به گزارش شهدای ایران،با آنکه مادر شدن یکی از نابترین احساساتی است که یک زن میتواند در طول زندگیاش تجربه کند و چیزی حدود ۲۰درصد از زوجها به دلایل مختلف ناباور هستند و در حسرت آن که بتوانند روزی فرزند خودشان را داشته باشند، بههزار راه متوسل میشوند و در مراکز ناباروریمیلیونها تومان هزینه میکنند تا شاید بتوانند حس ناب پدرشدن و مادر شدن را تجربه کنند، بسیاری از مادرانی که از این نعمت برخوردارند و میتوانند فرزند خودشان را داشته باشند و با در آغوش کشیدن فرزندشان شمهای از مهر الهی را تجربه کنند، انتخاب دیگری میکنند و آن هم سقط جنین است! آمارهای متفاوتی از سقط جنین وجود دارد، اما قدر مسلم این است که تعداد سقط جنینهای غیرقانونی و غیرپزشکی کم نیست و مطابق برخی آمارها به اندازه نوزادانی که متولد میشوند، سقط جنین داریم، یعنی چیزی بالغ بر سالی ۵۰۰هزار تا حتی یکمیلیون جنین حتی پیش از آنکه تولد را تجربه کنند و در این دنیا برای یک بار هم که شده نفس بکشند، به قتل میرسند! از همه عجیبتر اینکه قاتل این بچهها پدر و مادرشان هستند و اغلب آنها هم در خانواده شکل گرفتهاند. عدد و رقم قابل توجه آمار سقط جنین جدای از اینکه کاری غیراخلاقی است و تقریباً در همه فرهنگها و ادیان عملی مذموم تلقی میشود، تأثیر قابل ملاحظهای هم روی آمارهای جمعیتی کشور دارد و اگر این تعداد از جنینها به جای مرگ تولد را تجربه کنند، بخش مهمی از چالش تنگنای جمعیتی کشورمان حل و فصل خواهد شد. بر این اساس تلاشهایی در خصوص اقناع خانوادهها به نگه داشتن فرزندانشان در حال انجام است، نمونهاش پویش «نفس» بسیج جامعه پزشکی است که توانسته طی دوران فعالیتش از سقط ۶هزار جنین جلوگیری کند. همچنان که در این مسیر برخی از افراد دیگر از ابزار هنر بهره گرفته و برای بررسی و همچنین تلاش برای اقناع پدر و مادرهایی که میخواهند فرزندشان را بکشند وارد میدان شده و در این حوزه کارهایی را انجام دادهاند. مستند «بمانی» به کارگردانی محمدرضا دهستانی یکی از همین کارهایی است که با هدف فرهنگسازی و به منظور مقابله با سقط جنین تهیه شده است. دهستانی در تحقیقاتش برای این مستند حرفهای جذابی برای ما و به خصوص پدر و مادرهایی دارد که به جای ذوق برای تولد فرزندشان هم اکنون به گزینه قتل او با سقط جنین فکر میکنند.
در خصوص مستند بمانی میخواستم توضیحاتی بفرمایید؛ اینکه در تحقیقاتی که برای این مستند داشتید چقدر با خانوادههایی مواجه شدید که میخواستند سقط جنین داشته باشند و دلیلشان برای این کار چه بود؟
در پژوهشی که برای این مستند داشتیم، معمولاً خانوادهها به دلایل مختلفی تصمیم به این کار گرفته بودند که رایجترین دلایل شامل این موارد بود:
مشکلات اقتصادی: بسیاری از خانوادهها نگران هزینههای مالی بزرگ کردن فرزند هستند و احساس میکنند توانایی حمایت از یک کودک دیگر را ندارند.
بارداری ناخواسته: در برخی موارد، بارداری بدون برنامهریزی قبلی اتفاق میافتد، بهویژه در میان زوجهای جوان یا زنانی که هنوز شرایط ثبات خانوادگی ندارند.
مشکلات پزشکی: برخی از والدین وقتی متوجه میشوند جنین دارای مشکلات ژنتیکی یا ناهنجاریهای شدید است، تصمیم به سقط میگیرند.
فشارهای اجتماعی و خانوادگی: بارداری خارج از چارچوب ازدواج یا در شرایط خاص میتواند فشارهای اجتماعی سنگینی به مادر وارد کند.
آسیبهایی که سقط جنین میتواند در خانواده داشته باشد، چیست؟
در واقع سقط جنین، چه به صورت خودخواسته و چه اجباری، پیامدهای متعددی برای خانوادهها دارد. این آسیبها را میتوان در چند بعد بررسی کرد.
۱- آسیبهای روانی و عاطفی احساس گناه و افسردگی: برخی از والدین، بهویژه مادران، پس از سقط دچار احساس گناه شدید، افسردگی و اضطراب میشوند.
تعارضات زناشویی: در برخی موارد، یکی از طرفین ممکن است با تصمیم سقط مخالف باشد که میتواند به مشکلات زناشویی، سردی عاطفی یا حتی جدایی منجر شود.
افسردگی پس از سقط: برخی زنان دچار سندرم «افسردگی پس از سقط» میشوند که علائمی مانند اندوه عمیق، بیانگیزگی و استرس دارد.
۲- آسیبهای جسمی مشکلات باروری در آینده: اگر سقط به صورت غیربهداشتی یا بدون نظارت پزشکی انجام شود، ممکن است به رحم آسیب برساند و باعث ناباروری یا بارداریهای پرخطر در آینده شود.
خطر عفونت و مشکلات پزشکی: روشهای غیراستاندارد سقط میتوانند باعث عفونتهای شدید، خونریزیهای خطرناک و حتی مرگ شوند.
۳- آسیبهای اجتماعی و فرهنگی فشار و قضاوت اجتماعی: در برخی جوامع، زنانی که سقط جنین داشتهاند، با نگاه منفی یا قضاوتهای اخلاقی روبهرو میشوند.
تأثیر بر سایر فرزندان: اگر خانواده فرزند دیگری داشته باشد، او ممکن است درک درستی از این اتفاق نداشته باشد و دچار اضطراب یا سردرگمی شود.
۴- آسیبهای معنوی و اعتقادی احساس بحران هویت و گناه معنوی: برخی افراد به دلیل باورهای دینی یا اخلاقی، بعد از سقط دچار بحرانهای شدید معنوی و احساس گناه عمیق میشوند.
تردید در ارزشهای خانوادگی: سقط ممکن است باورهای بنیادین خانواده را درباره زندگی، فرزندآوری و مسئولیتپذیری تحت تأثیر قرار دهد.
چقدر با خانوادههایی مواجه شدهاید که از سقط جنین پشیمان بودهاند؟
موارد زیادی وجود دارد که خانوادهها پس از سقط جنین دچار پشیمانی شدهاند. میزان پشیمانی به عوامل مختلفی بستگی دارد، از جمله دلایل سقط، شرایط روحی و اعتقادی خانواده و حمایتهای روانی است که پس از این اتفاق دریافت کردهاند. مثلاً مادرانی که احساس گناه و اندوه شدید داشتند، بسیاری از زنان، بهویژه آنهایی که تحت فشار اطرافیان یا شرایط اقتصادی دست به این کار زدهاند، بعدها دچار احساس گناه شدید، افسردگی و حتی اختلالات اضطرابی شدهاند. برخی از آنها بعد از مدتی احساس میکنند میتوانستند راهحلی برای حفظ فرزند خود پیدا کنند. زوجهایی که پس از سقط دچار بحران در رابطه شدهاند در بعضی موارد، یکی از طرفین (معمولاً پدر) بعدها احساس کرده در تصمیمگیری عجول بوده یا حمایت کافی از همسرش نداشته است. برخی از زوجها بعد از این اتفاق، فاصله عاطفی گرفتهاند و حتی کارشان به جدایی کشیده است. خانوادههایی که بعدها بچهدار نشدهاند، برخی از زنانی که سقط کردهاند، در بارداریهای بعدی با مشکلاتی مانند سقطهای مکرر، ناباروری یا مشکلات جسمی مواجه شدهاند که این موضوع حسرت آنها را بیشتر کرده است. افرادی که با تغییر شرایط زندگی نظرشان عوض شده است. بعضی از خانوادهها پس از بهبود وضعیت اقتصادی یا حل مشکلاتی که در زمان بارداری داشتند، به این نتیجه رسیدهاند که میتوانستند فرزندشان را نگه دارند. این افراد معمولاً وقتی به فرزندانی که بعداً به دنیا آوردهاند نگاه میکنند، با خود فکر میکنند که کودک سقطشدهشان هم میتوانست در کنارشان باشد؛ و برعکس خانوادههایی که از انصراف از این کار راضی بودهاند؟
خانوادههایی که از تصمیم به عدمسقط جنین راضی بودهاند، معمولاً بعد از گذشت زمان، به دلایل مختلف احساس خوشحالی و رضایت میکنند. تجربههای این خانوادهها نشان میدهد بسیاری از نگرانیهایی که در زمان بارداری داشتند، با گذشت زمان برطرف شده و جای خود را به حس افتخار، عشق و رضایت داده است.
دلایل اصلی رضایت این خانوادهها: عشق و تعلق به فرزند بسیاری از والدینی که تصمیم به نگهداشتن فرزند خود گرفتهاند، پس از به دنیا آمدن کودکشان احساس کردهاند که او تبدیل به مهمترین بخش زندگیشان شده است. برخی میگویند: «تصور نمیکنیم که زندگی بدون این بچه چطور میتوانست باشد.» بهبود شرایط اقتصادی و خانوادگی برخی از خانوادهها که به دلیل مشکلات مالی میخواستند سقط کنند، بعدها شرایط مالی بهتری پیدا کرده و متوجه شدهاند نگرانیهایشان موقتی بوده است. بعد از گذشت زمان، آنها احساس کردهاند میتوانند از پس هزینههای فرزندشان بربیایند. حمایت اطرافیان و تغییر نگرش جامعه به بسیاری از زنان که از ترس قضاوت اجتماعی یا فشارهای خانوادگی تصمیم به سقط گرفته بودند. آنها بعداً متوجه شدهاند این نگرانیها کمتر از چیزی بود که تصور میکردند. وقتی حمایت اطرافیان را تجربه کردهاند، متوجه شدهاند میتوانستند فرزندشان را در محیطی سالم و پرمحبت بزرگ کنند. تجربه معنوی و احساس آرامش برخی از والدین، بهویژه کسانی که اعتقادات مذهبی دارند، پس از انصراف از سقط جنین، احساس آرامش و رضایت عمیقتری پیدا کردهاند. بسیاری از آنها حس میکنند این تصمیم باعث برکت در زندگیشان شده است. تجربه بچهدارنشدن در آینده برخی از زنانی که تصمیم گرفتند فرزندشان را نگه دارند، بعدها متوجه شدند اگر سقط کرده بودند، ممکن بود دیگر نتوانند مادر شوند. این تجربه باعث شده است آنها از تصمیمشان خوشحال باشند و کودکشان را بیشتر از قبل ارزشمند بدانند. نمونههایی از تجربههای واقعی مادری که میخواست سقط کند، چون همسرش بیکار بود، اما بعدها همسرش شغل خوبی پیدا کرد و فرزندشان مایه خوشحالی خانواده شد. زنی که تحت فشار خانوادهاش بود که سقط کند، اما مقاومت کرد و بعدها دید که فرزندش باعث اتحاد بیشتر خانواده شد. زوجی که فکر میکردند آمادگی والدین شدن را ندارند، اما بعد از به دنیا آمدن فرزندشان متوجه شدند بهترین تجربه زندگیشان بوده است.
به عنوان یک هنرمند چقدر فکر میکنید مسئله سقط جنین میتواند با فرهنگسازی و آگاهی بخشی کاهش پیدا کند؟
بنده به عنوان یک مستندساز معتقدم فرهنگسازی و آگاهیبخشی نقش بسیار مهمی در کاهش سقط جنین دارد. این موضوع فقط یک مسئله پزشکی یا قانونی نیست، بلکه بهشدت تحت تأثیر عوامل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است. هنر بهویژه سینما و مستندسازی میتواند در این زمینه تأثیر عمیقی بگذارد. بسیاری از سقطها ناشی از ناآگاهی درباره روشهای پیشگیری از بارداری است. تولید محتوای آموزشی، فیلمهای کوتاه و مستندهایی که آگاهی در این زمینه را افزایش دهند، میتوانند به کاهش بارداریهای ناخواسته کمک کنند. برخی خانوادهها به دلیل فشار اجتماعی، ترس از قضاوت شدن یا شرم، تصمیم به سقط میگیرند. رسانه و هنر میتوانند این تابوها را بشکنند و نشان دهند که یک مادر تنها یا یک زن در شرایط خاص هم میتواند فرزندش را با عزت و موفقیت بزرگ کند. بسیاری از زنانی که سقط را تجربه میکنند، بعدها با احساس گناه، افسردگی و مشکلات روانی مواجه میشوند. یک مستند یا فیلم میتواند این تجربیات را بازگو کند و آگاهی جامعه را نسبت به پیامدهای سقط افزایش دهد. اگر جامعه و سیاستگذاران حمایت بیشتری از مادران باردار (بهویژه در شرایط سخت) داشته باشند، بسیاری از آنها دیگر احساس ناامیدی و اجبار به سقط نخواهند داشت. رسانهها و فیلمها میتوانند بر لزوم ایجاد این حمایتها تأکید کنند. نشان دادن داستانهای واقعی مادرانی که در شرایط سخت بارداری خود را ادامه دادهاند و بعدها از تصمیمشان خوشحال شدهاند، میتواند الهامبخش باشد. فیلمهایی که چنین تجربههایی را بازگو کنند، میتوانند نگرش افراد را تغییر دهند. در بسیاری از کشورها، فیلمها و مستندهایی که به موضوع سقط جنین پرداختهاند، باعث تغییر قوانین، افزایش آگاهی عمومی و کاهش نرخ سقط شدهاند.