این مستند که کاری از عباس لاجوردی است، به بررسی فراماسونری این بار از دیدگاه و زبان برخی از افرادی تهیه شده است که زمانی در این گروه عضو بوده اند. این مستند برای نخستین بار اسناد تاریخی از جمله دستخط ها و احکامی که برای برخی از اعضای این گروه صادر می شده است، نشان می دهد.

عباس لاجوردی کارگردان مستند در جستجوی حقیقت چنین می گوید: این مستند در 13 قسمت تهیه شده است. اما نباید تصور کنیم، چون یک مجموعه است، همه این 13 قسمت راجع به یک موضوع است، بلکه این مستند مجموعه ای است از موضوعات متفاوت که در کنار هم قرارداده شده و به گونه ای با هم ارتباط دارد. چرا که هر کدام از این موضوعات پتانسیل بررسی مجزا را دارد. این مستند در مورد فراماسونری، بهائیت، وهابیت و فرقه های نوظهور است.

لاجوردی تاکید می کند: در این مستند، فراماسونری به چهار قسمت تقسیم شد که برای نخستین بار در تاریخ ایران، داخل لژ فراماسونری رفتیم، چرا که تا به حال این کار سابقه نداشته است. دلیل این هم این بوده است که فراماسونر ها بسیار سری عمل کرده و هر کسی را به جمع خود راه نمی دهند، مگر اینکه تایید شده خودشان باشد.

وی به اهمیت دیگر این مستند اشاره کرده و می گوید: یکی دیگر از دلایل متفاوت بودن این مستند این است که یکی از کارشناس هایمان، فردی فراماسونر بود که به تازگی از آن گروه خارج شده و به اسلام گرویده است که در حال حاضر در فرانسه زندگی می کند.با صحبت های بسیار توانستیم این فرد را راضی کنیم که با ما مصاحبه کنند، چرا که جزو تعهدات این گروه این است که هرگز حقایق را مطرح نکنند و اگر هم مطرح کردند، دروغ بگویند. به همین دلیل مطرح کردن برخی از مسائل، شاید جانشان را به خطر هم بیاندازد.

وی می افزاید: در برنامه یکشنبه شب، فراماسونری در ایران را بررسی می کنیم که این مستند، سندهایی را برای اولین بار در تاریخ نشان می دهد. بعضی از این اسناد در گذشته صحبت هایی از سوی کارشناسان درباره آنها مطرح شده بود، اما  برخی حتی یک بار هم از سوی کارشناسان مطرح نشده بود که اتفاقا زمانی که به کارشناسان این حوزه این اسناد نشان داده می شد، عکس العملی همراه با هیجان از خود بروز می دادند که این موجب خوشحالی و خرسندی گروه ما شده بود. به طور مثال لژهایی که در برخی از اماکن موجود بوده که حتی بزرگ ترین کارشناسان فراماسونری هم در جریان آن نبوده اند، در این مستند با زحمت های فراوان شناسایی و مطرح می شود.

وی می افزاید: برخی از اسنادی که از لژ فراماسونری همچون احکام افرادی که به آنها ارتقا رتبه داده شده یا دستخط افرادی که تقاضای عضویت در این گروه را داشته اند، برای نخستین بار در این فیلم ارائه خواهد شد.

وی با اشاره به تاریخ فراماسونری در ایران می گوید: فراماسونری در ایران، اواخر قاجار و اوایل پهلوی بسیار زیاد بوده است، در زمان رضا خان کمتر بوده ولی در زمان محمدرضا پهلوی گروه کثیری به این فراماسونری پیوسته بودند. البته باید تاکید کنم که همه حرف های ما بر اساس اسناد تاریخی است و بدون سند به هیچ عنوان هیچ موضوعی را مطرح نکرده ایم. در بسیاری از موارد هم اصل سند را نشان داده ایم و تاکید می کنم که بدون سند، هیچ حرفی نزده ایم.  همه آن اسناد هم نشان می دهد که در زمان محمدرضا پهلوی، لژهای فراماسونری قارچ وار رشد کرده و اولین لژ انگلیسی در ایران به دست محمدرضا پهلوی تاسیس می شود.  اما در زمان حال،خوشبختانه فراماسونری حقیقتا وجود ندارد، اما نمادهایی از فراماسونری در ایران وارد شده است که آن هم از روی ناآگاهی مسئولان بوده است. اینکه اجازه پخش چنین نمادهایی را در تلویزیون داشته باشیم یا نه، را نمی دانم، اما اگر هم اجازه پخش آن را نداشته باشیم، در گفتگوهای بعدی حتما آنها را در معرض دید همگان قرار خواهیم داد.

عباس لاجوردی، تحصیلات دبیرستان و دانشگاهش،سینما و فیلم سازی بوده است که از جمله فیلم های مستند ساخته شده به دست او، "ایران هراسی" است که به گفته بسیاری در خارج از ایران، مورد استقبال ایرانیان بسیاری قرار گرفت تا واقعیت های کشور عزیزمان ایران، به همگان نشان داده شود. کار دیگر این مستندساز، مستند "کدام آزادی" بود که در آن با کاریکاتوریست ملعون دانمارکی که پیامبر اسلام را به سخره گرفته و کشیش آمریکایی که قرآن را به آتش کشیده بود، در امریکا مصاحبه داشته است.

به گفته او، برای ساخت چنین مستندهایی زحمت های فراوانی کشیده شده و اسناد و مدارکی گرد هم می آید که شاید در برخی از مواقع به قیمت جان تهیه کننده آن مستند تمام شده باشد.

وی با اشاره به قسمت های بعدی این مستند می گوید: در چند قسمت بعدی این مستند، واقعیت بهاییت را نشان خواهیم داد، البته از زبان خود آنها که توصیه می کنم حتما بهاییان این فیلم را نگاه کنند. هر چند می دانم آنها اجازه تماشا کردن چنین مستندهایی از تلویزیون را ندارند. اما توصیه می کنم که از جایی تلویزیونی یافته و حتما این مستند را تماشا کنند، چرا که این مستند تمام آنچه که در مورد بهاییت وجود دارد، از زبان خود بهاییان به تصویر کشیده است. مثلا فردی که قصد انجام عملیات انتحاری در ایران را داشته یا فردی که در پاکستان دوره های خاصی را دیده بود که در عرض 5 دقیقه چند نفر را به بهاییت دعوت کند و امثال چنین مواردی که به نظرم برای بهاییان نیز جالب باشد.

وی با اشاره به قسمت های پخش شده این مستند از شبکه سوم سیما تاکید می کند: در قسمت های گذشته این مستند، ماهیت فراماسونری و چگونگی ارتباطش با پیدایش کشور اسرائیل و دست داشتن کشورهایی نظیر انگلیس و امریکا با این موضوع و همچنین ارتباط این گروه با خونریزی هایی که امروزه در منطقه شاهد آن هستیم، موضوعاتی بوده است که تا کنون در این مستند بررسی شده است. از نظر فراماسونری همه موجودات روی کره زمین و انسان ها گوسفندانی هستند که باید در خدمت فراماسونری و یهود باشند. انسان نوعی قربانی خدای آنها، که خدای آفتاب است، به شمار آمده  و این عین تعلیمات و عین لفظ آنهاست. در هفته جدید، قسمت 5 این مستند از شبکه سوم سیما پخش خواهد شد.

وی با تاکید بر حامیان ساخت این مستند می گوید: این مستند با حمایت و روشنفکری مدیر گروه اجتماعی و مدیر شبکه سوم سیما تهیه و پخش شده است،چرا که بسیاری از مدیران تمایلی برای تهیه و تولید چنین مستندهایی را از خود نشان نمی دهند. بعضی ها دوست ندارند که دچار دردسر کنند. مثل خیلی از فیلم سازان ما که از معماری، یا طبیعت و گبه و گلیم و از این موارد دم دستی فیلم تهیه می کنند. البته برخی از موارد، مانند اعتیاد و فقر، اگر به صورت عمیق پرداخته و بررسی شود، قابل دفاع است. اما به هر حال، هستند مستند سازانی که دوست ندارند زیاد خود را به زحمت انداخته و ترجیح می دهند که از گل و بلبل ها بگویند.

وی با اشاره به خطراتی که تهیه چنین مستنداتی برای کارگردان و دست اندرکاران آن دارد، تاکید می کند: یکی از کارگردانانی که در مورد بهایی ها مستند گزارشی می ساخت، از طرف این گروه بسیار تحت فشار بود و مبالغ بسیاری از طرف آنها به ایشان پیشنهاد شده بود تا این مستند پخش نشود. یا آقای سید ضیاء الدین دری که کلاه پهلوی را ساخته بود، پس از پخش این فیلم، بسیاری از پهلوی ها و افرادی که از ایراداتی که به ارتباط فراماسونری و پهلوی در این فیلم گرفته شده بود، به مذاقشان خوش نیامده بود، ایشان و خانواده شان را در حد زجرآوری تحت فشار قرار داده بودند.

وی می افزاید: در کل باید بگویم که تهیه چنین مستندهایی، بی خطر هم نبوده و گاهی به قیمت جان برخی از تهیه کنندگان یا کارشناسان تمام می شود.

وی در پایان خاطرنشان می کند: در این مستند، نمادهای فراماسونری را در کشورهای دیگر بررسی کردیم. می دانید که معماری فراماسونری بر اساس هرم های متری است که نمونه هایش را در دنیا می بینیم، مثلا برج ساعت انگلیس و ساختمان هایی که شبیه آن در نیویورک است و گاها کنار هم ساخته می شود. وقتی یک اپلیست هست،  50 متر آن طرف تر از آن ساختمان مرتفعی ساخته می شود. حتی برج ساعت مکه که در عربستان ساخته شد و از طرفی همزمان آن اپلیستی که مردم از زمان اسلام، به عنوان شیطان بر آن سنگ می زدند، به خاطر اینکه این اپلیست که نماد خدای فراماسونر است، نباید سنگ بخورد، در برابرش دیوار می کشند تا دیگر سنگی به آن زده نشود! آنها با هماهنگی یا فریب آل سعود این کار را می کنند. اما در کنارش همزمان، نماد فراماسونر را می سازند.

که به این موضوع در هفته پیش به طور مفصل پرداخته شد. این در حالی است که ما این موضوع را در ایران خود هم داریم. برخی از ساختمان هایی که به عنوان نمادهای فراماسونر به حساب می آید. این موضوع را بسیاری از منتقدان نقد کرده و می گویند که ساختمان ساختن چه نفعی برای فراماسونر دارد و از این بحث ها، اما شاید با زدن یک مثال بتوانم، پاسخ این منتقدان را بدهم و آن هم این است که  زمانی که خفاش شب در کشور پدید آمد، این فرد بر گردن همه مقتولان پس از اینکه، آنها را به قتل می رساند، گره خاصی را می زد تا با این کار، به نوعی اعلام کند که من هستم! نه اینکه بخواهد اعلام کند که نسل تمام زنان را به قتل رسانده است! به نظر می رسد در چنین مواردی باید مدیران ما با آگاهی و روشنفکری کامل برخورد کرده و در راستای اهداف برخی از گروه هایی که اطلاعاتی از آنها ندارند، نشوند.