شهدای ایران shohadayeiran.com

همشهری نوشت: ساعت 21یکشنبه 24مهرماه به قاضی محمدوهابی، بازپرس جنایی تهران خبر رسید که پسری جوان در جریان یک درگیری با ضربات چاقو به قتل رسیده است.
به گزارش  شهدای ایران به نقل از  همشهری، ساعت 21یکشنبه 24مهرماه به قاضی محمدوهابی، بازپرس جنایی تهران خبر رسید که پسری جوان در جریان یک درگیری با ضربات چاقو به قتل رسیده است.

بررسی‌ها حکایت از این داشت که مقتول شب حادثه در محل کار پدرش که سفره‌خانه‌ای در یکی از مناطق پایتخت بود حضور داشته و درگیری در آنجا رخ داده بود. ظاهرا برادر بزرگ‌تر مقتول مدتی قبل‌تر یک میلیارد و هشتصد میلیون تومان بدهی بالا آورده و پس از آن فراری شده بود. طلبکاران نیز از وی شکایت کرده بودند و این پرونده در جریان بود تا اینکه شب حادثه مقتول با یک وکیل دادگستری در سفره خانه پدرش قرار گذاشته بود تا با هم درباره پرونده برادرش صحبت کنند.


آن شب، وکیل دادگستری با حضور در سفره‌خانه با مقتول در حال گفت‌وگو بود که در این بین پدر و پسری که از افراد طلبکار بودند وارد سفره خانه شدند. آنها به‌دنبال متهم فراری می‌گشتند و شروع کردند به فریاد زدن و تهدید کردن. پدر و پسر پس از توهین، تخریب و فحاشی سفره خانه را ترک کردند اما این پایان کار نبود. دقایقی بعد آنها دوباره به سفره‌خانه برگشتند و این‌بار خشمگین‌تر از دقایق قبل بودند. آنها قمه و چاقو به‌دست داشتند و به سمت پدر و برادر متهم فراری و وکیلی که در آنجا حضور داشت هجوم بردند و هر سه نفر را زخمی کردند. سپس مغازه را ترک کردند و متواری شدند.

به‌دنبال این حادثه 3فرد زخمی به بیمارستان منتقل شدند اما یکی از آنها یعنی برادر کوچک متهم فراری به‌رغم تلاش پزشکان جانش را از دست داد. در ادامه تحقیقات، تیم جنایی راهی بیمارستان شدند و به پرس و جو از 2مجروح دیگر پرداختند. پدرمقتول درحالی‌که از مرگ پسرش شوکه بود گفت: پسربزرگم، در زندگی بدشانسی آورد. او پسر بدی نیست و اگر الان هم غیبش زده از خجالتش است چرا که روی نگاه کردن به طلبکارانش را ندارد. او برای تغییر وضعیت زندگی‌اش کاری را شروع کرد و ناچار شد از چند نفر برای سرمایه‌گذاری پول بگیرد. قرار بود سود همه را بپردازد اما سرش کلاه گذاشتند و جنس‌هایی که خریده بود به دستش نرسید. از سوی دیگر طلبکاران فشار می‌آوردند و همین موجب شد تا پسرم دچار شرمندگی شود و بی‌آنکه ما را در جریان قرار بدهد فرار کند. از طرفی طلبکاران از پسرم شکایت کردند و در این میان پسر کوچک‌ترم به‌دنبال پرونده و کارهای او بود. حتی برایش وکیل گرفته بود و روز حادثه با آقای وکیل در سفره‌خانه‌ای که مدیریت آن را من به‌عهده دارم در حال گفت‌وگو بودند که ناگهان پدر و پسری که از طلبکاران بودند وارد سفره خانه شدند. طلبکاران دیگری هم نزد من آمده بودند تا سراغی از پسرم بگیرند ولی به همه گفته بودم که آدرسی از او ندارم.


وی درباره شب حادثه توضیح داد: آن شب پدر و پسری که وارد سفره‌خانه شده بودند شروع کردند به فحاشی و توهین. ما هم با گوشی موبایلمان فیلم گرفتیم و حتی به آنها تذکر دادیم که بی‌احترامی نکنند چون توهین و فحاشی در قانون مجازات دارد. آنها گوششان به حرف ما بدهکار نبود و بعد از چند دقیقه رفتند اما انگار بعد از رفتن تازه فهمیدند که ماجرا از چه قرار است و ممکن است از آنها شکایت کنیم. برای همین با عصبانیت برگشتند. آنها قمه و چاقو در دست داشتند و می‌گفتند چرا از آنها فیلم گرفته و تهدید به شکایت کرده‌ایم. بر سر همین با ما درگیر شدند و با قمه و چاقو، ضرباتی به من، پسرم و وکیل زدند که متأسفانه به مرگ پسرم منجر شد.
وی ادامه داد: من نه پدر و پسر ضارب را می‌شناسم و نه آدرسی از آنها دارم.
پس از انجام تحقیقات اولیه، بازپرس جنایی تهران دستور بررسی تصاویر دوربین‌های مداربسته و تحقیقات بیشتر از شاهدان را صادر کرد و تلاش برای دستگیری ضاربان ادامه دارد.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار