به گزارش شهدای ایران از تابناک،چند روز پیش، وقتی قیمت هر کیلو سیبزمینی از ۶۰هزار تومان عبور کرد، غلامرضا نوری قزلچه، وزیر جهاد کشاورزی، در جمع خبرنگاران حاضر شد و با اعتمادبهنفس گفت: نگران نباشید! سیبزمینی وارد میکنیم و قیمتها متعادل میشود.
انگار نه انگار که همین چند ماه پیش، کشورمان یکی از صادرکنندگان عمده این محصول به کشورهای مختلف بود. بهگونهای که آمارهای رسمی گمرک کشورمان نشان میدهد که تنها در سهماهه پاییز، ۵۲میلیون و ۴۸۰هزار و ۲۵۶ دلار از محل صادرات سیبزمینی نصیب صادرکنندگان شده است؛ یعنی بیش از نیمی از کل ارزآوری این محصول در همین مدت ثبت شده است.
اما ظاهراً وزارت جهاد کشاورزی در خوابی عمیق فرو رفته. حالا، برای حل بحران خودساخته، همان ارزی را که در شرایط سخت اقتصادی حکم طلا را دارد، برای خرید همان محصولی هزینه میکنیم که تا دیروز با افتخار صادر میکردیم.
این تصمیم ناگهانی توسط یکی از اعضای دولت، خاطره مدیریت گندم در آغاز به کار دولت را زنده میکند، همان زمانی که برای پرداخت مطالبات گندمکاران، رئیسجمهور مجبور شد از صندوق توسعه ملی برداشت کند. حالا، تاریخ در حال تکرار است. فقط این بار، صحبت از «جهاد سیبزمینی» است! مشاور وزیر و رئیس مرکز روابط عمومی وزارت جهاد کشاورزی این نام را بر روی عملیات جدید این وزارتخانه گذاشته و گفته است که با رصد لحظهای قیمت سیبزمینی، بازار را کنترل خواهند کرد.
دور از ذهن نیست که چند روز دیگر، کاهش قیمت سیبزمینی را هم بهعنوان یک موفقیت بزرگ در وزارت جهاد کشاورزی جشن بگیرند!
سؤال اساسی این است که چطور میشود در مدت سه ماه، از صادرکننده سیبزمینی به واردکننده تبدیل شد؟ چطور میتوان در شرایط بحران ارزی، اول مجوز صادرات داد و بعد، برای واردات همان محصول، به دنبال تأمین ارز از بانک مرکزی بود؟ وزیر جهاد کشاورزی قرار است چه پاسخی برای این مدیریت عجیب داشته باشد؟
این سیاستها، یادآور همان «قرارگاه مرغ» در دولت روحانی است که با هدف کنترل بازار تشکیل شد، اما در نهایت، نتیجهای جز افزایش قیمتها نداشت. حالا، با وجود گرانی سیبزمینی و دیگر صیفیجات، و فشار بر مردم، سخنگوی دولت در واکنش گفته است که «قیمتها در حال کنترل است و گاهی افراد بیشتر از نیاز خرید میکنند، البته این موضوع هم به این برمیگردد که افراد احساس میکنند نتوانند در آینده خرید داشته باشند.» یعنی مشکل، نه در سوءمدیریت دولت، بلکه در رفتار مردم است؟! گویی اگر شهروندان خرید نکنند، قیمتها هم کاهش مییابد!
البته، این تنها یک نمونه از مدیریت اقتصادی دولت است. شاید در آینده نزدیک، شاهد «جهاد گوجهفرنگی و پیاز» باشیم. به نظر میرسد مصارف ارزی که زمانی برای توسعه و رونق اقتصاد کشور هزینه میشد، حال تبدیل به قلکی شده تا دولت برای تأمین هزینههای جاری خود به آن دستدرازی کند.
سیبزمینی را صادر کردیم، بازار را به هم ریختیم، حالا برای کنترل قیمت، دوباره وارد میکنیم. تدبیری که هزینهاش را مردم و ذخایر ارزی میپردازند! ذخایری که زمانی برای توسعه و رونق عمران و اقتصاد کشور برنامهریزی میشدند حال باید صرف هزینههای جاری شوند.
منبع : کیهان