شهدای ایران shohadayeiran.com

جریان انتقادی در علم روابط بین‌الملل، یکی از اساسی‌ترین راهبردهای توجیه اعمال قدرت و میل به اهداف را ایجاد دوگانه‌سازی خوب و بد و توجیه اقدام بر اساس آن عنوان می‌کنند.

به گزارش شهدای ایران به نقل از کیهان، اتحادیه اروپا و تروئیکای اروپای غربی در سال پایانی منتهی به انقضای قطعنامه 2231، تمرکز ویژه‌ای را بر بزرگ‌نمایی و استفاده از چماق مکانیزم ماشه برای مذاکرات و توافقی جدید در جهت ادامه محدودیت‌ها بر برنامه هسته‌ای و دیگر مسائل حوزه سیاست خارجی ایران، مصروف داشته‌اند. در همین حال، بر خلاف تبلیغات اروپا و همراهی غربگرایان داخلی، مکانیزم ماشه توانایی خاص‌تری را در سازوکار تحریم‌های غرب ایجاد نخواهد کرد.

مذاکره یا تحریم، بازدارندگی هسته‌ای یا توسعه، رابطه با غرب یا عقب افتادگی، دیپلمات‌ها یا نظامیان این کلیدواژه‌ها و دوگانه‌سازی‌ها اساس منطق غربگرایان داخلی را در توجیه هر مذاکره‌ای و هر عقب‌نشینی در هر شرایطی تشکیل می‌دهد. این بی‌منطقی که بانیان برجام و غربگرایان از بیان صریح آن طفره می‌روند، در غرفه یکی از شبه رسانه‌های زرد در نمایشگاه مطبوعات سال 1402، با صندوق رأی شیشه‌ای به یکی از این دوگانه‌ها به نمایش گذاشته شده بود.

 دوگانه‌سازی به مثابه ابزار 
جریان انتقادی در علم روابط بین‌الملل، یکی از اساسی‌ترین راهبردهای توجیه اعمال قدرت و میل به اهداف را ایجاد دوگانه‌سازی خوب و بد و توجیه اقدام بر اساس آن عنوان می‌کنند.

مبتنی بر همین مسئله، بسیاری از مسائل سیاست خارجی ایران درست بر مبنای دوگانه سازی‌های این چنین، نه تنها هیچ پیشرفتی را تجربه نکرده که به نوبه خود به مانعی بزرگ برای توسعه کشور بدل گشته است.
در این دوگانه‌سازی‌ها راهبرد مدنظر سیاستمداران غربگرا، معتبر، عقلانی و علمی معرفی شده و راهبرد دیگر با ارزش‌گذاری صفر غیر معتبر، غیرعقلانی و غیر علمی تبلیغ می‌شود.

منطق فازی و طیفی، درست در نقطه مقابل دوگانه‌سازی قائل به ارزش گذاری صفر و یکی در تحلیل نبوده و منافع و مضرات هر راهبردی را مشخص می‌کند.

غرب مبتنی بر این موضوع با آگاهی به راهبرد دوگانه‌سازی در موضوعات مختلف سیاست خارجی در ایران و نقش غرب‌گرایان داخلی در توجیه هر کرنشی در مقابل آنها، با برجسته سازی بیشتر و تبلیغ ابزار تحریم سعی در استفاده بیش از پیش از این ابزار برای میل به اهداف خود دارد.

مکانیزم ماشه که به نوبه خود یکی از جلوه‌های نبوغ دانشمندان برجامی و کارکشتگان در سازمان‌های بین‌المللی به شمار می‌آید، به یکی از این ابزار‌ها در جهت دوگانه سازی و ترغیب داخل به عقب‌نشینی در برابر غرب بدل گشته است.

  کارکرد 2231 
در برابر تحریم‌های ترامپ و بایدن چه بود؟

نگاهی به تاریخ جدال بر سر برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای کشورمان و مذاکره ایران و1+5، طی بیش از دو دهه اخیر نشانگر این است که فروش نفت، سرمایه‌گذاری‌های خارجی و درآمدهای بین‌المللی ایران در طی سال‌هایی که کشورمان در ذیل 5 قطعنامه شورای امنیت قرار گرفته بود، رقم‌های به مراتب بالاتر و بهتری را در سالیان حاکمیت قطعنامه 2231 پس از خروج آمریکا از برجام تجربه کرده بود.

فروش نفت ایران در سال‌های پایانی دولت دهم علی‌رغم اینکه برای اولین بار با یکی از سهمگین‌ترین امواج تحریم رو‌به‌رو شده بود، هیچ‌گاه به رقمی پایین‌تر از یک میلیون بشکه در روز نرسیده و سرمایه‌گذاری‌های خارجی در ایران در وضعیت به مراتب بهتری در دولت برجام قرار گرفته بود.

مقایسه آمارهای فروش نفت ایران در دوران حاکمیت قطعنامه‌های 2231 و قطعنامه‌های  ۱۶۹۶، ۱۷۳۷، ۱۷۴، ۱۸۰۳ و ۱۹۲۹ در دولت‌های نهم و دهم به خوبی پوچی ابزار مکانیزم ماشه را نشان می‌دهد.

تحلیل غلط و بزرگ‌نمایی تحریم‌های کاغذپاره شورای امنیت بیش از هر چیز ناشی از ناآگاهی مدعیان دیپلماسی نسبت به ساختار تحریم و تصمیم‌گیری سیاست خارجی در غرب و آمریکا است.

تجربه 20 ساله نشانگر این است که در تحلیل عوامل مؤثر بر اقتصاد و تجارت خارجی ایران، قطعنامه‌های شورای امنیت در جایگاه پایین‌تری نسبت به نوع مدیریت و مواجهه با تحریم‌ها در ایران و همچنین نقش مستقل آمریکا در تحریم‌ها و فشارها بر کشورمان قرار دارد.

رکورد معکوس دولت روحانی با ثبت پایین‌ترین میزان فروش نفت در دوران پس از انقلاب اسلامی ذیل قطعنامه 2231، بازیابی جایگاه ایران در بازار نفت جهان در دوران شهید آیت‌الله رئیسی (که رقم 200 هزار بشکه در روز دولت روحانی را به رقمی نزدیک به یک میلیون و هشتصد هزار بشکه رساند) و همچنین فروش بالای یک میلیون بشکه‌ای ایران در ماه‌های پایانی دولت دهم، نشانه‌های خوب و واضحی از این تحلیل غلط نسبت به قطعنامه‌های شورای امنیت و سعی پنهان دانشمندان برجامی در پوشاندن ناآگاهی و نابلدی خود در موضوع مذاکره است.

کشورمان در حالی اکنون تحت شدید‌ترین رژیم تحریمی آمریکا و غرب قرار گرفته است که قطعنامه 2231 شورای امنیت در 6 سال و 7 ماه و 8 روزی که از خروج آمریکا از برجام می‌گذرد، هیچ نقشی را در جهت توقف این تحریم‌ها ایفا نکرده و این واقعیت، کاغذپارگی قطعنامه‌های شورای امنیت را بیش از پیش آشکار کرده است.

در همین شرایط، حرکت اروپا به سمت فعال‌سازی مکانیزم ماشه با درخواست گزارش جامع از آژانس، تکیه بر عدم پایبندی ایران به برجام (که در برابر بی‌تعهدی آمریکا نسبت به برجام صورت گرفته است)، تصمیم‌گیری شورای امنیت درباره «ادامه تعلیق تحریم‌ها وفق قطعنامه 2231»، وتوی این رأی‌گیری توسط یکی از اعضای غربی و دائم شورای امنیت و بازگشت 5 قطعنامه تحریمی پیش از 2231، از لحاظ وسعت، قدرت و تاثیر تحریم‌ها، امکان و تاثیر بیشتری را نسبت به تحریم‌های اولیه و ثانویه کنونی ایالات متحده ایفا نمی‌کند.

 نشریه وابسته به کنگره آمریکا:
 فشار حداکثری علیه ایران این‌بار جواب نمی‌دهد

در کنار این مسئله، اذعان نشریه هیل وابسته به کنگره آمریکا نسبت به عدم امکان فشار بیشتر تحریمی این کشور علیه ایران دلیلی دیگر بر پوشالی بودن ابزار مکانیزم ماشه است.

نشریه «هیل» در این گزارش با اشاره به پیروزی «دونالد ترامپ» در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا، به این نکته صحه گذاشت که ترامپ دیگر نمی‌تواند سیاست فشار حداکثری را در قبال ایران پیاده کند.

هیل با بیان اینکه ایران در سال ۲۰۱۸ تحت‌ فشار شدیدی قرار داشت، اذعان کرد که اکنون شرایط متفاوت است.

هیل در همین زمینه می‌افزاید: بازار نفت نیز از سال ۲۰۱۸ تغییر کرده است. صادرات نفت ایران که در نیمه دوم سال‌های ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ به دلیل تحریم‌های دوران ترامپ به زیر ۵۰۰ هزار بشکه در روز رسیده بود، از سال ۲۰۲۱ روند افزایشی داشته و هر سال تقویت شده است. 

ایران همچنین سازوکارهایی برای دور زدن تحریم‌ها طراحی کرده و ناوگان نفتکش‌های خود را تقویت کرده است. حتی اگر سیاست «فشار حداکثری» دوباره از سر گرفته شود، کشورهای زیادی هستند که از تحریم آمریکا نمی‌ترسند و به خرید نفت از ایران ادامه خواهند داد.

اذعان ریچارد نفیو، معمار تحریم‌های ایران در دوران دولت اوباما به عدم امکان توسعه تحریم‌ها در یادداشتی که چندی پیش «اورشلیم استراتژیک تریبون» منتشر کرد و انتقاد فرید زکریا کارشناس و نظریه‌پرداز روابط بین‌الملل از رویکرد بی‌تعهدی غرب نسبت به تعهدات خود که نقش مهمی در بدبینی ایران به غرب ایفا کرده است، نمونه‌‎های دیگری از طبل توخالی اروپا و غرب در موضوع افزایش تحریم‌ها و فشارها است.

جدای از این که در سال‌های پیش از دولت روحانی نیز قطعنامه‌های شورای امنیت هیچ‌گاه نتوانست اقتصاد ایران را فلج سازد، استفاده غرب از مکانیزم ماشه و تحریم‌های وفق 5 قطعنامه تحریمی پیش از برجام بدون شک وضعیت اقتصادی کشور را در وضعیت بحرانی‌تری نسبت به سالیان پایانی دولت روحانی قرار نخواهد داد.

سوءمدیریت‌های دولت روحانی و اثربخشی به تحریم، به وضوح این واقعیت را آشکار ساخت که علی‌رغم اهمیت مسئله رفع تحریم‌ها، نوع مدیریت و مواجهه با تحریم اولویت بیشتری در فائق آمدن با این چالش دارد.

 چاوه ویل سیاست‌های برجامی و درس‌هایی از تاریخ
تاریخ آینه تمام‌نمایی برای نیل به سیاست خارجی بهتر و پویاتر است. آزمایشگاه تاریخ گرچه پر از ضررها و ضربه‌هایی است که هر کدام مانعی بزرگ بر سر پیشرفت و توسعه کشور به شمار می‌آید ولی می‌تواند به اصلاح روندها و عملکردها و راهبردها در این حوزه بیش از هر عامل دیگری کمک کند.

دولت پزشکیان اکنون بیش از هر زمانی باید در معرض انتخاب و گزینش رویکردهای متفاوت در موضوع مواجهه با غرب قرار دارد.

چاه ویل سیاست‌ورزی برجامی نه تنها ظرفیت عظیم صنعت هسته‌ای را به قیمت هیچ به نابودی کشاند که با نابلدی نسبت به ساختار تصمیم‌گیری در آمریکا و تاثیرپذیری و بی‌نقشی سازمان‌های بین‌المللی، نه تنها بر مسئله تحریم فائق نیامد که کشور را در وضعیت به مراتب بدتری نسبت به مرداد 1392 به دولت شهید رئیسی تحویل داد. اکنون نیز عقب‌نشینی در برابر زیاده خواهی‌های بازیگران بی‌ارزش سیاست بین‌الملل یعنی کشورهای اروپای غربی، بار دیگر کشور را در مسیری قرار خواهد داد که پیش‌تر در برجام، بیانیه سعدآباد و توافق بروکسل به تضییع منافع ملی ختم شد.

مذاکره و استفاده از ابزار دیپلماسی اقدامی اصولی است ولی ظرف مذاکرات، شرایط ورود به مذاکره و انتخاب زمان ورود به مذاکره 3 عاملی است که این ظرفیت را می‌تواند به ابزاری بر علیه کشور تبدیل کند.

اکنون که اروپا با خشاب‌های خالی و از سر استیصال تهدید به اجرای مکانیسم ماشه می‌کند، دولت چهاردهم نمی‌بایست تهدید پوچ آنها را معتبر کند و تنها در زمانی باید به مذاکرات عزتمندانه ورود کند که پوچی ابزارهایی همچون مکانیزم ماشه برای جهان آشکار شده باشد، زمانی پس از 19 اکتبر 2025.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار