ترک فعلهای دولت سابق در صنعت نفت، فهرستی طولانی را شامل میشود.
به گزارش شهدای ایران، «روزنامه کیهان» در ستون اخبار ویژه خود نوشت:
در اینباره روزنامه ایران در گزارشی نوشت: یک بررسی تاریخی نشان میدهد که با سهمیهبندی بنزیـن و استفاده از کارت سوخت، مصرف روزانه بنزین از حدود ۷۴ میلیون لیتر در تیرماه ۱۳۸۶ به حدود ۶۰ میلیون لیتر در سال ۱۳۸۹ کاهش یافت. رونـد افـزایـش مـصـرف پـس از ایـن تاریخ بهگونهای بود که در سال ۱۳۹۴ روزانه ۷۱ میلیون لیتر بنزین در کشور مصرف میشد. به عبارتی، افزایـش ۱۱ میلیون لیتر در روز طی ۵ سال. اما در خردادماه ۱۳۹۴، وزارت نفت سیاست سهمیه بندی را حذف و عملاً زمینه حذف کارت سوخت را فراهم کرد. با بیاستفاده شدن کارت سوخت، در نهایت مصرف بنزین در این دوره از حدود ۷۱ میلیون لیتر در روز در سال ۱۳۹۴ به حدود ۹۲ میلیون لیتر در سال ۱۳۹۷ رسید. به عبارتی دیگر، افزایش بیش از ۲۰ میلیون لیتر در روز فقط طی ۳ سال.
ایران در این دوره واردکننده بنزین شد و چهار سال بعد بهخاطر عوارض این سوءمدیریت، احیای سهمیهبندی بنزین، به بدترین شکل تصمیمگیری و انجام شد.
از سوی دیگر سرمایهگذاری در صنعت نفت بهعنوان مهمتریـن مسئله داخلـی ایـن صنعت، طی سالهای اخیر به میزان قابل توجهی کاهش یافت. بهطوری که در ۸ سال اخیر نه تنها تعداد پروژههای جدید کلیدخورده انگشتشمار بود، بلکه صرفا پروژههایی تکمیل شـد کـه از دولت نهم و دهم آغاز شده بود. حتی آنقـدر سـرمایهگذاری کم شد که برخی از پروژههای شـروع شـده از دولت نهم و دهم هم همچنان نیمه کاره مانده است. مانند فاز ۱۱ میدان گازی پارس جنوبی، پروژه ایران الانجی، توسعه کمی و کیفی پالایشگاهی و پتروپالایشگاهی و بسیاری از مجتمعهای پتروشیمی تعریف شده در مسیر خط لوله اتیلن غـرب. این پروژه هـا بهخاطر ترک فعل دولت قبل به مرکز هزینه بیبازده تبدیل شدند.
مسئله اینجاست که در دولت یازدهم و دوازدهم برخی از پروژهها هم که توسـط همیـن دولـت طراحـی شـده بـود، رها شدند و هیچ پیشرفتی نداشتند؛ مانند پالایشگاههای هشتگانه سیراف.
همچنین گذشته از محکومیت ایـران در پرونـده کرسنت و ضرر چند میلیاردی، ایران در ۸ سال گذشته در ۲ دادگاه گازی دیگر محکوم شد که این محکومیت نتیجه ناتوانی دولت قبل در تعاملات بینالمللی و ناآشنایی با زبان دنیا بـود. یکی در مورد واردات گاز از ترکمنستان و دیگری درخصوص صادرات گاز به ترکیه.
در ۸ سال گذشته فرصتهای متعددی برای تقویت دیپلماسی با استفاده از ظرفیتهـای نفتی و گازی از دست رفت.
در زمینه ظرفیتهای داخلی نیز نشستهای زیادی در دولت گذشته با پیشنهاد استفاده از ظرفیت خالی شرکتهای ایرانی، بخش خصوصی و بهطور کلی ظرفیتهای مردمی برگزار شد که به نتیجهای نرسید. رضا پدیدار، رئیس کمیسیون انرژی اتاق تهران در اینباره میگوید: «براساس آخریـن مـطـالـعـات مـا در حـوزه انرژی حدود ۳ هزار شرکت در بخش خصوصی- سازنده، پیمانکار، مهندسین ساخت، مشاوران- و بیش از ۳۲ تشکل فعال هستند، اما آنچه استفاده میشـود حدود ۲۵ درصـد از ظرفیت موجود است و ۷۵ درصد ظرفیت خالی مانده است.
جمعآوری گازهای همراه نفت در سطح مناطـق نفتخیز جنوب و خامـوش کردن مشعلهای فراوانی که در پارس جنوبی میسوزند و مـواد ارزشمندی را تبدیـل بـه آلایندههای محیطزیستی میکند، موضوع دیگری است که از آن در دولت یازدهـم و دوازدهم غفلت شد.
قرار بود که وزارت نفت طبق برنامه ششم هرساله، سوختن گازهای فلر را ۲۰ درصد کاهش دهد و براساس ماده ۴۸ این قانون تا پایان برنامه ششم توسعه حداقل درصد گازهای مشعل کنترل شود، اما نه تنها کنترل نشد بلکه حتی در پایان برنامه ششم توسعه میزان فلرسوزی و هدر رفت گاز ایران بیشتر شد، بهطوری که روزانه معادل تولید گاز فاز ۲ پارس جنوبی (حدود ۲۰ میلیارد مترمکعب در سال تحت عنوان سوزاندن گازهای همراه به مواد آلاینده تبدیل میشود.
اخراج شرکتهای چینی و امید بستن به شرکت بدسابقه فرانسوی(توتال)، بلاتکلیف گذاشتن فاز ۱۱ پارس جنوبی، عدم صیانت از مخازن نفتی، عدم تعیین تکلیف شرکت ملی صنایع ملی پتروشیمی، فرصتسوزی در میادین مشترک و غفلت از ابزارهای متنوع صادرات، از دیگر ترک فعلهای وزارت نفت در دولت گذشته است.
در اینباره روزنامه ایران در گزارشی نوشت: یک بررسی تاریخی نشان میدهد که با سهمیهبندی بنزیـن و استفاده از کارت سوخت، مصرف روزانه بنزین از حدود ۷۴ میلیون لیتر در تیرماه ۱۳۸۶ به حدود ۶۰ میلیون لیتر در سال ۱۳۸۹ کاهش یافت. رونـد افـزایـش مـصـرف پـس از ایـن تاریخ بهگونهای بود که در سال ۱۳۹۴ روزانه ۷۱ میلیون لیتر بنزین در کشور مصرف میشد. به عبارتی، افزایـش ۱۱ میلیون لیتر در روز طی ۵ سال. اما در خردادماه ۱۳۹۴، وزارت نفت سیاست سهمیه بندی را حذف و عملاً زمینه حذف کارت سوخت را فراهم کرد. با بیاستفاده شدن کارت سوخت، در نهایت مصرف بنزین در این دوره از حدود ۷۱ میلیون لیتر در روز در سال ۱۳۹۴ به حدود ۹۲ میلیون لیتر در سال ۱۳۹۷ رسید. به عبارتی دیگر، افزایش بیش از ۲۰ میلیون لیتر در روز فقط طی ۳ سال.
ایران در این دوره واردکننده بنزین شد و چهار سال بعد بهخاطر عوارض این سوءمدیریت، احیای سهمیهبندی بنزین، به بدترین شکل تصمیمگیری و انجام شد.
از سوی دیگر سرمایهگذاری در صنعت نفت بهعنوان مهمتریـن مسئله داخلـی ایـن صنعت، طی سالهای اخیر به میزان قابل توجهی کاهش یافت. بهطوری که در ۸ سال اخیر نه تنها تعداد پروژههای جدید کلیدخورده انگشتشمار بود، بلکه صرفا پروژههایی تکمیل شـد کـه از دولت نهم و دهم آغاز شده بود. حتی آنقـدر سـرمایهگذاری کم شد که برخی از پروژههای شـروع شـده از دولت نهم و دهم هم همچنان نیمه کاره مانده است. مانند فاز ۱۱ میدان گازی پارس جنوبی، پروژه ایران الانجی، توسعه کمی و کیفی پالایشگاهی و پتروپالایشگاهی و بسیاری از مجتمعهای پتروشیمی تعریف شده در مسیر خط لوله اتیلن غـرب. این پروژه هـا بهخاطر ترک فعل دولت قبل به مرکز هزینه بیبازده تبدیل شدند.
مسئله اینجاست که در دولت یازدهم و دوازدهم برخی از پروژهها هم که توسـط همیـن دولـت طراحـی شـده بـود، رها شدند و هیچ پیشرفتی نداشتند؛ مانند پالایشگاههای هشتگانه سیراف.
همچنین گذشته از محکومیت ایـران در پرونـده کرسنت و ضرر چند میلیاردی، ایران در ۸ سال گذشته در ۲ دادگاه گازی دیگر محکوم شد که این محکومیت نتیجه ناتوانی دولت قبل در تعاملات بینالمللی و ناآشنایی با زبان دنیا بـود. یکی در مورد واردات گاز از ترکمنستان و دیگری درخصوص صادرات گاز به ترکیه.
در ۸ سال گذشته فرصتهای متعددی برای تقویت دیپلماسی با استفاده از ظرفیتهـای نفتی و گازی از دست رفت.
در زمینه ظرفیتهای داخلی نیز نشستهای زیادی در دولت گذشته با پیشنهاد استفاده از ظرفیت خالی شرکتهای ایرانی، بخش خصوصی و بهطور کلی ظرفیتهای مردمی برگزار شد که به نتیجهای نرسید. رضا پدیدار، رئیس کمیسیون انرژی اتاق تهران در اینباره میگوید: «براساس آخریـن مـطـالـعـات مـا در حـوزه انرژی حدود ۳ هزار شرکت در بخش خصوصی- سازنده، پیمانکار، مهندسین ساخت، مشاوران- و بیش از ۳۲ تشکل فعال هستند، اما آنچه استفاده میشـود حدود ۲۵ درصـد از ظرفیت موجود است و ۷۵ درصد ظرفیت خالی مانده است.
جمعآوری گازهای همراه نفت در سطح مناطـق نفتخیز جنوب و خامـوش کردن مشعلهای فراوانی که در پارس جنوبی میسوزند و مـواد ارزشمندی را تبدیـل بـه آلایندههای محیطزیستی میکند، موضوع دیگری است که از آن در دولت یازدهـم و دوازدهم غفلت شد.
قرار بود که وزارت نفت طبق برنامه ششم هرساله، سوختن گازهای فلر را ۲۰ درصد کاهش دهد و براساس ماده ۴۸ این قانون تا پایان برنامه ششم توسعه حداقل درصد گازهای مشعل کنترل شود، اما نه تنها کنترل نشد بلکه حتی در پایان برنامه ششم توسعه میزان فلرسوزی و هدر رفت گاز ایران بیشتر شد، بهطوری که روزانه معادل تولید گاز فاز ۲ پارس جنوبی (حدود ۲۰ میلیارد مترمکعب در سال تحت عنوان سوزاندن گازهای همراه به مواد آلاینده تبدیل میشود.
اخراج شرکتهای چینی و امید بستن به شرکت بدسابقه فرانسوی(توتال)، بلاتکلیف گذاشتن فاز ۱۱ پارس جنوبی، عدم صیانت از مخازن نفتی، عدم تعیین تکلیف شرکت ملی صنایع ملی پتروشیمی، فرصتسوزی در میادین مشترک و غفلت از ابزارهای متنوع صادرات، از دیگر ترک فعلهای وزارت نفت در دولت گذشته است.