مدتی است عباراتی ثابت بسان ترجیعبند در همه خبرهایی که از وین میرسد تکرار میشود؛ اینکه «ایران پیشنهادها و راهحلهایش را ارائه داده و حالا نوبت طرف مقابل است که عزم خود را نشان دهد.
به گزارش شهدای ایران، اگر آمریکا حاضر به دادن تضمین نباشد، دولت جمهوری اسلامی هیچ الزامی به توافق ندارد.
روزنامه ی وطن امروز ضمن تأکید بر تحلیل فوق نوشت: مدتی است عباراتی ثابت بسان ترجیعبند در همه خبرهایی که از وین میرسد تکرار میشود؛ اینکه «ایران پیشنهادها و راهحلهایش را ارائه داده و حالا نوبت طرف مقابل است که عزم خود را نشان دهد»، اینکه «مذاکرات از فاز فنی گذشته و به سطح سیاسی رسیده و از اینجا به بعد همه چیز بستگی به تصمیمهای سیاسی طرفین دارد»، اینکه «ایران تمام گامهای لازم را برداشته و این آمریکاست که زیر بار ارائه تضمینهای مورد نظر ایران نمیرود»، اینکه «تا درباره همه چیز توافق نشود، درباره هیچ چیز توافق نشده است»، اینکه «حصول توافق همان اندازه محتمل است که عدم توافق»... و مواردی از این دست. اصلا انگار سوزن اخبار مذاکرات روی این گزارهها گیر کرده و پیش نمیرود. برای چندمین بار است که خبر پایان مذاکرات و امضای توافق منتشر و درباره دادهها و ستاندههای ایران حرف و تحلیل ارائه میشود و به فاصله کوتاهی همه چیز تکذیب میشود.
آنچه مسلم اما حقیقت ماجراست اینکه فراسوی همه گمانهزنیها چه چیزی در متن واقع رقم خورده و میخورد. مهم تیم مذاکره است که مرعوب و مقهور این فضای رسانهای نشود و سر سوزنی از مطالبات بحق ملت کوتاه نیاید. تیم مذاکره باید بهخاطر داشته باشد این دولت به مردم قول توافق نداده و با قول توافق از مردم رأی نگرفته که «هر توافقی» برایش بهتر از «عدم توافق» باشد. هدف از مذاکرات «رفع تحریمها» و «انتفاع ملت» است، نه کسب «جام اخلاق» در پایبندی به تعهدات و نمایاندن چهره بیاخلاق طرف مقابل به جهانیان! بنابراین «صرف توافق» دستاوردی برای این دولت به حساب نمیآید و اگر آمریکا حاضر به دادن تضمین نیست، حضرات الزام به «هر توافق»ی ندارند، چه اینکه مردم از رویکرد «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» رو گردانده و رو به گفتمانی آوردهاند که شعارش تکیه بر توان داخلی است و متعهد شده امور مملکت را فارغ از توافق پیش ببرد.
توافق زمانی ارزش دارد که ستاندهای حقیقی و بلندمدت با ارزشی لااقل همتراز دادههای بسیاری داشته باشد که به مثابه تعهدات ایران لحاظ شده است. در غیر این صورت «عدم توافق» به مراتب نسبت به توافقی فاقد تضمینهای اعلام شده ارزش بیشتری دارد. برخلاف تبلیغات رسانههای غربی و دنبالههای ایدئولوژیکشان در کشور، مقصود از مذاکره برای دولت فعلی «احیای برجام» نبوده است و چنانچه امکانی برای رفع مؤثر همه تحریمها ندارند، عطای توافق را به لقای آن بخشیده و بیش از این ملت را در حالت تعلیق نگاه ندارند. توافقی که فاقد تضمینهای اعلام شده باشد و هیچ ضمانت عینی برای تحقق تعهدات طرف مقابل در آن لحاظ نشده باشد، همان «برجام» است، آن هم به وجهی که اجرا شد. توافقی هم که نهایتش «برجام» باشد، فرجامش هم میشود «خسارت محض».
روزنامه ی وطن امروز ضمن تأکید بر تحلیل فوق نوشت: مدتی است عباراتی ثابت بسان ترجیعبند در همه خبرهایی که از وین میرسد تکرار میشود؛ اینکه «ایران پیشنهادها و راهحلهایش را ارائه داده و حالا نوبت طرف مقابل است که عزم خود را نشان دهد»، اینکه «مذاکرات از فاز فنی گذشته و به سطح سیاسی رسیده و از اینجا به بعد همه چیز بستگی به تصمیمهای سیاسی طرفین دارد»، اینکه «ایران تمام گامهای لازم را برداشته و این آمریکاست که زیر بار ارائه تضمینهای مورد نظر ایران نمیرود»، اینکه «تا درباره همه چیز توافق نشود، درباره هیچ چیز توافق نشده است»، اینکه «حصول توافق همان اندازه محتمل است که عدم توافق»... و مواردی از این دست. اصلا انگار سوزن اخبار مذاکرات روی این گزارهها گیر کرده و پیش نمیرود. برای چندمین بار است که خبر پایان مذاکرات و امضای توافق منتشر و درباره دادهها و ستاندههای ایران حرف و تحلیل ارائه میشود و به فاصله کوتاهی همه چیز تکذیب میشود.
آنچه مسلم اما حقیقت ماجراست اینکه فراسوی همه گمانهزنیها چه چیزی در متن واقع رقم خورده و میخورد. مهم تیم مذاکره است که مرعوب و مقهور این فضای رسانهای نشود و سر سوزنی از مطالبات بحق ملت کوتاه نیاید. تیم مذاکره باید بهخاطر داشته باشد این دولت به مردم قول توافق نداده و با قول توافق از مردم رأی نگرفته که «هر توافقی» برایش بهتر از «عدم توافق» باشد. هدف از مذاکرات «رفع تحریمها» و «انتفاع ملت» است، نه کسب «جام اخلاق» در پایبندی به تعهدات و نمایاندن چهره بیاخلاق طرف مقابل به جهانیان! بنابراین «صرف توافق» دستاوردی برای این دولت به حساب نمیآید و اگر آمریکا حاضر به دادن تضمین نیست، حضرات الزام به «هر توافق»ی ندارند، چه اینکه مردم از رویکرد «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» رو گردانده و رو به گفتمانی آوردهاند که شعارش تکیه بر توان داخلی است و متعهد شده امور مملکت را فارغ از توافق پیش ببرد.
توافق زمانی ارزش دارد که ستاندهای حقیقی و بلندمدت با ارزشی لااقل همتراز دادههای بسیاری داشته باشد که به مثابه تعهدات ایران لحاظ شده است. در غیر این صورت «عدم توافق» به مراتب نسبت به توافقی فاقد تضمینهای اعلام شده ارزش بیشتری دارد. برخلاف تبلیغات رسانههای غربی و دنبالههای ایدئولوژیکشان در کشور، مقصود از مذاکره برای دولت فعلی «احیای برجام» نبوده است و چنانچه امکانی برای رفع مؤثر همه تحریمها ندارند، عطای توافق را به لقای آن بخشیده و بیش از این ملت را در حالت تعلیق نگاه ندارند. توافقی که فاقد تضمینهای اعلام شده باشد و هیچ ضمانت عینی برای تحقق تعهدات طرف مقابل در آن لحاظ نشده باشد، همان «برجام» است، آن هم به وجهی که اجرا شد. توافقی هم که نهایتش «برجام» باشد، فرجامش هم میشود «خسارت محض».