شهدای ایران shohadayeiran.com

گزارش؛
صفحات فروشگاه اینترنتی را زیر و رو می‌کند و از این سایت به آن سایت می‌رود؛ دنبال کالا‌هایی می‌گردد که قیمت مناسبی دارد یا تخفیف خورده باشد؛ از لباس گرفته تا لوازم‌التحریر، همه را بررسی می‌کند و قصد دارد بهترین‌شان را انتخاب کند. در این میان کالا‌هایی را می‌بیند که روی آن‌ها عکس‌های عجیب و غریب از خواننده نوجوان امریکایی چاپ شده‌است!
سرویس فرهنگی شهدای ایران: صفحات فروشگاه اینترنتی را زیر و رو می‌کند و از این سایت به آن سایت می‌رود؛ دنبال کالا‌هایی می‌گردد که قیمت مناسبی دارد یا تخفیف خورده باشد؛ از لباس گرفته تا لوازم‌التحریر، همه را بررسی می‌کند و قصد دارد بهترین‌شان را انتخاب کند. در این میان کالا‌هایی را می‌بیند که روی آن‌ها عکس‌های عجیب و غریب از خواننده نوجوان امریکایی چاپ شده‌است! اسم این خواننده را که روی عنوان معرفی کالا نیز نوشته شده، جست‌وجو می‌کند تا بیشتر درباره‌اش بداند و این آغاز آشنایی و خرید محصولات ضدفرهنگی یک نوجوان یا جوان ایرانی می‌شود! البته برخی دیگر از نوجوانان که کوله‌پشتی، تخته شاسی یا سایر محصولات با عکس این خواننده امریکایی را می‌بینند به دلیل ظاهر عجیب و غریبش آن را می‌خرند تا با آن جلب توجه کنند و خودشان را به رخ همکلاسی‌هایشان بکشند؛ آن‌ها که در دنیای خودشان به دنبال دیده‌شدن هستند، با خرید این محصولات ضدفرهنگی راه خودنمایی را پیدا کرده‌اند و برای خرید این کالا‌ها مکث نمی‌کنند، اما متأسفانه آسیب‌های استفاده از این محصولات فقط مربوط به دوران نوجوانی آن‌ها نمی‌شود، بلکه تفکر و جهت زندگی آن‌ها نیز با خرید این محصولات بی‌هویت تغییر می‌کند و در نهایت جامعه را به سمت تباهی می‌کشاند.


تیر خلاص تبلیغات ضدفرهنگ به جامعه جوان ایرانی!/بیگانگی با فرهنگ ملی از کودکستان آغاز می‌شود!

اکثر فروشندگان می‌خواهند کالاهایشان را به هر ترفندی که شده به فروش برسانند و برایشان اهمیتی ندارد تصاویری که برای محصولاتشان انتخاب می‌کنند چه تأثیری روی جامعه می‌گذارد. آن‌ها که اغلب فروشنده محصولات فرهنگی هستند، دغدغه‌ای برای ارتقای سطح فرهنگ جامعه ندارند و با چاپ تصاویر ضدارزش روی کالاها، مغز نوجوانان را هدف می‌گیرند و تیر تبلیغات ضدفرهنگی را به آن شلیک می‌کنند. آن‌طور که به نظر می‌رسد سازمان‌های نظارتی نیز فروش این دسته از کالا‌ها را نمی‌بینند یا احساس نیاز برای مقابله با فروش محصولات ضدفرهنگی نمی‌کنند، زیرا اگر غیر از این بود، حتماً واکنشی نسبت به آن نشان داده‌بودند و نمی‌گذاشتند این کالا‌های مغایر با فرهنگ ما در سطح جامعه بچرخد و روز به روز به تعدادشان نیز اضافه شود.

کالا‌های عجیب و غریب برای خودنمایی
در این رابطه دکتر امان‌الله قرایی مقدم، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه   می‌گوید: «تبلیغات ضدفرهنگی و تصاویر افرادی که هیچ ربطی با جامعه و فرهنگ ما ندارد، تأثیر سوء بر سبک زندگی جوانان ما گذاشته و می‌گذارد. متأسفانه این مسئله باعث فروریختگی ارزش‌ها می‌شود و جامعه را از حالت معنوی به حالت ذهنیتی و مادی سوق می‌دهد.»
او ادامه می‌دهد: «متأسفانه شاهد آن هستیم که ذهن، شخصیت و طرز زندگی افراد را مادیات و حسیات تحت سلطه گرفته است و مردم آن چیزی که می‌بینند مورد داوری و قضاوت قرار می‌دهند و دیگر کمتر کسی به باطن افراد توجه می‌کند.»
قرایی مقدم معتقد است که یک نوجوان در این دوره از زندگی خود به دنبال جلب توجه و خودنمایی است، بنابراین به سمت خرید و استفاده از کوله‌پشتی و لباس‌هایی می‌رود که اشکال عجیب و غریب و ضداخلاقی داشته باشد، او با این کار به خانواده و دیگر اطرافیانش می‌گوید که من بزرگ شده‌ام! البته برخی دیگر از نوجوانان نیز برای اینکه به خیال خود ثابت کنند فقیر و قدیمی نیستند و می‌خواهند خودشان را مثلاً به‌روز نشان دهند به سمت استفاده از این دسته از کالا‌های ضدفرهنگ کشیده می‌شوند و آینده‌شان را با این انتخاب‌ها تغییر می‌دهند.»
این استاد دانشگاه اظهار می‌دارد: «به روستا‌ها که نگاه کنید کمتر چنین مواردی را مشاهده می‌کنید زیرا در آنجا همه یکدیگر را می‌شناسند و می‌دانند پدر و مادر جوانان آنجا چه کسی است و چه کار‌هایی کرده و نکرده، آن وقت دیگر نیازی نیست که بچه‌ها برای نشان دادن خود، لباس‌های عجیب و غریب بپوشند و خودی نشان دهند، زیرا هویتشان مشخص است، اما در شهر‌های بزرگ که نوجوانان احساس گمنامی و بی‌نامی می‌کنند و برای برتری‌جویی نسبت به یکدیگر به‌سراغ مادی‌گرایی می‌روند تا خودشان را از این طریق نشان دهند، بیشتر به سمت استفاده از کالا‌های عجیب کشیده می‌شوند و این یعنی دنیایی که ظاهر شما، شما را تعریف می‌کند و نه باطن‌تان!»


بیگانگی با فرهنگ ملی از کودکستان آغاز می‌شود
قرایی مقدم با اشاره به اینکه کالا‌های ضدفرهنگی موجب سوق دادن نوجوان به سمت بی‌هویتی می‌شود، می‌گوید: «هرچند نوجوان به دنبال خودنمایی و جلب توجه است، اما وقتی محصولات ضدفرهنگی زیادی را در فروشگاه‌های اینترنتی و بازار بیابد به سمت آن می‌رود و به مرور زمان فرهنگ و آینده‌اش را از شخصیت‌هایی که هیچ ربطی به فرهنگ ما ندارند، الگوبرداری می‌کند؛ بنابراین اینکه چه محصولاتی در بازار روانه می‌شود در شکل‌گیری هویت نوجوانان اثرگذار است.»
این جامعه‌شناس تصریح می‌کند: «کسی که شخصیت فرهنگی داشته باشد نیازی به خودنمایی ندارد و این‌ها مربوط به افراد تازه به دوران رسیده‌است تا دیگران نگاهشان کنند. آن‌ها می‌خواهند بگویند ما هستیم.»
او با بیان اینکه همه تقصیر‌ها را نباید بر گردن بیگانگان بیندازیم و باید به خودمان هم نگاه کنیم، اظهار می‌دارد: «متأسفانه دچار فروریختگی فرهنگی شده‌ایم و در این زمینه خودمان هم مقصریم.»
قرایی مقدم با تأکید بر نقش خانواده و آموزش و پرورش در این امر می‌گوید: «زنگ خطر ترویج فرهنگ غربی خیلی وقت است که به صدا در آمده، اما کسی صدای آن را نشنیده‌است. باید بفهمیم بیگانگی با فرهنگ ملی از کودکستان آغاز می‌شود. متأسفانه آموزش و پرورش ما بیمار شده‌است و جوانان را به جای سوق دادن به سمت فرهنگ ملی به سمت فرهنگ غربی سوق می‌دهد. خانواده‌ها هم نقش بسیار مهمی در این زمینه داشته و دارند. پدران و مادران باید هوشیار باشند و در محیط خانواده زمینه‌ای را فراهم کنند که فرزندشان به سمت فرهنگ ملی حرکت کند.»


هزینه‌های گران برای بازسازی آسیب‌های فرهنگی
دکتر پرویز رزاقی، روانشناس بالینی و مشاور مدرسه درباره تأثیر تبلیغات ضدفرهنگ در فروشگاه‌های اینترنتی هم می‌گوید: «معمولاً وسایل و لوازمی که در هر جامعه‌ای تولید می‌شود باید متناسب با ارزش و فرهنگ آن جامعه باشد یا حتی اگر وارداتی انجام می‌شود نیز باید در همین راستا باشد، زیرا اگر مخالف و مغایر با فرهنگ جامعه باشد باید دولت هزینه‌های زیادی را برای بازسازی آسیب فرهنگی ایجاد شده، متحمل شود. بنابراین باید مسئولان ذیربط قوانینی را وضع کنند و پس از آن باید مجریان این قوانین را در دستورکار قرار بدهند تا خسارت فرهنگی به جامعه وارد نشود.»
رزاقی با بیان اینکه متأسفانه شاهد آن هستیم که نظارت مناسبی بر تولید و واردات کالا‌های فرهنگی در کشور ما صورت نمی‌گیرد و کمتر کالایی متناسب با فرهنگ جامعه‌مان تولید می‌شود، اظهار می‌دارد: «در برخی از جوامع مانند جامعه ما زمانی که میزان نظارت و مسئولان حوزه گروه مد و لباس نسبت به تولید تبلیغ و واردات کالا به پایین‌ترین مرحله خود می‌رسد و نظارت کمی روی آن‌ها می‌شود، گروه‌ها از این فرصت استفاده کرده و به جای اینکه به ارزش و فرهنگ و باور آن جامعه احترام بگذارند، به‌دنبال منفعت‌طلبی می‌روند و سعی در به دست‌آوردن سود کلان دارند.»
او ادامه می‌دهد: «منفعت‌طلبان زیر سایه نبود نظارت کافی، کالا‌های ضدفرهنگ را برای جوامعی انتخاب می‌کنند که تحت‌تأثیر قرار می‌گیرند؛ یعنی گروه نوجوان که هیجان‌مدارند و تفکر منطقی در آن‌ها کمرنگ و تفکر احساسی و هیجانی در آن‌ها بیشتر است، بنابراین برای فروش بهتر محصولاتشان کالایی را تولید و تبلیغ می‌کنند که از این طریق بتواند کالاهایش را بفروشد.»
این روانشناس بالینی تصریح می‌کند: «نوجوانان علاوه بر رفتار هیجانی و تنوع‌طلب بودن، در این مقطع سنی به دنبال برند می‌رود. وقتی که در میان محصولات ارائه شده، برند‌هایی تبلیغ شود که ضدارزش و ضدفرهنگ باشد، به طور حتم برای نوجوانان جلب‌توجه می‌کند و به سمت آن می‌رود. آن وقت می‌بینیم جوانان ما به سمت ارزش‌های امریکایی و اروپایی که ما خیلی با آن موافق نیستیم، رفته‌اند.»
او درباره دنیای نوجوانی و حساسیت‌های مربوط به آن می‌گوید: «نوجوانان به دنبال متفاوت‌بودن هستند، آن‌ها می‌خواهند حتی از گروه خودشان نیز متفاوت باشند، به همین دلیل دنبال لباس پوشیدن و حرف زدن خاص می‌روند و پا به دنیایی می‌گذارند که از لحاظ ساختار روانی متفاوت و عجیب باشد. وقتی در میان کالا‌های فروشگاه‌های اینترنتی در حال بررسی آن است، کالا‌های عجیب را ببیند به سمت خرید آن‌ها می‌رود و با این کار قصد دارد که دیگران او را بیشتر ببینند. سود این چرخه نیز به جیب فروشندگان کالا‌های ضدفرهنگ می‌رود و آسیب آن به جامعه می‌خورد.»


هدفگیری نوجوانان برای دور شدن از اصالت و باور دینی
رزاقی به هدف‌گذاری واردکنندگان و تولیدکنندگان کالا‌های ضدارزش اشاره می‌کند و اظهار می‌دارد: «شما هیچ‌وقت در کت و شلوار رسمی، تبلیغات ضدفرهنگ نمی‌بینید، زیرا که تولیدکنندگان و واردکنندگان این کالا می‌دانند که فرد ۳۰ سال یا ۴۰ ساله ذهنش به پختگی رسیده و از این تصاویر استفاده نمی‌کند و به طور کلی از خرید چنین کالا‌هایی لذت نمی‌برد، بنابراین به سراغ این گروه سنی نمی‌روند و روی افکار گروه سنی نوجوانان کار می‌کنند.»
این مشاوره تربیتی معتقد است شرکت‌ها و مؤسسات با تولید و واردات کالا‌های ضدفرهنگی و تبلیغ آنها، سعی می‌کنند نظام ارزشی را از ذهن نوجوانان ما دور کنند و این گروه را از اصالت، اعتقادات و باور دینی خود دور کنند.
او تصریح می‌کند: «اولین کاری که کالا‌های ضدارزش و ضدفرهنگی انجام می‌دهد نوجوان ما را از خودش دور می‌کند و به او می‌گوید که اگر می‌خواهی در جامعه دیده شوی باید از خود واقعی خودت دور شوی و تمام زحماتی که خانواده برای شکل‌گیری شخصیت نوجوان خود انجام داده یا آموزش و پرورش تلاش کرده‌بود از بین می‌رود.»
رزاقی ادامه می‌دهد: «تبلیغات فرهنگ مغایر با فرهنگ جامعه ما، روابط خانوادگی را مختل می‌کند و باعث می‌شود یک نوجوان از خانواده‌اش فاصله بگیرد و روز به روز این فاصله بیشتر هم خواهد شد. به همین دلیل تنش و دعوا در میان خانواده‌ها مشاهده می‌شود و نوجوان برای رسیدن به ارزش‌های تبلیغات ضدفرهنگی از خانواده خود فرار کند و پرخاشگر شود. به همین دلیل ارزش درونی و اصالت خانوادگی به افول می‌رسد و آسیب‌پذیری آن بیشتر می‌شود.»
او با بیان اینکه نوجوانان ما غالباً درس می‌خوانند، اما ممکن است الگوی غربی آن‌ها را به سمت مد و خودنمایی سوق دهد و آن‌ها را از ادامه تحصیل نیز بازدارد، می‌گوید: «گاهی اوقات نوجوان در مقابل مخالفت خانواده به رفتار‌های بزه روی می‌آورد و در نهایت مشاهده می‌کنیم که به دلیل بی‌توجهی به نوع کالا‌های عرضه شده در بازار و فروشگاه‌های اینترنتی، آسیب‌هایی گریبان خانواده‌ها را گرفته که قابل جبران نیست. بنابراین تا دیر نشده باید برای محصولات و کالا‌هایی که به نوجوانان و جوانان عرضه می‌شود دقت بیشتری صورت بگیرد.»


لزوم تشکیل معاونتی برای مسائل مد و پوشاک در وزارت ارشاد
در همین رابطه دکتر میثم مهدیار، معاون پژوهشی پژوهشکده فرهنگ و هنر نیز به جوان می‌گوید: «متأسفانه فروش محصولات ضدفرهنگی با تصاویر خوانندگان زرد بیگانه در فروشگاه‌های خیابانی و اینترنتی نشان‌دهنده آن است که ما در شخصیت‌سازی و کاراکترسازی شخصیت‌های هنری- فرهنگی و تاریخی خودمان ضعف داشته و داریم و همین مسئله موجب شده تصویر خواننده دست‌چندم کشور‌های دیگر روی برخی محصولات متعلق به نسل جوان ما قرار بگیرد و مصرف شود».
او با اشاره به اینکه متأسفانه ما نتوانسته‌ایم بین مصرف فرهنگی خود و هنرمند بومی کشورمان ارتباط خوبی برقرار کنیم، ادامه می‌دهد: «سایر کشور‌ها از ابزار‌های رسانه‌ای مانند سینما و انیمیشن برای ارتباط میان هنرمندان و مصرف فرهنگی خود استفاده می‌کنند و در تلاشند که علاوه بر استفاده از شخصیت‌های حقیقی خودشان از هر کاراکتری که در رسانه‌های تصویری محبوب‌شده نیز کاراکتر بسازند و آن را عمومی می‌کنند. در نهایت نیز تصاویر آن کاراکتر را روی محصولات مربوط به مخاطبی که جزو برنامه‌ریزی آن‌ها بوده‌است، قرار دهند.»
مهدیار درباره هدف کشور‌های مختلف برای کاراکترسازی می‌گوید: «آن‌ها از ارزش افزوده اقتصادی از باب تبلیغات کاراکتر‌های ساخته شده در فیلم سینمایی یا انیمیشن استفاده می‌کنند و اصولاً، چون این کاراکتر‌ها غیرواقعی هستند و در یک فیلم از آن استفاده و تمام شده‌اند، خیلی راحت‌تر و بهتر از آن استفاده می‌کنند، زیرا وقتی از عکس یک هنرمند واقعی استفاده شود، آن هنرمند زنده است و می‌تواند رفتار‌ها و موضع‌گیری‌هایش خلاف نیت سفارش‌دهندگان تبلیغات داشته باشند، اما مثلاً انیمیشن که ساخته می‌شود به نوعی تمام می‌شود و بیشتر از حیث تاریخی ارزش دارد و، چون تمام‌شده در نتیجه تأثیرات آن در ید کنترل برنامه‌ریزان و سیاستگذاران خواهد ماند.
اما ما در این حوزه‌ها ضعف داریم، در نتیجه مجبور می‌شویم برای فروش محصولات به کاراکتر‌های وارداتی تکیه کنیم که این کار تبعات بسیار بدی برای جامعه به‌دنبال دارد.»
معاون پژوهشی پژوهشکده فرهنگ و هنر درباره اینکه ضعف کاراکترسازی و عدم ارتباط مناسب بین مصرف فرهنگ و هنرمندان کشورمان از کجا نشئت می‌گیرد، اظهار می‌دارد: «مهم‌ترین متولی این ماجرا وزارت ارشاد است که البته ساختارش برای پیگیری نیز نامتناسب است. به طور حتم این موضوع باید در حوزه مد و برندسازی پیگیری شود که وزارت ارشاد ما ساختار سنتی آن بیشتر در حوزه کتاب و این‌ها بوده‌است، کمتر در این موضوعات ورود کرده‌است.»
به گزارش جوان، او با بیان اینکه امیدواریم در وزارت ارشاد جدید تحولی ایجاد شود، تصریح می‌کند: «همانطور که معاونت فرهنگی داریم که کار‌هایی در حوزه کتاب انجام می‌دهد یا مثلاً سازمان سینمایی و موسیقی نیز داریم، باید یک معاونتی مانند این‌ها داشته باشیم که پیگیری مسائل مد و پوشش باشد و ایجاد پیوند بین پتانسیل‌های فرهنگی با مصرف فرهنگی‌مان را انجام دهد. زیرا که ما پتانسیل فرهنگی بسیار زیادی در حوزه هنر، ادبیات، سینما، فرهنگ و تاریخ داریم که برندسازی از آن‌ها نیازمند به حمایت و پیگیری است که وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی باید متولی آن باشد.»
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار