شهدای ایران shohadayeiran.com

دوست و همرزم شهید کاظمی گفت: اگر جوانان ما زندگی و فضای روحی و معنوی شخصیت‌هایی مثل شهیدان همت، کاظمی وخرازی را ببینند و مطالعه کنند، قطعا تحت تاثیر قرار می‌گیرند، شعید احمد کاظمی نمونه‌ای بارز و پله‌ای برای رسیدن به خداست.
به گزارش شهدای ایران به نقل ازتسنیم؛سیدعلی بنی‌لوحی، متولد 1336، رزمنده صبور، مقاوم و افتخارآفرین عرصه دفاع مقدس، مسئول ستاد لشگر امام حسین(ع) اکنون در عرصه نشر آثار دفاع مقدس، فعال است و آثار متعددی در این حوزه نگاشته است. از جمله این آثار می‌توان به "مبانی دفاع از دیدگاه امام خمینی"، "نبردهای شرق کارون" در مورد عملیات ثامن الائمه، "بوی باران" در مورد شهید ردانی پور، "خورشید شلمچه" در مورد شهید خرازی، کتاب" احمد" در مورد شهید احمد کاظمی، "عبدالله" در مورد شهید میثمی، "یک روز تا چزابه" در مورد عملیات طریق القدس، "هزار قله تا عشق" در مورد شهید خرازی، "زیر درخت کنار" خاطرات دفاع مقدس، "تقابل ایران و امریکا" و کتاب "خورشید" با موضوع مقام معظم رهبری اشاره کرد. سیدعلی بنی‌لوحی از جانبازان 45 درصد دفاع مقدس است و حضور بسیجی او در این عرصه باعث شده است کتاب‌های او با استقبال چشمگیری از سوی جوانان مواجه شود. نگاه او به جنگ و دفاع مقدس، بیشتر فرهنگی است و به همین جهت است که در بسیاری از صفحات کتاب "احمد" سخنی فرهنگی از امام خمینی (ره) را گوشزد کرده است. سخنانی که برای هر کدامشان باید کتابی نوشته شود.

"آن‌ها که خون شهیدان را برای به قدرت رسیدن وسیله قرار می‌دهند، از فطرت انسانی خارجند."         همان ص 92

"نگذارید پیشکسوتان شهادت و خون، در پیچ و خم زندگی روزمره‌ خود به فراموشی سپرده شوند"      همان ص 120

بنی‌لوحی در مقدمه کتاب ارزشمند "احمد" می‌نویسد: "آن چه پیش روی شماست، قطره‌ای از دریای وجود مردی است که یکی یکدانه بود، از آن دست جوانانی که نفس امام(ره) او را متحول کرد. به قول خودش "بچه‌ای دهاتی بود که کسی او را نمی‌شناخت" اما وقتی بار سفر بست و رفت، میلیون‌ها نفر در سوگ او گریستند. احمد کاظمی، اگر هیچ فایده‌ای نداشته باشد، حداقل برای لحظاتی تنهایی خوب است و می‌تواند پلی برای رسیدن به آن، روشنایی رویایی، باشد که خیلی وقت‌ها جوانان ما در آتش شوق رسیدن به آن می‌سوزند. احمد پله‌ای برای رسیدن به خداست."

نگاه متعالی بنی لوحی به جوان‌ها نگاه خوش آتیه‌ای است که باعث شده است امروز "احمد کاظمی‌ها" را در قامت جوان امروز انقلاب اسلامی مشاهده کنیم. بنی لوحی در کتاب "احمد" کوشیده است تا زوایای زندگی شهید کاظمی را برای مخاطب زنده کند. رصد کردن تصاویر شگفت از زندگی سراسر عشق و حماسه احمد کاظمی، از دیگر هنر نمایی‌های این نویسنده است. برخی عکس‌های این کتاب فرصت خواندن به مخاطب نمی‌دهند و باید چندین دقیقه به عکس خیره شوی تا خودت برای آن عکس یک داستانک بنویسی و پس از سیر منظره‌ای از حیات طیبه شهید، اشک در چشمانت قد می‌کشد.

سفر رهبری به اصفهان شروع انگیزه نگارش کتاب شهید کاظمی بود

سردار بنی‌لوحی در هشتمین سالگرد شهادت سردار شهید حاج احمد کاظمی و شهدای عرفه در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی از نحوه نگارش این کتاب و همراهی‌اش با شهید کاظمی می‌گوید. او در ابتدا به انگیزه نگارش چنین کتاب‌هایی در زمینه شهدای شاخص اصفهان اشاره می‌کند و می‌گوید: "علت اینکه این چند کتاب را جمع آوری کردیم این بود که در سفر مقام معظم رهبری به اصفهان در سال 82، ایشان اسم شهیدان میثمی و ردانی پور و خرازی و همت را به عنوان شهدای محوری و اصلی استان اصفهان آوردند و خیلی علاقه مند شدیم که برای این چهار شهید بزرگوار کتابی را تهیه کنیم. 3 تا از شهدا را کار کردیم که بعدا حاج احمد هم به این جمع اضافه شد و با توجه به عنایتی که حضرت آقا به ایشان داشتند و تاثیرگذاری که برادر کاظمی در جنگ داشتند، این کار کار خاصی محسوب می‌شد. من هم توفیقی پیدا کردم که این کتاب را کار کنم."

احساس من از صحنه به خاکسپاری احمد، در همان روز تدفین‌اش به قلم آمد

سردار بنی لوحی در ادامه خاطره انگیزترین بخش‌های کتاب را به خاطر می‌آورد که دو سال دست نخورده باقی مانده بودند. یادداشت‌هایی که بعدا بخشی از کتاب احمد شدند. او می‌گوید: "نگارش8 صفحه اول هست و صفحات آخر، دقیقا مربوط به همان روزی است که احمد را در گلستان شهدای اصفهان به خاک می‌سپردند و این صفحات که از نظر من اصلی‌ترین صفحات کتاب است را همان روز نوشتم و خاطره‌ای بود از همان صحنه به خاکسپاری و احساس من. این نوشته‌ها حدود دو سال دست نخورده ماند و بنده به نوعی تردید داشتم که این کتاب کار بشود یا خیر و بالاخره توفیقی شد که ما هم قدمی در این قضیه برداریم و به این سبکی که می‌بینید کتاب چاپ شد.

مزار شهید کاظمی در گلزار شهدای اصفهان

بخشی از کتاب مربوط به خاطرات خود بنده و مابقی مربوط به خاطرات دوستان دیگر و مطالب منتشر شده در سایر کتاب‌ها بود و تا الان هم بیش از 20 نوبت تجدید چاپ شده است.اسم‌های مختلفی برای این کتاب انتخاب کردیم اما بهترین و جامع ترین اسم از نظر دوستان و اهل هنر همین اسم " احمــد " بود. در این کتاب تصاویری متناسب با نوشته‌ها انتخاب شده و این کتاب می توانست حدود 300 صفحه باشد اما سعی شد مختصر و اثرگذار با تصاویر مناسب کار شود و در نوع خودش با این سبک در مورد شهید کاظمی اثر کم نظیری است."

احمد پله‌ای برای رسیدن به خداست

این جانباز و نویسنده دفاع مقدس با اشاره به ارتباط نزدیکش با شهید کاظمی او را الگوی کامل و خوبی برای جوانان نسل امروز می‌داند. او با اشاره به همین نکته می‌گوید: "ما احساس نزدیکی بسیاری به شخصیت ایشان داشتیم و یک چنین شخصیتی جاذبه زیادی داشت و ما هم مثل خیلی‌های دیگر از برکت وجود ایشان استفاده می‌کردیم. جوانان ما جوانانی هستند که توسط شبیه خون دشمن در هجمه بسیار سختی قرار گرفته‌اند و با این حال با عنایتی که اهل بیت به مردم و به جامعه ما دارند آن‌ها را حفظ می‌کنند انشاالله و اعتقاد من این هست که اگر جوانان ما زندگی نسل دهه اول انقلاب و فضای روحی و معنوی شخصیت‌هایی مثل شهیدان همت، کاظمی، بروجردی، خرازی و دیگران را ببینند و مطالعه داشته باشند قطعا تحت تاثیر قرار می‌گیرند و همانطور که در کتاب احمد آمده این‌ها می‌توانند پلی برای رسیدن به آرمان‌گرایی باشند و نمونه بارز آن که احمد پله‌ای برای رسیدن به خداست."

ماجرای عکس خاطره‌انگیز

سردار بنی‌لوحی در مورد یکی از عکس‌های مشترک و خاطره انگیزش با شهید احمد کاظمی که مشابه آن در کتاب احمد هم آمده سخن می‌گوید و در مورد زمان آن چنین روایت می‌کند: "عملیات والفجر 8 در ایام 22 بهمن 64 انجام شد حدود دو سال بعد در سال 66 بنا بر این شد در منطقه فاو یک عملیات دیگری انجام بشود تا ضمن تقویت خطوط دفاعی به سمت بصره نیز پیشروی‌هایی داشته باشیم. شناسایی‌های قبل از عملیات انجام شد. یگان‌هایی که می‌بایست در آن منطقه عملیات انجام می‌دادند نیز مشخص شد. بعد از ورود نیروها در منطقه، شب عملیات به دلیل عدم آمادگی صد درصدی نیروها و تردیدی که در رسیدن به پیروزی بود و احتمال حساس شدن دشمن به منطقه، عملیات فوق انجام نشد. این عکس مربوط به عصر روزی است که عملیات لغو شد که شهید احمد کاظمی را در جمع رزمندگان در جوار  سنگر فرماندهی واقع در منطقه فاو نشان می‌دهد."

او در مورد افراد حاضر در این عکس می‌گوید: "افرادی که در عکس هستند از سمت چپ سردار شهید احمد کاظمی، فرمانده لشکر نجف اشرف، نفر دوم خودم هستم که آن زمان مسئولیت ستاد لشکر امام حسین(ع) را برعهده داشتم. نفر سوم سردار ربیعی که در آن زمان مسئول مخابرات کل سپاه و قرارگاه خاتم بود و هم اکنون معاونت آموزش و بازرسی سپاه است و نفر چهارم شهید محمد سلیمانی، مسئول تبلیغات لشکر امام حسین(ع) که بعد از جنگ به واسطه عارضه شیمیایی شهید شد. بنا بود لشکر امام حسین(ع) و لشکر نجف اشرف با یکدیگر در آن منطقه عمل کنند."

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار