شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۲۵۷۴۷۴
تاریخ انتشار: ۲۸ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۷
شکست نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران، به‌دلیل ساده‌اندیشی دکتر مصدق نسبت به حمایت‌های آمریکا و تحلیل نادرست او از نیت‌های این کشور، نقطه عطفی در تاریخ ایران است .

شهدای ایران : به نقل از خبرگزاری دانشجو ؛ ملی شدن صنعت نفت ایران یکی از مهم‌ترین رویداد‌های تاریخ معاصر ایران است که در آن مردم کشور، تحت رهبری دکتر محمد مصدق، به مبارزه با استعمار بریتانیا پرداختند تا نفت کشور را از دست شرکت‌های خارجی و به ویژه شرکت نفت انگلیس بیرون آورده و آن را به مالکیت و بهره‌برداری ملی درآورند.

 این نهضت، که در نهایت به تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت ایران در سال ۱۳۲۹ انجامید، یکی از بزرگ‌ترین تلاش‌ها برای استقلال و حاکمیت ملی ایران در دوران معاصر بود. با این حال، اگرچه این نهضت با همبستگی مردم و تلاش‌های گسترده دکتر مصدق به مرحله اجرایی رسید، دخالت‌های خارجی و به ویژه سیاست‌های آمریکا در این جریان تأثیر زیادی بر روند آن داشت.

ردپای آمریکا در برهم زدن نهضت : 

آغاز ملی شدن صنعت نفت در سال ۱۳۲۰، پس از پایان جنگ جهانی دوم، با ظهور فضای جدید سیاسی در ایران و با توجه به شرایط پس از سقوط رضا شاه، به طور جدی پیگیری شد. در این دوران، ایران تحت اشغال نیرو‌های متفقین قرار داشت و فضای سیاسی کشور از فضای استبدادی گذشته آزادتر شده بود. در این شرایط، دکتر مصدق که یکی از رهبران ملی‌گرا و مخالف سلطه انگلیس بود، به‌ویژه با طرح موضوع نفت به میدان آمد. او به‌عنوان نخست‌وزیر ایران در سال ۱۳۳۰، تلاش کرد که منابع نفتی ایران را که در اختیار شرکت نفت انگلیس بود، ملی کند.

آمریکا در این دوران به عنوان یک قدرت نوظهور در عرصه بین‌المللی، سیاست‌های خاص خود را در خصوص خاورمیانه و به ویژه منابع نفتی ایران دنبال می‌کرد. در ابتدا، به نظر می‌رسید که ایالات متحده از ملی شدن صنعت نفت ایران حمایت می‌کند. وزارت امور خارجه آمریکا در این دوره حمایت خود را از اقدامات دکتر مصدق اعلام کرد و وزیر امور خارجه، دین آچسن، به صراحت از ملی شدن نفت ایران پشتیبانی نمود. در این زمان، مصدق نیز امید زیادی به حمایت آمریکا داشت و حتی در دیدگاه‌های خود به این نتیجه رسید که ایالات متحده، به دلیل مخالفت با استعمار بریتانیا و هم‌راستایی با آرمان‌های ایران برای استقلال، حامی اصلی دولت او خواهد بود.

 

ردپای آمریکا در نهضت ملی‌شدن صنعت نفت ایران

 

استراتژی دوگانه آمریکا در قبال نهضت ملی شدن صنعت نفت:

اما در حقیقت، آمریکا از همان ابتدا دوگانه‌ای در قبال نهضت ملی شدن نفت در پیش گرفت. در ظاهر، آمریکا از دولت دکتر مصدق به‌عنوان یک حامی ضد استعماری حمایت می‌کرد، اما در عمل، اهداف ایالات متحده در ایران به‌ویژه در حوزه نفت، بیش از هر چیز بر منافع خود در منطقه متمرکز بود.

در این راستا، آمریکا به‌ویژه از طریق فشار بر بریتانیا به‌دنبال کسب سهمی از منابع نفتی ایران بود. این سیاست دوگانه، به‌گونه‌ای بود که آمریکا هم‌زمان با ایجاد فشار بر بریتانیا، در حال مذاکره با مقامات این کشور برای دستیابی به سهمی از نفت ایران بود. این اقدام به‌ویژه در شرایطی انجام می‌شد که بریتانیا در پی تسلیم شدن در برابر خواسته‌های ایران در خصوص نفت بود.

آمریکا در شرایطی که بریتانیا در نهایت مجبور به عقب‌نشینی از منابع نفتی ایران شد، از فرصت به‌دست‌آمده برای افزایش نفوذ خود در منطقه استفاده کرد. به‌عنوان مثال، دولت آمریکا در مذاکرات خود با مقامات ایرانی، به‌ویژه از طریق شرکت‌های نفتی آمریکایی، به دنبال کسب امتیازاتی در بخش نفت شمال ایران بود.

 این استراتژی به‌گونه‌ای طراحی شده بود که در صورت تسلیم شدن بریتانیا در برابر ایران، ایالات متحده بتواند از شرایط پیش‌آمده به نفع خود بهره‌برداری کند. آمریکا در این فرایند به‌ویژه در پی کاهش نفوذ بریتانیا در ایران و در عین حال قطع نفوذ شوروی بود.

ساده‌اندیشی دکتر مصدق و پیامد‌های آن : 

دکتر مصدق در این زمان، به‌دلیل تحلیل نادرست از اهداف آمریکا، به طور مفرط به حمایت‌های ایالات متحده از نهضت ملی شدن نفت دل خوش کرده بود. او باور داشت که ایالات متحده، به دلیل اینکه ایران در برابر بریتانیا ایستاده و منابع نفتی خود را از چنگال استعمار بریتانیا بیرون کشیده، از آن حمایت خواهد کرد. این خوش‌بینی نسبت به آمریکا، موجب شد که مصدق به‌طور فزاینده‌ای به این کشور تکیه کند و حتی از مشاوره‌های آن در مسائل سیاسی و اقتصادی استفاده کند. در عین حال، آمریکا که به‌دنبال منافع نفتی خود در ایران و خاورمیانه بود، همچنان به بازی‌های پنهانی خود با بریتانیا ادامه می‌داد.

با افزایش تنش‌ها بین ایران و بریتانیا، و پس از فشار‌های خارجی و داخلی، کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه دولت دکتر مصدق در نهایت به وقوع پیوست. این کودتا که با همکاری نزدیک ایالات متحده و بریتانیا به انجام رسید، به‌دلیل اشتباهات دکتر مصدق در تحلیل صحیح از سیاست‌های آمریکا، زمینه‌ساز سقوط او از قدرت شد. به‌رغم حمایت‌های ظاهری ایالات متحده، آمریکا به‌دنبال تسلط بر نفت ایران از طریق توافقات جدید با بریتانیا و دیگر قدرت‌های غربی بود و در این راستا، همکاری با دولت بریتانیا برای برکناری مصدق و سرکوب نهضت ملی شدن نفت را در دستور کار قرار داد.

 

ردپای آمریکا در نهضت ملی‌شدن صنعت نفت ایران

 

سیاست محدود کردن رقبا در حوزه نفت ایران : 

پس از کودتای ۲۸ مرداد، آمریکا با کمک بریتانیا توانست نه تنها به نفوذ خود در صنعت نفت ایران ادامه دهد، بلکه بخش عمده‌ای از منابع نفتی ایران را تحت کنترل شرکت‌های نفتی آمریکایی و اروپایی قرار دهد. توافقات نفتی بین ایران و کنسرسیوم اروپایی-آمریکایی در سال‌های ۱۳۳۳-۱۳۳۴، سهم چهار درصدی آمریکا از این منابع را تثبیت کرد و این به‌عنوان نشانه‌ای از پیروزی آمریکا در استراتژی خود در منطقه بود.

 این توافقات به‌وضوح نشان می‌داد که آمریکا توانسته بود نه تنها نفوذ بریتانیا را کاهش دهد بلکه خود نیز به یکی از بازیگران اصلی در صنعت نفت ایران تبدیل شود.

در نهایت، کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و شکست نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران، به‌دلیل ساده‌اندیشی دکتر مصدق نسبت به حمایت‌های آمریکا و تحلیل نادرست او از نیت‌های این کشور، نقطه عطفی در تاریخ ایران بود. این واقعه نشان داد که قدرت‌های بزرگ جهانی ممکن است به‌طور ظاهری از مبارزات ضد استعماری حمایت کنند، اما در واقع در پی منافع خود هستند و برای دستیابی به این منافع، ممکن است منافع کشور‌های کوچک‌تر را قربانی کنند.

نقش آمریکا در ملی شدن صنعت نفت ایران، به‌ویژه در دوره نخست‌وزیری دکتر مصدق، باید به‌عنوان یکی از نمونه‌های پیچیده سیاست‌های بین‌المللی مورد توجه قرار گیرد. آمریکا به‌طور مؤثر از شکاف‌های داخلی ایران و ضعف‌های سیاسی برای دستیابی به منافع نفتی خود استفاده کرد و در نهایت نه تنها از ملی شدن نفت ایران جلوگیری کرد، بلکه با حمایت از کودتای ۲۸ مرداد، بار دیگر سلطه خارجی بر منابع نفتی ایران را برقرار ساخت. این روند، نشان‌دهنده اهمیت تحلیل دقیق و مستقل از سیاست‌های جهانی و عدم اعتماد بی‌ملاحظه به قدرت‌های بزرگ در عرصه بین‌المللی است.

زینب عشوریان

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار