شهدای ایران shohadayeiran.com

بازنشر/گزیده‌ای از سخنان دبیر کل حزب‌الله:
دولت آمریکا و دولت‌هایی که در آمریکا روی کار می‌آیند، در صدر ظلم و فساد و به بردگی کشاندن ملت‌ها قرار دارند. حسین علیه‌السلام در چنین روزی پرچم مقابله‌ی خونین با ظالمان و فاسدان را بلند کرد. آمریکا نماد همه‌ی این معانی خبیث و زشت در دنیای معاصر است. حاکمیت در این منطقه و در جهان باید به ملت‌ها و حکومت‌ها تعلق داشته باشد.
سرویس بین الملل     شهدای ایران: دبیرکل حزب‌الله لبنان، سیدحسن نصرالله در روزهای گذشته و در مراسمات عزاداری امام حسین علیه‌السلام در ضاحیه‌ی جنوبی بیروت و همچنین در مراسم بزرگداشت شهید ابومیثم سخنرانی کرد و مسائل مهمی درباره‌ی جنگ اقتصادی آمریکا علیه لبنان در مقابل حمایت‌های ایران از مردم لبنان، تحلیل رفتار آمریکا در  افغانستان، سرنوشت اشغالگری آمریکا در عراق و سوریه و دیگر مسائل مهم منطقه را مطرح کرد. پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR بخش‌هایی از این سخنرانی‌ها را منتشر می‌کند.


تجربه افعانستان در مقابل چشم دلبستگان به آمریکاست/رویارویی با رژیم صهیونیستی در رأس اولویت‌ها

*به مراجع بزرگ خود و در رأس آن‌ها امام خامنه‌ای، ولی امر مسلمین و به همه‌ی ائمه‌ی امت اسلامی و مسلمانان و همه‌ی انسان‌های شریف تسلیت می‌گوییم؛ چراکه حسین علیه‌السلام وارث انبیاء، وارث نوح، آدم، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله است. حسین علیه‌السلام نماد ادیان آسمانی و ارزش‌های اخلاقی و انسانی در این جهان است.

ما امروز از عاشورا و آنچه در کربلا و در رویارویی حق و باطل به رهبری سیدالشهداء گذشت، یاد می‌کنیم؛ از آنچه رهبری کاروان مجاهدین، عارفان، عاشقان و مخلصان در سال ۶۱ هجری انجام داد، صحبت خواهیم کرد؛ از هر آنچه واقعه‌ی کربلا از معانی ایمان، جهاد، ارزش‌های انسانی و اخلاقی با خود همراه آورد، صحبت خواهیم کرد و با همین رویکرد، موضع خود را چه در سطح منطقه و چه در سطح لبنان مشخص می‌کنیم.

* آمریکا می‌خواهد لبنان مطیع او باشد
آنچه که در لبنان رخ می‌دهد بخشی از شرایط جنگ اقتصادی است که هدف آن تحقیر مردم لبنان و مقاومت است. آمریکا می‌خواهد لبنان مطیع و خوار و ذلیل باشد. لبنان بخشی از جبهه یا محوری است که بار‌ها باعث ناکامی و شکست طرح آمریکا [در منطقه] شده است. جنگ پیش از ماه اکتبر سال ۲۰۱۹ با بودجه و اعتبار انجمن‌های مدنی مرتبط با سفارت آمریکا در بیروت آغاز شد. این آمریکایی‌ها بودند که به نخست‌وزیر وقت لبنان فشار آوردند و او را وادار به استعفا کردند.

هدف اصلی از جنگ اقتصادی هم اعمال فشار بر ملت لبنان و سوق‌دادن کشور به‌طرف فروپاشی است. این مسئله قابل فهم است که آنچه در لبنان رخ می‌دهد فقط به‌خاطر مشکلات داخلی کشور نیست، بلکه نتیجه‌ی جنگ خارجی است که باعث شد صبر و توانایی ما بیشتر شود.

از سال ۲۰۰۵ تاکنون، نبرد در لبنان علیه مقاومت و علیه همه‌ی نیرو‌های ملی واقعی توسط سفارت آمریکا مدیریت شده است و همه‌ی این تلاش‌ها هم شکست خورده است. از سال ۲۰۰۵ تاکنون، ده‌ها میلیارد دلار هزینه برای خدشه واردکردن به وجهه‌ی مقاومت‌شده و شکست خورده است. دو سفارت آمریکا و عربستان برای شعله‌ورکردن جنگ داخلی در لبنان تلاش کردند. همه‌ی اقدامات رسانه‌ای و مالی سفارت آمریکا در لبنان علیه مقاومت شکست خورده است. سفارت آمریکا در لبنان که در همه چیز دخالت می‌کند، مسئول هدف قراردادن زندگی و معیشت مردم لبنان است. اکنون هدف [دشمنان]، ضربه‌زدن به جامعه‌ی لبنان است. آن‌ها نه فقط حزب‌الله، بلکه می‌خواهند دولت، همه‌ی طوائف و جامعه‌ی لبنان ساقط شود.

در مسئله‌ی دولت ما همواره خواهان تشکیل کابینه بوده‌ایم و به تسهیل تشکیل کابینه کمک کردیم. عده‌ای در خارج و داخل تلاش می‌کنند مسئولیت ناکامی در تشکیل کابینهی لبنان را به گردن ما بیندازند. این حرف بی‌معنی است! یا با این ادعای زشت‌تر که مانع‌تراشی در تشکیل کابینه در لبنان را به گردن جمهوری اسلامی ایران می‌اندازند. در حالی که ما می‌دانیم ایران هرگز نه در تشکیل کابینه و نه در استعفای دولت دخالت نکرده است. کسانی که در تشکیل دولت‌ها و سرنگونی دولت‌ها در لبنان دخالت می‌کنند، از کشور‌های جهانی و منطقه‌ای هستند که توسط سفارتخانه‌هایشان در اینجا این کار را انجام می‌دهند و برای همه‌ی لبنانی‌ها هم شناخته شده‌اند.

من از احتکار گفتم، چراکه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله محتکران را خائن توصیف می‌کند. آنانی که در هفته‌های گذشته مازوت و بنزین را احتکار کردند تا در بازار سیاه با قیمت بالا بفروشند یا به سوریه قاچاق کنند و به قیمت گزاف بفروشند، از هر جا و مکانی که باشند خائن‌اند و در حق مردم لبنان جنایت کرده‌اند. مالی که به‌دست می‌آورند حرام است و در دنیا و آخرت بدی با آنان همراه خواهد بود. پس، خود را از این گناهان پاک کنید. این کار خیانت است؛ چون وقتی بنزین که از اموال مردم برایش یارانه پرداخت می‌شود تا به مردم لبنان فروخته شود، امّا در بازار سیاه به فروش می‌رسد، خیانت در امانت است. خطابم به کسانی که از این راه سودی به جیب زده‌اند این است که تلاش کنید راه رهایی از بار سنگین مال حرام را پیدا کنید.

دولت هم در این زمینه مسئول است. در ماه‌های گذشته که در زمینه‌ی مواد غذایی و دارویی شاهد احتکار بودیم، خواستار آن شدیم تا وزارتخانه‌های مربوطه، مراکز تجاری، داروخانه‌ها، تعاونی‌ها و ... را کنترل کنند، زیرا مواد غذایی و دارویی که برایشان یارانه پرداخت می‌شود، باید به دست مردم برسد و احتکار و انبار نشود. گفتیم حتی اگر نیرو ندارید ما حاضریم تا بیست هزار نیرو در اختیار شما قرار دهیم، امّا پاسخی نشنیدیم، زیرا احساس مسئولیت نمی‌کنند.

* مجاهدان لبنانی، حامیان اصلی کشور
مدت‌هاست ما از سر تواضع می‌گوییم حزب‌الله از بزرگ‌ترین احزاب لبنان است؛ امّا در حال حاضر با استناد به همه‌ی معیارها، بدون شک حزب‌الله بزرگ‌ترین حزب لبنان است. این یک نکته‌ی مثبت است که مسئولیت‌هایی را نیز ایجاد می‌کند. ممکن است یک شخصیت سیاسی یا فرهنگی یا عالم دینی هر چه می‌خواهد بگوید و هر که را می‌خواهد مورد حمله، شماتت و اتهام‌زنی قرار دهد و با هر که می‌خواهد خصومت ورزد و دیگران را به انقلاب، حمل سلاح و برهم‌زدن معادلات فرابخواند؛ امّا وقتی هر یک از ما [به‌عنوان حزب‌الله] در این کشور اظهارنظری می‌کند، نتایج و پیامد‌ها و ملزوماتی برای حال، آینده و سرنوشت مردم دارد و از‌این‌رو، مسئولیت ما در قبال گفتار و رفتارمان، مسئولیت بسیار بزرگ و مهمی است.

چند ماه دیگر ۳۰ سال از مسئولیت من در حزب‌الله پس از شهادت سید، فرمانده و استادمان سیدعباس‌الموسوی رضوان‌الله‌علیه در فوریه سال ۱۹۹۲ می‌گذرد. در این ۳۰ سال، من از سنگینی بار مسئولیت آگاه بوده‌ام. مسئولیت من، برادرانم و شما با سایرین که به فکر روز قیامت نیستند و به روز حساب امیدی ندارید، متفاوت است. ما شبانه‌روزی در هر جلسه و جایگاه، هنگام بررسی مواضع و ارزیابی اوضاع باید آخرت در ذهن، قلب و عقلمان باشد، زیرا روز قیامت در محضر خداوند متعال در قبال تصمیماتمان چه مثبت یا منفی، بزرگ یا کوچک باید پاسخگو باشیم و حساب پس بدهیم.

اگر مقاومت سال ۱۹۸۲ در لبنان نبود، اسرائیل تا به امروز همچنان لبنان را اشغال کرده بود و به استعمار آن ادامه می‌داد، بر تصمیم‌گیری سیاسی در لبنان سیطره داشت و پسران و دختران جوان لبنان را زندانی می‌کرد و آنان را مانند هزاران اسیر فلسطینی به اسارت می‌گرفت.

از سال ۲۰۰۶ تا به امروز چه کسی از لبنان حمایت کرد؟ چه کسی مانع حملات دشمن اسرائیلی به لبنان شد؟ چه کسی؟ دولت آمریکا؟ غرب؟ جامعه‌ی بین‌الملل؟ اتحادیه‌ی عرب؟ یا گام‌های شرافتمندانه‌ی مجاهدان قهرمان که از روستا‌ها و شهر‌های خودتان حامی کشور بودند؟ اینان بودند که با جانشان از کشور حمایت کردند و تا آخر نیز حمایت می‌کنند.

این در حوزه‌ی امنیت بود، امّا در حوزه‌ی اقتصاد نیز هم همین است. کشوری که با کمک کشور‌های دیگر ادامه حیات می‌دهد، نمی‌تواند آزاد و مستقل باشد. چنین کشوری ارباب نیست، بلکه رعیت است، زیرا وقتی با کمک دیگران زنده‌ای، یعنی شیر کمک‌ها در دست دیگری است و وقتی تشنه‌ای می‌تواند شیر را ببندد تا تو را تسلیم کند و افسار کشورت را در دست داشته باشد. سیاست‌های مالی و اقتصادی را در طول چهل سال گذشته دیدیم. هر دولتی که روی کار آمد و با همین سیاست‌ها جلو رفت، در روی همان پاشنه چرخید.

لبنان به کشور خدمات‌دهنده که خود با کمک دیگران نفس می‌کشد، تبدیل شده است. بخش کشاورزی نابود شد. بخش صنعت و هر بخش تولیدی دیگر از بین رفت و ما وابسته به خارجیم؛ یعنی آنان کاری کردند که کشور وابسته به خارج باشد. در چنین شرایطی می‌توانند تو را محاصره کنند، اختیار فرودگاه، بنادر، گردشگری و ... در کشورت را به دست داشته باشند. نظام بانکی تو را با چشم‌به‌هم‌زدنی به بن‌بست برسانند. وقتی بخش کشاورزی و صنعتت از بین رفت و چیزی برای خوردن یا پوشیدن نداری و برای زندگی به واردات وابسته‌ای، یعنی در حوزه‌ی سیاسی به وام‌های خارجی تکیه داری و این امر سبب فروپاشی بیشتر و بیشتر می‌شود. پس، اولویتت باید تولید، کشاورزی و صنعت باشد. باید به اقتصاد تولیدمحور تبدیل شد. درباره‌ی اوضاع فعلی اقتصادی و معیشتی لبنان هم می‌گویم که باید با جدیت و با روحیه‌ی مسئولیت‌پذیری و بدون احساس شکست و بدون روحیه‌ی تسلیم‌شدن و بدون ناامیدی با این شرایط مقابله کرد.

* حمایت‌های ایران از لبنان
ماجرای واردکردن بنزین و نفت ‌کوره (مازوت) از ایران یا هر کشور دیگری برای من و برادران من در حزب‌الله مسئله و تجربه‌ی جدیدی است. امروز در روز عاشورا دوست دارم در برابر شما و همه اعلام کنم اوّلین کشتی ما که حامل مواد لازم است، همه‌ی تدابیر لازم را انجام داده است. چندین تن مواد لازم در کشتی بارگیری شده است و همه‌ی تشریفات اداری را نیز انجام داده است و به برکت امام حسین علیه‌السلام تا ساعاتی دیگر به‌سمت لبنان حرکت خواهد کرد. کشتی فقط باید مسافتی را طی کند تا به ما برسد. وقتی اوّلین کشتی برسد، کشتی بعدی و کشتی‌های بعدی نیز خواهند آمد.

من می‌دانم که با چالش بزرگ و نگرانی‌ها و تهدیدات تلویحی روبه‌رو هستیم. می‌خواهم بگویم این کشتی از ساعاتی بعد که حرکت خود را آغاز می‌کند، متعلق به لبنان است. می‌خواهم به آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها بگویم این کشتی که از ایران می‌آید و ساعاتی بعد حرکت خواهد کرد متعلق به لبنان است. ما این کار را کردیم، زیرا گفتیم نمی‌توانیم صحنه‌های خفت مردم خود را ببینیم و تحمل کنیم. نمی‌توانیم ببینیم مردم در تاریکی شب و گرمای تابستان جلوی نانوایی‌ها و بیمارستان‌ها و پمپ‌بنزین‌ها صف می‌کشند. نمی‌خواهیم با کسی وارد چالش شویم. اگر تحریم‌های خود علیه لبنان را لغو کرده بودند و به لبنانی‌ها امکان داده بودند زندگی عادی و طبیعی خود را دنبال کنند، نیازی نداشتیم چنین کاری انجام دهیم. ما می‌خواهیم به مردم خودمان کمک کنیم.

اگر شرکت‌های اکتشاف و حفاری نفت و گاز از ترس تحریم‌های آمریکا حاضر به‌حضور در لبنان نیستند، ما می‌توانیم از شرکت‌های ایرانی کمک بگیریم. ما به دولت پیشنهاد می‌دهیم شرکت‌های ایرانی می‌توانند برای استخراج نفت و گاز و فروش آن در لبنان حضور داشته باشند. شرکت‌های ایرانی از حمله‌ی هوایی اسرائیل نمی‌ترسند و می‌توانند نفت و گاز استخراج کنند و آن را به فروش برسانند.

در این مناسبت من و شما باید از جمهوری اسلامی ایران و آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای رهبر عزیز و همچنین رئیس‌جمهور محترم آیت‌الله سیدابراهیم رئیسی و مسئولان گرامی و ملت بزرگ ایران قدردانی کنیم که همیشه در کنار لبنان و ملت این کشور و نیز مقاومت بوده‌اند. آن‌ها پشتوانه‌ی واقعی ما بودند که توانستیم سرزمین و اُسرای خود را آزاد کنیم و حاکمیت خود را بازپس بگیریم.

در جنگ ژوئیه‌ی ۲۰۰۶، از مقاومت حمایت کردند و در بازسازی نیز نقش مهمی داشتند و امروز نیز به‌رغم تحریم‌ها و محاصره و شرایط اقتصادی سختی که ملت بزرگ ایران با آن‌ها روبه‌روست از شما حمایت می‌کند. جمهوری اسلامی ایران هیچ‌گاه پشت دوستان و متحدان خود را خالی نکرده است و دست قطع‌شده‌ی شهید قاسم سلیمانی در فرودگاه بغداد نشان‌دهنده‌ی همین حقیقت بزرگ است. [ایران] دوستی است که می‌توان به آن تکیه کرد و کوه استواری است که می‌توانید به آن تکیه کنید. با وجود چنین دوستان و متحدانی، اوضاع تغییر می‌کند و معادله‌ها عوض می‌شود. این درس بزرگی است.

* افغانستان تجربه‌ای در برابر ما
هر کسی که در لبنان روی ضمانت‌های آمریکا حساب باز کرده است، تصویر (اوضاع) افغانستان را مجسم کند. گروهی از افغان‌ها از دوستان و هم‌پیمانان آمریکا بودند و با آمریکایی‌ها بیست سال همزیستی کردند؛ بیست سال زیر پرچم آمریکا علیه طالبان و غیرطالبان جنگیدند؛ [امّا] پس از بیست سال، آمریکا یک شبه تصمیم گرفت مذاکراتی را با طالبان در دوحه آغاز کند و در این مذاکرات هم تصمیم گرفت از افغانستان خارج شود. البته این اتفاقات برای دوران ریاست ترامپ بود، امّا لازمه‌اش این بود که برای خروج از افغانستان عجله نشود، بلکه فشار وارد شود تا طالبان و حکومت افغانستان به توافقات سیاسی برسند، امّا چنین نشد و با عجله سعی کردند خارج شوند تا مبادا خساراتی ببینند؛ چون مصلحتشان را در خروج از افغانستان می‌دیدند.

امّا سرنوشت دوستان، هم‌پیمانان و همه‌ی آنانی که با شما بیست سال همراه بودند، چه شد؟ دموکراسی، حقوق بشر و آزادی‌های عمومی در افغانستان چه شد؟ آمریکا منفعتش را در خروج از این کشور دید و بدون هیچ تسویه‌ی سیاسی و آشتی از این کشور، خارج شد. در مقابل طالبان چه کرد؟ آنان کارشان را شروع کردند و غالب استان‌های افغانستان را یکی پس از دیگری و بدون هیچ درگیری تصرف کردند. اگر هم در برخی جا‌ها درگیری شد، بسیار اندک بود. در رسانه‌ها مشاهده کردید که اشرف غنی، رئیس‌جمهور افغانستان از کشور فرار کرد. او تابعیت آمریکایی دارد در نتیجه به‌عنوان شهروند به آمریکا می‌رود تا در آنجا زندگی کند، امّا سرنوشت مردم در کابل چه می‌شود؟ این مردم به حال خودشان رها شده‌اند. همه‌ی استان‌ها به حال خود برای طالبان رها شده‌اند. با توجه به رفتار طالبان از خدا می‌خواهیم شرارت را از مردم افغانستان دور نگه دارد.

در این زمینه دو نظریه وجود دارد: یکی اینکه طالبان و آمریکا تفاهم کردند و افغانستان را به طالبان دادند. این نظریه تقریباً نظریه‌ای است که خیلی‌ها بر سر آن اجماع دارند. اگر این نظریه درست باشد، یعنی دولت آمریکا به دوستانش در افغانستان خیانت کرد و از پشت به آنان خنجر زد و علیه آنان توطئه کرد؛ امّا نظریه‌ی دوم می‌گوید آنچه رخ داد بر اساس توافق میان آمریکا و طالبان نبود، بلکه آمریکایی‌ها افغانستان را ترک کردند تا افغان‌ها خود مشکلاتشان را حل کنند. اگر این نظریه درست باشد، یعنی آمریکا پشت دوستانش را خالی و آنان را ذلیل کرد. پس، آمریکا یا خائن است یا بی‌تفاوت. امروز حکومت، امنیت، آبرو، زنان، جان مردم، اقتصاد، آینده و ... در افغانستان در دستان طالبان است. این تجربه می‌تواند در لبنان هم تکرار شود. اتفاقات افغانستان و خیانت آمریکا به مردم مظلوم این کشور درس عبرتی برای لبنان است و من درباره‌ی عواقب اعتماد به آمریکا هشدار می‌دهم.

ای دوستان آمریکا در لبنان! آیا می‌خواهید آمریکا از لبنان حمایت کند؟ از چه طریقی؟ از طریق معشوقش اسرائیل؟ افغانستان تجربه‌ای است که در برابر ما قرار دارد. امروز آنچه به یادمان می‌آورد جنگ ویتنام است. این‌ها برای آمریکا ذلالت است. شما به آمریکا می‌گویید ما از کشورمان حمایت نمی‌کنیم و می‌خواهیم آمریکا از لبنان حمایت کند؟ آیا با وعده‌های آمریکا و با حمایت‌های آمریکا می‌خواهید از کشور حمایت کنید؟ آنان که در لبنان به تضمین‌ها و وعده‌های آمریکا دل‌بسته‌اند، تصویری از افغانستان را ترسیم می‌کنند؛ امّا ما و به گواه جانبازان جلسه با تمام توان معتقدیم آن‌که می‌تواند از لبنان حمایت کند، خود لبنانی‌ها هستند؛ آن‌که از لبنان حمایت می‌کند از مردم، ارتش و مقاومت لبنان است و جز این نیست.

امروز اسرائیل در برابر صحنه‌ی شکست و عقب‌نشینی آمریکا از افغانستان قرار دارد و نگران است. آنچه را که مقامات، ناظران، پژوهشگران و تحلیلگران و رسانه‌های اسرائیلی درباره‌ی نگرانی‌های شدید و بزرگ خودشان از پیامد‌های این شکست و ناکامی آمریکا، این سقوط سیاسی، نظامی، امنیتی و اخلاقی آمریکا بر اوضاع منطقه و متحدان واشنگتن در منطقه و خود اسرائیل می‌گویند، پیگیری کنید. ما نگران نیستیم و برعکس، بیش از هر زمان دیگری امید، یقین و ایمان به‌درستی، صحیح و شایسته‌بودن گزینه و راه خودمان و نزدیک‌بودن به پیروزی نهایی و سرنوشت‌ساز داریم.

* رویارویی با رژیم صهیونیستی در رأس اولویت‌ها
رأس اولویت‌ها رویارویی با رژیم صهیونیستی است که فلسطین و برخی دیگر از بخش‌های سرزمین عربی در لبنان و سوریه را غصب کرده است. موضع ما در برابر طرح صهیونیست‌ها و رژیم صهیونیستی با توجه به پیام عاشورا که خطاب به همه‌ی مسلمانان و افراد شریف جهان است، این است که در کنار مردم مظلوم فلسطین در نوار غزه، کرانه‌ی باختری، آوارگان و اسیران فلسطینی بایستید.

ما و همه‌ی افراد شریف جهان باید در کنار این مردم مقاوم و مظلوم بایستیم. باید در کنار حق آن‌ها (بازپس‌گرفتن اراضی از دریا تا رود) بدون هیچ کم‌وکاستی بایستیم. موضع ثابت و همیشگی ما این است و تحت هیچ شرایطی و با هیچ توافق سازش و نیرنگ سازشکاران، قابل بازنگری نیست به‌خصوص اینکه ما بیش از هر زمان دیگری به روزی نزدیک هستیم که صهیونیست‌های اشغالگر خاک فلسطین را ترک می‌کنند؛ چراکه این پایان هر اشغالگری و سرنوشت هر اشغالگری است. این روز بدون شک فراخواهد رسید.

همچنین ما امروز در مقابل تهدید‌هایی که در برابر شهر مقدس قدس، بیت‌المقدس و مقدسات اسلامی و مسیحی قرار دارد، بار دیگر ایجاد معادله‌ی منطقه‌ای را خواستاریم که می‌تواند از مقدسات و شهر مقدس حمایت کند و می‌خواهیم حمایت این شهر و مقدسات آن صرفاً بر عهده‌ی فلسطین نباشد، بلکه باید مسئولیت همه‌ی امت اسلام باشد.

من از برادرانمان در گروه‌های مقاومت عراقی به‌خاطر آنچه اعلام کردند، تشکر می‌کنم. هیئت هماهنگی گروه‌های مقاومت عراقی که نماینده‌ی همه‌ی گروه‌های مقاومت عراق است، اعلام کرد بخشی از معادله‌ی منطقه‌ای در محور مقاومت و نبرد برای حمایت از قدس و مسجد‌الاقصی خواهد بود. همچنین بار دیگر از برادرانم در جنبش انصارالله یمن تشکر می‌کنم که پیشتر این موضع را اعلام کردند. همکاری گروه‌های مقاومت در منطقه با گروه‌های مقاومت فلسطین و همه‌ی کسانی که به محور مقاومت وابسته هستند، تحقق آرزوی آزادی فلسطین را بسیار نزدیک می‌کند.

توجه اشغالگران به عراق و سوریه پس از افغانستان
دولت آمریکا و دولت‌هایی که در آمریکا روی کار می‌آیند، در صدر ظلم و فساد و به بردگی کشاندن ملت‌ها قرار دارند. حسین علیه‌السلام در چنین روزی پرچم مقابله‌ی خونین با ظالمان و فاسدان را بلند کرد. آمریکا نماد همه‌ی این معانی خبیث و زشت در دنیای معاصر است. حاکمیت در این منطقه و در جهان باید به ملت‌ها و حکومت‌ها تعلق داشته باشد. باید ثروت‌های این منطقه و منابع طبیعی آن فقط به ملت‌ها و دولت‌های منطقه تعلق داشته باشد و همه‌ی شیوه‌های چپاولگری آمریکایی و غیرآمریکایی باید از منطقه و ثروت‌های آن دور باشد.

بعد از شکست آمریکا در افغانستان و بعد از گذشت ۲۰ سال از اشغال این کشور، امروز چشم‌ها به چند ماه آتی و سرنوشت اشغالگری آمریکا در عراق و سوریه دوخته شده است. در عراق و به برکت خون شهیدان مظلوم و وفادار حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس که حقیقتاً اوج وفاداری به ابوالفضل‌العباس علیه‌السلام را نشان دادند، به برکت خون‌های پاک این شهیدان و به برکت مخالفت مردم عراق با حضور بیگانگان در این کشور که در راهپیمایی بعد از شهادت این دو فرمانده بزرگ خود را نشان داد، به برکت تصمیم مجلس عراق مبنی بر لزوم اخراج نیرو‌های آمریکایی از عراق، به برکت عملیات متوالی گروه‌های مقاومت عراق علیه نیرو‌های اشغالگر و به برکت تلاش‌های مقامات عراق، طبق آنچه دولت عراق صراحتاً اعلام کرده است، نیرو‌های آمریکا خاک مقدس عراق را تا پایان امسال ترک خواهند کرد. این دستاوردی بسیار مهم و پیروزی بزرگی برای عراق به‌شمار می‌رود. اینکه عراق حاکمیت خود را در زمین و آسمان این کشور و در گذرگاه‌های مرزی به‌دست گیرد، بسیار مهم است.

مسئله‌ی کنونی برادران عراقی تعداد مستشاران، مربیان و نیرو‌های فنی است که گفته می‌شود در عراق باقی خواهند ماند. امیدواریم برادران محترم مسئول در عراق وقتی این مسئله را بررسی می‌کنند، به تجربه‌ی آموزش ارتش افغانستان توسط نیرو‌های آمریکایی طی ۲۰ سال توجه داشته باشند و نیز به آنچه مستشاران آمریکایی ارائه داده‌اند، (مشورت‌های شکست‌خورده) توجه داشته باشند. این پیام خطاب به همه‌ی ملت‌های منطقه است. چیزی که تضمین واقعی برای عراق و مردم این کشور در رویارویی با داعش، گروه‌های تکفیری مختلف و هرگونه تهدیدی مشابه به‌شمار می‌رود، علاوه بر نیرو‌های رسمی عراقی، بسیج مردمی است.

امّا در سوریه، آمریکایی‌ها همچنان در شرق فرات و نزدیک مثلث مرزی عراق، سوریه و اردن که به منطقه‌ی التنف معروف است، حضور دارند. بهانه‌ی آمریکایی‌ها همان‌طور که ترامپ قبلاً گفت و امروز هم بایدن می‌گوید این است که مأموریت نیرو‌های آمریکا، کمک به مبارزه با داعش است. این بهانه‌ای واهی و ادعایی دروغین است. اساساً طرفی که داعش را در منطقه شکست داد، ارتش عراق، نیرو‌های این کشور، بسیج مردمی، ارتش سوریه، نیرو‌های متحد و گروه‌های مقاومت بودند.

در لبنان هم ارتش این کشور و مقاومت اسلامی، دولت‌های منطقه، ارتش‌ها، ملت‌ها و گروه‌های مقاومت در منطقه پایان‌دادن به پدیده‌ی داعش را تضمین کردند و این طرف‌ها اساساً به کمک آمریکا نیاز ندارند، بلکه برعکس، نیرو‌های آمریکایی حاضر در منطقه‌ی ما به تسهیل ورود داعش به منطقه، شکل‌گیری و انتقال آن از منطقه‌ای به منطقه‌ی دیگر و کمک به آن متهم هستند و شواهدی در این خصوص وجود دارد. نیرو‌های آمریکایی باید منطقه‌ی التنف را ترک کنند، زیرا داعش آنجا حضور ندارد؛ امّا در منطقه‌ی شرق فرات هدف واقعی نیرو‌های آمریکایی نهادینه‌کردن دودستگی در سوریه است که مردم و دولت سوریه با این مسئله مخالف‌اند و به هیچ عنوان با آن موافقت نمی‌کنند. هدف آخر آمریکا، چپاول نفت و گاز سوریه است.

در نهایت همان‌گونه که در عراق و در هر نقطه‌ی دیگری رخ خواهد داد، سرنوشت اشغالگران در سوریه نیز این است که این کشور را ترک کنند تا این بخش از خاک سوریه به حکومت سوریه برگردد و نفت و گاز این کشور و ثروت‌های آن به سوریه برگردد.

* جنگ یمن باید متوقف شود
باید بار دیگر درباره‌ی جنگ متجاوزانه‌ی آمریکایی- سعودی علیه یمن و ملت مظلوم آن موضع‌گیری کنم. این جنگ ظالمانه و ستمگرانه باید متوقف شود و آن متجاوزان پس از این همه سال جنگ بدانند که در برابر پایداری و قهرمانی این ملت صبور، مبارز و عظیم و رهبری حکیم و شجاع آن نخواهند توانست به هیچ یک از اهدافشان برسند. بار دیگر بر موضع خودمان در حمایت از ملت مظلوم بحرین که حقوق طبیعی آن سلب شده است، تأکید می‌کنم. علما، شخصیت‌ها و بهترین جوانان و زنان این ملت به زندان انداخته شده‌اند و این ملت، حتی امکان ابراز دیدگاه و نظرشان را ندارد. این ملت که همواره برای یاری‌رساندن به فلسطین و مسائل امت اسلامی آماده بوده است، نیاز دارد که همه‌ی امت در کنار حق و مظلومیت آن بایستند تا از این شرایط سخت که بر سینه‌ی این ملت عزیز سنگینی می‌کند، رها شوند.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار