دچار خطای محاسباتی در خصوص ارتش جمهوری اسلامی ایران نشوید/ما سرباز اسلام و ولایت هستیم و شما سرباز دشمن اسلام و مسلمین
سرویس سیاسی شهدای ایران:با داغ شدن فضای در روزهای اخیر، افراد مختلفی منجمله برخی از سلبریتیها همصدا با رسانههای ضدانقلاب با انتشار پیامهایی تشنجآفرین در شبکههای اجتماعی دست به هیاهو علیه نظام زده و بر آتش آشوبهای ایجاد شده، دمیدند. علی کریمی یکی از این افراد است که سابقه جنجالآفرینی در فضای مجازی در کارنامه او دیده میشود. این فوتبالیست سابق تیم ملی با انتشار پیامها و استوریهای متعددی در اینستاگرام و توئیتر، مردم را تشویق به ادامه اعتراض و اغتشاش کرده و به وضوح بر التهاب این روزها افزوده و خود را در قامت لیدر جریان اغتشاش و آشوب در ماجرای مرحومه امینی نشان داده است.
در روزهای اخیر او با گذاشتن یک استوری جدید به تمامی دلیرمردان ارتش جمهوری اسلامی ایران و در کنار آنها، تمامی شیرزنان میهن اسلامیمان توهین جدی و غیرقابل گذشتی کرده است. کریمی در این استوری چنین گفته است: « کاش در ارتش ایران حداقل یک گردان زن داشتیم».
اینجانب سرهنگ بازنشسته شاداب عسگری، بهعنوان یک کهنه سرباز ارتش جمهوری اسلامی ایران، وظیفه سربازی خود میدانم تا ضمن پاسخگوئی به توهین آقای کریمی، توضیحاتی را هم برای تبیین اذهان ملت ایران ارائه کنم.
معرفی علی کریمی:
محمدعلی کریمی پاشاکی فرزند ولیاله معروف به «علی کریمی» در ۱۷ آبان ۱۳۵۷ به عنوان چهارمین عضو خانواده در کرج بهدنیا آمد. کریمی اصالتاً اهل روستای پاشاکی از توابع سیاهکل است که دارای ۳ برادر و یک خواهر میباشد. آخرین مدرک تحصیلی وی نیز دیپلم است. کریمی در سال 1378 و در سن 21 سالگی با خانم «سحر داوری» ازدواج کرد و در حال حاضر دارای دو فرزند پسر و یک دختر است. دوران سربازی خود را در باشگاه فتح تهران متعلق به بسیج مستضعفین سپاه پاسداران طی کرده است. او، چند سال قبل در آخرین قسمت مصاحبهاش مطالب بسیار قابل توجهی را بیان کرده که میتواند در بالا بردن شناخت مخاطبان از کریمی، مفید فایده قرار گیرد:
ابتدا در پاسخ به اینکه اصلاً فوتبال چقدر برای تو مهم است. کریمی چنین پاسخ میدهد: «خب فوتبال الان شغل من است و باید بازی کنم تا خودم و خانوادهام را تأمین کنم. باید در این چند سال فکر آیندهام هم باشم که اگر فوتبال را کنار گذاشتم، دستم را پیش این و آن دراز نکنم». در ادامه نیز، علی کریمی در پاسخ به این سؤال که اما حالا – بعد از فوتبالیست شدن - خیلی چیزها بهدست آوردی که با درس خواندن نمیتوانستی به دست آوری، چنین پاسخ میدهد: «البته من معتقدم که در این دوره زمانه درس خواندن کار درستی نیست و باید فقط به اندازه خواندن و نوشتن یاد گرفت و رفت دنبال کارهای دیگر».
دکتر کاترینا پاپویچ، دبیرکل IUCAE یا کنسول بینالمللی آموزش بزرگسالان، عضو کلیدی اتحادیه جهانی سواد برای همه و استاد کامل در دانشگاه بلگراد - صربستان- در مصاحبهای که با یونسکو در مورد وضعیت بیسوادی در دنیا انجام داده، به این موارد اشاره داشته است: «سواد کلید ورود ما به دنیاست و باعث شناخت بهتر ما از زندگی و جامعه میشود. طی سالهای اخیر تغییرات زیادی در دیدگاه ما در مورد سواد ایجاد شده و امروزه ما به اهمیت سواد بیش از قبل واقف هستیم. سوادآموزی حق هر انسان است و درهای زیادی را به سمت دانش و درک زندگی به روی انسان باز میکند و همه انسانها باید از این حق برخوردار شوند. افراد باسواد نسبت به حقوق انسانی خود آگاهتر هستند و فرصت مطالعه و یادگیری دارند و زمینه را برای توسعه کشور فراهم میکنند. مطالعات نشان داده است در دنیای مدرن، ما سواد سیاسی، سواد مالی، سواد فنی، سواد تکنولوژی و سواد زندگی شهری داریم و تمام این سوادها برای اینکه زندگی موفقی در جوامع شهری امروز دنیا داشته باشیم، بسیار ضروری است».
دکتر پاپویچ در پاسخ به این سؤال که آیا سواد آموزی روی شاخصهای توسعه و افزایش سطح رفاه و امنیت تاثیرگذار است؟ چنین جواب میدهد: «در جامعهای که سطح سواد مردم بالاتر است، احتمال تأثیرگذاری نیروهای افراطی از قبیل داعش کمتر است زیرا مردم بهدرستی میتوانند خوب و بد را از هم تشخیص دهند. مطالعات ما نشان داده است بین سطح فقر و سواد رابطه مستقیمی وجود دارد».
آقای علی کریمی، ناگفته پیداست عطش اخذ درآمد میلیونی که دیگر از طریق فوتبال برای شما میسور نیست، شما را وادار کرده تا به فضای سیاسی روی آورده و توسط مدیر برنامههایتان که این بار عوامل سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و رژیم صهیونیستی هستند این رفتارها را انجام داده و همچون یک عروسک خیمه شببازی، نقش ایفا کنید. اما، در ارتباط با شما و اعضای محترم خانوادهتان، دو سؤال بهشدت ذهن بسیاری از افراد ملت منجمله بنده را بهخود مشغول کرده است:
در این فراخوانهایی که میدهید، مادر، همسر و دردانه خواهرتان کجا هستند؟ برادران و عموزادههایتان چندبار در اغتشاشات شرکت کردهاند؟ از خانواده کریمی، چند نفر تاکنون دستگیر و زندانی شدهاند؟
چرا به کشور بر نمیگردید؟ بر فرض محال که شما را اعدام کنند؟ چه افتخاری از این بالاتر که در مسیر آرمانهای مورد نظرتان و در مسیر به اصطلاح آزادی ملت، فدا شوید؟ آیا خون شما از این جوانانی که آنان را مرتب تحریک کرده و وادار به اغتشاش میکنید، رنگینتر است؟
راستی یک نصیحت به شما میکنم. اینقدر از تهدیدات جمهوری اسلامی نسبت بهخودت صحبت نکن. چون که در معادلات سردمداران جمهوری اسلامی، اصلاً حساب نمیشوی. ضمن آنکه بیان این حرفها نیز شما را بزرگ نمیکند. اما، ایده خوبی برای اربابان شما میشود تا برای به اصطلاح تقویت این جریان، برنامهای برای ترور شما ترتیب داده و گناهش را به گردن جمهوری اسلامی بیاندازند.
ضرورت وجود ارتش در کشورها؟
وجود نیروهاى مسلح در همه نظامهاى سیاسى عالم، از گذشته تا اکنون، از اهمیت و ضرورت فراوانى برخوردار بوده است. امروزه، اندیشمندان و نظریهپردازان روابط بینالملل، جملگى بر این نظرند که برخوردارى هر نظام و حاکمیتى از آمادگى نظامى که در سایه وجود یک سازمان نظامى توانمند حاصل مىآید، از عناصر کلیدى «قدرت ملى» آن کشور و نظام است. از این رو، بیشتر دولتها، وجود نیروهاى مسلح را پیشنیازى براى بقاى ملى خود قلمداد مىکنند و شواهد نیز حاکى از آن است که هنوز هیچ جایگزینى براى رفع نگرانی ناشى از چگونگى مدیریت حکومت بدون وجود نیروهاى نظامى یافت نشده است.
در تمامی کشورها، افراد با سواد و با شرف، هیچگاه اقدام به تضعیف ارتش کشورشان نمیکنند چرا که از این اقدام دشمنان آنها سود میبرند. نظام اسلامى نیز نه تنها از این قاعده مستثنى نیست، بلکه چون اهداف و آرمانهایش با دشمنان داخلى و خارجى متعددى رو به رو است، نیازمندىاش به نیروهاى مسلح قوى و توانمند بیش از سایر نظامها است. به همین دلیل، در مقطع پیروزی انقلاب اسلامی، امام خمینی بیشترین و بالاترین حمایتهای خود را متوجه ارتش ساختند.
امنیت ملی ایران در گرو حفظ تمامیت ارضی آن است و حفظ تمامیت ارضی، تنها در پناه وحدت ملی ایران محقق میشود. این مهم، براساس اصل 143 قانون اساسی ایران برعهده ارتش جمهورى اسلامى ایران گذاشته شده تا نسبت به پاسدارى از استقلال، تمامیت ارضى و نظام جمهورى اسلامى کشور اقدام کند. تحت این شرایط، بیان هر صحبت یا بروز هر حرکتی که به اندازه ذرهای خدشه به ساحت ارتش و البته سایر قوای مسلح وارد آورد، هرگز نمیتواند یک حرکت ملی و میهنی محسوب شود.
آقای کریمی، من از شما انتظار ندارم که درک صحیحی از معانی راهبرد، امنیت ملی یا پیرامونی، اقتدار منطقهای و امثالهم داشته باشید، برای همین توجه شما را به رفتارهای موذیانه الهام علیاف در کشور آذربایجان و خیزی که برای تغییر در مرزهای تاریخی، ژئوپلتیک منطقه و مسیر ترانزیت ایران و ارمنستان برداشته جلب میکنم.
انسیتو مطالعات ارمنستان مستقر در ایالت کالیفرنیای آمریکا براساس جمعآوری اطلاعات مختلف از منابع گوناگون لیستی از گروهایی که نیروهای آنها براساس اعلام رسانههای غربی و منابع آکادمیک در نبرد قرهباغ به نفع آذربایجان وارد میدان شدند، شامل داعش، احرار الشام، جیشالنخبة، جبهه الفتاح الشام، جیشالسلام، جیشالنصر که از جنگجویان سابق این گروه بوده و در سالهای اخیر توسط ترکیه استخدام شدهاند، و همچنین گردانهای موسوم به حمزه از زیرمجموعه ارتش ملی سوریه، یگان سلطان مراد، یگان سلیمان شاه از زیر مجموعههای ارتش ملی سوریه محسوب میشود را، منتشر کرده است. براساس گزارش منتشر شده توسط گروه دیدهبان حقوق بشر سوریه که در لندن مستقر است و به تاریخ 15 اکتبر سال2020 منتشر شده تعداد نیروهای مزدور که در نبرد قرهباغ توسط ترکیه حاضر شدهاند به عدد 1650 نفر رسیده که در حدود 125 نفر از آنان در نبرد به هلاکت رسیده و جنازه 92 نفر از آنها از طریق مرز ترکیه به شمال سوریه بازگشته و باقی اجساد نیز همچنان در آذربایجان قرار دارد.
نکته مهم در خصوص رفتارهای صورت گرفته توسط ترکیه و جمهوری آذربایجان از یک سال پیش تا به امروز این است که این دو کشور با وجود آگاهی از حساسیتهای به حق کشورهای همسایه و بهویژه جمهوری اسلامی ایران در خصوص نزدیک شدن گروههای تروریستی به مرز خود و خطرات آن برای مردم عادی، همچنان اقدام به استفاده از این گروهها و البته مستقر کردن آنها در نزدیکی ایران کردهاند.
بنابراین و تحت این شرایط، بهترین گزینه برای دشمنان ایجاد بلوا و آشوب داخلی و انجام اقداماتی است که موجبات تضعیف ارتش و سایر نیروهای مسلح را بههمراه داشته باشد. آنوقت شما در ارتباط با حادثه اسفناک تهاجم یک فرد داعشی به زوار بیپناه و معصوم حضرت شاهچراغ(س) استوری گذاشته و مینویسید: «آنچه که در شاهچراغ اتفاق افتاد، یک جنایت بود. اگر داخلی بود، قاتلاید، اگر خارجی بود، نا لایقاید».
آقای علی کریمی، کبکوار عمل نکنید؛ داعش بعد از حمله به مجلس و حرم امام(ره) و پاسخ کوبنده و دندانشکنی که در یک بازه چند روزه از ایران دریافت کرد، حتی فکر رد شدن از نزدیکی مرزهای ایران را هم نمیکرد. به یکباره، این جسارت را از کجا پیدا کرد؟ آیا این شما و امثالهم نبودید که با رفتارهای نابخردانه خودتان، به آنها مستقیم یا غیرمستقیم پیام دادید که الآن فرصت مغتنم دیگری بهوجود آمده است، تا بدین ترتیب، این جنایت هولناک را رقم بزنند. تأسف آور آنکه، بعد از وقوع این فاجعه تلاش کردید که انجام آن را به گردن نظام بیاندازید؟
راستی، مگر شما ننوشتید «کسانی که مردند، از ما، از دوستان ما، همشهری ما، خانواده ما بودند». پس چه فرقی بین آرشام سرایداران با مرحومه مهسا امینی وجود دارد؟ چرا برای آرشام، علیاصغر لریگویینی و محمدرضا کشاورز هشتک نگذاشتید؟ چقدر بابت شهادت سید فریدالدین معصومی ناراحت شدید؟ جالبتر آنکه، حتی زمانی که مدعی بودید جمهوری اسلامی این جنایت را انجام داده نیز هیچگونه هشتکی نگذاشتید!؟
آقای کریمی، مردم شریف ایران، مردمی بسیار فهیم و باهوش هستند و خیلی خوب و زود متوجه همه رفتارها و کنشهای افراد میشوند. در طول این 43 سال گذشته بهمیزانی از بلوغ فکری رسیدهاند که تفاوت ریاکاری و سوءاستفاده ابزاری از افراد یا اتفاقات را درک کنند. ناگفته پیداست که حتی مرگ مرحومه مهسا امینی هم برای شما مهم نبوده و نیست. پس کمی تأمل و دقت کن و ببین در کدامین زمین داری بازی میکنی؟ شما که مارادونا نیستید پس لاقل ... هم نباش؟
تشکیل یک گردان زن:
حضور زنان در تظاهرات خیابانی سال 1357 بسیار چشمگیر و تعیینکننده بود تا حدی که آنان را بهعنوان پیشروان نهضت اسلامی قلمداد شدند. زنان نه تنها در پیروزی انقلاب اسلامی سهم بزرگی ایفا کردند، بلکه در تثبیت نظام جمهوری اسلامی و تداوم انقلاب اسلامی حرف نخست را زدند و با حضور در صحنه انقلاب اسلامی، توطئههای دشمنان را در عرصههای گوناگون فرهنگی، نظامی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی نقش بر آب کردند. برحسب اتفاق مطمئن باشید که همین زنان شریف ایران زمین هستند که توطئههای دشمنان و فریبخوردگانی همانند شما را نیز با شکست رو به رو خواهند ساخت.
آقای کریمی، از آنجائیکه شما از سواد و به تبع از آن مطالعه کافی برخوردار نیستید، چند آمار مشخص و محرز را برایتان میگویم تا با نقش زنان ایران زمین در طول این 43 سال گذشته، بیشتر آشنا شوید.
3-1- حدود هفت هزار و ۳۰۰ شهید زن تقدیم انقلاب اسلامی شده است.
3-2- براساس آمار بنیاد شهید در خلال سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۷ تعداد 6428 نفر از بانوان بر اثر جنگ تحمیلی به فیض شهادت نائل شدند.
3-3- تعداد کل جانبازان زن در جنگ تحمیلی ۵ هزار و ۷۳۵ نفر است که از این تعداد ۳ هزار و ۷۵ نفر بالای ۲۵ درصد جانبازی دارند. تعداد 500 نفر از این زنان در جبههها بودند و بقیه در بمباران شهرها جان باختند.
3-4- تعداد 171 زن در طول جنگ هشت ساله اسیر شدند.
نامه سرگشاده یک کهنه سرباز ارتشی به علی کریمی
آقای علی کریمی، آیا تاکنون راجع به این اسامی و کارهایی که انجام دادهاند، مطلبی شنیدهاید؟
- خانم فرنگیس حیدرپور ساکن روستای گورسفید، از روستاهای توابع کرمانشاه که با تبر یک سرباز عراقی را کشت و دیگری را به اسارت گرفت.
- در شادگان، چهار شیر زن، هشت سرباز بعثی را به اسارت درآوردند.
ـ خانم فاطمه نواب صفوی که بههمراه گروه چریکی شهید چمران و در ناحیه سوسنگرد، اسلحه به دست گرفت و جنگید که البته، امثال ایشان در بین زنان بسیار هستند.
ـ زن سوسنگردی که با آرد مسموم نان پخت و با آن تعدادی از عراقیها را از پای درآورد.
ـ مادر شهید الحانی که همسرش نابینا بود، در سوسنگرد تعداد یازده سرباز عراقی را به خانهاش دعوت کرد به آنها غذا داد و زمانی که آنها به استراحت پرداختند و بهخواب رفتند، در اتاق را قفل کرده و بسیجیها را با خبر ساخت و خود او هم با چوبدستی به جان بعثیها افتاد.
- سیده طاهره هاشمی که در ششم بهمن ۱۳۶۰ خورشیدی درحالی که برای رزمندگان اسلام که در برابر ضدانقلاب در شهر مستقر بودند، مشغول جمعآوری دارو و غذا بود مورد اصابت گلوله عناصر ضدانقلاب قرار گرفت و در ۱۴ سالگی به شهادت رسید.
- خانم یوسفزاده که پرستاری از مجروحی شیمیایی را برعهده داشت، خودش مبتلا به عوارض شیمیایی شده و بهدلیل آلودگی شیمیایی به شهادت رسید.
- ناهید فاتحی کرجو، دختر مسلمان و آزادهای که در اوایل زمستان سال ۱۳۶۰ بهشدت بیمار بود و برای مداوا به درمانگاهی در میدان مرکزی شهر سنندج مراجعه کرد اما، توسط دوستان جدید شما، یعنی حزب منحله کومله به جرم همکاری با سپاه و حمایت از آرمانهای انقلاب اسلامی و ولایتپذیری امام خمینی(ره) ربوده شد. دستانش را بستند و سرش را تراشیدند و به جرم اینکه «این جاسوس خمینی است!» در روستاهای کردستان چرخانند. همان دختری که کوملهها به او میگفتند: آزادت نمیکنیم مگر اینکه به خمینی توهین کنی! اما این دختر نوجوان دلیر و شیربچه کردستان، جانش را فدای آرمان کرده و هرگز علیه امام و رهبر خود زبان باز نکرد تا اینکه ۱۱ ماه بعد، پیکر بیجان و کبودش را با سری شکسته و تراشیده در سنگلاخهای اطراف روستای «هشمیز» پیدا شد.
د. در خصوص شهیده سهام خیام چه میدانید؟ همان دانشآموز دوازده ساله هویزهای که بهشدت از اشغال شهرشان توسط رژیم بعثی عراق ناراحت و عصبانی بود و در روز نهم مهرماه 1359، در کنار رودخانه و همراه با سایر زنان و دختران هویزهای اقدام به پرتاب سنگ میکرد. و آنقدر این عمل را ادامه داد تا باعث برافروختن خشم آن مزدوران شده و به قول شاهد این صحنه تحسین برانگیز، در مقابل چشمهای بهت زده اهالی، یکی از افراد نظامی ارتش بعث که به ستوه آمده بود، به سربازان خود گفت: این دختر از دیروز تا حالا ما را اذیت کرده است، او را بزنید. در این حال گلولهای از سوی دشمن بهسوی او که شجاعانه از دین و وطن دفاع میکرد شلیک شد و با تیر مستقیم، قهرمانانه به شهادت رسید. او هرگز از مبارزه و از کشته شدن ابایی نداشت. میگفت: «بگذار مرا بکشند. بگذار شهیدم کنند. من عاشق شهادتم».
آقای علی کریمی، اگر در خصوص تعداد واحدهای رزمی زنان در جمهوری اسلامی ایران نمیدانید من به شما میگویم تا بفهمید و بدانید. ما نه یک گردان، یک تیپ یا لشکر و حتی بیشتر از یک سپاه و حتی ارتش، یگان رزمی داریم که از زنان این کشور تشکیل شده است. ما یک ملت از این دست زنان را در کشور داریم. زنانی که تاریخ به وجودشان افتخار میکند. شما تا بهحال حتی یکبار با خودت فکر کردهای که 225 هزار و570 شهید انقلاب و دفاع مقدس، 574 هزار و 101 نفر جانباز و همچنین، 43 هزار و 173 نفر آزاده در دامن چه افرادی تربیت شده و چه مادران و همسرانی بودند که اینان را حمایت کردند تا آنان با طیب خاطر به رسالت خودشان در قبال میهن اسلامیشان عمل کنند؟ آنوقت حرف از یک گردان زن میزنید؟ شما با نادیده فرض کردن این واقعیتهای مهم، و طرح یک مطلب موهوم به تمامی زنان مؤمن، غیور و سرافراز ایران اسلامی توهین کردید.
عملکرد ارتش در 45 سال گذشته:
آقای علی کریمی، سوای آنکه شما بهعنوان یک سلبریتی بیسواد و مرفه بیدرد که حتی خدمت سربازیش را در رفاه کامل انجام داده، حق نداشته و نخواهید داشت که در ارتباط با غیور مردان ارتش جمهوری اسلامی ایران صحبت کنید. اساساً در خصوص ارتش جمهوری اسلامی ایران چه اطلاعاتی دارید که آنان را ارتش ایران قلمداد نمیکنید؟ بگذارید چند نکته مهم را برای شما بازگو کنم:
4-1- انشاءالله مطلع هستید که ارتش یکی از اصلیترین تکیهگاههای شاه برای حکومت 37 ساله او بود. اما، این نقطه اتکاء در مقابل حرکت خروشان مردم به یکباره درهم فروریخت. پاسخ و چرائی آن بسیار مشخص و روشن است. در حکومت پهلوی، شعار ارتش شاهنشاهی ایران «خدا، شاه، میهن» بود اما بهمجرد اینکه ارتش احساس نمود شاه این میهن با خدای آنان در ستیز افتاده و میهن نیز او را به شاهی قبول ندارد، پایبندیاش به حفظ آن تاج و تخت کیانی را از دست داد و پس از چندی، نهتنها شاه را تنها گذاشت بلکه، پشت فرماندهان عالیرتبه ارتش شاهنشاهی را خالی کرد چرا که آنان مسلمان و موحد بودند.
4-2- همین ارتش که پشت شاه را خالی کرد، از اولین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی به دفاع از اسلام و میهن اسلامیش پرداخت. به جرأت میگویم که شاید هیچ حوزهای از کارهای انقلاب وجود نداشته باشد که ارتشیان در آن نقش اصلی را ایفا نکرده باشند.
4-3- در تمام تعرضاتی که علیه انقلاب شد، از سنندج و کومله تا مهاباد و دمکرات، از گنبد تا خرمشهر و سیستان و بلوچستان، دلاور مردان ارتش دوشادوش سپاه پاسداران و سایر قوای انتظامی در صحنهها حضور یافته و به مقابله با دشمنان پرداخته و تعداد قابل توجهی شهید تقدیم انقلاب اسلامی کردند.
4-4- در دفاع مقدس، در حوزههای مختلفی همچون نیروی هوایی، نیروی دریائی، هوانیروز، پدافند، زرهی و امثالهم حرف اول را زده و جانانه از این مرز و بوم دفاع کردند.
4-5- در کنار برادران سپاه و غیور مردان بسیج و ایثارگران جهاد سازندگی، در تمامی عملیاتهای دفاع مقدس بهطرق گوناگون و در قالب مأموریتهای مختلف حضور داشته و دین خودشان را به این ملت شریف اداء نمودند.
4-6- تعداد 48 هزار شهید و تعداد قابل توجهی جانباز و آزاده، نثار میهن اسلامی کردند.
4-7- طولانیترین مدت اسارت در جنگ تحمیلی، یعنی 18 سال متعلق به شهید خلبان حسین لشکری است که 16 سال آن را به صورت انفرادی تحمل نمود. آیا میدانید که اگر او میپذیرفت که به کشورش خیانت نموده و به دروغ بگوید که در فضای هوایی عراق مورد هدف قرار گرفته، او را آزاد کرده و به آمریکا میفرستادند؟
نامه سرگشاده یک کهنه سرباز ارتشی به علی کریمی
4-8- چه تعدادی از کارکنان ارتش در امداد و کمکرسانی به مردم در حوادث مختلف طبیعی همچون سیل و زلزله به درجه رفیع شهادت نایل شدهاند؟
4-9- آیا شما شهید عباسعلی امینی تنها فرزند ذکور خانواده که در سال 1360 استخدام شد و معاف از حضور در مناطق عملیاتی بود و داوطلبانه در جبههها حاضر شد و به شهادت رسید، اطلاعی دارید؟
- یا از شهید تاجالدین هاشمینسب که او نیز استخدامی سال 1360 است و در منطقه مهران مقابل ارتش بعث عراق بههمراه نیروهایش به سختی مقاومت کرد و این مقاومت سرسختانه هاشمینسب، باعث شد تا نیروهای عراقی وی را با شلیک موشک آر پی جی به شهادت برسانند؟
- یا از سرباز شهید یوسف حیدری که در ۳۱ تیرماه 1367 یعنی فقط سه روز پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی دشمن بعثی، با مشاهده پیشروی ستون تانک نیروهای دشمن به سوی نیروی خودی درنگ را جایز ندانسته و تصمیم گرفت تا از همرزمانش دفاع کند. بالاخره تصمیم نهایی را گرفت و با بستن تعدادی نارنجک به فانوسقه (کمربند جنگی) خود به سوی تانکهای دشمن متجاوز حملهور شد و خود را به زیر شنی یکی از تانکهای دشمن که در منطقه نفتشهر بود انداخت. تانک دشمن منهدم شد ستون زرهی دشمن متوقف شد، چه میدانید؟
- از برادران خلبانان ابراهیم و حسین دل حامد که جسد مطهر یکی از آنان بعد از 23 سال به ایران بازگشت و دیگری برای همیشه مفقودالجسد شد، چه اطلاعی دارید؟
- از برادران انشائی عبدالحمید و محمود که توسط امریکاییان به شهادت رسیدند و جسد مطهرشان در دل آبهای نیلگون خلیج فارس آرام گرفت، چه میدانید؟
4-10- با 8 نفر شهید ارتش جمهوری اسلامی ایران که بهعنوان مدافعین حرم در سوریه حضور یافته و به شهادت رسیدند، تمامی آنها متولدین بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران بودند، چقدر آشنا هستید؟
آقای علی کریمی، بیایید و برای یکبار هم شده، حداقل با خودتان صادق باشید و واقعیت را بپذیرید. واقعیت این است که شما هیچ چیزی نمیدانید؟ چرا که اگر به کمترین مطالب در ارتباط با ارتش مردمی و ولایتمدار جمهوری اسلامی ایران و همچنین ولایتپذیری آنها اشراف داشتید، حتی به ذهنتان هم خطور نمیکرد که چنین مهملاتی را در ارتباط با ارتش جمهوری اسلامی مطرح کنید. افتخار این ارتش بههمراه سایر نیروهای مسلح آنست که تحت زعامت ولیفقیه برای اولین بار در طول 250 سال گذشته، اجازه ندادند تا در جنگی، حتی یک وجب از خاک میهنمان جدا شود.
آیا شما فراموش کردهاید که در سال 1368، آقای شمخانی در نیروی دریایی ارتش منصوب شد و سرتیپ محمدحسین جلالی به فرماندهی نیروی هوایی سپاه منصوب گردید؟ بهدرستی معنا و مفهوم این اقدام را متوجه میشوید؟ امروز، تفاوت ارتشیها با سپاهیها فقط در رنگ لباس و نوع مأموریتشان است. چرا که هر دو نیرو در کنار فراجا و وزارت دفاع، سربازان خدوم ایران اسلامی هستند که تحت زعامت و فرماندهی رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیتالله خامنه ای(مدظله العالی)، به انجام وظایف محوله مشغول هستند.
آقای علی کریمی، میدانید فرق ما با شما چیست؟ ما سرباز اسلام و ولایت مطلقه فقیه هستیم و شما سرباز دشمن اسلام و مسلمین و نوکر آمریکا. برای ما مرگ در حین انجام وظیفه، شهادت و آغاز یک راه عاقبت به خیری ابدی است و از منظر شما، مرگ خاتمه همه آرزوهایتان(و البته شروع یک عذاب ابدی).
آگاه باش که ما ارتشیان در کنار سایر نیروهای مسلح به اندازهای عزت نفس داریم که تحت هر شرایطی به انجام وظایف محوله اقدام میکنیم و در خصوص مشکلات اقتصادی گلایه نمیکنیم. اما شما، در زمانی که آحاد مردم با گرانی و مشکلات اقتصادی دیکته شده از سوی اربابان شما دست و پنجه نرم میکنند، فیش چند میلیونی برق مصرف شده در یکماه خانهات را بیش از ۷۰۰۰ کیلووات ساعت بوده، در لوای اینکه از گرانی برق گله داری به رخ مردم میکشی. اما، هیچ وقت توضیح ندادی که چرا تا این میزان برق در منزلت مصرف شده است!؟
در پایان، به شما نصیحت میکنم که دچار خطای محاسباتی در خصوص ارتش جمهوری اسلامی ایران نشوید. همچنین، گول تعداد دنبالکنندگانت در فضای مجازی که البته تعداد قابل توجهی از آنان توسط همراهان و همکاران جدیدتان در آلبانی ایجاد شده را نخورید. به وعدههای آمریکا و اذنابش اعتماد نکنید چرا که شما برای آنها از افرادی همچون شاه، صدام، معمرالقذافی، حسنی مبارک و امثالهم بالاتر نیستید. مطمئن باشید که کارشان که با شما تمام شود، همان رفتاری را با شما خواهند داشت که با آنان کردند. و کلام آخر آنکه:
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست * عِرض خود میبری و زحمت ما میداری.
سرهنگ بازنشسته شاداب عسگری
14 آبان /1401
*پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی