
شهدای ایران:به نقل از مشرق نیوز، با وجود آنکه ایران، آمریکا و اعضای اروپایی برجام هنوز به طور رسمی زمان مرگ توافق هستهای سال ۲۰۱۵ را اعلام نکردهاند، اما هرچه زمان بیشتری میگذرد، امیدها برای احیای این توافق کمرنگتر میشود. آمریکا که در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ از برجام خارج شد، هنوز حاضر نیست بهای بازگشت به توافق را پرداخت کند و ایران نیز حاضر نیست به توافقی بازگردد که رؤسایجمهور آیندهی آمریکا نیز بهراحتی میتوانند دوباره زیر آن بزنند.
در این میان، اندیشکدهی آمریکایی «استیمسون» طی گزارشی تحت عنوان «مرثیهای برای توافق ایران[۱]» عملاً این توافق را مرده دانسته است. «باربارا اسلاوین[۲]» کارشناس سرشناس آمریکایی در امور ایران، که نویسندهی این گزارش است، با اشاره به تصمیم یکجانبهی ترامپ در خروج از برجام و بیمیلی دولت بایدن و دولت ایران به احیای این توافق، مینویسد بحران اوکراین و ظهور چین موجب شدهاند تا احیای توافق هستهای از فهرست اولویتهای آمریکا و اروپا خارج شود. آنچه در ادامه میخوانید گزیدهای از گزارش اندیشکدهی استیمسون است.
لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای محافل رسانهای-اندیشکدهای بینالمللی این گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این گزارش لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.
۸ میپنج سال پیش، «دونالد ترامپ» رئیسجمهور وقت آمریکا، یکجانبه از توافق هستهای ایران خارج شد؛ با این استدلال[۳] که میتواند برای جلوگیری از دستیابی تهران به توانایی ساخت مخربترین سلاح جهان و مقابله با دیگر چالشهای ایران مقابل منافع آمریکا در خاورمیانه، راه بهتری پیدا کند. در آن زمان، ایران به توافق سال ۲۰۱۵، موسوم به «برنامهی جامع اقدام مشترک» (برجام)، پایبند بود: کمتر از ۳۰۰ کیلوگرم اورانیوم با غنای پایین داشت و اجازهی نظارت مستمر آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر تأسیسات هستهایش را میداد. به علاوه، سربازان آمریکایی را در سوریه و عراق نمیکشت و موشکها و پهپادهایش پالایشگاهها و نفتکشهای همسایگانش را هدف نمیگرفتند. ضمناً داشت تلاش میکرد میان روابطش با مهمترین شریک اقتصادی خود، یعنی چین، و تداوم روابط تجاری با اتحادیهی اروپا تعادل برقرار کند.
اکنون نوار را بزنید جلو؛ به سال ۲۰۲۳: همهی جنبههای چالش ایران حالا بدتر شدهاند. ایران اکنون آنقدر اورانیوم با غنای بسیار بالا دارد که برای ساخت چندین بمب هستهای کافی است[۴]؛ و آژانس بینالمللی انرژی اتمی فقط میتواند به صورت سَرسَری فعالیتهای هستهای این کشور را راستیآزمایی کند. شبهنظامیان تحت حمایت ایران در سوریه اخیراً یک پیمانکار آمریکایی را کشتند[۵]. به علاوه، ایران همچنان تأثیرگذارترین بازیگر خارجی در عراق است[۶]؛ کشوری که آمریکا دو دهه پیش به آن حمله کرد تا رژیمی را از میان ببرد که در آن زمان آن را تهدید بزرگتری [از ایران] میدانست. سیاستمداران ایرانی که از توازن میان شرق و غرب در سیاست خارجی حمایت میکردند، به حاشیه رانده شدهاند؛ در عوض، تهران کاملاً به سوی چین و روسیه سوق پیدا کرده است؛ تا جایی که برای جنایت علیه اوکراینیها به مسکو پهپادهای مرگبار میدهد. در داخل ایران، دولت، سرکوبکنندهتر و مردم، فقیرتر شدهاند. دولت ابراهیم رئیسی در سرکوب مخالفتهای گستردهی مردمی به مشکل برخورده است؛ تا جایی که برای بیمار کردن دختران دانشآموز از عوامل شیمیایی استفاده میکند[۷] تا آنها را به وحشت بیندازد و مجبور کند همچنان حجاب اجباری را رعایت کنند [طبق ادعای یک نویسندهی ناشناس در اندیشکدهی آمریکایی «استیمسون»].
بهرغم تلاشهای دولت جو بایدن، اروپاییها، و اوایل، روسیه و چین، برای احیای برجام، این اتفاق نمیافتد. به نظر میرسد بایدن که قصد دارد برای دور دوم نامزد ریاستجمهوری شود، اصلاً دلش نمیخواهد توافقی با تهران انجام دهد که ممکن است به یک مسئلهی انتخاباتی تبدیل شود. اروپاییها بر جنگ اوکراین متمرکز شدهاند و از ایران به خاطر روابط نظامی روبهرشدش با روسیه و همچنین وحشیگریاش در داخل، خشمگین هستند. اروپا که پس از اعمال مجدد تحریمهای آمریکا توسط ترامپ، در تداوم تجارت با ایران ناکام بوده، کانالهای دیپلماتیک خود را با تهران حفظ کرده، اما اهرمهای فشارش نسبت به پنج سال پیش بهشدت ضعیف شدهاند.
روسیه که زمانی یکی از شرکتکنندگان کلیدی در مذاکرات هستهای [و متحدان غرب در جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای] بود، اکنون ارزش بیشتری برای برقراری اتحاد با کشور دیگری قائل است که [مانند خودش] تحت تحریمهای سنگین قرار دارد. همسایگان عرب ایران که زمانی کاملاً طرفدار غرب بودند و در بهترین حالت به برجام بدبین، و بعضاً با آن مخالف، بودند، اکنون آرزو میکنند میتوانستند برجام را دوباره احیا کنند؛ و خودشان دارند مستقلاً با تهران توافق امضا میکنند و روابطشان را با قدرت جهانی روبهظهور رقیب آمریکا، یعنی چین، تقویت مینمایند. بر همین اساس، عربستان با هدف پایان دادن به جنگ در یمن و حفاظت از زیرساختهای آسیبپذیر و برنامههای بلندپروازانهی توسعهی اقتصادیاش، برای نهایی کردن آنچه به منزلهی آتشبس با تهران است، به چین روی آورد[۸]. امارات که روی کاغذ هنوز هم شریک صمیمی آمریکاست، طبق برخی گزارشها به چین اجازه داده است ساخت یک پایگاه نظامی در خلیج فارس را از سر بگیرد[۹].
در سوی دیگر، ایران علاقهی چندانی به تلاش برای احیای توافقی نشان نمیدهد که آمریکا آنقدر راحت آن را نقض کرد. برجام، محصول ۱۲ سال مذاکرات دشواری که سال ۲۰۰۳ توسط بریتانیا، فرانسه، و آلمان آغاز شد، حتی در قالب یک قطعنامهی شورای امنیت سازمان ملل نیز رسمیت پیدا کرده بود. ایرانیها میگویند اگر با وجود همهی اینها ترامپ توانست از این توافق خارج شود، چه دلیلی وجود دارد که، در صورت احیای توافق، یک رئیسجمهور دیگر در آمریکا دوباره همین کار را تکرار نکند. بنابراین ایرانیها معتقدند بهتر است منتظر نتایج انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا باشند و به تقویت اهرم فشارشان، در قالب جمعآوری اورانیوم با غنای بسیار بالا و دانش هستهای، ادامه دهند.
آمریکا و متحدانش که سرشان گرمِ اوکراین و چین است، امیدوارند از بروز یک بحران جدید در خاورمیانه جلوگیری کنند. با این وجود، اوضاع مرتباً پیچیدهتر میشود. اسرائیل همچنان یک نقطهی ابهام است: بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، که درگیر بحران داخلی است، تهدیدهای خود مبنی بر توسل به ابزار نظامی برای کند کردن پیشرفتهای هستهای ایران را تکرار میکند[۱۰]. ایران نیز به نوبهی خود دچار بیثباتی است، دولت این کشور با مخالفت مداوم مردمی و بحران احتمالی جانشینی رهبرش مواجه است. منطقه در حال تغییر است، اما مشخص نیست در چه جهتی. هژمونی آمریکا رو به زوال است، اما هیچ جایگزین مناسبی برای آن وجود ندارد. چین هنوز قادر به حفظ آزادی دریانوردی در خلیج فارس یا میانجیگری در درگیریهای ریشهداری مانند مناقشهی اسرائیلیها و فلسطینیها نیست[۱۱]؛ مناقشهای که ایران مدتها از آن بهرهبرداری میکند. چین تا کنون از اهرم اقتصادی خود برای تحت فشار قرار دادن ایران در موضوع هستهای استفاده نکرده است؛ در عوض از خرید نفت ایران (که به خاطر تحریمهای آمریکا، تخفیف زیادی دارد) سود میبرد.
تحریمها بهوضوح نتیجهی معکوس داشتهاند. چنانکه این تحلیلگر و دیگران استدلال کردهاند[۱۲]، حداقل باید به همان اندازه[ای که تلاش صرف تحریم ایران میشود،] تلاش کرد تا آن دسته از محدودیتهای آمریکا که کمک به ایرانیهای عادی را دشوارتر میکنند و صرفاً انحصار دولت بر ارزهای پرمبادله[۱۳] را تقویت مینمایند، کاهش یابند. دیپلماسی همچنان تنها گزینهی عملی است؛ هرچند در حال حاضر دشوار است. ارتباطها برای آزادی گروگانهای آمریکایی و اتباع دیگر [از ایران] و تشویق ایران به افزایش شفافیت دربارهی پیشرفتهای هستهایش ادامه دارد. اگرچه دولت بایدن میگوید گزینهی نظامی، آخرین راهحل است، اما با توجه به پراکندگی سایتهای هستهای ایران و دانشی که مهندسان ایرانی به دست آوردهاند، همین الآن هم برای راهحل نظامی خیلی دیر شده است. چالشهای دیگر ایران نیز از طریق راهحلهای ساده قابلحل نیستند. این وضعیت، نویسنده را به یاد آهنگ قدیمی «جونی میچل[۱۴]» با این بند برگردان میاندازد: «نمیدانی چه داری، تا وقتی از دستش بدهی.» خدابیامرز، برجام!
[۱] A Requiem for the Iran Deal Link
[۲] Barbara Slavin Link
[۳] Remarks by President Trump on the Joint Comprehensive Plan of Action Link
[۴] Analysis: Stakes rise as Iran can fuel ‘several’ atom bombs Link
[۵] U.S. contractor killed, ۵ service members and contractor wounded in suicide drone strike in Syria Link
[۶] Iran is still the main foreign power in Iraq Link
[۷] Who is poisoning Iran’s schoolgirls? Link
[۸] China shows its constructive side by brokering a deal between Iran & Saudi Arabia Link
[۹] Buildup resumed at suspected Chinese military site in UAE, leak says Link
[۱۰] Interview With Israeli Prime Minister Benjamin Netanyahu... Link
[۱۱] Israel’s ۷۵th anniversary evokes a jumble of memories and conflicting emotions Link
[۱۲] After “Maximum Pressure”: Formulating an Effective US Strategy on Iran Link
[۱۳] ارزهای پر مبادله لینک
[۱۴] جونی میچل لینک