میلیون ها شهروند تهرانی اعم از آنکه چه گرایش سیاسی و تفکری دارند، اغلب بر این مهم متفق القولند که این ابرشهر در سال های اخیر نسبت به گذشته، به جای بهتری برای زندگی تبدیل شده است.
به گزارش شهدای ایران به نقل ازتهران امروز؛ میلیون ها شهروند تهرانی اعم از آنکه چه گرایش سیاسی و تفکری دارند، اغلب بر این مهم متفق القولند که این ابرشهر در سال های اخیر نسبت به گذشته، به جای بهتری برای زندگی تبدیل شده است. بدیهی است این به معنای ندیدن کاستی ها نیست. اما مدیریت این شهر در چند سال گذشته کارهایی کارستان و ماندگار کرده است. رهبر معظم انقلاب در دیدار پریروز خود با شهردار و اعضای شورای شهر این مهم را یادآور شده و تاکید کردند: «مدیریت تهران در مجموع مدیریت خوبی است و کارهای برجسته ای در سال های اخیر انجام شده است.»
ایشان در ادامه راز این موفقیت ها را نیز می گویند: «رمز موفقیت، مدیریت جهادی است.» آنها که سال های سخت اما غرورآفرین جنگ را تجربه کرده اند، معنای مدیریت جهادی را خوب می دانند. مکتبی از مدیریت که معنای «نمی شود»، «نمی توانیم»، «نمی رسد»، «بودجه و امکانات کافی نیست» و ... نق نق های مشابه را نمی فهمند. چه اگر پول و زمان و نیرو و امکانات عالی مورد نیاز موجود باشد و کاری صورت گیرد، رخداد شاقی نیست. بماند که چه بسیار جماعتی که با داشتن تمام اینها و حمایت های بیش از آن، در حوزه های مدیریتی خویش جز ننگ و نقصان نیافریدند.
مدیریت جهادی یعنی انجام کارهایی که هیچ کس جرات نزدیک شدن به آنها را ندارد اما باید انجام شوند. یعنی انجام آن کارها در حالی که بودجه کافی به تو نمی دهند، نیروی متخصص لازم را نداری، تحریم ها محاصره ات کرده اند، زمان اندک است و ... و ... و بدتر آنکه جماعتی با تمام امکاناتی که تو از آنها محرومی، همه هم و غم شان را گذاشته اند تا تو را زمین بزنند.
در کارت اخلال و اختلال ایجاد کنند. شبانه روز علیه ات تبلیغ کرده و آزارت دهند. دوستانت را علیه خودت تحریک و ترغیب کنند و ... مدیریت جهادی یعنی ورای توان و تحمل صبورترین ها بودن. یعنی با کمبود بودجه و نیرو و امکانات جنگیدن، با زمان جنگیدن، یعنی پذیرفتن سخت ترین کارهای بر زمین مانده و به بهترین نحو انجام دادن و در همان حال عتاب و سرزنش شدن و ... این حکایت شهرداری تهران در چند سال گذشته بود که عظیم ترین طرح های تاریخ این ابر شهر را عملی کرد و در همان حال با زخم زبان و کارشکنی های عجیب و غریب دوستان نادان می جنگید ... اما پریروز خستگی این همه کار پرمشقت سالیان، از تن بسیاری از مدیران جهادی در این عرصه با رضایت بی مداهنه و تشویق آنان توسط رهبر معظم انقلاب از تن شان در رفت. در آغاز گفتم و باز یادآوری می کنم، این به معنای ندیدن نقصان ها نیست. چنانکه رهبر معظم انقلاب نیز یادآور شدند؛ از ریخت و پاش ها باید جلوگیری کرد، در حفظ باغات و فضای سبز تهران کوشید.
