نداشته‌اند.حسین روزبهانی، روانشناس بالینی، می‌گوید:«فرزندی که از کودکی در معرض نگاه دائمی مخاطبان بوده، نمی‌تواند به سادگی هویت مستقل خود را پیدا کند. او یاد می‌گیرد که ارزشش در آن چیزی‌ست که دیگران از او می‌بینند، نه آنچه واقعاً هست.»این تغییر تدریجی هویت، یکی از خطرناک‌ترین تبعات کودک‌بلاگری است. وقتی کودک به‌جای تجربه‌ی «خود بودن» در مسیر «نمایش بودن» قرار می‌گیرد، در نوجوانی و جوانی با بحران‌هایی مواجه خواهد شد که گاه نیاز به سال‌ها درمان روان‌شناختی دارد.با توجه به این آسیب‌های گسترده، ضرورت تدوین قوانین حمایتی برای حفظ حقوق کودک در فضای مجازی، بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود؛ قوانینی که نه‌تنها مانع از بهره‌کشی رسانه‌ای از کودکان می‌شود، بلکه والدین را نیز نسبت به پیامدهای بلندمدت این مسیر آگاه کند.

*فارس

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار