برادر شهید «میریحیی دلدار بناب» خاطرهای درباره پرهیز این شهید والامقام از سوءاستفاده از منصب و مقام روایت کرده است.
شهدای ایران :شهید «میریحیی دلدار بناب» یکی از گلهای معطر گلستان جهاد و شهادت است که جان شریف خود را در راه حراست از میهن اسلامی فدا کرد.
«میریحیی» ۳۰ خرداد سال ۱۳۴۱ در تبریز متولد شد. وی بین دوستان و آشنایان به «بیوک آقا» مشهور بود. او تحصیلات خود را تا پایان دوره متوسطه در زادگاهش ادامه داد و به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی و تأسیس سپاه پاسداران، با هدف حراست از نظام نوپای اسلامی به این نهاد انقلابی پیوست.
با آغاز جنگ تحمیلی وی عازم جبهههای حق علیه باطل شد و در عملیاتهای متعددی از جمله فتحالمبین، رمضان، والفجر مقدماتی، والفجر ۱، والفجر ۴، والفجر ۸ و کربلای ۴ حضور یافت.
«میریحیی» سال ۱۳۶۴ ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد تا اینکه سرانجام پس از مجاهدتهای فراوان، ۴ دی سال ۱۳۶۵ هنگامی که در کسوت معاون فرمانده گردان مشغول خدمت بود، بر اثر بمباران هوایی در شلمچه به شهادت رسید.
شهید «میریحیی دلدار بناب» بنا به روایت بسیاری از آشنایان و همرزمانش، از سوءاستفاده از مقام و مناصب دولتی پرهیز میکرد و بسیار بر این موضوع حساسیت داشت؛ برادر این شهید والامقام درباره این ویژگی وی چنین روایت کرده است:
«بیوک آقا» عادت نداشت موقعیت شغلی خودش را به کسی یادآوری کند و این در حالی بود که در یکی از بالاترین ردههای فرماندهی (معاون گردان) فعالیت داشت. روزی در دادگستری کار اداری داشتیم و راهمان نمیدادند برویم داخل. گفتم: «بیوک آقا! کافی است کارت شناساییات را نشانشان بدهی». اما او نپذیرفت و برگشتیم. گفتم: «چرا این کار را کردی؟»، گفت: «خوب است بپرسی چرا آن کار را نکردی؟»، پرسیدم: «خب چرا نکردی؟»، خندید و گفت: «بهتر است همیشه فکر کنی هیچ کارهای! مگر ما فرقی با دیگران داریم؟»، وقتی کمی بیشتر در این مورد حرف زد، من بهتر دیدم در ذھنیت خودم تجدید نظر کنم.
«میریحیی» ۳۰ خرداد سال ۱۳۴۱ در تبریز متولد شد. وی بین دوستان و آشنایان به «بیوک آقا» مشهور بود. او تحصیلات خود را تا پایان دوره متوسطه در زادگاهش ادامه داد و به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی و تأسیس سپاه پاسداران، با هدف حراست از نظام نوپای اسلامی به این نهاد انقلابی پیوست.
با آغاز جنگ تحمیلی وی عازم جبهههای حق علیه باطل شد و در عملیاتهای متعددی از جمله فتحالمبین، رمضان، والفجر مقدماتی، والفجر ۱، والفجر ۴، والفجر ۸ و کربلای ۴ حضور یافت.
«میریحیی» سال ۱۳۶۴ ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد تا اینکه سرانجام پس از مجاهدتهای فراوان، ۴ دی سال ۱۳۶۵ هنگامی که در کسوت معاون فرمانده گردان مشغول خدمت بود، بر اثر بمباران هوایی در شلمچه به شهادت رسید.
شهید «میریحیی دلدار بناب» بنا به روایت بسیاری از آشنایان و همرزمانش، از سوءاستفاده از مقام و مناصب دولتی پرهیز میکرد و بسیار بر این موضوع حساسیت داشت؛ برادر این شهید والامقام درباره این ویژگی وی چنین روایت کرده است:
«بیوک آقا» عادت نداشت موقعیت شغلی خودش را به کسی یادآوری کند و این در حالی بود که در یکی از بالاترین ردههای فرماندهی (معاون گردان) فعالیت داشت. روزی در دادگستری کار اداری داشتیم و راهمان نمیدادند برویم داخل. گفتم: «بیوک آقا! کافی است کارت شناساییات را نشانشان بدهی». اما او نپذیرفت و برگشتیم. گفتم: «چرا این کار را کردی؟»، گفت: «خوب است بپرسی چرا آن کار را نکردی؟»، پرسیدم: «خب چرا نکردی؟»، خندید و گفت: «بهتر است همیشه فکر کنی هیچ کارهای! مگر ما فرقی با دیگران داریم؟»، وقتی کمی بیشتر در این مورد حرف زد، من بهتر دیدم در ذھنیت خودم تجدید نظر کنم.