«رژیم اسرائیل به عنوان یک رژیم سیاسی یاغی و سرکش، قانونی اختصاصی برای خود تعریف کرده که رقبا و دشمنانش را در هر جا بخواهد مورد هدف حمله قرار میدهد. به لطفِ انفعال و عدم تمایل و اراده جامعه بینالمللی در انجام اقدامات موثر علیه رویههای غیرقانونی اسرائیلیها، رژیم سرکش و یاغی اسرائیل ترور و قتلهای هدفمند را به یک قانون و امر موجه برای خود تبدیل کرده است و هر بار نیز از تبعات و مجازاتهای این رویه تروریستی خود فرار میکند.»
شهدای ایران:«رژیم اسرائیل به عنوان یک رژیم سیاسی یاغی و سرکش، قانونی اختصاصی برای خود تعریف کرده که رقبا و دشمنانش را در هر جا بخواهد مورد هدف حمله قرار میدهد. به لطفِ انفعال و عدم تمایل و اراده جامعه بینالمللی در انجام اقدامات موثر علیه رویههای غیرقانونی اسرائیلیها، رژیم سرکش و یاغی اسرائیل ترور و قتلهای هدفمند را به یک قانون و امر موجه برای خود تبدیل کرده است و هر بار نیز از تبعات و مجازاتهای این رویه تروریستی خود فرار میکند.»
این فراز سخن یک شخصیت ایرانی یا یک صاحبنظر ضدصهیونیست نیست بلکه بخشی از گزارش یک رسانه لندنی است که در ادامه این گزارش رژیم صهیونیستی را جزو معدود ساختارهای سیاسی در جهان دانسته که عملا و صراحتا، ترور و به قتل رساندن مخالفانش را به تاکتیکی جهت تداوم بقا تبدیل کرده و ابایی از افشای نقش خود در تحرکات تروریستیاش ندارد بنابراین جهان محکم در برابر آن بایستد. این استراتژی خشونت باردرهفتههای اخیر به اوج رسیده و رژیم غاصب قدس با انواع و اقسام عملیاتهای تروریستی میخواهد خود را سرپا نگه دارد و با تداوم این رویه نادرست، بحران داخلی را کنترل کرده و فضای منازعه را گسترش دهد.
رژیم صهیونیستی از دهه ۱۹۵۰، سیاست ترور و تصفیه را به عنوان یک دکترین ثابت خود اتخاذ کرد و این اقدامات حذفی چند ماه پس از اعلام موجودیت رژیم غاصب قدس کلید خورد بدون اینکه عواقب سیاسی و قانونی این حملات وحشیانه و ضدانسانی مورد توجه قرار گیرد زیرا موسسان این رژیم سفاک، اصل بقای صهیونیستها را بر هر چیز دیگری ارجح میدانستند. آمار و ارقامهای ترورهایی که در جهان توسط صهیونیستها صورت گرفته فوقالعاده زیاد است و ماموران مخفی موساد پس از جنگ جهانی دوم و تاسیس رژیمجعلی اسرائیل، بیشتر از ماموران مخفی سایر کشورها، دست به ترور زدهاند. علاوه بر این سرعت ترورها نیز بالا رفته است به گونهای که صهیونیستها در یک دهه گذشته حدود ۸۰۰ عملیات تروریستی را به صورت رسمی انجام داده و چه بسیار ترورهایی که به صورت مخفیانه و ترفندهای مختلف انجام و مسئولیت آن به گروههای سلفی ـ تکفیری و دیگر تروریستهای شکل گرفته زیر چتر صهیونیستها و آمریکا واگذار شده است.
ماموریت واحد کیدون برای ترور رهبران و دانشمندان
نگاهی به عملیاتهای تروریستی صهیونیستها در نقاط مختلف نشان میدهد که ترورهای رژیم صهیونیستی محدود به رهبران و فعالان نظامی مقاومت نبوده و آنها رهبران سیاسی، دانشمندان و روزنامهنگاران زیادی را هم مورد هدف قرار دادهاند تا واقعیتهای میدان را به نفع خود تغییر دهند اما تلاشهای آنها که با ترفندهای مختلفی صورت گرفته، به بار ننشسته و وجهه امنیتی و تروریستی این غده سرطانی که صلح را در منطقه غرب آسیا به آشوب کشیده است خنثی کرده و در تقابل با پروژه مظلوم نمایی آنها دردفاع ازخود است.سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی(موساد) واحد ویژهای به نام «کیدون» دارد که ماموریت آن ترور افراد برجسته سیاسی و دانشمندان هستهای است. کیدون یکی از سریترین واحدهای موساد است و از آن به عنوان موسادی در درون موساد یاد میشود و نیروهای فعال در آن طی ارزیابیهای سختگیرانه گزینش میشوند و اعضای آن حتی برای کارکنان خود موساد هم ناشناخته هستند و آنها میخواهند با این تدابیر، تصویر مرگبار و مخوفی را برای کیدون لحاظ کرده و از منافع جنگ روانی ناشی از آن برای رسیدن به اهدافشان بهرهمند شوند.رژیم صهیونیستی در حال حاضر میداند کنترل اوضاع از دستش خارج شده است و به هیچ کدام از اهداف این جنگ نابرابر نرسیده است و از آن سو بزرگترین شکست امنیتی و اطلاعاتی ممکن را را متحمل شد و ترکی عظیم بر وجهه امنیتش که به آن غره بود افتاد و از طرف دیگر در دام معضلات اقتصادی و اجتماعی ناشی از این جنگ افتاده است و با افزایش مهاجرت معکوس و نارضایتی شهروندان خود مواجه است و باید به نحوی شکستهای میدان را جبران کرده و حداقل ضربه حیثیتی وارده به ماهیت رژیم جعلی را ترمیم کند بنابراین به ترور متوسل میشود تا بدین ترتیب اثرات این جنگ فرسایشی که به نفع محور مقاومت است را به سود خود متحول کرده و با این حربه دامنه جنگ را گسترش دهد و با توسل به ناامنی و رادیکالیسم، از شرایط پیش آمده به نفع خود استفاده و قدرت رو به اضمحلال خود را در منطقه غرب آسیا احیا کند.صهیونیستها به ماهیت واقعی خود بازگشتهاند. تروریستهایی که ۷۰ سال است سعی دارند خود را بهعنوان یک دولت جابزنند، حالا دوباره تاکتیک سنتی ترورهای گروهکی را در پیش گرفتهاند. نکته مهم اما اینجاست که ایران، دهههاست با ماهیت واقعی اسرائیل آشناست و برخورد با گروهکهایی چون منافقین یا داعش نشان داده که جمهوری اسلامی توان بالایی در مهار گروهکهای تروریستی دارد و همین راهبرد را در قبال «گروهک تروریستی اسرائیل» نیز در پیش گرفته است.
استفاده از ظرفیتهای قانونی برای محکومیت اقدامات تروریستی
سیاست تسلط بر این منطقه استراتژیک به قدری برای آمریکا و نظام سلطه حیاتی است که در حرف از گنبد آهنین و توان غیر قابل تصور آن میگوید اما در عمل از سرویسهای امنیتی و جاسوسی برای تکمیل فعالیتهای مخرب خود استفاده و از شیوههای مختلفی مانند خفه کردن، سوزاندن و شلیک گلوله، بمبهای آهنربایی، انفجار از راه دور، حوادث رانندگی، جاسازی بمبهای بستهای در گوشی تلفن همراه و صندلی خودرو، تختخواب هتل، مسموم کردن با شکلات تعارفی، شلیک موشک، صحنهسازی و.... برای ترور شخصیتها و فرماندهان محور مقاومت استفاده میکند؛ اتفاق شومی که در هفتههای گذشته علیه نظام جمهوری اسلامی ایران نیز صورت گرفته است و صهیونیستها پس از به شهادت رساندن سید رضی، چهار مستشار نظامی دیگر را در سوریه به شهادت رساندند؛ اقدامی که بنا بر گفته رئیس جمهور و اطلاعیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بیپاسخ نخواهد ماند و جمهوری اسلامی حق خود در انتقام را محفوظ میداند و در بهترین زمان و مکان آن را اجرایی میکند. بررسی شرایط منطقه حکایت از این دارد که صهیونیستها در تله غزه گرفتار شدهاند و اقدامات تروریستی آنها علیه ایران آن هم در فضایی خارج از جنگ کلاسیک و در محل کار یا جلسات فرماندهان نظامی، گواه به اوج رسیدن اضطراب و هراس در حاکمان صهیونیستی است، پس میخواهند شکستهای خود در میدان را به کنشگری مقتدر و سیاستهای منطقهای وحدتبخش ایران گره بزنند. از همین رو لازم است جمهوری اسلامی ایران علاوه بر واکنش متقابل و امنیتی، از ظرفیتهای قانونی و بینالمللی به منظور پیگیری ترور سیستماتیک شهروندانش توسط رژیم غاصب اسرائیل استفاده کند تا ابعاد آن در افکار عمومی نیز مورد توجه قرار گیرد و هزینههای ناشی از قدرت مدنی نهادهای قانونی برای صهیونیستها افزایش یابد و دروغ مدعیان حقوق بشر برملا شود.
