سرویس سیاسی   شهدای ایران : قطعاً یکی از مهم‌ترین علت محبوبیت سردار شهید قاسم سلیمانی، حضور موفق ایشان در جنگ با داعش و شکست جریان ارتجاع در منطقه بوده است؛ بااین‌وجود برخی از جریانات سیاسی کشور با نادیده انگاری اهمیت دستاوردهای شهدای مدافع حرم، همواره در تلاش هستند تا باهدف بهره‌برداری حزبی آن اقدام راهبردی را زیر سؤال ببرند.

1-  علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد دولت قبل در گفتگو با روزنامه اعتماد گفته است: «ناظران می‌گویند داعش دو سال بعد از شروع اعتراضات در سوریه سازمان‌دهی شد و آنچه جمهوری اسلامی در سوریه مرتکب شد دفاع از دیکتاتوری اسد در برابر مردم معترض بود. تاوان بقای بشار اسد حداقل ۶۰۰ هزار کشته و مفقود و ۱۲ میلیون آواره برآورد شده است.»

2- عمادالدین باقی  فعال سیاسی اصلاح‌طلب به بهانه مباحث حجاب که این روزها در سطح کشور مطرح است،  عکس بشار اسد را با خانواده انتشار می‌دهد و می‌نویسد «اگر حفظ حکومت این زن و شوهر آن‌قدر ارزش داشت که این‌همه خون به پایش ریخته شود و صدها جوان ایرانی کشته شوند. چرا زنان مشابه او در خیابان‌های خودمان تحمل نمی‌شوند.»


با توجه به اینکه جریان غرب‌گرای داخلی همواره منافع حزبی را بر منافع ملی ترجیح می‌دهد، آن‌ها از بدو حضور ایران اسلامی در سوریه، جنگ با داعش را زیر سؤال و مبلغان دروغین آن‌ها در اوج جنگ جریان مقاومت با داعش، موضوع حقوق دویست‌میلیونی مدافعان حرم را مطرح کرده بودند. بااین‌وجود، چند نکته در خصوص اظهارت فوق قابل‌تحلیل هست:

1-  اعتراضات به معنای مردمی آن در دو استان کوچک - درعا و سویدا - در حاشیه مرز اردن روی داد که اجتماعات از ۱۰۰ نفر و دویست نفر فراتر نمی‌رفتند. در این مقطع جمهوری اسلامی از برخورد خشن دستگاه امنیتی سوریه با آنان انتقاد کرد. این اعتراضات هر علتی داشت، حدود سه الی چهار ماه، به درازا کشید و بعدازآن جمعیت کمتر شد.

2-  ماجرای بعد اقدامات مسلحانه و تروریستی بود که به شکل حمله به نیروهای نظامی و اداری سوریه صورت می‌گرفت و حدود شش ماه به طول کشید . در این مقطع ایران و حزب‌الله هیچ دخالت و حضوری در سوریه نداشتند.

3-  مرحله سوم شکل‌گیری گروه‌های تروریستی در سوریه بود که با نقشه و حمایت کشورهای خارجی و باهدف تسلط تروریسم تکفیری در این کشور به راه افتاد. تروریست‌های تحت حمایت و با برنامه سرویس‌های اطلاعاتی غربی- عربی و عبری به این کشور سرازیر شدند.  افق این مرحله به آتش کشیدن ملت مسلمان در سوریه، عراق و ایران، تخریب چهره اسلامی در عرصه بین‌الملل، خارج کردن سوریه از محور مقاومت و تسلیم آن به محور رژیم صهیونیستی و امریکا بود. بنابراین، جمهوری اسلامی ایران از این مرحله به بحران سوریه ورود کرد و به کمک متحد راهبردی خود شتافت. بااین‌وجود، اگر حضور ملت سوریه در دفاع از کشور و نظام خود نبود، شکست استکبار و ارتجاع امکان‌پذیر نمی‌شد.

4-  صحنه حضور ایران در سوریه و پیروزی بسیار بزرگی که با شجاعت و تدبیر سرداران شهید سلیمانی و همدانی به دست آمد، افتخارآمیزترین صحنه‌ انقلاب اسلامی است که مخالفان ددمنش ایران هم به عظمت کار ایران اعتراف دارند، اما غرب‌زدگان روسیاه تلاش می‌کنند، حقیقتی به‌روشنی خورشید را انکار و شب ظلمانی اش لقب دهند.

نکته پایانی اینکه؛ از ابتدای ورود ایران در سوریه، جریان غرب‌گرا در کنار امریکا و عربستان و ... و به‌عبارت‌دیگر کنار جریان تروریستی تکفیری قرار گرفتند و در تخریب سوریه و قتل‌عام هزار هزار مردم این کشور شرکت کردند. همان کاری را در یمن و بحرین تکرار کردند.این سیاهه بدهکاری این جریان است. اما تعجب این است که چطور امروز جرات طلبکاری پیداکرده‌اند ؟

*فرهاد کوچک زاده