ارتفاعات تهران باید به شکل طبیعی حفظ شود و ... مهم تر از همه معماری که همه از آن می نالند و ایشان هم تاکید کردند: «نمای تهران نمای یک شهر اسلامی نیست.» بی شک اینها در شهرداری تهران نیز در این سال ها دغدغه بوده است. باید تمام دستگاه ها مدد رسانند تا بتوان به این ایرادات فایق آمد. باید در دولت تدبیر و اعتدال و امید چنانکه ریاست محترم جمهور هم گفت؛ همه به هم اعتماد کنیم و چنانکه رهبر معظم انقلاب تاکید کردند، کابینه با شورای شهر تعامل داشته باشد تا این مهمات که ورای توان شهرداری است با کمک و همدلی همه دستگاه ها عملی شود. ان شاءالله
ایشان در ادامه راز این موفقیت ها را نیز می گویند: «رمز موفقیت، مدیریت جهادی است.» آنها که سال های سخت اما غرورآفرین جنگ را تجربه کرده اند، معنای مدیریت جهادی را خوب می دانند. مکتبی از مدیریت که معنای «نمی شود»، «نمی توانیم»، «نمی رسد»، «بودجه و امکانات کافی نیست» و ... نق نق های مشابه را نمی فهمند. چه اگر پول و زمان و نیرو و امکانات عالی مورد نیاز موجود باشد و کاری صورت گیرد، رخداد شاقی نیست. بماند که چه بسیار جماعتی که با داشتن تمام اینها و حمایت های بیش از آن، در حوزه های مدیریتی خویش جز ننگ و نقصان نیافریدند.
مدیریت جهادی یعنی انجام کارهایی که هیچ کس جرات نزدیک شدن به آنها را ندارد اما باید انجام شوند. یعنی انجام آن کارها در حالی که بودجه کافی به تو نمی دهند، نیروی متخصص لازم را نداری، تحریم ها محاصره ات کرده اند، زمان اندک است و ... و ... و بدتر آنکه جماعتی با تمام امکاناتی که تو از آنها محرومی، همه هم و غم شان را گذاشته اند تا تو را زمین بزنند.
در کارت اخلال و اختلال ایجاد کنند. شبانه روز علیه ات تبلیغ کرده و آزارت دهند. دوستانت را علیه خودت تحریک و ترغیب کنند و ... مدیریت جهادی یعنی ورای توان و تحمل صبورترین ها بودن. یعنی با کمبود بودجه و نیرو و امکانات جنگیدن، با زمان جنگیدن، یعنی پذیرفتن سخت ترین کارهای بر زمین مانده و به بهترین نحو انجام دادن و در همان حال عتاب و سرزنش شدن و ... این حکایت شهرداری تهران در چند سال گذشته بود که عظیم ترین طرح های تاریخ این ابر شهر را عملی کرد و در همان حال با زخم زبان و کارشکنی های عجیب و غریب دوستان نادان می جنگید ... اما پریروز خستگی این همه کار پرمشقت سالیان، از تن بسیاری از مدیران جهادی در این عرصه با رضایت بی مداهنه و تشویق آنان توسط رهبر معظم انقلاب از تن شان در رفت. در آغاز گفتم و باز یادآوری می کنم، این به معنای ندیدن نقصان ها نیست. چنانکه رهبر معظم انقلاب نیز یادآور شدند؛ از ریخت و پاش ها باید جلوگیری کرد، در حفظ باغات و فضای سبز تهران کوشید.
ارتفاعات تهران باید به شکل طبیعی حفظ شود و ... مهم تر از همه معماری که همه از آن می نالند و ایشان هم تاکید کردند: «نمای تهران نمای یک شهر اسلامی نیست.» بی شک اینها در شهرداری تهران نیز در این سال ها دغدغه بوده است. باید تمام دستگاه ها مدد رسانند تا بتوان به این ایرادات فایق آمد. باید در دولت تدبیر و اعتدال و امید چنانکه ریاست محترم جمهور هم گفت؛ همه به هم اعتماد کنیم و چنانکه رهبر معظم انقلاب تاکید کردند، کابینه با شورای شهر تعامل داشته باشد تا این مهمات که ورای توان شهرداری است با کمک و همدلی همه دستگاه ها عملی شود. ان شاءالله