شهدای ایران shohadayeiran.com

شهید مسگرطهرانی می‌نویسد: مادر جان! اگر راه کربلا باز شد، حتمأ به آقایم بگو که خیلی دوست داشتم قبر شش گوشه اش را در بغل بگیرم.

شهدای ایران: همه ما وقتی با خیال راحت و در امنیت کامل عازم کربلا می‌شویم و به زیارت امام حسین(ع) مشرف می شویم یادمان باشد چه خون‌های پاکی به زمین ریخت تا امروز این مسیر نورانی برای ما هموار باشد. جوانانی جان خود را ازدست دادند که آرزوی زیارت داشتند.

مجید مسگر طهرانی محصل مدرسه سپاه و جوانی 17 ساله بود که برای دفاع از کشورش عازم جبهه شد و در 18 فروردین 66 در عملیات کربلای هشت در منطقه شلمچه عراق به شهادت رسید. مجید در وصیت نامه خویش از مادر می خواهد که هر وقت به زیارت سیدالشهدا(ع) رفت او را نیز یاد کند.

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم

وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّـهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِندَ رَ‌بِّهِمْ یُرْ‌زَقُونَ (آل عمران - 169)

سلامٌ علیکم

حالتان چطور است؟ امیدوارم که همیشه موفّق و مؤیّد باشید.

اکنون که خداوند این سعادت عظما را نصیب من گردانیده است، بدانید که با آغوش باز از این سعادت عُظماء استقبال کرده‌ام و به آرزوی خود رسیده‌ام، و از شما می‌خواهم اگر خیر و سعادت مرا از خداوند خواستار بوده‌اید، پس دیگر برای من گریه نکنید، چرا که به آن سعادت رسیده‌ام.

خدا را شکر که مرگ و خاتمه زندگی من را، مرگ سرخِ با شرف و افتخار قرار داد و مرا مفتخر کرد که از التفات وی بیشتر و بیشتر، بهره‌مند شوم.

مادر عزیزم!

می‌دانم که با شنیدن خبر شهادتِ من کمی غصّه‌دار می‌شوید و در اینجا هم شما حقّ دارید چرا که چند سال زحمت مرا کشیدید، خورد و خوراک برای من آماده کردید، هزار جور مشکلات و سختی‌های من را تحمّل کردید، و اکنون که می‌بینید دیگر من به نزد خانواده برنمی گردم، خیلی ناراحت می‌شوید. ولی این حقیقت را بدان که خداوند اجر این زحمات را در جهان آخرت به چند برابر به شما عزیزان برمی گرداند؛ و همانطور که خود می‌دانید این دنیا فقط صحنه امتحان است، نه جای خوش گذراندن. پس همگی ما سعی کنیم که سرافراز از این امتحان بیرون بیاییم و دست از این زرق و برق‌های پوچ دنیوی برداریم.

ان شاءاللّه که خداوند هم کمک‌مان کند.

پدر جان!

بدان که من خیلی شما را دوست داشتم و دارم و هیچگاه از یاد شما غافل نمی‌شوم و همچنین از زحماتی که شب و روز برای من کشیدید، بی نهایت سپاسگزارم؛ و بدانید که خداوند از این که فرزندی را تربیت کرده و در راه او فرستاده‌اید، هرگز شما را بدون تحفه و اجر نمی‌گذارد؛ و فقط من به عنوان فرزندتان از شما می‌خواهم که حتماً مرا حلال کنید؛ چرا که شما حقّ فراوانی بر گردن من دارید و من از عهده برآوردن آن عاجزم.

مادر جان!
از شما می‌خواهم که مرا حلال کنید و از این که من شهید شده‌ام خوشحال باشید و درس صبر و تحمّل را به دیگر خانواده‌های شهید بدهید. من از شما پدر و مادر عزیزم می‌خواهم که لباس سفید در مراسم ختم من بپوشید و مراسم ختم مرا در مسجد آقا ابا عبداللٓه که در فلکه دوّم تهرانپارس است و یا مسجد امام حسین علیه السّلام که در میدان امام حسین علیه السّلام است، برگزار کنید. خداوند ان شاءاللّه به شما توفیق فراوان عطا فرماید.

پدر و مادر مهربانم!

بدانید که من همیشه به یاد شما هستم و فراموش نکنید که من زنده‌ام و نزد خداوند متعال متنعّم هستم.

راستی مادر جان! اگر راه کربلا باز شد، حتمأ به آقایم بگو که خیلی دوست داشتم قبر شش گوشه اش را در بغل بگیرم.

راستی یادتان باشد که حتماً به دیگران توصیه کنید که آنان هم در مراسم ختم من لباس‌هایی با رنگ شاد بپوشند.

همیشه به یاد خدا باشید؛ نماز‌ها را دقیق و سر وقت بخوانید؛ بنده غیر خدا نباشید؛ و نیّت‌های خودتان را خالص کنید؛ فقط برای خدا کار کنید و نماز جمعه را فراموش نکنید.

بچّه‌های همکلاسی خوبم! سلام

امیدوارم که مرا حلال کنید و بچّه‌هایی که من به آن‌ها مقروض هستم، حتماً از خانواده‌ام بگیرند. آقای عموئی و دیگر بچّه‌های آموزش نظامی از همگی شما حلالیّت می‌خواهم و از زحمات شما سپاسگزارم.

راستی از بچّه‌های گردان هجرت هم حلالیّت بطلبید و بگویید اگر اذیّت و آزاری از من دیده‌اند به بزرگی خودشان ببخشند.

خداحافظ همگی شما عزیزان

مجید مسگر طهرانی

چهارشنبه 13 اسفند 1365

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار