اما چرا تهران برای ادامه گفتگو با غرب شرط گذاشته است؟ پاسخ به این سوال مهم به نتایج به دست آمده از آخرین دور گفتگوها در هتل کوبورگ باز می گردد.
پس از بازگشت هیئت مذاکرهکننده جمهوری اسلامی ایران به وین علاوه بر برگزاری نشستهای روتین میان طرفین دو جلسه مهم میان ایران، اروپا و سه کشور عضو تروئیکا برگزار شده است.
در این نشستها، هیئت مذاکرهکننده کشورمان بر لزوم تصمیمگیری سریعتر طرفهای غربی جهت حلوفصل چند موضوع باقیمانده تأکید کردهاند. در حال حاضر پیشرفت گفتگوها در وین به مرحلهای رسیده است که برای امضای توافق طرف غربی باید تصمیم سیاسی گرفته و حسن نیت خود را نشان دهد؛ اما در کمال تعجب اروپاییها بهجای تسهیل مسیر مذاکرات، پلتفرمی را طراحی کرده و روی میز قرار دادهاند که نهتنها انتفاع ابتدایی ایران از برجام را تأمین نمیکند، بلکه اتمسفر گفتگوها را به سمت بیراهه منحرف خواهد کرد.
در صورتی که مذاکره به روند مطلوب خود باز نگردد، علامتی برای پایان گفتگوها در چارچوب فعلی است. از سویی مختومه شدن مذاکرات نشانه بیمسئولیتی طرف اروپایی در حصول توافق است، درحالیکه در هشت دور گذشته رفع ابهامات حقوقی و فنی در سه کارگروه مجزا از یکدیگر پیش رفته است، باز کردن دوباره چند پرونده کهنه و ادعایی نشان میدهد که آمریکاییها اراده سیاسی لازم برای توافق ندارند! درحالیکه در ظاهر رسانههای غربی و دنبالههای داخلی آنها بهصورت شبانهروزی تبلیغ «احیای برجام» کرده و با خط فارسی ترویج دیپلماسی میکنند، در عمل به دنبال بهانهای برای اجماع سازی بینالمللی برای احیای «پروژه فشار حداکثری» هستند.
ورود ادعاهای فرابرجامی به معادلات موجود در مذاکرات باعث شده است که در مرحلهای قرارگرفته باشیم که افق حصول به توافق در ابهام قرار گیرد. به عبارتی ساده درصورتیکه طرف غربی دست از بهانهجویی برداشته و خواستههای منطقی ایران (لغو تحریم، راست آزمایی و ضمانت) را بپذیرد توافق حاصلشده و در غیر این صورت امکان دارد که مذاکرهکنندگان ایران نقطه آخر را روی مذاکرات گذشته و برای همیشه وین را ترک کنند.
این نقطه پایان میتواند درباره موضوعات ادعایی آژانس نیز باشد که درصورت پافشاری طرفهای غربی بر موضع فعلی ، دست خالی هتل کوبورگ را ترک خواهند کرد. سفر فوری مدیرکل آژانس به تهران میتواند نشانهای از فهم شرایط مذاکره و خطوط قرمز ایران و همچنین اراده طرفهای غربی برای بستن پروندههای ادعایی باشد.
غربیها به دلیل نداشتن اراده سیاسی لازم در گفتگوها سعی دارند با مقصرنمایی ایران بهگونهای وانمود کنند که تهران مانع از امضای توافق است. دولت بایدن به دلیل نداشتن اختیار لازم از سوی کنگره در مخمصه افتاده و دچار زوال عقل سیاسی شده است.
این روزها واشنگتن بازی مقصر نمایی راه انداخته و ایران را مسئول شکست مذاکرات نشان میدهد. غربیها گمان میکند از رو کردن پروندههای سیاسی - پادمانی در آژانس، حفظ لیست سیاه تحریمها و عدم تضمین باعث میشود که زیر فشار اجتماعی ایران عقبنشینی کند!
درصورتیکه مذاکرات آتی در دور هشتم آن در وین شکست بخورد؛ غرب دیگر نمیتواند گفتگوها را از دور متوقف شده ادامه داده و آن را مهندسی سیاسی کند. بلکه در بهترین حالت میتواند امیدوار به ایده توافق موقت باشد.
۱- پایان مذاکرات بدون نتیجه ملموس و تضمین انتفاع اقتصادی ایران، فرآیندی خودکار به سمت تولید اورانیوم فلزی در سطح ۲۰ درصد و افزایش احتمالی غنیسازی تا سطح ۹۰ درصد است، این فرایند علمی برخلاف NPT نیست! در صورت عدم ایفای تعهدات طرف مقابل، طبق بند ۲۹ و ۳۹ میتوان تعهدات خود را باید کاهش دهیم. مسیر دیپلماسی و عمل به تعهدات جاده دوطرفه است و ایران در مسیر یکطرفه گام درنخواهد داشت.
۲- شرایط محیطی آمریکا نشان میدهد که امکان رسیدن به توافق خوب با غرب وجود ندارد؛ درصورتیکه نتوانیم به «توافق خوب» برسیم؛ اشتباهات راهبردی دولت وقت در دور ششم از گفتگوها را دولت سیزدهم تکرار نخواهد کرد.
کشور از گردنههای سخت عبور کرده و حالا اجباری برای نادیده گرفتن خطوط قرمز خود ندارد. با توجه به شرایط محیطی و بینالمللی، غرب در وضعیتی قرار ندارد که بخواهد برای مذاکرات وین شروط جدید تعیین کند.
روزنامه والاستریت ژورنال نوشته است که دیپلماتهای غربی ابراز نگرانی کردهاند که در پی عملیات نظامی روسیه در اوکراین و رویارویی واشنگتن و اروپا با مسکو بر سر این مسئله، ممکن است این اختلافات به تضعیف اتحاد بین قدرتهای مذاکرهکننده با ایران (شامل فرانسه، چین، آلمان، چین، روسیه و آمریکا بهطور غیرمستقیم) بر سربرنامه هستهای آن منتهی شود. این روزنامه نوشته است که در این لحظه هر توافقی با ایران بهتر از بی توافقی است! این دست اعترافات نشان میدهد که غرب به دنبال آن است که بیش از آنکه بحران اوکراین تشدید شود، با ایران به تفاهم برسد.
۳- آمریکاییها گمان میکنند که میتوانند فضای موجود در پرونده برجام را برای همیشه حفظ کنند. واشنگتن تصور میکند میتواند فضای خطونشان کشیدن را بدون تنش و کنترلشده نگه دارد، این فضای ژلهای برای بایدن باید شکننده شود. مسئله واضح آن است که شرایط فعلی هیچ شباهتی به چارچوب زمانی مدنظر تیم بلینکن در گزارش گلدنبرگ ندارد. ابزار فشار اقتصادی جدید و امتحان نشدهای همروی میز آمریکا نیست و حتی تحریمهای اجتماعی (منطق ماگنیتسکی) هم در این فضا کار نمیکند.
از همه اینها بالاتر هرچقدر پرونده ایران دیرتر به یک نتیجه قابل پیشبینی برسد آمریکا دیرتر میتواند وارد حل پروندههای دومینویی و بسیار مهمتر که با پرونده ایران همپوشانی دارد شود. اگر غربیها امروز بر سر لغو تحریمها و راست آزمایی آن با ایران به تفاهم نرسند، در دور بعدی مذاکرات روی اصل تحریمها مذاکرهای در کار نخواهد بود، بلکه تنها میتوانند روی مدل پیشرفتهای ایران اظهارنظر کنند.
پیش از آغاز جنگ در اوکراین و بعد از اعمال تحریمهای ثانویه در پروژه نورد استریم ۲ روسها بارها با آمریکاییها مذاکره کردهاند، اما در هیچ گفتگویی آنها بر سر «اصل تحریم» با رقیب خود مذاکره نداشتهاند، بلکه روی پیشرفتهای پروژه با یکدیگر مذاکره کردهاند. این وضعیت باعث شده «نورد استریم ۲» حتی پس از جنگ در کییف عاملی پایدار روی میز باشد!
تجربه به ما نشان داده است که برنده در شب آخر مشخص میشود و نه در صبح آغاز آن! یکی از خطوط قرمز ایران در زمان مذاکرات برجام، دستیابی بهحق تحقیق و توسعه دانش هستهای در کشور است. از همان آغاز مذاکرات آمریکاییها ابتدا با این مسئله مخالفت کردند اما ایستادگی جمهوری اسلامی ایران بر حقوق ذاتی خود باعث شده است که این ماده در توافق قید شود. آمریکاییها در توافق سال ۲۰۱۵ گمان میکردند با رساندن غنیسازی به سطح ۳.۵ درصد پیچهای توان علمی ایران را بازکردهاند، اما توسعه سانتریفیوژ نسل ۲، نسل ۴، نسل ۶، نسل ۸ و حالا نسل ۱۲ بار دیگر ما را از خاک بلند کرده است.
آنچه صنعت علمی و هستهای ایران را تا به امروز روی پا نگاه داشته نه لطف آمریکاییها برای حفظ چند سانرویفیوژ بلکه پافشاری ایران در حفظ فرآیند «تحقیق و توسعه» بوده است. درصورتیکه غربیها بخواهند مسیر مذاکرات را به سمت جادههای ناهموار بکشند، از دانش بومی ایرانی ضرباتی سخت خواهند خورد. آخرین فرصت غرب نشست شورای حکام است. در صورتی که آن ها پرونده های جعلی و ادعایی را در آن جلسه نبندد، غنی سازی ۹۰ درصدی به میز مذاکرات وین بیش از پیش نزدیک خواهد شد. ایران در ماجرای تسا حسن نیت خود را به اندازه کافی به عهدشکنان نشان داده است.