گزارش؛
جریان مرموز و موریانهوار تحریف برای قلب واقعیتهای دفاع مقدس هیچگاه نمیگوید چرا دشمن تجاوزگر را از خرمشهر بیرون راندیم بلکه القا میکند که چرا پس از فتح خرمشهر جنگ را تمام نکردید و شش سال پس از آن را جنگیدید؟
سرویس فرهنگی شهدای ایران: نکته مهم و راهبردی در نگاه به حماسه دفاع مقدس در تاریخ کشورمان، خطی انگاشتن و نقطهای ندیدن این حماسه ماندگار است؛ خطی که سال ۵۹ آغاز شد و همچنان ادامه دارد و همچون ذخیرهای تمامنشدنی با تار و پود جامعه تنیده شده و دل و جان نسلی که آن دوران را ندیده به خود جذب میکند؛ همچنان تولید قدرت میکند و امنیت و بازدارندگی را پس از ۴۰ سال رهین آورده است.
دفاع مقدس یک شناسنامه ظاهری دارد و یک شناسنامه باطنی. شناخت مؤلفههای ظاهری چندان دشوار نیست؛ رژیم بعثی صدام بهطور رسمی مورخ ۳۱ شهریور سال ۵۹ از جنوب و غرب کشور و پس از پاره کردن قطعنامه ۱۹۷۵ الجزایر توسط صدام، در مرزی به طول یک هزار و ۲۰۰ کیلومتر، به ایران حملهای سراسری کرد؛ اینکه بدانیم دو هزار و ۸۰۰ روز، یعنی از ۳۱ شهریور ۵۹ تا پنجم مرداد ۶۷ روزشمار دفاع مقدس را در دل خود جای داده و پنج استان بهطور مستقیم و ۱۱ استان بهطور غیرمستقیم و در مجموع، ۱۶ استان درگیر جنگ بودند و اینکه بدانیم ۶۲ عملیات کوچک و بزرگ در دفاع مقدس انجام شد و طی هشت سال، ۲۱۳ هزار شهید، ۵۰۰ هزار جانباز و بیش از ۵۰ هزار آزاده و هزاران مفقودالاثر برای سرافرازی پرچم ایران اسلامی فداکاری کردند و در نهایت تجاوزگر را از خاک کشور بیرون راندند نه تنها از اهمیت خاصی برخوردار است بلکه باید این حماسه را به قدری شفاف تبیین کرد که کسی قادر به تحریف آن نباشد.
اینها و دهها مسئله دیگر فقط بخش کوچکی از شناسنامه ظاهری دفاع مقدس است، ولی مهمتر از این ظاهر، آن حقیقت و واقعیتی بود که به دفاع جنبه قداست داد و کشور را برای همیشه از هرگونه تعرض احتمالی بیمه کرد. این حقیقت همان چیزی است که امروز جریان تحریف در کمین آن است.
امروز فراتر از بازگویی حماسهها و خاطرات دفاع مقدس که در جای خود امری لازم و بجاست، باید دانست که در اتاقهای فکر و اندیشکدههای غربی، فرمان تحریف برای این قطعه نورانی از تاریخ ایران، صادر و در حال اجراست. یاد و نام و بزرگداشت دفاع مقدس به بازتولید قدرت در کشور کمک میکند، به بزرگداشت ناکامی شکستخوردگان شرق و غرب در برابر یک کشور در سایه وحدت و انسجام و همدلی، به دستاورد پیروزی در سایه اطاعت از ولی امر کمک میکند و درست به همین دلایل و دهها دلیل دیگر است که بهزعم دشمن، دفاع مقدس نباید در دل و ذهن نسل جوان بهعنوان یک نوستالژی حماسی و اقتدارآفرین تجلی یابد.
طراحان تحریف از بیرون و مزدوران اجراییاش در داخل هیچگاه تاریخ شروع جنگ را کتمان نمیکنند، ولی در تحریف باطنی، اینگونه القا میکنند که عامل اصلی شروع جنگ نه صدام بلکه اقدامات، شعارها و تحریکات ایران بوده که عامل اصلی شروع جنگ بوده است! تحریفی که سراسر کذب است، زیرا بر اساس اسناد متقن تاریخی، تا قبل از ۳۱ شهریور ۵۹ آمار ۶۳۶ مورد تعرض مرزی از سوی رژیم بعثی عراق به کشورمان ثبت شده است.
دست بلند تحریف هیچگاه نمینویسد یک ملت نباید از خود در برابر تجاوز دفاع کند، بلکه موذیانه مقدس بودن دفاع را مورد تشکیک قرار میدهد و حال آنکه واقعیت آن است که کشور ما مورد حمله واقع شد و دفاع از آب و خاک و ناموس و کشور ضروری و لازم است. در آموزههای دینی به چنین دفاعی، جهاد و به کشتههای آن شهید اطلاق شده و هرگاه نام شهیدی بر تارک یک نبرد درخشید آن نبرد مقدس میشود.
جریان مرموز و موریانهوار تحریف برای قلب واقعیتهای دفاع مقدس هیچگاه نمیگوید چرا دشمن تجاوزگر را از خرمشهر بیرون راندیم بلکه القا میکند که چرا پس از فتح خرمشهر جنگ را تمام نکردید و شش سال پس از آن را جنگیدید؟ و حال آنکه واقعیت آن است که تجاوزگر پس از عقب رانده شدن از خرمشهر، در موقعیت دیدی بهتر و میدان آتش برتر قرار گرفته بود و اگر از این مواضع عقب رانده نمیشد، ما همچنان در میدان دید و تیر و تهدید و تعرض و اشغال مجدد او قرار میگرفتیم علاوه بر این که بخشهای بسیار دیگری در تصرف دشمن بود.
جریان در کمین نشسته تحریف، هیچگاه از اقدامات ددمنشانه آمریکا و رژیم بعثی عراق در ماههای پایانی جنگ مانند بمبارانهای گسترده شیمیایی یا حمله به هواپیمای مسافربری بندرعباس در خلیجفارس نمیگوید؛ اما علت پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را با تحریف جمله امام راحل مبنی بر نوشیدن جام زهر بهگونهای القا میکند که گویی امام (ره) در یک واکنش انفعالی و غیرارادی اقدام به پذیرش قطعنامه کرد، حال آنکه به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی، این پذیرش در آن مقطع یک حرکت کاملاً مدبرانه و از موضع عقلانیت بود. اقتضاء شرایط جنگ در آن مقطع چنین حکمی را موجب شد و این غیر از آن چیزی است که تحریف میگوید.
در پایان اشاره میکنیم که کلیدواژه لزوم شکستن جریان تحریف در ادبیات دشمنشناسی از سوی حضرت امام خامنهای (مدظلهالعالی) به یک راهبرد در جنگ ارادهها و روایتها و جنگ شناختی القایی دشمن تبدیل شده است و اخیراً نیز فرمودند که دشمن برای به ثمر نشاندن تحریم محتاج تحریف است. در واقع تحریف بهعنوان عامل مکمل و همافزا برای فروپاشی نظام اسلامی از درون، بهشدت در دستور کار دشمن قرار گرفته است و بصیرت افزایی و روشنگری و تبیین در این زمینه یک وظیفه ضروری و لازم از سوی همه دلسوزان انقلاب است.
دفاع مقدس یک شناسنامه ظاهری دارد و یک شناسنامه باطنی. شناخت مؤلفههای ظاهری چندان دشوار نیست؛ رژیم بعثی صدام بهطور رسمی مورخ ۳۱ شهریور سال ۵۹ از جنوب و غرب کشور و پس از پاره کردن قطعنامه ۱۹۷۵ الجزایر توسط صدام، در مرزی به طول یک هزار و ۲۰۰ کیلومتر، به ایران حملهای سراسری کرد؛ اینکه بدانیم دو هزار و ۸۰۰ روز، یعنی از ۳۱ شهریور ۵۹ تا پنجم مرداد ۶۷ روزشمار دفاع مقدس را در دل خود جای داده و پنج استان بهطور مستقیم و ۱۱ استان بهطور غیرمستقیم و در مجموع، ۱۶ استان درگیر جنگ بودند و اینکه بدانیم ۶۲ عملیات کوچک و بزرگ در دفاع مقدس انجام شد و طی هشت سال، ۲۱۳ هزار شهید، ۵۰۰ هزار جانباز و بیش از ۵۰ هزار آزاده و هزاران مفقودالاثر برای سرافرازی پرچم ایران اسلامی فداکاری کردند و در نهایت تجاوزگر را از خاک کشور بیرون راندند نه تنها از اهمیت خاصی برخوردار است بلکه باید این حماسه را به قدری شفاف تبیین کرد که کسی قادر به تحریف آن نباشد.
اینها و دهها مسئله دیگر فقط بخش کوچکی از شناسنامه ظاهری دفاع مقدس است، ولی مهمتر از این ظاهر، آن حقیقت و واقعیتی بود که به دفاع جنبه قداست داد و کشور را برای همیشه از هرگونه تعرض احتمالی بیمه کرد. این حقیقت همان چیزی است که امروز جریان تحریف در کمین آن است.
امروز فراتر از بازگویی حماسهها و خاطرات دفاع مقدس که در جای خود امری لازم و بجاست، باید دانست که در اتاقهای فکر و اندیشکدههای غربی، فرمان تحریف برای این قطعه نورانی از تاریخ ایران، صادر و در حال اجراست. یاد و نام و بزرگداشت دفاع مقدس به بازتولید قدرت در کشور کمک میکند، به بزرگداشت ناکامی شکستخوردگان شرق و غرب در برابر یک کشور در سایه وحدت و انسجام و همدلی، به دستاورد پیروزی در سایه اطاعت از ولی امر کمک میکند و درست به همین دلایل و دهها دلیل دیگر است که بهزعم دشمن، دفاع مقدس نباید در دل و ذهن نسل جوان بهعنوان یک نوستالژی حماسی و اقتدارآفرین تجلی یابد.
طراحان تحریف از بیرون و مزدوران اجراییاش در داخل هیچگاه تاریخ شروع جنگ را کتمان نمیکنند، ولی در تحریف باطنی، اینگونه القا میکنند که عامل اصلی شروع جنگ نه صدام بلکه اقدامات، شعارها و تحریکات ایران بوده که عامل اصلی شروع جنگ بوده است! تحریفی که سراسر کذب است، زیرا بر اساس اسناد متقن تاریخی، تا قبل از ۳۱ شهریور ۵۹ آمار ۶۳۶ مورد تعرض مرزی از سوی رژیم بعثی عراق به کشورمان ثبت شده است.
دست بلند تحریف هیچگاه نمینویسد یک ملت نباید از خود در برابر تجاوز دفاع کند، بلکه موذیانه مقدس بودن دفاع را مورد تشکیک قرار میدهد و حال آنکه واقعیت آن است که کشور ما مورد حمله واقع شد و دفاع از آب و خاک و ناموس و کشور ضروری و لازم است. در آموزههای دینی به چنین دفاعی، جهاد و به کشتههای آن شهید اطلاق شده و هرگاه نام شهیدی بر تارک یک نبرد درخشید آن نبرد مقدس میشود.
جریان مرموز و موریانهوار تحریف برای قلب واقعیتهای دفاع مقدس هیچگاه نمیگوید چرا دشمن تجاوزگر را از خرمشهر بیرون راندیم بلکه القا میکند که چرا پس از فتح خرمشهر جنگ را تمام نکردید و شش سال پس از آن را جنگیدید؟ و حال آنکه واقعیت آن است که تجاوزگر پس از عقب رانده شدن از خرمشهر، در موقعیت دیدی بهتر و میدان آتش برتر قرار گرفته بود و اگر از این مواضع عقب رانده نمیشد، ما همچنان در میدان دید و تیر و تهدید و تعرض و اشغال مجدد او قرار میگرفتیم علاوه بر این که بخشهای بسیار دیگری در تصرف دشمن بود.
جریان در کمین نشسته تحریف، هیچگاه از اقدامات ددمنشانه آمریکا و رژیم بعثی عراق در ماههای پایانی جنگ مانند بمبارانهای گسترده شیمیایی یا حمله به هواپیمای مسافربری بندرعباس در خلیجفارس نمیگوید؛ اما علت پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را با تحریف جمله امام راحل مبنی بر نوشیدن جام زهر بهگونهای القا میکند که گویی امام (ره) در یک واکنش انفعالی و غیرارادی اقدام به پذیرش قطعنامه کرد، حال آنکه به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی، این پذیرش در آن مقطع یک حرکت کاملاً مدبرانه و از موضع عقلانیت بود. اقتضاء شرایط جنگ در آن مقطع چنین حکمی را موجب شد و این غیر از آن چیزی است که تحریف میگوید.
در پایان اشاره میکنیم که کلیدواژه لزوم شکستن جریان تحریف در ادبیات دشمنشناسی از سوی حضرت امام خامنهای (مدظلهالعالی) به یک راهبرد در جنگ ارادهها و روایتها و جنگ شناختی القایی دشمن تبدیل شده است و اخیراً نیز فرمودند که دشمن برای به ثمر نشاندن تحریم محتاج تحریف است. در واقع تحریف بهعنوان عامل مکمل و همافزا برای فروپاشی نظام اسلامی از درون، بهشدت در دستور کار دشمن قرار گرفته است و بصیرت افزایی و روشنگری و تبیین در این زمینه یک وظیفه ضروری و لازم از سوی همه دلسوزان انقلاب است.