باکو در مقطع فعلی نیاز دارد که با واقعیت و آینده قطعی آشنا شود نه اینکه پیام های نرم دریافت کند!
به گزارش شهدای ایران، دیاکو حسینی، از کارشناسان مسائل استراتژیک در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا پیرامون کینه توزی های اخیر رئیس جمهور آذربایجان گفته است:
"من فکر میکنم اگر ترکیه، اسرائیل و جمهوری آذربایجان مصمم هستند که ایران را از ترتیبات امنیتی قفقاز حذف کرده و منافع حیاتی تهران را نادیده بگیرند، در این صورت باید منتظر پیامدهای آن و پاسخ جمهوری اسلامی ایران باشند که ابعاد مختلفی از جمله بالا بردن توان آمادگی رزمی ایران در مرزها تا تقویت روابط نظامی ایران و ارمنستان میتواند داشته باشد."
*در اظهارات آقای حسینی این نکته دیده می شود که ایشان گستره اقدامات ایران در دفاع از منافع خود را "آمادگی توان مرزی و تقویت رابطه با ارمنستان"! می دانند.
این انگاره و این تحلیل نوعی تقلا برای تقلیل دادن قدرت بالای هژمونی ایران به نظر می رسد. هژمونی تعیین کننده ای که از دشت قبچاق در شرق تا سواحل مدیترانه در غرب گسترده شده و در هر کجا که اراده کند؛ سلطان صاحبقران است و کسی چه در رویارویی مستقیم و چه در رویارویی نیابتی، یارای هماوردی با آن نیست.
پس مشخص است که اگر ایران از ناحیه آذربایجان و بالاتر از آذربایجان احساس خطر کند؛ پاسخش و رفتارش هرگز منوط به رفتارهای معمولی مثل ارتقای توان مرزی و یا تقویت رابطه نظامی با فلان کشور همسایه نیست. چه اینکه ایران با موشکباران دشمنان آمریکایی خود در صدها کیلومتر آنسوتر از مرز و ایضا با عملیات در دوردست اقیانوس های جهان و یا عملیات های بزرگ خارجی در بوسنی و سوریه نشان داده است که دفاع او از منافعش شامل طیف وسیعی از رفتارهای متنوع اما عقلانی است.
باکو در مقطع فعلی نیاز دارد که با واقعیت و آینده قطعی آشنا شود نه اینکه پیام های نرم دریافت کند!
"من فکر میکنم اگر ترکیه، اسرائیل و جمهوری آذربایجان مصمم هستند که ایران را از ترتیبات امنیتی قفقاز حذف کرده و منافع حیاتی تهران را نادیده بگیرند، در این صورت باید منتظر پیامدهای آن و پاسخ جمهوری اسلامی ایران باشند که ابعاد مختلفی از جمله بالا بردن توان آمادگی رزمی ایران در مرزها تا تقویت روابط نظامی ایران و ارمنستان میتواند داشته باشد."
*در اظهارات آقای حسینی این نکته دیده می شود که ایشان گستره اقدامات ایران در دفاع از منافع خود را "آمادگی توان مرزی و تقویت رابطه با ارمنستان"! می دانند.
این انگاره و این تحلیل نوعی تقلا برای تقلیل دادن قدرت بالای هژمونی ایران به نظر می رسد. هژمونی تعیین کننده ای که از دشت قبچاق در شرق تا سواحل مدیترانه در غرب گسترده شده و در هر کجا که اراده کند؛ سلطان صاحبقران است و کسی چه در رویارویی مستقیم و چه در رویارویی نیابتی، یارای هماوردی با آن نیست.
پس مشخص است که اگر ایران از ناحیه آذربایجان و بالاتر از آذربایجان احساس خطر کند؛ پاسخش و رفتارش هرگز منوط به رفتارهای معمولی مثل ارتقای توان مرزی و یا تقویت رابطه نظامی با فلان کشور همسایه نیست. چه اینکه ایران با موشکباران دشمنان آمریکایی خود در صدها کیلومتر آنسوتر از مرز و ایضا با عملیات در دوردست اقیانوس های جهان و یا عملیات های بزرگ خارجی در بوسنی و سوریه نشان داده است که دفاع او از منافعش شامل طیف وسیعی از رفتارهای متنوع اما عقلانی است.
باکو در مقطع فعلی نیاز دارد که با واقعیت و آینده قطعی آشنا شود نه اینکه پیام های نرم دریافت کند!