اصلاح طلبان نشان دادهاند هر گاه در ساختار قدرت هستند نسبت به بروز مشکلات پاسخگو نیستند اما وقتی از قدرت دور می شوند در یک حرکت منفعت طلبانه علم اعتراض دست میگیرند.
به گزارش شهدای ایران، دولت سیزدهم در فضای مشکلات بزرگی که دولت روحانی رقم زده بود روی کار آمد و
با اینکه شروع و به نوعی استارت خوبی داشته است اما هنوز بسیاری از مسائل
در کشور وجود دارد که باید حل شود. در همین فضا اصلاح طلبان که بعد از
عملکرد ضعیفشان در 8 سال گذشته از قدرت دور ماندهاند دست به طراحی و بازی
سازیهای روانی جهت ناموفق نشان دادن دولت رئیسی میزنند. دولتی که هنوز
برای قضاوت کردن درباره عملکرد آن زود است و در همین مدت نیز توانسته
اقدامات خوبی انجام دهد.
به نظر می رسد اولویت دولت رئیسی در این زمان اندک حل کردن مشکل سلامت مردم و مقابله جدی با بیماری کرونا بوده است. از این رو واردات واکسن و واکسیناسیون عمومی در دستور کار دولت قرار گرفت که تا به امروز هم این اقدام دولت بسیار خوب پیش رفته است و نگاهی به فضای عمومی جامعه نشان میدهد که مردم نیز از این عملکرد اولیه دولت رئیسی راضی هستند.
اما در همین رابطه اصلاح طلبان که خود بانی وضع موجود هستند سعی دارند به اصطلاح سنگ را با سنگ بشکنند و در همین راستا حرف هایی به زبان می آوردند که نشان دهنده نیت صوابی نیست.
در همین رابطه، «سهیلا جلودارزاده»، نماینده مجلس دهم با اشاره به اوضاع بد اقتصادی مدعی شده است که مردم به خاطر حفظ تمامیت ارضی اعتراض خیابانی گسترده نمی کنند و این موضوع مهم معلوم نیست تا چه زمانی ادامه داشته باشد.
وی در این باره بیان میکند : «من معتقدم نباید بیخیال باشیم و فکر نکنیم مردم اعتراض نخواهند کرد چراکه اگر به تاریخ یک نگاهی بیندازیم خواهیم دید یک جاهایی هم اعتراض داشتند بنابراین باید وظیفه خودمان را به عنوان یک نهاد حاکمیتی به خوبی انجام دهیم تا مردم دچار مشکل نشوند.»
هرچند که در ظاهر اصلاح طلبان خود را ناراحت و دغدغهمند از اعتراض خیابانی مردم نشان می دهند اما در باطن اینگونه حس می شود که این افراد در حال کددهی برای شروع این اعتراضات هستند! جالب اینجاست که همین افرادی که امروز خود را دغدغه مند نشان می دهند جزو ساکتین دوران ریاست جمهوری روحانی بودند اما حالا با تاکید گذاری بر روی موضوع اعتراض سخن می گویند و سعی دارند این مسئله را پررنگ کنند و درواقع صبر مردم را با صحبت از این موارد لبریز کنند. این درحالی است که با روی کار آمدن دولت جدید و برخی اقدامات مثبت خصوصا سفرهای استانی امیدواری به جامعه تزریق شده است و دولت نشان داده برای کار و رفع مشکلات مردم پای کار آمده است.
در همین راستا، «سید ناصر قوامی» فعال سیاسی اصلاح طلب نیز با بیان اینکه تامین آزادی های سیاسی و اجتماعی از اولویت های کشور در بخش سیاست داخلی است، عنوان کرد: «دولت سیزدهم باید حق اعتراض مسالمت آمیز را به رسمیت بشناسد.»
این نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی افزود: «باید اجازه برگزاری اعتراضات مسالمت آمیز داده شود. مردمی که در اعتراض ها هستند هیچگاه به تخریب اموال عمومی نمی زنند و با پلیس درگیر نمی شوند مگر اینکه عواملی میان آنها نفوذ کرده و تخریب گری کنند. پلیس هم باید تنها نیرویی باشد که در تجمعات حضور دارد.»
«علی صوفی» فعال اصلاح طلب با توجه به سخنان برخی اصلاح طلبان درباره حمایت این جریان از اعتراضات اظهار میکند: «لیدری یعنی اصلاح طلبان تمام مراحل اعتراضی را با بسیج مردم ساماندهی کنند تا اعتراض تبدیل به یک جنبش شود. در این حالت باید حدومرز مطالبات مشخص باشد تا از حد اصلاح طلبی فراتر نرود که کار خیلی سختی است بنابراین اصلاح طلبان وارد فضای لیدری جنبش های اجتماعی نمی شوند.»
دبیرکل حزب پیش روی اصلاحات اظهار کرد: «جبهه اصلاحات بعد از انتخابات در حمایت از مطالبات مردمی همچون مسئله آب در خوزستان یا حتی موضوع افغانستان به ویژه پنجشیر بیانیه هایی داد بنابراین این جبهه در برنامه خودش موضوع در کنار مردم قرار گرفتن را به طور جدی دنبال می کند.»
نکته جالب اینجاست که اصلاح طلبان وقتی مسئولیت دارند عملکرد بسیار ضعیفی را ثبت میکنند اما بلافاصله بعد از اینکه سمتهای مختلف را از دست میدهند نقاب عوض کرده و از مسئول به منتقد تبدیل می شوند. این درحالی است که ابتدا باید خود پاسخگوی آنچه در این سالها انجام داده اند باشند و این دموکراتیک ترین روندی است که باید انجام شود اما نه تنها در این حوزه پاسخ نمیدهند بلکه در قامت منتقد یا لیدر انتقادی حضور پیدا می کنند و بعد از اینکه آتش اعتراضات را شعله ور می کنند، کنار می ایستد.
موضوع حوادث سال 88 که با ادعای واهی تقلب در انتخابات توسط جریان اصلاحات آغاز شد در همین شرایط رقم خورد. در آن زمان نیز اصلاح طلبان دولت را در دست نداشتند و در دیگر قوا از جمله مجلس نیز در اقلیت بودند. به نظر می رسد اصلاح طلبان هرگاه که خود را از ساختار قدرت دور می بینند بازی بی نظمی اجتماعی یا اعتراض مدنی را آغاز می کنند. سالهاست حنای این جماعت سیاسی رنگ باخته است اما بازهم نقش اپوزیسیونی برای خود قائل می شوند و آب در آسیاب دشمن می ریزند. این درحالی است که این روزها با توجه به عملکرد ضعیف همین جناح سیاسی کشور نیاز به ثبات دارد. خصوصا ثبات در حوزه اقتصادی از جمله دغدغه های مردم و دولت جدید است. برای همین منظور نیز بایستی در حوزه امنیتی ثبات ایجاد شود تا دولت بتواند به شاهرگ های اقتصادی دست یابد و با کنترل آنها ثبات را به اقتصاد کشور باز گرداند و رونق را جایگزین آن کند.
اینکه اصلاح طلبان خود را خارج از ساختار دولت می بینند و کلید اعتراضات خیابانی را روشن می کنند نه تنها حاکی از زرنگی سیاسی این جماعت نیست بلکه حاکی از یک عقده گشایی در امر قدرت است. اصلاح طلبان با علم به اینکه دولت وقت در حال فعالیت و کار است این اقدام را انجام می دهند که نشان دهنده عدم پایبندی و علقه به منافع ملی و مردم است. بلکه اعضای این جریان در این رفتار فرصت طلبانه سیاسی منافع جناحی را بر همه چیز حتی منافع مردمی ارجح می دانند.
به نظر می رسد اولویت دولت رئیسی در این زمان اندک حل کردن مشکل سلامت مردم و مقابله جدی با بیماری کرونا بوده است. از این رو واردات واکسن و واکسیناسیون عمومی در دستور کار دولت قرار گرفت که تا به امروز هم این اقدام دولت بسیار خوب پیش رفته است و نگاهی به فضای عمومی جامعه نشان میدهد که مردم نیز از این عملکرد اولیه دولت رئیسی راضی هستند.
اما در همین رابطه اصلاح طلبان که خود بانی وضع موجود هستند سعی دارند به اصطلاح سنگ را با سنگ بشکنند و در همین راستا حرف هایی به زبان می آوردند که نشان دهنده نیت صوابی نیست.
در همین رابطه، «سهیلا جلودارزاده»، نماینده مجلس دهم با اشاره به اوضاع بد اقتصادی مدعی شده است که مردم به خاطر حفظ تمامیت ارضی اعتراض خیابانی گسترده نمی کنند و این موضوع مهم معلوم نیست تا چه زمانی ادامه داشته باشد.
وی در این باره بیان میکند : «من معتقدم نباید بیخیال باشیم و فکر نکنیم مردم اعتراض نخواهند کرد چراکه اگر به تاریخ یک نگاهی بیندازیم خواهیم دید یک جاهایی هم اعتراض داشتند بنابراین باید وظیفه خودمان را به عنوان یک نهاد حاکمیتی به خوبی انجام دهیم تا مردم دچار مشکل نشوند.»
هرچند که در ظاهر اصلاح طلبان خود را ناراحت و دغدغهمند از اعتراض خیابانی مردم نشان می دهند اما در باطن اینگونه حس می شود که این افراد در حال کددهی برای شروع این اعتراضات هستند! جالب اینجاست که همین افرادی که امروز خود را دغدغه مند نشان می دهند جزو ساکتین دوران ریاست جمهوری روحانی بودند اما حالا با تاکید گذاری بر روی موضوع اعتراض سخن می گویند و سعی دارند این مسئله را پررنگ کنند و درواقع صبر مردم را با صحبت از این موارد لبریز کنند. این درحالی است که با روی کار آمدن دولت جدید و برخی اقدامات مثبت خصوصا سفرهای استانی امیدواری به جامعه تزریق شده است و دولت نشان داده برای کار و رفع مشکلات مردم پای کار آمده است.
در همین راستا، «سید ناصر قوامی» فعال سیاسی اصلاح طلب نیز با بیان اینکه تامین آزادی های سیاسی و اجتماعی از اولویت های کشور در بخش سیاست داخلی است، عنوان کرد: «دولت سیزدهم باید حق اعتراض مسالمت آمیز را به رسمیت بشناسد.»
این نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی افزود: «باید اجازه برگزاری اعتراضات مسالمت آمیز داده شود. مردمی که در اعتراض ها هستند هیچگاه به تخریب اموال عمومی نمی زنند و با پلیس درگیر نمی شوند مگر اینکه عواملی میان آنها نفوذ کرده و تخریب گری کنند. پلیس هم باید تنها نیرویی باشد که در تجمعات حضور دارد.»
«علی صوفی» فعال اصلاح طلب با توجه به سخنان برخی اصلاح طلبان درباره حمایت این جریان از اعتراضات اظهار میکند: «لیدری یعنی اصلاح طلبان تمام مراحل اعتراضی را با بسیج مردم ساماندهی کنند تا اعتراض تبدیل به یک جنبش شود. در این حالت باید حدومرز مطالبات مشخص باشد تا از حد اصلاح طلبی فراتر نرود که کار خیلی سختی است بنابراین اصلاح طلبان وارد فضای لیدری جنبش های اجتماعی نمی شوند.»
دبیرکل حزب پیش روی اصلاحات اظهار کرد: «جبهه اصلاحات بعد از انتخابات در حمایت از مطالبات مردمی همچون مسئله آب در خوزستان یا حتی موضوع افغانستان به ویژه پنجشیر بیانیه هایی داد بنابراین این جبهه در برنامه خودش موضوع در کنار مردم قرار گرفتن را به طور جدی دنبال می کند.»
نکته جالب اینجاست که اصلاح طلبان وقتی مسئولیت دارند عملکرد بسیار ضعیفی را ثبت میکنند اما بلافاصله بعد از اینکه سمتهای مختلف را از دست میدهند نقاب عوض کرده و از مسئول به منتقد تبدیل می شوند. این درحالی است که ابتدا باید خود پاسخگوی آنچه در این سالها انجام داده اند باشند و این دموکراتیک ترین روندی است که باید انجام شود اما نه تنها در این حوزه پاسخ نمیدهند بلکه در قامت منتقد یا لیدر انتقادی حضور پیدا می کنند و بعد از اینکه آتش اعتراضات را شعله ور می کنند، کنار می ایستد.
موضوع حوادث سال 88 که با ادعای واهی تقلب در انتخابات توسط جریان اصلاحات آغاز شد در همین شرایط رقم خورد. در آن زمان نیز اصلاح طلبان دولت را در دست نداشتند و در دیگر قوا از جمله مجلس نیز در اقلیت بودند. به نظر می رسد اصلاح طلبان هرگاه که خود را از ساختار قدرت دور می بینند بازی بی نظمی اجتماعی یا اعتراض مدنی را آغاز می کنند. سالهاست حنای این جماعت سیاسی رنگ باخته است اما بازهم نقش اپوزیسیونی برای خود قائل می شوند و آب در آسیاب دشمن می ریزند. این درحالی است که این روزها با توجه به عملکرد ضعیف همین جناح سیاسی کشور نیاز به ثبات دارد. خصوصا ثبات در حوزه اقتصادی از جمله دغدغه های مردم و دولت جدید است. برای همین منظور نیز بایستی در حوزه امنیتی ثبات ایجاد شود تا دولت بتواند به شاهرگ های اقتصادی دست یابد و با کنترل آنها ثبات را به اقتصاد کشور باز گرداند و رونق را جایگزین آن کند.
اینکه اصلاح طلبان خود را خارج از ساختار دولت می بینند و کلید اعتراضات خیابانی را روشن می کنند نه تنها حاکی از زرنگی سیاسی این جماعت نیست بلکه حاکی از یک عقده گشایی در امر قدرت است. اصلاح طلبان با علم به اینکه دولت وقت در حال فعالیت و کار است این اقدام را انجام می دهند که نشان دهنده عدم پایبندی و علقه به منافع ملی و مردم است. بلکه اعضای این جریان در این رفتار فرصت طلبانه سیاسی منافع جناحی را بر همه چیز حتی منافع مردمی ارجح می دانند.