شهدای ایران: جعفر علیاننژادی کارشناس مسائل سیاسی در یادداشتی درخصوص انتخابات ریاست جمهوری پیش رو به شرح زیر نوشت:
واقعه سیام اردیبهشت که در پی پرواز آسمانی رئیس جمهور شهید و هیئت همراه او رخ داد، یک نقطه عطف معناآفرین نیز بود. آن اتفاق و آن بدرقه باشکوه یک پیام آشکار و اجمالی را مخابره میکرد. پیام امتداد راه شهید جمهور. هرچه از آن واقعه گذشتیم معنای این پیام اجمالی دقیقتر و شفافتر شد و شاید تفصیلیتر و جزئیتر. و این وضوح به معنای فروریختن معانی بدلی و غیرواقعی از معنای امتداد بود.
شاید باید این زمان میگذشت تا به چنین وضوحی رسیده و برای رسیدن به معنای واقعی امتداد راه شهید رئیسی به پرسش صحیح که راهنمای ما به جواب مناسب باشد، برسیم. این پرسش که چرا شهید رئیسی چنین بیوقفه، بیامان، جانفزا، خستگیناپذیر و شبانهروز در حال دویدن و خدمت بود. چه ضرورتی را میدید و چه فقدانی را حس میکرد که چنین جان برکف، حرکت میکرد؟ اکنون شاید زمان خوبی برای پاسخ به این پرسش باشد.
به گمان نگارنده فارغ از عادت باشکوه خدمت تمام عیار شهید رئیسی، آنچه جمعهها و تعطیلیها و فراغتها را از او ربوده بود، بازیابی اعتماد عمومی بود. همان متاعی که به ثمن بخس و بهایی ناچیز، خرج و مصرف شده بود. سرمایه ارزشمند مشارکت 70 درصدی که در سال 92 و 96، خرج اعتماد به رئیس جمهور وقت شد، اما قدرش شناخته و دانسته نشد. نور امید در دل بخش زیادی از آن سرمایه با نامزد شدن شهید رئیسی، تابیده شد.
با این حال قدرنشناسی دولت وقت کار خود را کرده بود. حالا این رئیسی بود و این بازگشت مشروط اعتماد. شرطی که ناخودآگاه جمعی با شهید رئیسی قرار داد کرده بود و او به فراست این مهم را فهمیده بود. اینکه برای بازگرداندن شأن خدمت به نهاد ریاست جمهوری مسئولیت سنگینی بر دوش او گذاشته شده است. اینکه برای بازگرداندن شأن صداقت و اخلاق به نهاد ریاست جمهوری مردم به او مأموریت ویژه دادهاند.
اینکه برای بازگرداندن شأن فراگیر و چتر واحد بودن نهاد ریاست جمهوری مسئولیت ویژه به او دادهاند. اینکه برای تثبیت آرامش و ثبات سیاسی و دوری از جار و جنجالهای سیاسی به او اعتماد کردهاند.
رئیسی برای نقد کردن چک این اعتماد، شب و روزش را فدا کرد. بیامان میدوید و در میان مردم حاضر میشد. او برای جبران آن ضربه کاری به اعتماد عمومی، چارهای جز این نداشت. شهادت او جدای از جنبه باطنی واقعه، امضایی محکم به قیمت جان پای این قرارداد اجتماعی با مردم بود. حال اگر از این زاویه به مساله امتداد راه شهید رئیسی نظر بیفکنیم، تا حدی به معنای واقعی آن میرسیم. اینکه در مسیر این مشارطه و قرارداد، یعنی بازیابی و بازسازی اعتماد عمومی حرکت کنیم. توصیههای مهم ولی فقیه مبنی بر مشارکت حداکثری و رقابت اخلاقی را میتوان بر همین بنیان فهم کرد. بنابراین تا حدی تکلیف نامزدها، جریانات و هواداران آنها در این خصوص مشخص شده و میشود. شهید رئیسی برای عمل به قرارداد خود با مردم، راه خدمت اخلاقی را گزیده بود.
خدمت اخلاقی، یعنی دوندگی بیامان، بیمنت، بیحاشیه و خیرخواهانه. خدمت اخلاقی یعنی او برای طرحهای زیرساختی و اصلاح ساختارهای معیوب اقتصادی، منافع بلندمدت مردم را در نظر گرفته بود. بدنامی کوتاهمدت را بر خوشنامی ابدی ترجیح نمیداد.خدمت اخلاقی یعنی به مردم اعتماد واقعی داشت و آنها را معاف و بینقش و اثر نمیدانست، بلکه آنان را شریک واقعی تصمیمات کلان و اجرای آن تصمیمات میدانست. یعنی با مردم تصمیم میگرفت نه برای مردم بدون فهم نیاز آنان. در نهایت خدمت اخلاقی همان چیزی است که تاحدی منجر به بازیابی و بازسازی اعتماد عمومی شده بود.
بنابراین طبیعتا و بهصورت منطقی، برای حداکثری شدن اعتماد عمومی یعنی مشارکت بالا و حداکثری، رقابت اخلاقی جایگاه و پایگاه اساسی پیدا میکرد. تاکید مهم رهبر انقلاب در سخنرانی 14 خرداد نیز به همین موضوع اشارت داشت این بیان که اگر همه نامزدها به وظیفه خود، (یعنی رعایت اخلاق در رقابت) عمل کنند، خداوند دلهای مردم را متوجه بهترین گزینه خواهد کرد.
بنابراین اگر معنای امتداد راه شهید رئیسی را حداکثری کردن اعتماد عمومی بدانیم، راه تحقق آن مشارکت حداکثری با رقابت اخلاقی است. طبیعی است مخاطب اصلی این توصیه هم نامزدهای محترم، هم ستادهای انتخاباتی و هم هواداران آنهاست. اکنون شاید بیش از هر زمانی دیگری، تذکر و یادآوری دقیقه شهادت آیت الله رئیسی، لازم باشد. این مهم که ستادهای انتخاباتی و نامزدهای محترم با چه رفتاری میتوانند هم اخلاق را نمایندگی کنند و هم به تحقق مشارکت حداکثری کمک نمایند.
امتداد راه شهید رئیسی در این دقیقه و لحظه حساس، یعنی ایثار و گذشتن از خود. تنها در لحظات سرنوشتساز است که چنین اقدام اخلاقی، منجر به توجه حداکثری و ستایش جمعی میشود. اکنون اگر نامزدهای جبهه پوستن قدرت را فدای ردای خدمت کنند، یعنی به نقش تاریخی خود در حداکثری کردن اعتماد عمومی واقف شدهاند.
احترام به تصمیم جمعی، اخلاقیترین راه وصول به چنین هدفی است. آن تصمیم که یک فعل خردورزانه است، نشان میدهد، بین رقابت اخلاقی و تصمیم عقلانی نیز ارتباط مستقیمی وجود دارد. مجموع شرایط فعلی نشان میدهد، عقلانیترین تصمیم ممکن، اجماع حداکثری جبهه و حمایت اخلاقی و تمام قد نامزدهای فداکار از گزینه نهایی است. این لحظه را نباید از دست داد و عقلای جبهه نیز میدانند چگونه باید این نقش و رسالت تاریخی را به بهترین وجه ممکن بازی کنند.
جمله آخر آنکه طعم مشارکت حداکثری اگر با رای قاطع به نامزد نهایی توام شود، اثرات مادی و معنوی آن بسیار بوده و به معنای واقعی کلمه امکان امتداد راه شهید رئیسی، حاصل میشود.