شهدای ایران shohadayeiran.com

سردار زاهدی درمورد کانال خط‌شیر گفت: در عملیات فرمانده کل قوا کانال خط شیر، انگیزه‌ای برای رسیدن به عملیات شده بود و باعث شده بود هر مسئولی که از کانال بازدید می‌کند، تحت تأثیر کار عظیمی که صورت گرفته بود، رأی مثبت به اجرای سریع عملیات بدهد.
 شهدای ایران:عملیات فرماندهی کل قوا، خمینی روح خدا زمانی که بحران داخلی به اوج خود رسید، طرح‌ریزی و با پافشاری رزمندگان جبهه دارخوین اجرا شد.

روایتی از خوشحالی رزمندگان اسلام  از حذف بنی‌صدر و فرماندهی مستقیم امام (ره)

تضاد بین بنی‌صدر و نیرو‌های خط امام که ریشه‌های آن را باید در مسائل سیاسی ناشی از خصلت‌های ذاتی و فکری بنی‌صدر جست‌وجو کرد، باعث شده بود با هرگونه اقدام عملی نیرو‌های انقلابی درصحنه نبرد مخالفت شود و طرح‌های عملیاتی سپاه نیز با هوچی‌گری، مبتنی بر عدم شناخت مسائل نظامی، از گردونه تحلیل کارشناسی در چارچوب روند اجرا حذف شود.

روایتی از خوشحالی رزمندگان اسلام  از حذف بنی‌صدر و فرماندهی مستقیم امام (ره)

اما علی‌رغم تضاد‌های موجود، فضای حاکم بر نیرو‌های انقلابی مرید امام به‌ گونه‌ای بود که برای رسیدن به گردونه پیروزی علیه خطوط دفاعی دشمن در صحنه نبرد، از هیچ کوششی فروگذار نکنند.

عملیات فرمانده کل قوا در محور دارخوین را سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با تکیه‌ بر نیرو‌های پیاده و اتکا به خداوند آغاز کرد و با رسیدن به اهداف از پیش تعیین‌شده، امید جدیدی را در جبهه‌های ساکن و بی‌تحرک جنگ ایجاد کرد.

خط شیر، مظهر بریدن از مظاهر پوچ و ساختگی است

سردار «سید علی بنی‌لوحی» از فرماندهان دوران دفاع مقدس در وصف شرایط حاکم بر اردوگاه خودی در آستانه عملیات می‌گوید:

رزمندگان جبهه توحید در خط شیر (منطقه عملیاتی؛ حدفاصل رودخانه کارون تا جاده آسفالت آبادان - اهواز) پخش می‌شوند تا دقایقی را در سنگر‌هایی که مدتی محراب عبادت آن‌ها بوده است، سپری کنند. اینجا دنیای دیگری است. جدای از دنیایی که دیگران برای خود ساخته‌اند. خط شیر، مظهر بریدن از مظاهر پوچ و ساختگی است و خدای بزرگ و مهربان در قلب‌های عاشق آن‌ها جای گرفته است.

خط شیر معراج روح‌های بزرگ بود. یاران این راه، نفس اماره را به بند کشیده و شیطان را از خود راندند. آن‌ها چه ساده و علی‌گونه در آن شرایط سخت، شب‌های گرم را به صبح رساندند و دست‌های آنان از نیش پشه‌های حاشیه کارون تاول‌زده بود.

چه خوب بودند آن‌ها که نگاهشان فقط در چشمان امام بود و راهی می‌جستند تا لبخندی بر لبان آن فقیه کامل بنشانند.

فرمانی دهان‌ به‌ دهان در خط شیر پخش می‌شود. نیرو‌های هر گروهان خیلی زود یکدیگر را پیدا می‌کنند و به‌ طرف کانال خط که فاصله آن‌ها را با عراقی‌ها کم کرده است، حرکت می‌کنند.

کانال خط شیر

کانال خط شیر نتیجه زحمات شبانه‌روزی مردان سلحشوری چون «عباس محسنی» است و با استفاده از آن، دشمن به‌ طور کامل غافلگیر می‌شد.

فاصله دو کیلومتری خطوط دفاعی خودی و دشمن و نبودن عوارض طبیعی و مصنوعی در مسیر باعث می‌شد در صورت اجرای عملیات، غافل‌گیری دشمن غیرممکن شود و تلفات زیادی برای تصرف خط اول عراق داده شود.

اهمیت این مسئله با بررسی نقاط ضعف دشمن در حملاتی که به خط شیر داشت، بیشتر مورد توجه قرار گرفت و برادران راه‌کار‌های متعددی را مورد بحث قرار دادند.

ابتکار و طرح اولیه احداث کانالی که بتواند ما را به دشمن نزدیک کند؛ اولین بار بوسیله «محمود پهلوان‌نژاد» طرح شد و برای احداث آن همه بسیج شدند.

کانال خط شیر، محرابی برای خودسازی

سردار «علی زاهدی» در خصوص مشقات و سختی‌های رزمندگان برای احداث این کانال می‌گوید:

اولین عید نوروزی بود که در جبهه بودیم. کندن کانال به‌ طرف دشمن تصویب شده بود. عموماً نیرو‌های مستقر در خط سعی می‌کردند در کندن آن سهیم شوند. در خرداد به نزدیکی عراقی‌ها رسیدیم، جلوی ما میدان مین بود و دو سه رشته سیم‌ خاردار بود.

آن‌ها که جلوی کانال کار می‌کردند، بعضی وقت‌ها ساعت‌ها حرف نمی‌زدند و در صورت نیاز با ایما و اشاره منظور خود را می‌رساندند. برای اینکه استتار منطقه به هم نخورد، خاک‌ها را با گونی به عقب می‌آوردیم. در آن شرایط که در چند قدمی دشمن بودیم و آب خوردن قطره‌ای بود، باز هم دشمن اصلی پشه‌ها بودند. دهانمان را که باز می‌کردیم، به یک باره ده‌ها پشه در بینی می‌رفت. ناچار بودیم صورت خود را با چفیه بپوشانیم و فقط دو چشم ما پیدا بود. شهید عسکری و شهید منصوری که همیشه برای کار قبراق بودند، سر و صورت خود را با گازوئیل می‌شستند تا از پشه‌ها در امان باشند. این‌ها همه به عشق عملیات بود و به عشق امام بود.

کندن کانال جدای از اینکه از لحاظ نظامی، تلاش برای دست‌یابی به راهکاری مناسب بود، محرابی برای خودسازی شده بود. خط شیر، معراج روح‌های بزرگ بود، اما جلوی خط شیر، صد‌ها متر جلوتر، آنجا که هر لحظه احتمال کمین دشمن است و برادرانی دور از جنجال‌های روزمره و دنیایی، کار جسمانی می‌کنند و عرق می‌ریزند، در هوای دم‌کرده و سوزان بالای ۵۵ درجه. به‌راستی آنجا چه خبر بود؟

این کانال انگیزه‌ای برای رسیدن به عملیات شده بود و باعث شده بود هر مسئولی که از کانال بازدید می‌کند، تحت تأثیر کار عظیمی که صورت گرفته بود، رأی مثبت به اجرای سریع عملیات بدهد.

کانال خط شیر، نمود مقاومت و پشت‌کار رزمندگانی بود که در روز‌های مظلومیت و بحرانی آغاز جنگ، در غرب و جنوب، دشمن را از رسیدن به اهداف خود محروم ساختند.

هرچند مانور عملیات فرمانده کل قوا، تنها متکی به عبور از کانال نبود، ولی نزدیک شدن نیرو‌های تک ور به دشمن از طریق کانال، آسیب‌پذیری نیرو‌های خودی را در تک جبهه‌ای به صفر رسانید تا این پیروزی، طلیعه‌ای برای رسیدن به پیروزی‌های بزرگ‌تر شود.

تأمین مهمات

در هر حال، با نزدیک شدن زمان عملیات، هماهنگی نسبتاً خوبی برای تأمین مهمات موردنیاز با برادران ارتش به وجود آمد و با حذف بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا، قبل از شروع عملیات، این هماهنگی در بهترین صورت ممکن به عمل آمد.

طرح مانور عملیات

مانور گردانی به این صورت مشخص شد که نیرو‌ها در قالب سه گروهان، از سه معبر به دشمن تک کنند. البته کانال خط شیر، این فرصت را به نیرو‌های عبور کننده از آن می‌داد که سریع‌تر رخنه لازم را در خط اول دشمن ایجاد کنند تا دو گروهان بعدی از جناحین، دشمن را غافلگیر کنند و خط اول پاک‌سازی شود.

عملیات از اصل غافلگیری استفاده می‌کرد و متکی به تهیه آتش نبود. هدف، استقرار در دومین خط دفاعی دشمن بود و در بحث‌های مربوط به مانور، حداکثر سه کیلومتر پیشروی مورد نظر بود که نیرو‌ها باید به آن می‌رسیدند.

منطقه مانور حدفاصل رودخانه کارون تا جاده آسفالت آبادان - اهواز بود و در جناح شرقی جاده، گسترش در حد مورد نیاز برای مقابله با این جناح دشمن پیش‌بینی‌شده بود.

عملیات ۱۳۶۰/۰۳/۲۱ در جبهه دارخوین، هرچند آبادان را در این مرحله از محاصره خارج نمی‌کرد ولی با محدود کردن منطقه سرپل عراق و نزدیک شدن به پل قصبه، باعث بالا رفتن روحیه نیرو‌ها می‌شد، ضمن این‌که می‌توانست آزمایش خوبی برای عملیات ثامن‌الائمه باشد.

شرح عملیات

نیرو‌های عملیات با وانت‌هایی که سقف آن‌ها برای رعایت استتار برداشته‌ شده بود، به محمدیه منتقل می‌شوند. نخل‌های منطقه یک‌ بار دیگر شاهد حضور رزمندگانی است که ماه‌ها سنگر‌های خط شیر را محراب عبادت خود کرده و اکنون پس از دو هفته دوری به خاطر سازمان‌دهی عملیاتی، به آنجا بازگشته بودند.

بنی‌صدر تا آخرین روز‌ها برای جلوگیری از اجرای عملیاتی که ریشه مردمی داشت و مسئولیت آن با سپاه بود، تلاش می‌کرد و بالاخره شورای عالی دفاع که حضور کسانی، چون حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و شهیدان محمد منتظری و دکتر چمران را در خود داشت، مجوز عملیات را صادر کرد...

هدیه خداوندی

اما آنچه در آخرین ساعات عملیات اتفاق افتاد، هدیه خداوندی بود. سردار سرلشکر رحیم صفوی در این خصوص می‌گوید:

در ساعت قبل از شروع عملیات، من و شهید «حسن باقری» به روستای محمدیه آمدیم. ما در یک سنگر کوچکی مستقر شده و در این فکر بودیم که بالاخره اسم عملیات را چه بگذاریم. این داستان نیست، این حقیقتی است که اتفاق افتاد. نیرو‌ها هم وارد معبر شده بودند. آن شب رادیو پیام داد که امام، بنی‌صدر را از فرماندهی کل قوا عزل کرده‌اند. این مسئله عزل بنی‌صدر باعث شد ما بگوییم چه‌بهتر که اسم عملیات را فرمانده کل قوا، خمینی روح خدا بگذاریم.

رزمندگان در بهترین حالت روحی، در حالی‌ که از حذف بنی‌صدر خوشحال بودند و مستقیماً امام خمینی را فرمانده خود می‌دیدند، در مسیر‌هایی که از آنجا باید بر دشمن یورش می‌بردند، مستقر شدند.

زمان شروع عملیات، ساعت چهار صبح مشخص‌شده بود و در این زمان هر گروهان خود را به مواضع دشمن نزدیک‌تر کرد. معبر مین از قبل باز شده بود و نیرو‌های تخریب جلوی ستون هر گروهان حرکت می‌کردند.

بالاخره لحظه وصال رسید. سردار سید علی بنی لوحی نقل می‌کند:

نیرو‌ها کانال را پرکرده بودند. ما جزء نیرو‌های سازمانی گردان نبودیم، ولی طبق معمول هرکس با هر مسئولیتی که داشت، وارد صحنه نبرد می‌شد. وقت نماز صبح بود. بچه‌ها نماز را در داخل کانال یا در کنار بوته‌هایی که استتار کامل داشت خواندند و بعد ستون شدند و حرکت کردند و پس از چند دقیقه، درگیری شروع شد.

ساعت را نگاه کردم چهار و  ۱۳ دقیقه را نشان می‌داد. دو، سه دقیقه نگذشت که نیرو‌ها آن‌ طرف خط دشمن بودند. عراقی‌ها غافلگیر شده و با توجه به پخش شدن سریع نیروها، خط اول عراق به‌ راحتی و خیلی زود سقوط کرد.

منطقه دشمن کاملاً باز شده و در اختیار ما قرار گرفته بود و باگذشت زمان، درگیری در آخرین نقطه پیشروی شدت گرفت. هدف، استقرار در خط دفاعی دوم دشمن بود، ولی نیرو‌های ما از غافل‌گیری عراقی‌ها استفاده کرده، به خط سوم رسیدند.

دشمن آگاه بود که مقاومت نیرو‌ها در خاکریز سوم به معنای تثبیت منطقه تصرف شده است، لذا با آخرین توان، پاتک‌های خود را شروع کرد. گردان زرهی صلاح‌الدین که احتیاط آن‌ها بود، به صحنه آورده شد.

وقتی‌که فرماندهان تک‌تیرانداز شدند

با روشن شدن هوا، جنگ، رنگ و بوی دیگری به خود گرفت، زیرا تانک‌ها و تیربار‌های دشمن، قدرت مانور بهتری پیدا کرده بودند.

با احداث خاکریز در مرکز منطقه تصرفی، نیرو‌ها باید پشت آن پدافند می‌کردند و خط جدید دفاعی را تشکیل می‌دادند. از نیرو‌هایی که در خط سوم درگیر بودند، غیر از یکی، دو نفر، همه شهید شدند.

چند روز قبل از عملیات، از اصفهان درخواست نیرو شده بود و این نیرو‌ها که آموزش لازم را دیده و یک گردان بودند، قبل از ظهر روز عملیات به منطقه وارد شدند. از نیرو‌های قدیمی هم شاید بیست سی نفر به‌صورت پراکنده در منطقه بودند و با هر زحمتی خط را سروسامان می‌دادند.

آقا رحیم، حسن باقری و حسین خرازی در این شرایط، رزمندگان ساده‌ای شده بودند که هر کدام در نقش یک تک‌تیرانداز، وارد عمل شده و بعضاً قسمتی از خط را از سقوط نجات می‌دادند. در چنین وضعیتی، آقا رحیم که فرمانده اول عملیات بود؛ مجروح گردید.

وی خود در خصوص این شرایط می‌گوید:

عراقی‌ها هفت شبانه‌روز پاتک کردند، حتی نفربر‌های عراقی تا خاکریز اول می‌رسیدند و بچه‌ها آن‌ها را منهدم می‌کردند. سه کیلومتر پیشروی کردیم، ۲۴۶ نفر اسیر گرفتیم. از نیرو‌های ما که در زمان حمله ۲۷۰ نفر بودند؛ ۱۲۰ نفر شهید شدند که ۶۰ شهید در منطقه دشمن ماند و پس از عملیات ثامن‌الائمه (ع) به عقب آوردیم. در یکی از پاتک‌های سنگین، ترکشی نصیب من شد و سرم شکافت. در اورژانس کار‌های لازم را انجام دادند و من به خط برگشتم. در خط بچه‌ها از دیدن من که با سر و روی بسته و باندپیچی‌شده به منطقه برگشته بودم، روحیه گرفته بودند؛ یعنی روحیه همین بود که باید تا شهادت جلو برویم و آبادان را از محاصره خارج کنیم.

دستاورد‌های عملیات

عملیات فرماندهی کل قوا به‌ طور مستقیم و غیرمستقیم، تأثیرات قابل‌ملاحظه‌ای در طرح‌ریزی عملیات ثامن‌الائمه (ع) گذاشت. اولاً این باور را در تمامی نیروها (خصوصا فرماندهان نظامی) ایجاد کرد که می‌توان با تکیه‌بر نیرو‌های پیاده، آبادان را از محاصره دشمن خارج کرد و این خود، تحولی در این منطقه بی‌تحرک محسوب می‌شد.

ثانیاً با انهدام بخش وسیعی از نیرو‌های دفاعی عراق و نزدیک‌تر شدن به پل قصبه، نویددهنده یک پیروزی بزرگ محسوب می‌شد، چرا که در عملیات ثامن‌الائمه (ع) نیرو‌های این محور می‌توانستند از فاصله کمتری به سمت پل قصبه (روی رودخانه کارون) هجوم ببرند، ضمن این‌که نبرد سنگین با نیرو‌های عراق، خود حامل تجارب بسیار ارزنده‌ای برای کلیه طراحان و مسئولان ستاد عملیات جنوب در این محور بود.

ازجمله این تجارب، پیدا کردن راه جاده‌ای برای زمین‌گیر کردن احتیاط دشمن بود که در این عملیات پاتک‌های سنگینی را اجرا کرده بود. عملیات فرماندهی کل قوا، باب الفتح عملیات ثامن‌الائمه (ع) شد.

منبع: جمعی از نویسندگان، نبرد‌های شرق کارون به روایت فرماندهان، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ ششم، ۱۳۹۱، صفحات ۱۴۱، ۱۴۲، ۱۴۳، ۱۴۷، ۱۴۸، ۱۴۹، ۱۵۰، ۱۵۲، ۱۵۳، ۱۵۴، ۱۵۹، ۱۶۰، ۱۶۱، ۱۶۲، ۱۶۴، ۱۶۶، ۱۶۷، ۱۶۹.

*دفاع پرس
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار