کارشناسان و رسانههای رژیم صهیونیستی معتقدند علیرغم سروصدای زیادی که ارتش این رژیم برای رزمایش نظامی اخیر خود به پا کرده، اما حتی قادر به انجام مانور زمینی در جبهه شمالی مقابل حزبالله لبنان نیست.
شهدای ایران :در حالی که ارتش رژیم اشغالگر صهیونیستی وارد چهارمین هفته از بزرگترین مانور نظامی تاریخ جعلی خود موسوم به «ارابههای آتش » میشود، عمده تمرکز نیروهای صهیونیست در این مانورها شبیه سازی جنگ با حزب الله در جبهه شمالی فلسطین اشغالی است. اما در حالی که صهیونیستها جهت رویارویی با حزب الله بیش از هر چیز نیاز به تقویت نیروی زمینی خود دارند کارشناسان و تحلیلگران این رژیم معتقدند که ارتش اسرائیل حتی قادر به انجام مانور زمینی در جبهه شمالی نیز نیست.
در همین زمینه «آلون بن دیوید» تحلیلگر نظامی رژیم صهیونیستی با انتشار مقالهای در روزنامه صهیونیستی معاریو درباره مانور نیروی زمینی ارتش رژیم صهیونیستی در جبهه شمالی و خطرات آن به ویژه بعد از سرنوشتی که این نیروها در سال 2000 و سپس در سال 2006 مقابل حزب الله لبنان دچار آن شدند هشدار داده و گفت، عناصر نیروی زمینی ارتش اسرائیل برای رسیدن به اراضی لبنان باید از دریا عبور کنند؛ اما این اقدام خطراتی دارد، چرا که حزب الله مجهز به بهترین موشکهای ضد کشتی است و مورد هدف قرار گرفتن کشتیهای حامل عناصر نیروی زمینی ارتش اسرائیل توسط موشکهای حزب الله فاجعهای است که مهار آن برای اسرائیل بسیار دشوار خواهد بود.
این کارشناس صهیونیست در ادامه مقاله خود به بررسی مانور نظامی اخیر رژیم صهیونیستی که در آن یک جنگ همه جانبه با گروههای مقاومت شبیه سازی شده است پرداخته و گفت، فرضیه این است که تنها بعد از چند روز درگیری گسترده با حزب الله لبنان و ایران و همچنین حماس در نوار غزه صدها نفر در جبهه داخلی اسرائیل کشته میشوند. سپس بعد از اینکه اسرائیل مردم لبنان را در ضاحیه بیروت مورد هدف قرار داده و ساختمانهای مرتفع در این منطقه را ویران کرد، حملات حزب الله به اسرائیل ادامه مییابد و ساختمانهای زیادی در تل آویو ویران میشوند و همچنین هزاران موشک به سمت حیفا شلیک میگردند.
کارشناس مذکور صهیونیست افزود، در ادامه این مانور درگیری با ایران شبیه سازی میشود که طی آن موشکهای ایرانی ساختمانهای حکومتی در قدس را هدف قرار داده و ویران میکنند. در این شرایط اسرائیل باید چه کار کند؟ آیا باید متوقف شده و زخمهای خود را التیام بخشد و امیدوار باشد که بعد از این جنگ روی آرامش را خواهد دید یا اینکه باید نیروهای خود را سازماندهی کرده و وارد لبنان شود. اگر اینگونه است واقعا ارتش اسرائیل به کجا میرود و این جنگ چقدر ادامه خواهد داشت؟ آن هم در حالی که جبهه داخلی اسرائیل تا آخرین روز جنگ همچنان ضربات بزرگی دریافت میکند. این شرایط، وضعیت ارتش اسرائیل را در 40 سال پیش زمانی که وارد لبنان شده بود به یاد میآورد.
در ادامه این مقاله آمده است، اما شرایط امروز مانند 40 سال گذشته نیست. امروز حزبالله به خوبی خود را سازماندهی کرده و آماده کشتن نیروهای مانوردهنده اسرائیلی در لبنان است. در اینجا باید از اتفاقاتی که در جنگ اوکراین رخ میدهد درس عبرت بگیریم. در روزهای اولیه جنگ اوکراین ارتش روسیه تصور میکرد که با انجام عملیاتهای زمینی به سرعت میتواند بر نیروهای اوکراینی غلبه کند اما این اتفاق نیفتاد و جنگ طولانی شد. نزدیک به سه ماه از این جنگ میگذرد و ما هنوز باید درسهای زیادی از آن بگیریم. البته نباید فراموش کنیم که ارتش اسرائیل در چه وضعیتی قرار دارد و توسط چه طرفهایی محاصره شده و بنابراین نمیتوانیم این ارتش را با ارتش روسیه مقایسه کنیم.
آلون بن دیوید در ادامه مقاله خود تصریح کرد، البته میدان جنگ اوکراین و میدان جنگ اسرائیل نیز کاملاً متفاوت است. اوکراین یک منطقه وسیع با مساحت و فواصل بسیار زیاد است که در آن مناطق گستردهای برای مانور و عملیاتهای زمینی وجود دارد. این در حالی است که در لبنان و نوار غزه هیچ منطقه بازی برای تحرک نیروی زمینی ارتش اسرائیل وجود ندارد. همچنین در لبنان به سختی میتوان یک منطقه را یافت که یک وسیله نقلیه جنگی بدون اینکه از پنجره خانهها دیده شود بتواند حرکت کند.
این کارشناس اسرائیلی ادامه داد، سوالی که در این شرایط مطرح میشود این است که آیا در میدان جنگ برتری با مهاجم است یا مدافع؟ واقعیت آن است که ارتش اسرائیل سالها تلاش کرده تا روحیه تهاجمی خود را حفظ کند اما در عین حال امکانات و منابع لازم برای دفاع گسترده از خود برای مدت طولانی را ندارد. این در حالی است که اغلب درگیریهایی که اسرائیل وارد آن میشود با یک حمله سریع آغاز میگردد. طی چهل سال گذشته در بیشتر رویاروییها ارتش اسرائیل از انجام مانورهای تهاجمی عمیق خودداری و به تحرکات دفاعی بسنده کرده است؛ همانند عملیاتی که در چند کیلومتری عمق لبنان در سال 2006 انجام داد.
این تحلیلگر صهیونیست تاکید کرد، واقعیت آن است که توانایی ارتش اسرائیل برای مانور در عمق بسیار کاهش یافته و نمیتوان با اطمینان گفت آیا امروز نیرویی در ارتش اسرائیل وجود دارد که بتواند نحوه پشتیبانی و حفظ ظرفیت مانور اسرائیل در چند کیلومتری لبنان را همانند سال 1982 تشخیص دهد. یکی از افسران ارشد ارتش اسرائیل این وضعیت را به زبان ساده تعریف کرده و گفت، سالهاست که ما نقشههای نظامی دو بعدی در ابعاد بسیار کوچک و بزرگ برای چند روز درگیری با نوار غزه طراحی کردهایم. این نقشهها همچنین شامل درگیری با حزب الله و مانور ارتش اسرائیل در چند هفته برای رسیدن به بیروت نیز میشود. اما واقعیت آن است که فرماندهان ارتش و مقامات سیاسی اسرائیل به این نتیجه رسیدند که انجام یک عملیات بزرگ نه در برابر نوار غزه و نه لبنان ممکن نیست و نهایت تلاش ارتش اسرائیل این است که یک سطح متوسطی برای مانورهای خود در این مناطق پیدا کند.
در ادامه مقاله روزنامه معاریو آمده، این همان معضلی است که ارتش در مانور نظامی اخیر خود نیز با آن مواجه شد و اینکه آیا باید به سمت یک درگیری گسترده در جبهه شمالی برود یا اینکه امیدوار باشد آرامش بعد از جنگ دوم با لبنان مجددا تکرار شود. همچنین آیا ارتش اسرائیل باید مانور محدودی علیه نیروهای یگان ویژه «رضوان» حزب الله در مرزهای شمالی آغاز کند یا اینکه علیرغم همه هزینهها و خطراتی که دارد باید نیروها را به عمق لبنان نیز منتقل کند. واقعیت آن است که ارتش اسرائیل انجام مانورهای محدود علیه نیروهای یگان رضوان را در جنوب انتخاب کرده و البته هنوز مشخص نیست که مقامات سیاسی اسرائیل این اجازه را نیز بدهند.
آلون بن دیوید، کارشناس نظامی رژیم صهیونیستی ادامه داد، مرحله بعدی مانور ارتش اسرائیل در قبرس خواهد بود و عناصر نیروی زمینی در این کشور فرود میآیند تا جنگ با حزب الله را شبیهسازی کنند. در این میان روزنامه اسرائیل هیوم فاش کرد که ارتش اسرائیل دو فروند کشتی بزرگ از ایالات متحده خریداری کرده است. این دو کشتی میتواند صدها جنگنده و تجهیزات سنگین را حمل کند اما باید توجه داشته باشیم که اگر قرار باشد از این کشتیها در جنگ احتمالی با حزب الله استفاده شود، در مقابل آن حزب الله مجهز به بهترین موشکهای ضد کشتی است که میتواند یک فاجعه برای اسرائیل به بار بیاورد.
وی در پایان مقاله خود تاکید کرد، این در حالی است که ارتش اسرائیل امکانات ساخت یک نیروی دریایی که به سکوها و سلاحهای دقیق مجهز باشد را ندارد و تفاوت زیادی بین ما و آمریکاییها وجود دارد. به عنوان مثال اگر فرمانده تفنگداران دریایی آمریکا در محاسبات خود دچار اشتباه شود یک ارتش بزرگ و نیروی هوایی ایالات متحده پشت آن وجود دارد، در صورتی که ارتش اسرائیل تنهاست و هیچ نیروی دومی پشت سر خود ندارد.
در همین زمینه «آلون بن دیوید» تحلیلگر نظامی رژیم صهیونیستی با انتشار مقالهای در روزنامه صهیونیستی معاریو درباره مانور نیروی زمینی ارتش رژیم صهیونیستی در جبهه شمالی و خطرات آن به ویژه بعد از سرنوشتی که این نیروها در سال 2000 و سپس در سال 2006 مقابل حزب الله لبنان دچار آن شدند هشدار داده و گفت، عناصر نیروی زمینی ارتش اسرائیل برای رسیدن به اراضی لبنان باید از دریا عبور کنند؛ اما این اقدام خطراتی دارد، چرا که حزب الله مجهز به بهترین موشکهای ضد کشتی است و مورد هدف قرار گرفتن کشتیهای حامل عناصر نیروی زمینی ارتش اسرائیل توسط موشکهای حزب الله فاجعهای است که مهار آن برای اسرائیل بسیار دشوار خواهد بود.
این کارشناس صهیونیست در ادامه مقاله خود به بررسی مانور نظامی اخیر رژیم صهیونیستی که در آن یک جنگ همه جانبه با گروههای مقاومت شبیه سازی شده است پرداخته و گفت، فرضیه این است که تنها بعد از چند روز درگیری گسترده با حزب الله لبنان و ایران و همچنین حماس در نوار غزه صدها نفر در جبهه داخلی اسرائیل کشته میشوند. سپس بعد از اینکه اسرائیل مردم لبنان را در ضاحیه بیروت مورد هدف قرار داده و ساختمانهای مرتفع در این منطقه را ویران کرد، حملات حزب الله به اسرائیل ادامه مییابد و ساختمانهای زیادی در تل آویو ویران میشوند و همچنین هزاران موشک به سمت حیفا شلیک میگردند.
کارشناس مذکور صهیونیست افزود، در ادامه این مانور درگیری با ایران شبیه سازی میشود که طی آن موشکهای ایرانی ساختمانهای حکومتی در قدس را هدف قرار داده و ویران میکنند. در این شرایط اسرائیل باید چه کار کند؟ آیا باید متوقف شده و زخمهای خود را التیام بخشد و امیدوار باشد که بعد از این جنگ روی آرامش را خواهد دید یا اینکه باید نیروهای خود را سازماندهی کرده و وارد لبنان شود. اگر اینگونه است واقعا ارتش اسرائیل به کجا میرود و این جنگ چقدر ادامه خواهد داشت؟ آن هم در حالی که جبهه داخلی اسرائیل تا آخرین روز جنگ همچنان ضربات بزرگی دریافت میکند. این شرایط، وضعیت ارتش اسرائیل را در 40 سال پیش زمانی که وارد لبنان شده بود به یاد میآورد.
در ادامه این مقاله آمده است، اما شرایط امروز مانند 40 سال گذشته نیست. امروز حزبالله به خوبی خود را سازماندهی کرده و آماده کشتن نیروهای مانوردهنده اسرائیلی در لبنان است. در اینجا باید از اتفاقاتی که در جنگ اوکراین رخ میدهد درس عبرت بگیریم. در روزهای اولیه جنگ اوکراین ارتش روسیه تصور میکرد که با انجام عملیاتهای زمینی به سرعت میتواند بر نیروهای اوکراینی غلبه کند اما این اتفاق نیفتاد و جنگ طولانی شد. نزدیک به سه ماه از این جنگ میگذرد و ما هنوز باید درسهای زیادی از آن بگیریم. البته نباید فراموش کنیم که ارتش اسرائیل در چه وضعیتی قرار دارد و توسط چه طرفهایی محاصره شده و بنابراین نمیتوانیم این ارتش را با ارتش روسیه مقایسه کنیم.
آلون بن دیوید در ادامه مقاله خود تصریح کرد، البته میدان جنگ اوکراین و میدان جنگ اسرائیل نیز کاملاً متفاوت است. اوکراین یک منطقه وسیع با مساحت و فواصل بسیار زیاد است که در آن مناطق گستردهای برای مانور و عملیاتهای زمینی وجود دارد. این در حالی است که در لبنان و نوار غزه هیچ منطقه بازی برای تحرک نیروی زمینی ارتش اسرائیل وجود ندارد. همچنین در لبنان به سختی میتوان یک منطقه را یافت که یک وسیله نقلیه جنگی بدون اینکه از پنجره خانهها دیده شود بتواند حرکت کند.
این کارشناس اسرائیلی ادامه داد، سوالی که در این شرایط مطرح میشود این است که آیا در میدان جنگ برتری با مهاجم است یا مدافع؟ واقعیت آن است که ارتش اسرائیل سالها تلاش کرده تا روحیه تهاجمی خود را حفظ کند اما در عین حال امکانات و منابع لازم برای دفاع گسترده از خود برای مدت طولانی را ندارد. این در حالی است که اغلب درگیریهایی که اسرائیل وارد آن میشود با یک حمله سریع آغاز میگردد. طی چهل سال گذشته در بیشتر رویاروییها ارتش اسرائیل از انجام مانورهای تهاجمی عمیق خودداری و به تحرکات دفاعی بسنده کرده است؛ همانند عملیاتی که در چند کیلومتری عمق لبنان در سال 2006 انجام داد.
این تحلیلگر صهیونیست تاکید کرد، واقعیت آن است که توانایی ارتش اسرائیل برای مانور در عمق بسیار کاهش یافته و نمیتوان با اطمینان گفت آیا امروز نیرویی در ارتش اسرائیل وجود دارد که بتواند نحوه پشتیبانی و حفظ ظرفیت مانور اسرائیل در چند کیلومتری لبنان را همانند سال 1982 تشخیص دهد. یکی از افسران ارشد ارتش اسرائیل این وضعیت را به زبان ساده تعریف کرده و گفت، سالهاست که ما نقشههای نظامی دو بعدی در ابعاد بسیار کوچک و بزرگ برای چند روز درگیری با نوار غزه طراحی کردهایم. این نقشهها همچنین شامل درگیری با حزب الله و مانور ارتش اسرائیل در چند هفته برای رسیدن به بیروت نیز میشود. اما واقعیت آن است که فرماندهان ارتش و مقامات سیاسی اسرائیل به این نتیجه رسیدند که انجام یک عملیات بزرگ نه در برابر نوار غزه و نه لبنان ممکن نیست و نهایت تلاش ارتش اسرائیل این است که یک سطح متوسطی برای مانورهای خود در این مناطق پیدا کند.
در ادامه مقاله روزنامه معاریو آمده، این همان معضلی است که ارتش در مانور نظامی اخیر خود نیز با آن مواجه شد و اینکه آیا باید به سمت یک درگیری گسترده در جبهه شمالی برود یا اینکه امیدوار باشد آرامش بعد از جنگ دوم با لبنان مجددا تکرار شود. همچنین آیا ارتش اسرائیل باید مانور محدودی علیه نیروهای یگان ویژه «رضوان» حزب الله در مرزهای شمالی آغاز کند یا اینکه علیرغم همه هزینهها و خطراتی که دارد باید نیروها را به عمق لبنان نیز منتقل کند. واقعیت آن است که ارتش اسرائیل انجام مانورهای محدود علیه نیروهای یگان رضوان را در جنوب انتخاب کرده و البته هنوز مشخص نیست که مقامات سیاسی اسرائیل این اجازه را نیز بدهند.
آلون بن دیوید، کارشناس نظامی رژیم صهیونیستی ادامه داد، مرحله بعدی مانور ارتش اسرائیل در قبرس خواهد بود و عناصر نیروی زمینی در این کشور فرود میآیند تا جنگ با حزب الله را شبیهسازی کنند. در این میان روزنامه اسرائیل هیوم فاش کرد که ارتش اسرائیل دو فروند کشتی بزرگ از ایالات متحده خریداری کرده است. این دو کشتی میتواند صدها جنگنده و تجهیزات سنگین را حمل کند اما باید توجه داشته باشیم که اگر قرار باشد از این کشتیها در جنگ احتمالی با حزب الله استفاده شود، در مقابل آن حزب الله مجهز به بهترین موشکهای ضد کشتی است که میتواند یک فاجعه برای اسرائیل به بار بیاورد.
وی در پایان مقاله خود تاکید کرد، این در حالی است که ارتش اسرائیل امکانات ساخت یک نیروی دریایی که به سکوها و سلاحهای دقیق مجهز باشد را ندارد و تفاوت زیادی بین ما و آمریکاییها وجود دارد. به عنوان مثال اگر فرمانده تفنگداران دریایی آمریکا در محاسبات خود دچار اشتباه شود یک ارتش بزرگ و نیروی هوایی ایالات متحده پشت آن وجود دارد، در صورتی که ارتش اسرائیل تنهاست و هیچ نیروی دومی پشت سر خود ندارد.