دانیال نام نوجوانی است اهل زاهدان که حدود یک ماه پیش دچار سوختگی شد و پزشکان تشخیص دادند باید برای معالجه فوراً به مشهد اعزام شود. پدر دانیال دست به دامان امام رئوف شد و خیلی زود خادمان رضوی سر راهشان قرار گرفتند.
به گزارش شهدای ایران، دانیال نام نوجوانی است اهل زاهدان که حدود یک ماه پیش دچار سوختگی شد و پزشکان تشخیص دادند که باید برای معالجه فوراً به مشهد اعزام شود. اما اعزام دانیال به مشهد آغازگر ماجرایی جالب بود که در ادامه تقدیم میشود.
ماجرا از یک ماه قبل آغاز شد. آن زمان که حجتالاسلاموالمسلمین مروی، تولیت آستان قدس رضوی، برای افتتاح زائرسرای آستان قدس رضوی در منطقه مرزی میرجاوه به سیستانوبلوچستان سفر میکند و پس از بهرهبرداری از این زائرسرا در مسیر بازگشت با دانیال همسفر میشود.
یک ساعت تأخیر در پرواز زاهدان، مشهد
تولیت آستان قدس رضوی نیز همراه دیگر مسافران پرواز زاهدان، مشهد منتظرند اپراتور اطلاعات پرواز زمان سوارشدن مسافران را اعلام کند، اما درعوض این پیام را میشنوند که «پرواز مشهد با تأخیر انجام خواهد شد.» تأخیر پرواز اتفاق عجیبی نیست، اما، برخلاف بسیاری از اوقات، این بار سبب خیر میشود و اتفاق شیرینی را رقم میزند. حدود یک ساعت میگذرد و بالاخره زمان سوارشدن مسافران فرامیرسد. همگی، ازجمله تولیت آستان قدس رضوی، سوار هواپیما میشوند و خود را برای سفر بهسمت مشهد مقدس مهیا میکنند.
دعوت کاپیتان از تولیت آستان قدس برای حضور در کابین خلبان
طولی نمیکشد که کادر پرواز از حجتالاسلام مروی درخواست میکنند که بهدعوت کاپیتان لحظاتی در کابین خلبان حضور یابند. با ورود تولیت آستان قدس به کابین خلبان، باب گفتوگو درخصوص موضوعات مرتبط با زیارت و خدمت باز میشود و خلبان که خود را یکی از خادمیاران رضوی معرفی میکند بهانه اصلی این دعوت را به زبان میآورد.
روایت خلبان از دلیل تأخیر پرواز
او توضیح میدهد که در بین مسافران یک خانواده کمبضاعت اهل حاشیه شهر زاهدان حضور دارند که دانیال، نوجوان ۱۲سالهشان، بهدلیل بروز یک حادثه، دچار سوختگی شدید شده و والدینش میخواهند برای درمان او را به مشهد ببرند، اما، بهدلیل محدودیتهای قانونی درباره پرواز بیماران دارای وضعیت خاص مانند دانیال، جلو سوارشدنشان را میگیرند و همین موضوع باعث تأخیر یکساعته پرواز میشود.
اما خلبان پادرمیانی میکند و برای کمک به خانواده این نوجوان بیمار مسئولیت سوارکردن او را برعهده میگیرد؛ بهاینترتیب، پسرک حادثهدیده و پدر و مادرش سوار هواپیما میشوند، تا پیش از آنکه صدمات ناشی از سوختگی عوارض بیشتری ایجاد کند به مراکز درمانی تخصصی مشهد برسند. خلبان که متوجه حضور تولیت آستان قدس رضوی در این پرواز میشود، این فرصت را مغتنم میشمرد تا بهواسطه ایشان برای کمک به این خانواده از حضرت رضا (ع) مدد بگیرد. او ماجرا را برای حجتالاسلام مروی تعریف میکند و از تولیت آستان قدس رضوی درخواست کمک میکند؛ اینگونه است که با دستور حجتالاسلام مروی خادمان حضرت رضا (ع) برای حمایت از این خانواده پای کار میآیند.
آغاز خدمت به دانیال از روی باند پرواز
ساعت ۱۱ شب، پرواز روی باند فرودگاه شهید هاشمینژاد مشهد مینشیند و طبق هماهنگیهای صورتگرفته توسط مدیریت امور مجاورین معاونت خدمات اجتماعی بنیاد کرامت رضوی، فوراً، اورژانس روی باند پرواز میآید و دانیال را به بیمارستان امام رضا (ع) منتقل میکند. از همان لحظه اول، مدیر امور مجاورین بنیاد کرامت رضوی مسئول پیگیری مستقیم درمان دانیال و پذیرایی از خانواده او میشود.
انتقال به بیمارستان امام رضا (ع) و پیگیری با عمل پیوند پوست
چند روز پس از ارائه این خدمت، با هادی غلامی، مدیر امور مجاورین بنیاد کرامت رضوی، در این باره گفتوگو میکنم تا برایمان از آخرین وضعیت سلامتی دانیال و میزبانی از خانواده او بگوید.
او در این باره میگوید: بهسرعت هماهنگی لازم با بیمارستان امام رضا (ع) انجام شد و با نشستن هواپیما، بلافاصله، ما دانیال را از خانوادهاش تحویل گرفتیم و شبانه به بخش سوانح و سوختگی این بیمارستان منتقل کردیم. عمده سوختگی مربوط به صورت و بازو و قفسه سینه دانیال بود که طبق نظر پزشک متخصص بخش روز اول تحت درمانهای اولیه، ازجمله شستوشو و مداوا و تعویض پانسمان، قرار گرفت تا برای عمل آمادگی پیدا کند. درنهایت، پیوند پوست اعضای بیشترآسیبدیده با موفقیت انجام شد و همه ما از بهبودی حال دانیال خوشحال شدیم.»
پیگیری روند درمان دانیال توسط خادمان و اسکان خانواده در زائرسرا
او ادامه میدهد: «در مدت بستری و درمان دانیال، هر روز خدمه مدیریت امور مجاورین بنیاد کرامت رضوی بهصورت تلفنی با والدین او در ارتباط بودند. حتی یک دستگاه تلفنهمراه در اختیار پدر دانیال قرار گرفت تا خانواده در اسرع وقت از احوال بیمار مطلع شوند. چندین نوبت هم با حضور در بیمارستان از نزدیک فرایند درمان دانیال پیگیری شد، تا اینکه پس از ۲۰ روز و طیشدن مراحل مختلف درمانی پزشک معالج مجوز مرخصی داد.»
بهدستور تولیت آستان قدس رضوی، خانواده دانیال، در مدت ۲۰ روز طول درمان پسرشان، بهطور کامل تحت حمایت قرار میگیرند. علاوهبر اسکان و پذیرایی در زائرسرای رضوی، هزینههای درمان و عمل جراحی دانیال نیز توسط بنیاد کرامت رضوی تأمین میشود و خادمان حضرت رضا (ع)، علاوهبر اهدای هدایایی، هزینه بلیت پرواز بازگشت این خانواده را هم پرداخت میکنند.
اولین زیارت دانیال
اما یکیدیگر از بخشهای شیرین این ماجرا اولین تشرف دانیال به حرم حضرت رضا (ع) است که پس از عمل جراحی و قبل از بازگشت به سیستانوبلوچستان صورت میگیرد. غلامی ماجرای اولین تشرف دانیال را اینطور تعریف میکند: «پس از طیشدن چند روز دوره درمان و بهبود نسبی دانیال، بنابه درخواست خود او و خانوادهاش، هماهنگی لازم با حرم مطهر رضوی صورت گرفت تا دانیال پس از ترخیص بتواند اولینبار به حرم و زیارت حضرت رضا (ع) مشرف شود. خادمان از جلو زائرسرا دانیال و خانوادهاش را سوار کردند. در مسیر هم برای این پسرمان کفش و لباس نو خریداری شد. دانیال امکان تحرک زیاد و پیادهروی طولانی را نداشت؛ به همین دلیل، وقتی به حرم رسیدند یکی از خادمان که با ویلچر آماده بود از همان پارکینگ او را سوار و تا مقابل پنجرهفولاد همراهی کرد. اینطور بود که دانیال و خانوادهاش یک زیارت اختصاصی انجام دادند و برای ناهار هم مهمان مهمانسرای حضرت شدند.»
از ته دل گفتم: «یا امام رضا (ع)! به پسرم کمک کن!»
شنیدن شرح ماجرای این زائران ویژه حضرت رضا (ع) از زبان پدر دانیال هم جالب است: «دانیال براثر یک حادثه دچار سوختگی شدید شد و ما فوراً او را به بیمارستان زاهدان بردیم، اما متأسفانه بهدلیل کمبود امکانات نتوانستند کار چندانی برای او انجام دهند. پسرم با بدن سوخته مقابل چشمانمان بود و مثل شمع آب میشد. مادرش از غصه یکسره گریه میکرد. همانجا بود که من دست بهسوی آسمان بلند کردم و از ته دل گفتم: یا امام رضا (ع)! به پسرم کمک کن!»
آقای مروی گفت: «نگران نباشید! خود آقا شما را طلبیدهاند.»
او ادامه میدهد: «پزشک بیمارستان گفت که خیلی سریع باید دانیال را به مشهد ببریم. ما هم بدون معطلی راهی فرودگاه شدیم، اما بهخاطر نوع سوختگی دانیال به ما اجازه سوارشدن نمیدادند. ناامید نشدیم و منتظر ماندیم؛ شاید فرجی شود. اگرچه در مشهد هیچ فامیل و آشنایی نداشتیم، در دلم میگفتم که من دارم پسرم را به شهر امام رضا (ع) میبرم؛ حتماً خودش هوای ما را دارد. یکدفعه یک آقایی با لباس سفید آمد و گفت: بیایید سوار هواپیما شوید. از آن لحظه بهبعد، دیگر نفهمیدم چه اتفاقی افتاد. همه کارها درست شد.» پدر دانیال میگوید: «در پرواز با حاج آقای مروی آشنا شدیم و ایشان خیلی کمک کردند که ما بتوانیم درمان دانیال را در مشهد پیگیری کنیم. در مسیر پرواز خیلی با ما حرف زدند و همدلی کردند. خوب یادم هست که به ما دلداری دادند و گفتند: اصلاً ناراحت نباشید! امام رضا (ع) شما را طلبیده و خود ایشان هم کمکتان میکند.»
باورکردنی نبود که امام رئوف اینقدر زود صدایمان را شنید و اجابت کرد
از او درباره خدمت خادمان حضرت هم میپرسم و او میگوید: «بهمحض رسیدن به مشهد، خادمان آستان قدس رضوی همه کارهای درمان پسرم را انجام دادند. باورمان نمیشود که پسرم اینطور از زاهدان به مشهد رسید، دوا و درمان شد، زیارت کردیم و بهسلامتی برگشتیم. خدا به همه آنهایی که به ما کمک کردند اجر بدهد! خیلی خوب از ما پذیرایی کردند.» او درباره علاقه دانیال به امام رضا (ع) هم میگوید: «دانیال، از همان روزهای اول، با اینکه حالش اصلاً خوب نبود و مدام گریه میکرد، با همان حالش میخواست به حرم برود. اما واقعاً امکانش نبود و باید در بیمارستان تحتنظر پزشک میماند. یادم هست همانموقع از من خواست از حرم برایش آب بیاورم. قربان امام رضا (ع) بروم! وقتی یک آبمعدنی از حرم برای پسرم بردم و او خورد، دردش آرام شد و خوابید.» او در ادامه میافزاید: «از وقتی برگشتهایم زاهدان، هرکس برای عیادت پسرمان میآید میگویم: پسرم را خود آقا طلبیدند و شفا دادند.»
یک ساعت تأخیر در پرواز زاهدان، مشهد
تولیت آستان قدس رضوی نیز همراه دیگر مسافران پرواز زاهدان، مشهد منتظرند اپراتور اطلاعات پرواز زمان سوارشدن مسافران را اعلام کند، اما درعوض این پیام را میشنوند که «پرواز مشهد با تأخیر انجام خواهد شد.» تأخیر پرواز اتفاق عجیبی نیست، اما، برخلاف بسیاری از اوقات، این بار سبب خیر میشود و اتفاق شیرینی را رقم میزند. حدود یک ساعت میگذرد و بالاخره زمان سوارشدن مسافران فرامیرسد. همگی، ازجمله تولیت آستان قدس رضوی، سوار هواپیما میشوند و خود را برای سفر بهسمت مشهد مقدس مهیا میکنند.
دعوت کاپیتان از تولیت آستان قدس برای حضور در کابین خلبان
طولی نمیکشد که کادر پرواز از حجتالاسلام مروی درخواست میکنند که بهدعوت کاپیتان لحظاتی در کابین خلبان حضور یابند. با ورود تولیت آستان قدس به کابین خلبان، باب گفتوگو درخصوص موضوعات مرتبط با زیارت و خدمت باز میشود و خلبان که خود را یکی از خادمیاران رضوی معرفی میکند بهانه اصلی این دعوت را به زبان میآورد.
روایت خلبان از دلیل تأخیر پرواز
او توضیح میدهد که در بین مسافران یک خانواده کمبضاعت اهل حاشیه شهر زاهدان حضور دارند که دانیال، نوجوان ۱۲سالهشان، بهدلیل بروز یک حادثه، دچار سوختگی شدید شده و والدینش میخواهند برای درمان او را به مشهد ببرند، اما، بهدلیل محدودیتهای قانونی درباره پرواز بیماران دارای وضعیت خاص مانند دانیال، جلو سوارشدنشان را میگیرند و همین موضوع باعث تأخیر یکساعته پرواز میشود.
