هومن برق نورد در نقش فیروز مشتاق با تیکه کلام های «آمپاس» و «قمپز درکردن» توانست با بازی نقش پدری زحمت کش، جای خود را در دل مخاطبان این سریال باز کند و به شخصست محبوب این سریال تبدیل شد. سریالی که توانست در ماه رمضان آن سال، یک یاز پربیننده ترین مجموعه های نمایشی سیما شود.
فضای ساده و صمیمی خانواده مشتاق، بازی های خوب و باورپذیر بازیگران خردسال این مجموعه و از همه مهمتر قصه ای که مخاطب را هر شب پای این سریال می نشاند؛ همه و همه دست به دست هم دادند تا برزو نیک نژاد بعد از 8 سال، فصل دوم این سریال را جلوی آنتن ببرد. هرچند لطیفی در رمضان سال 95 سریال «پادری» را با همان بازیگران و در ادامه همان قصه به پخش شبکه یک رساند ولی به گفته منتقدان و فعالان فضای مجازی، نه سریال «پادری» و نه «دودکش2» که الان در حال پخش است، هیچ کدام نتوانستند موفقیت و محبوبیت سری اول دودکش را تکرار کنند.
دودکشی که این شب ها در حال پخش است، بیشتر تبدیل به دورهمی بازیگران این مجموعه پس از گذشت 8 سال از سری نخست آن شده است. نه خبری از قصه و فیلمنامه ای منسجم برای جذب هر شبی مخاطبان وجود دارد و نه دیگر بازی و تیکه کلام های تکرای بازیگران چنگی به دل می زند. به گونه ای که مخاطب اگر از میانه های پخش این سریال، آن را تماشا و دنبال کند، اصطلاحا چیزی از دست نداده است.
این داستان غم انگیزی که برای دودکش اتفاق افتاده، اتفاقا برای سریال های چند فصلی دیگر نظیر «بچه مهندس» و «از سرنوشت» نیز تکرار شده است. اصرار به ادامه فصل های این مجموعه های نمایشی بدون قصه و داستان و صرفا اضافه کردن داستانک هایی که نه کشش لازم برای جذب مخاطب را دارند و نه بودن و یا نبودن آنها لطمه ای به کل ماجرا می زند و یا پیوستن یکی دو بازیگر جدید در هر فصل، مخاطب را راضی نمی کند.
سال هاست که نبود قصه و داستانی منسجم در شالوده بسیاری از فیلمنامه سریال های تلویزیونی و آب بستن های بیخودی، تماشاگران را آزار می دهد به خصوص اینکه سریالی که به زور همه عناصر نمایشی، به پایان خود رسیده، باید در فصل های دیگر ادامه پیدا کند.