شهدای ایران shohadayeiran.com

اینجانب یکی از ارادتمندان این شخص والامقام بوده و هستم. این وجود پربرکت متعهد را قریب شصت سال است که می‌شناسم...این جملات بخشی از پیام حضرت امام خمینی رحمت‌الله علیه بود که در شهادت آیت‌الله عطاءالله اشرفی اصفهانی صادر کردند.

به گزارش شهدای ایران به نقل از کیهان، شهید عزیز محراب این جمعه ما از آن شخصیت‌هایی بود که اینجانب یکی از ارادتمندان این شخص والامقام بوده و هستم. این وجود پربرکت متعهد را قریب شصت سال است که می‌شناسم... مرحوم شهید بزرگوار حضرت حجت‌الاسلام والمسلمین حاج آقا عطاءالله اشرفی را در این مدت طولانی به صفای نفس و آرامش روح و اطمینان قلب و خالی از هواهای نفسانی و تارک هوی و مطیع امر مولا و جامع علم مفید و عمل صالح می‌شناسم در عین حال مجاهد و متعهد و قوی‌النفس بود...»1

این جملات بخشی از پیام حضرت امام خمینی رحمت‌الله علیه بود که در شهادت آیت‌الله عطاءالله اشرفی اصفهانی صادر کردند. آیت‌الله اشرفی اصفهانی با حضرت امام، دوستی دیرینه داشت. او همسن و سال امام بود و تقریبا همزمان با ایشان، برای تحصیل و طلبگی، وارد حوزه علمیه قم شد. در درس‌های آیت‌الله‌العظمی ‌بروجردی حاضر گردید و همزمان با امام به تدریس در حوزه پرداخت. این دوستی و رفاقت تا آنجا بود که حجت‌الاسلام محمد اشرفی، فرزند شهید آیت‌الله اشرفی اصفهانی درباره‌اش گفته است:
 
«... درواقع ارتباط این دو بزرگوار به دوران جوانی و تحصیلات شهید محراب در زمان هجرت به قم (از اصفهان) برمی‌گردد. در زمان فوت شیخ عبدالکریم حائری پدر من و امام با یکدیگر ارتباط داشتند و در دوران مراجع ثلاث و سپس آیت‌الله بروجردی نیز این دوستی تداوم یافت...»2

از همان ابتدا مبلّغ امام بود

از همین‌رو بود که عطاءالله اشرفی اصفهانی بلافاصله پس از فوت آیت‌الله بروجردی، به تبلیغ مرجعیت عامه و زعامت حضرت امام پرداخت. خود او درباره تشخیص اعلمیت امام و دعوت به مرجعیت عامه ایشان و تلاش برای سوق دادن مردم به این امر گفته بود:
 
«...بعد از رحلت ‌آیت‌الله بروجردی اینجانب برحسب تشخیص خود و تفحص از شخصیت‌های بزرگ علمی‌ نجف ‌‌اشرف و حوزه‌ علمیه‌ قم حضرت امام را شایسته برای مقام مقدس مرجعیت معرفی نمودم و عامه‌ مردم را در امر تقلید به ایشان سوق دادم که این موضوع با مخالفت بعضی و کارشکنی آنان مواجه شد و از سوی ساواک تهدید به تبعید گردیدم. ولی به لطف خداوند بزرگ در راه انجام این امر الهی و وظیفه‌ شرعی
موفق شدم...»3

شهید اشرفی که از سال 1335 به خواست آیت‌الله بروجردی در کرمانشاه مقیم شده و مدیریت مدرسه و حوزه علمیه آن شهر را برعهده گرفته بود، از زمان فوت آیت‌الله بروجردی و از ابتدای اعلام مرجعیت امام، توسط ایشان به ‌عنوان نماینده در کرمانشاه منصوب شد و از آن پس با سخنرانی‌ها و اعلامیه‌ها و جلسات مختلف، یاد و نام و راه امام را در آن خطه‌ ترویج کرد و برای نهضت امام، شاگرد و رهرو و انقلابی ‌تربیت نمود و در همه فراز و نشیب‌های نهضت حضور فعال داشت. از همین‌روی بر اساس اسناد منتشره ساواک، همواره از سوی مراکز امنیتی و اطلاعاتی رژیم شاه تحت مراقبت و تعقیب قرار داشت.4

نامه‌نگاری‌های دوران تبعید

در طول ایام تبعید امام، بین ایشان و شهید اشرفی اصفهانی نامه‌های بسیاری رد و بدل شد که اخبار برخی آنها در اسناد منتشره ساواک آمده است. نامه‌های فوق حکایت از اعتماد بسیار بالای امام به شهید اشرفی اصفهانی داشت که حتی نمایندگی تام‌الاختیار خود در امور حسبیه و شرعیه در استان کرمانشاه را با اجازه مطلق به ایشان واگذار نمودند و آیت‌الله اشرفی نیز در تمام آن سال‌ها، راه و یاد امام و نهضت ایشان را در اذهان و افکار زنده نگاه می‌داشت.
 
در تداوم همین مسیر بود که با شهادت حاج آقامصطفی خمینی، فرزند رشید امام، یکی از نخستین مجالس بزرگداشت آن شهید توسط آیت‌الله اشرفی اصفهانی در مسجد آیت‌الله بروجردی کرمانشاه با حضور گسترده علمای این شهر و مردم برگزار گردید.
 
در تمام روزهای اوج‌گیری نهضت امام طی سال‌های 56 و 57، آیت‌الله اشرفی اصفهانی، پرشور و خستگی‌ناپذیر به سازماندهی مبارزات و آگاهی‌بخشی به مردم و آماده‌سازی خطه کرمانشاه برای انقلاب اسلامی مشغول بود؛ از برگزاری مراسم گرامیداشت شهدای 19 دی قم و 29 بهمن تبریز و...گرفته تا اعتراض به دستگیری علمای کرمانشاه و برگزاری نماز عید فطر و برپایی تظاهرات گسترده مردم در آن روز و تظاهرات روزهای پس از آنکه آیت‌الله اشرفی اصفهانی نیز در یکی از این تظاهرات‌ به تاریخ 11 مهرماه 1357 در حالی که پیشاپیش مردم حرکت می‌کرد، مورد هجوم مأموران گارد شاهنشاهی و ساواک قرار گرفت و بر اثر این حمله و هجوم مجروح گردید و پس از آن نیز مزدوران شاه با حمله به منزلش، دستگیر و به کمیته مشترک به اصطلاح ضدخرابکاری فرستاده شد.
 
اما این دستگیری و بازداشت نیز نتوانست او را از ادامه راه امام باز دارد و حتی زمانی هم که روحانیون مبارز در اعتراض به بستن فرودگاه مهرآباد توسط رژیم شاه برای ممانعت از ورود امام به ایران، در مسجد دانشگاه تهران متحصن شده بودند، آیت‌الله اشرفی اصفهانی با فراهم آوردن وسائل نقلیه همراه جمعی از علمای کرمانشاه به تهران آمده و به متحصنین پیوست.
 
در سنگر نماز جمعه و جبهه‌های نبرد
 
شهید اشرفی اصفهانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همچنان تمام‌عیار در خدمت برقراری و تثبیت نظام تازه تاسیس جمهوری اسلامی قرار داشت و از همان ابتدا به ‌عنوان نماینده امام در استان کرمانشاه و از مهرماه 1358 به امامت جمعه این شهر منصوب گردید که تا لحظه شهادت در این سنگر به حفظ و حراست از دستاوردهای انقلاب اسلامی‌ اشتغال داشت.
 
با شروع جنگ تحمیلی صدام‌، فعالیت‌هایش را در جهت حمایت از جبهه‌ها و رزمندگان اسلام و تقویت روحیه مردم و دعوت آنها به جبهه‌ها متمرکز نمود و در تمام خطبه‌های نماز جمعه به موضوع دفاع مقدس پرداخت. همچنین در پشت جبهه با جمع‌آوری کمک‌های مردمی شامل پول، آذوقه و دیگر مایحتاج رزمندگان از آنها پشتیبانی نمود. خود نیز علی‌رغم سنّ بالا، بارها و بارها به جبهه‌های حق علیه باطل شتافت و با ایراد سخنرانی‌های شورانگیز‌، انگیزه مقاومت و شهادت را در رزمندگان جبهه‌ها تقویت کرده و به آنها دلگرمی ‌می‌داد که آخرین بار تنها دو هفته پیش از شهادت، در عملیات مسلم بن عقیل با حضور در قرارگاه فرماندهی عملیات، مراسم دعای توسل را برای رزمندگان برپا کرد.
 
لحظات ترور و شهادت 
 
ساعت، دوازده و پانزده دقیقه ظهر جمعه 23 مهرماه 1361 را نشان می‌داد. آیت‌الله حاج شیخ عطاءالله اشرفی اصفهانی نماینده امام و امام جمعه کرمانشاه، در مسجد جامع شهر، آماده می‌شد تا به منبر رفته و خطبه‌های نماز جمعه را قرائت کند.

چهار روز تا آغاز ماه محرم سال 1402 هجری قمری مانده بود و خطبه اول آیت‌الله اشرفی اصفهانی بیشتر درباره محرم بود، ایشان قرار بود در این خطبه به قیام حضرت اباعبدالله‌الحسین(علیه‌السلام) بپردازد 5 و اینکه چگونه سیدالشهدا، «ثارالله شد». اینکه «تربت او سبب شفا و ایمنی از سلطان جائر و غیر او» است. در ادامه هم می‌خواست «حدیثی درباره فضیلت ‌گریه بر سیدالشهدا» روایت کند.6

آیت‌الله اشرفی اصفهانی قرار بود در خطبه دوم نماز جمعه 23 مهرماه 1361 مثل همیشه به مسائل روز پرداخته و ابتدا پاسخ بازرگان را بدهد که در آن روزها باز هم علیه انقلاب و نظام اسلامی شبهه‌افکنی کرده و اهداف و آرمان‌های آن را زیر علامت سؤال برده بود.

سپس می‌خواست پاسخ صدام را بدهد که مدعی اصلاح شده بود و در آخر خطبه دوم هم قصد داشت به شرفیابی ائمه‌جمعه سراسر کشور خدمت امام بپردازد که روز قبل یعنی 22 مهرماه در حسینیه جماران، او نیز همراه آنها، برای آخرین بار به حضور امام مشرف شده بود که درواقع آخرین دیدارش با امام به شمار می‌رفت.
 
در آن دیدار، حضرت امام در حضور همه ائمه‌جمعه سراسر کشور که از علمای برجسته کشور به شمار می‌رفتند، به محض ورود آیت‌الله اشرفی اصفهانی از جای خود برخاسته و وی را در آغوش گرفته بودند، عملی که هنگام رفتن آیت‌الله اشرفی نیز انجام دادند.
 
چنان‌که شهید اشرفی اصفهانی همان شب به یکی از نزدیکان خود گفته بود:
«من احتمال می‌دهم که این آخرین ملاقات من با امام باشد؛ چرا که این‌بار امام دو مرتبه با من معانقه (روبوسی) کردند» 7

... و حالا قرار بود که امام جمعه در مسجد جامع کرمانشاه، آخرین خطبه‌اش را بخواند. همان‌جایی که نزدیک به 30 سال نماز جمعه و جماعت اقامه کرده بود. آقای رستگاری سخنرانی پیش از خطبه‌های نماز جمعه را ایراد کرده و از منبر پایین آمد و آیت‌الله اشرفی اصفهانی با مرور دست‌نوشته‌هایش، آماده می‌شد که به منبر رفته و خطبه‌های نماز جمعه را بخواند.
 
در همین حال ناگهان تروریستی از گروهک منافقین‌، با نارنجکی در دست به سمت
آیت‌الله اشرفی اصفهانی دوید. با انفجار نارنجک، آیت‌الله اشرفی اصفهانی به حالت سجده بر زمین افتاد و در همان لحظه آسمانی شد. گویی می‌خواست آخرین نماز و سجده‌اش را به هنگام شهادت انجام دهد.8

حضرت امام یعنی همان امامی‌که شهید اشرفی سالیان طولانی در رکابش مجاهدت کرده بود و به ایشان عشق می‌ورزید، در پیامی‌که در سوگ او فرستادند، نوشتند:
«... چه سعادتمند و خوشبختند آنان که به دنیا و زخارف آن، پشت پا زدند و عمری را به زهد و تقوا گذراندند و آخرین درجات سعادت را در محراب عبادت و در اقامه جمعه با دست یکی از منافقین و منحرفین شقی، فائز و به والاترین شهید محراب که به دست جنایتکاران ‌اشقی‌الاشقیا به ملأ اعلا شتافت، ملحق شدند...» 9

_________________________________
 
1- امام خمینی، صحیفه امام، ج 17، ص 50.
2-خاطرات فرزند شهید محراب آیت‌الله اشرفی اصفهانی، پرتال امام خمینی، 23 مهر 1391. 

3- نقش آیت‌الله اشرفی اصفهانی در تثبیت مرجعیت امام خمینی در کرمانشاه، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 23 مهر 1398. 

4- یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید آیت‌الله عطاء‌الله اشرفی اصفهانی، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، زمستان 1382.

5- تصاویر آخرین دست‌نوشته‌های آیت‌الله  اشرفی اصفهانی‌ پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 22 مهرماه 1398. 

 6- همان.

7- امام(ره) به احترام آیت‌الله اشرفی ‌اصفهانی از جا برخاست، خبرگزاری دفاع مقدس، بخش انقلاب اسلامی، 23 مهر1396. 

 8- شهادت آیت‌الله به روایت محافظش، خبرگزاری دفاع مقدس، 23 مهر 1396. 

 9- پیام به ملت ایران به مناسبت شهادت آقای اشرفی اصفهانی، صحیفه امام، ج 17، ص49 تا 51.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار