درحالی که تیم مذاکره کننده هستهای کشورمان در وین حاضر شدند برخی با استدلالات ضعیف به تخریب این تیم دست می زنند.
به گزارش شهدای ایران، اولین مرحله از دور جدید مذاکرات هستهای
در وین برگزار شد. این مذکرات که با تیم جدید و در دولت آیت الله رئیسی
آنهم با هدف نتیجه گرایی و متنفع شدن ملت ایران از مواهب توافق هستهای
صورت می گیرد با واکنشهای مختلفی روبرو شده است. از جمله نکات قابل توجه
در این مذاکرات روشن شدن ماشین تخریب عدهای با عداوت ورزی ویژه علیه تیم
دیپلماسی هستهای است. این درحالی است که همین افراد پیشتر تنها به مدح و
ثنای تیم «محمد جواد ظریف» می پرداختند. هر چند که در این حوزه هر دو برای
اینکه منافع ایران تامین شود و با همین ماموریت به پای میز مذاکره با غرب و
چین و روسیه رفته اند اما برخی موارد سیاسی و جناحی را بسیار پررنگ در این
حوزه می بینند و برایشان منافع ملی چندان مطرح نیست.
در این زمینه یکی از موارد تخریبی این بوده که چرا تیم جدید هستهای با هئیتی 40 نفره به پای میز مذاکرات رفته است. این درحالی است که باید گفت که نگاهی به افرادی که در تیم هسته ای قرار گرفتند نشان می دهد آنان اکثرا کارشناس و افرادی خبره هستند که از بدنه وزارت خارجه ای به این مذاکرات اعزام شده اند. یعنی این افراد در زمان دولت گذشته نیز در وزارت خارجه مشغول به کار بودند و تجربه و نکته سنجی کارشناسی در این حوزه را دارند. هرچند که در دولت گذشته نیز تیمی 16 نفره وارد مذاکرات می شد که متاسفانه برخی از آنان با اتهامات امنیتی مواجه شدند و پروندههایی در این زمینه تشکیل شده که به نظر می رسد دقت لازم در تعیین آنان صورت نگرفته بود.
جالبتر اینکه برخی از اعضای خانواده دولتمردان مثل «حسین فریدون» برادر رئیس جمهور سابق عضو این تیم مذاکره کننده بود. در انتها نیز نتیجه مطلوب از مذاکرات گرفته نشد و با وجود اینکه در دولت بایدن هم مذاکرات انجام شد چیزی عاید کشور نشد. این درحالی است که تیم جدید با محور رفع تحریم واقعی به مذاکرات پای گذاشته است و غیر از باقری کنی که در راس این هئیت قرار دارد، مهدی صفری، رضا نجفی، ابراهیم شیبانی، علی فکری، غلامرضا پناهی، احمد اسدزاده از جمله افرادی هستند که در این تیم قرار دارند و از بدنه وزارت خارجه و کارشناسان خبره در این حوزه هستند.
این تیم با توجه به اینکه تجربه تاریخی تلخی در برجام داریم با نگاه واقع بینانه تری در این مذاکرات شرکت کرده است. یکی از مشکلاتی که برخی ازکارشناسان نسبت به تیم قبلی عنوان می کردند حسن ظنی بود که بعضا باعث می شد طرف مقابل بیش از حد در حوزه بی تعهدی جولان دهد و رویکرد دولت نیز چندان برخورد با این موضوع نبود تا اینکه گستاخی اروپا و آمریکا آنقدر افزایش یافت که تنها مذاکرات هستهای را جهت بازی سیاه فشار و تلف کردن وقت دنبال می کردند و نتیجه ای در این حوزه نه تنها حاصل نمی شد بلکه باعث می شد کشورمان بیشتر در پازل تحریم قرار گیرد و کاری از پیش نبرد.
همچنین باید اشاره کرد سطح مذاکرات در حد معاون سیاسی پایین آمده است و پیشتر در سطح وزیر انجام می شد در این حوزه باید عنوان کرد که نگاه کارشناسانه نیز با توجه به اینکه تیم قوی در این دور از مذاکرات شرکت کرده و معاون وزیر نیز باید پاسخگوی این موارد باشد و به مرکز مباحث را انتقال دهد با حساسیت بیشتری کار را انجام می دهد. برخی نیز این رویه را مبنایی برای تخریب تیم جدید دیپلماسی کشورمان قرار داده اند و با همان شعار «زبان دنیا را بلدیم» مطرح می کنند که این مذاکرات به نتیجه نمی رسد.
از سوی دیگر درحالی که 8 سال در دولت روحانی این مذاکرات به طول انجامید و تقریبا هیچ حاصل ایران نشد اما در حال حاضر که تازه دور اول مذاکرات در دولت آیت الله رئیسی انجام شده است شاهد آن هستیم که برخی به گونه ای با تعجیل عنوان می کنند باید مذاکرات هر چه زودتر یا به نتیجه برسد یا اینکه به مردم تزریق ناامیدی صورت گیرد و عنوان شود که مذاکرات با شکست مواجه شده است. اگر به روند شکل گیری مذاکرات در دولت قبل نگاهی بیندازیم چندین بار ایران معطل مذاکرات سلسله وار و باطل برجام شد. یکبار عنوان می شد که آمریکا «کدخدا» است و باید با آمریکا مذاکره کرد و بار دیگر با خروج آمریکا از برجام اروپاییها محور قرار گرفتند و بعد در دوره بایدن نیز باز مذاکرات آغاز شد که همه این موارد نشان می دهد چندین دوره مذاکرات به طول انجامید. به هر جهت امروز هم باید با صبری ویژه در این حوزه منتظر نتایج مذاکرات بود. تیم جدید مذاکره کننده هسته ای نتیجه محوری را سرلوحه کار خود قرار داده است و در این زمینه وقت کمتری هم صرف خواهد شد و قطعا اگر مذاکرات نتیجه ای در بر نداشته باشد نیز دیپلمات های ایرانی وقت تلف نخواهند کرد. ضمن اینکه دولت برنامه های دیگری را غیر از برجام در دستور کار خود دارد و برجام محوری در دولت جدید از بین رفته است.
در این زمینه یکی از موارد تخریبی این بوده که چرا تیم جدید هستهای با هئیتی 40 نفره به پای میز مذاکرات رفته است. این درحالی است که باید گفت که نگاهی به افرادی که در تیم هسته ای قرار گرفتند نشان می دهد آنان اکثرا کارشناس و افرادی خبره هستند که از بدنه وزارت خارجه ای به این مذاکرات اعزام شده اند. یعنی این افراد در زمان دولت گذشته نیز در وزارت خارجه مشغول به کار بودند و تجربه و نکته سنجی کارشناسی در این حوزه را دارند. هرچند که در دولت گذشته نیز تیمی 16 نفره وارد مذاکرات می شد که متاسفانه برخی از آنان با اتهامات امنیتی مواجه شدند و پروندههایی در این زمینه تشکیل شده که به نظر می رسد دقت لازم در تعیین آنان صورت نگرفته بود.
جالبتر اینکه برخی از اعضای خانواده دولتمردان مثل «حسین فریدون» برادر رئیس جمهور سابق عضو این تیم مذاکره کننده بود. در انتها نیز نتیجه مطلوب از مذاکرات گرفته نشد و با وجود اینکه در دولت بایدن هم مذاکرات انجام شد چیزی عاید کشور نشد. این درحالی است که تیم جدید با محور رفع تحریم واقعی به مذاکرات پای گذاشته است و غیر از باقری کنی که در راس این هئیت قرار دارد، مهدی صفری، رضا نجفی، ابراهیم شیبانی، علی فکری، غلامرضا پناهی، احمد اسدزاده از جمله افرادی هستند که در این تیم قرار دارند و از بدنه وزارت خارجه و کارشناسان خبره در این حوزه هستند.
این تیم با توجه به اینکه تجربه تاریخی تلخی در برجام داریم با نگاه واقع بینانه تری در این مذاکرات شرکت کرده است. یکی از مشکلاتی که برخی ازکارشناسان نسبت به تیم قبلی عنوان می کردند حسن ظنی بود که بعضا باعث می شد طرف مقابل بیش از حد در حوزه بی تعهدی جولان دهد و رویکرد دولت نیز چندان برخورد با این موضوع نبود تا اینکه گستاخی اروپا و آمریکا آنقدر افزایش یافت که تنها مذاکرات هستهای را جهت بازی سیاه فشار و تلف کردن وقت دنبال می کردند و نتیجه ای در این حوزه نه تنها حاصل نمی شد بلکه باعث می شد کشورمان بیشتر در پازل تحریم قرار گیرد و کاری از پیش نبرد.
همچنین باید اشاره کرد سطح مذاکرات در حد معاون سیاسی پایین آمده است و پیشتر در سطح وزیر انجام می شد در این حوزه باید عنوان کرد که نگاه کارشناسانه نیز با توجه به اینکه تیم قوی در این دور از مذاکرات شرکت کرده و معاون وزیر نیز باید پاسخگوی این موارد باشد و به مرکز مباحث را انتقال دهد با حساسیت بیشتری کار را انجام می دهد. برخی نیز این رویه را مبنایی برای تخریب تیم جدید دیپلماسی کشورمان قرار داده اند و با همان شعار «زبان دنیا را بلدیم» مطرح می کنند که این مذاکرات به نتیجه نمی رسد.
از سوی دیگر درحالی که 8 سال در دولت روحانی این مذاکرات به طول انجامید و تقریبا هیچ حاصل ایران نشد اما در حال حاضر که تازه دور اول مذاکرات در دولت آیت الله رئیسی انجام شده است شاهد آن هستیم که برخی به گونه ای با تعجیل عنوان می کنند باید مذاکرات هر چه زودتر یا به نتیجه برسد یا اینکه به مردم تزریق ناامیدی صورت گیرد و عنوان شود که مذاکرات با شکست مواجه شده است. اگر به روند شکل گیری مذاکرات در دولت قبل نگاهی بیندازیم چندین بار ایران معطل مذاکرات سلسله وار و باطل برجام شد. یکبار عنوان می شد که آمریکا «کدخدا» است و باید با آمریکا مذاکره کرد و بار دیگر با خروج آمریکا از برجام اروپاییها محور قرار گرفتند و بعد در دوره بایدن نیز باز مذاکرات آغاز شد که همه این موارد نشان می دهد چندین دوره مذاکرات به طول انجامید. به هر جهت امروز هم باید با صبری ویژه در این حوزه منتظر نتایج مذاکرات بود. تیم جدید مذاکره کننده هسته ای نتیجه محوری را سرلوحه کار خود قرار داده است و در این زمینه وقت کمتری هم صرف خواهد شد و قطعا اگر مذاکرات نتیجه ای در بر نداشته باشد نیز دیپلمات های ایرانی وقت تلف نخواهند کرد. ضمن اینکه دولت برنامه های دیگری را غیر از برجام در دستور کار خود دارد و برجام محوری در دولت جدید از بین رفته است.