اما خلبان پادرمیانی میکند و برای کمک به خانواده این نوجوان بیمار مسئولیت سوارکردن او را برعهده میگیرد؛ بهاینترتیب، پسرک حادثهدیده و پدر و مادرش سوار هواپیما میشوند، تا پیش از آنکه صدمات ناشی از سوختگی عوارض بیشتری ایجاد کند به مراکز درمانی تخصصی مشهد برسند. خلبان که متوجه حضور تولیت آستان قدس رضوی در این پرواز میشود، این فرصت را مغتنم میشمرد تا بهواسطه ایشان برای کمک به این خانواده از حضرت رضا (ع) مدد بگیرد. او ماجرا را برای حجتالاسلام مروی تعریف میکند و از تولیت آستان قدس رضوی درخواست کمک میکند؛ اینگونه است که با دستور حجتالاسلام مروی خادمان حضرت رضا (ع) برای حمایت از این خانواده پای کار میآیند.
آغاز خدمت به دانیال از روی باند پرواز
ساعت ۱۱ شب، پرواز روی باند فرودگاه شهید هاشمینژاد مشهد مینشیند و طبق هماهنگیهای صورتگرفته توسط مدیریت امور مجاورین معاونت خدمات اجتماعی بنیاد کرامت رضوی، فوراً، اورژانس روی باند پرواز میآید و دانیال را به بیمارستان امام رضا (ع) منتقل میکند. از همان لحظه اول، مدیر امور مجاورین بنیاد کرامت رضوی مسئول پیگیری مستقیم درمان دانیال و پذیرایی از خانواده او میشود.
انتقال به بیمارستان امام رضا (ع) و پیگیری با عمل پیوند پوست
چند روز پس از ارائه این خدمت، با هادی غلامی، مدیر امور مجاورین بنیاد کرامت رضوی، در این باره گفتوگو میکنم تا برایمان از آخرین وضعیت سلامتی دانیال و میزبانی از خانواده او بگوید.
او در این باره میگوید: بهسرعت هماهنگی لازم با بیمارستان امام رضا (ع) انجام شد و با نشستن هواپیما، بلافاصله، ما دانیال را از خانوادهاش تحویل گرفتیم و شبانه به بخش سوانح و سوختگی این بیمارستان منتقل کردیم. عمده سوختگی مربوط به صورت و بازو و قفسه سینه دانیال بود که طبق نظر پزشک متخصص بخش روز اول تحت درمانهای اولیه، ازجمله شستوشو و مداوا و تعویض پانسمان، قرار گرفت تا برای عمل آمادگی پیدا کند. درنهایت، پیوند پوست اعضای بیشترآسیبدیده با موفقیت انجام شد و همه ما از بهبودی حال دانیال خوشحال شدیم.»
پیگیری روند درمان دانیال توسط خادمان و اسکان خانواده در زائرسرا
او ادامه میدهد: «در مدت بستری و درمان دانیال، هر روز خدمه مدیریت امور مجاورین بنیاد کرامت رضوی بهصورت تلفنی با والدین او در ارتباط بودند. حتی یک دستگاه تلفنهمراه در اختیار پدر دانیال قرار گرفت تا خانواده در اسرع وقت از احوال بیمار مطلع شوند. چندین نوبت هم با حضور در بیمارستان از نزدیک فرایند درمان دانیال پیگیری شد، تا اینکه پس از ۲۰ روز و طیشدن مراحل مختلف درمانی پزشک معالج مجوز مرخصی داد.»
بهدستور تولیت آستان قدس رضوی، خانواده دانیال، در مدت ۲۰ روز طول درمان پسرشان، بهطور کامل تحت حمایت قرار میگیرند. علاوهبر اسکان و پذیرایی در زائرسرای رضوی، هزینههای درمان و عمل جراحی دانیال نیز توسط بنیاد کرامت رضوی تأمین میشود و خادمان حضرت رضا (ع)، علاوهبر اهدای هدایایی، هزینه بلیت پرواز بازگشت این خانواده را هم پرداخت میکنند.
اولین زیارت دانیال
اما یکیدیگر از بخشهای شیرین این ماجرا اولین تشرف دانیال به حرم حضرت رضا (ع) است که پس از عمل جراحی و قبل از بازگشت به سیستانوبلوچستان صورت میگیرد. غلامی ماجرای اولین تشرف دانیال را اینطور تعریف میکند: «پس از طیشدن چند روز دوره درمان و بهبود نسبی دانیال، بنابه درخواست خود او و خانوادهاش، هماهنگی لازم با حرم مطهر رضوی صورت گرفت تا دانیال پس از ترخیص بتواند اولینبار به حرم و زیارت حضرت رضا (ع) مشرف شود. خادمان از جلو زائرسرا دانیال و خانوادهاش را سوار کردند. در مسیر هم برای این پسرمان کفش و لباس نو خریداری شد. دانیال امکان تحرک زیاد و پیادهروی طولانی را نداشت؛ به همین دلیل، وقتی به حرم رسیدند یکی از خادمان که با ویلچر آماده بود از همان پارکینگ او را سوار و تا مقابل پنجرهفولاد همراهی کرد. اینطور بود که دانیال و خانوادهاش یک زیارت اختصاصی انجام دادند و برای ناهار هم مهمان مهمانسرای حضرت شدند.»
از ته دل گفتم: «یا امام رضا (ع)! به پسرم کمک کن!»
شنیدن شرح ماجرای این زائران ویژه حضرت رضا (ع) از زبان پدر دانیال هم جالب است: «دانیال براثر یک حادثه دچار سوختگی شدید شد و ما فوراً او را به بیمارستان زاهدان بردیم، اما متأسفانه بهدلیل کمبود امکانات نتوانستند کار چندانی برای او انجام دهند. پسرم با بدن سوخته مقابل چشمانمان بود و مثل شمع آب میشد. مادرش از غصه یکسره گریه میکرد. همانجا بود که من دست بهسوی آسمان بلند کردم و از ته دل گفتم: یا امام رضا (ع)! به پسرم کمک کن!»
آقای مروی گفت: «نگران نباشید! خود آقا شما را طلبیدهاند.»
او ادامه میدهد: «پزشک بیمارستان گفت که خیلی سریع باید دانیال را به مشهد ببریم. ما هم بدون معطلی راهی فرودگاه شدیم، اما بهخاطر نوع سوختگی دانیال به ما اجازه سوارشدن نمیدادند. ناامید نشدیم و منتظر ماندیم؛ شاید فرجی شود. اگرچه در مشهد هیچ فامیل و آشنایی نداشتیم، در دلم میگفتم که من دارم پسرم را به شهر امام رضا (ع) میبرم؛ حتماً خودش هوای ما را دارد. یکدفعه یک آقایی با لباس سفید آمد و گفت: بیایید سوار هواپیما شوید. از آن لحظه بهبعد، دیگر نفهمیدم چه اتفاقی افتاد. همه کارها درست شد.» پدر دانیال میگوید: «در پرواز با حاج آقای مروی آشنا شدیم و ایشان خیلی کمک کردند که ما بتوانیم درمان دانیال را در مشهد پیگیری کنیم. در مسیر پرواز خیلی با ما حرف زدند و همدلی کردند. خوب یادم هست که به ما دلداری دادند و گفتند: اصلاً ناراحت نباشید! امام رضا (ع) شما را طلبیده و خود ایشان هم کمکتان میکند.»
باورکردنی نبود که امام رئوف اینقدر زود صدایمان را شنید و اجابت کرد
از او درباره خدمت خادمان حضرت هم میپرسم و او میگوید: «بهمحض رسیدن به مشهد، خادمان آستان قدس رضوی همه کارهای درمان پسرم را انجام دادند. باورمان نمیشود که پسرم اینطور از زاهدان به مشهد رسید، دوا و درمان شد، زیارت کردیم و بهسلامتی برگشتیم. خدا به همه آنهایی که به ما کمک کردند اجر بدهد! خیلی خوب از ما پذیرایی کردند.» او درباره علاقه دانیال به امام رضا (ع) هم میگوید: «دانیال، از همان روزهای اول، با اینکه حالش اصلاً خوب نبود و مدام گریه میکرد، با همان حالش میخواست به حرم برود. اما واقعاً امکانش نبود و باید در بیمارستان تحتنظر پزشک میماند. یادم هست همانموقع از من خواست از حرم برایش آب بیاورم. قربان امام رضا (ع) بروم! وقتی یک آبمعدنی از حرم برای پسرم بردم و او خورد، دردش آرام شد و خوابید.» او در ادامه میافزاید: «از وقتی برگشتهایم زاهدان، هرکس برای عیادت پسرمان میآید میگویم: پسرم را خود آقا طلبیدند و شفا دادند.»