نگاهی به لیست تایید صلاحیتها نشان میدهد که برعکس آن چه القا میشود، شورای نگهبان با دست باز و شرایط حداقلی اقدام به تایید صلاحیت گزینهها کرده است.
به گزارش شهدای ایران، با انتشار اسامی کاندیداهای نهایی انتخابات ریاست جمهوری، بحثهای مختلفی
در خصوص عملکرد شورای نگهبان و نگرانی درباره مشارکت و شائبه مهندسی
انتخابات مطرح شده است. اما آیا این انتقادات به شورا برمیگردد و امکان
عملکرد بهتر از سوی این جمع وجود داشته است؟
نگاهی به لیست تایید صلاحیتها نشان میدهد که برعکس آن چه القا میشود، شورای نگهبان با دست باز و شرایط حداقلی اقدام به تایید صلاحیت گزینهها کرده است.
به عنوان مثال از شرایط احراز مدیریت و رجلیت سیاسی، به نایب رییسی مجلس و استانداری و ریاست بانک مرکزی اکتفا کرده است.
در این شرایط سوال جدی افکار عمومی آن است که چگونه در چنین شرایطی کسانی با کارنامه ریاست مجلس، معاون اولی و وزارت نتوانستهاند شرایط احراز صلاحیت را کسب کنند؟
پاسخ این سوال نه در دست شورای نگهبان، که تنها در اختیار خود کاندیداهای مذکور است و طبق قانون، شورای نگهبان مجوزی برای انتشار دلایل رد صلاحیتها ندارد. با این حال این دلایل به اطلاع افراد رسیده و میتوانند جهت تنویر افکار عمومی دلایل رد صلاحیت خود را اعلام کنند.
بررسی لیست شورای نگهبان نشان میدهد که شورا با لحاظ کامل شرایط حضور سلایق گوناگون سیاسی، سعی داشته تا حتی ضعیفترین نمایندگان جریان حامی دولت نیز از گردونه حذف نشوند. اما اینکه چرا این جریان اصرار به حضور افرادی داشته که از رد صلاحیت آنها آگاه بوده، محل تامل جدی است.
در مجموع حتی میتوان گفت که شورای نگهبان برای حضور نمایندگان سلایق مختلف، با دست باز عمل کرده اما ترکیب حضور جریان حامی دولت با کاندیداهای مسالهدار در عرصه رقابت، راهی جز رد صلاحیت افراد مذکور و حضور دو گزینه ضعیف باقی نگذاشته بود. گزینههایی که شاید در حالت عادی شانسی برای تایید صلاحیت نداشتند و صرفا از جهت غیبت گزینههای اصلی جریان حامی دولت تایید شدهاند. در شرایطی که گزینههای اصلی دولت شرایط حداقلی اقتصادی و امنیتی برای احراز صلاحیت را نداشتهاند، شورای نگهبان راهی جز تایید صلاحیت گزینههای ضعیف نداشته است.
به نظر میرسد جریان حامی دولت با قبول باخت پیش از انتخابات، صرفا به دنبال تحمیل هزینه رد صلاحیت چهرههای اصلی خود به نظام بوده است، چهرههایی که دلایل رد صلاحیت آنها نیز هیچگاه توسط خودشان اعلام نخواهد شد!
نگاهی به لیست تایید صلاحیتها نشان میدهد که برعکس آن چه القا میشود، شورای نگهبان با دست باز و شرایط حداقلی اقدام به تایید صلاحیت گزینهها کرده است.
به عنوان مثال از شرایط احراز مدیریت و رجلیت سیاسی، به نایب رییسی مجلس و استانداری و ریاست بانک مرکزی اکتفا کرده است.
در این شرایط سوال جدی افکار عمومی آن است که چگونه در چنین شرایطی کسانی با کارنامه ریاست مجلس، معاون اولی و وزارت نتوانستهاند شرایط احراز صلاحیت را کسب کنند؟
پاسخ این سوال نه در دست شورای نگهبان، که تنها در اختیار خود کاندیداهای مذکور است و طبق قانون، شورای نگهبان مجوزی برای انتشار دلایل رد صلاحیتها ندارد. با این حال این دلایل به اطلاع افراد رسیده و میتوانند جهت تنویر افکار عمومی دلایل رد صلاحیت خود را اعلام کنند.
بررسی لیست شورای نگهبان نشان میدهد که شورا با لحاظ کامل شرایط حضور سلایق گوناگون سیاسی، سعی داشته تا حتی ضعیفترین نمایندگان جریان حامی دولت نیز از گردونه حذف نشوند. اما اینکه چرا این جریان اصرار به حضور افرادی داشته که از رد صلاحیت آنها آگاه بوده، محل تامل جدی است.
در مجموع حتی میتوان گفت که شورای نگهبان برای حضور نمایندگان سلایق مختلف، با دست باز عمل کرده اما ترکیب حضور جریان حامی دولت با کاندیداهای مسالهدار در عرصه رقابت، راهی جز رد صلاحیت افراد مذکور و حضور دو گزینه ضعیف باقی نگذاشته بود. گزینههایی که شاید در حالت عادی شانسی برای تایید صلاحیت نداشتند و صرفا از جهت غیبت گزینههای اصلی جریان حامی دولت تایید شدهاند. در شرایطی که گزینههای اصلی دولت شرایط حداقلی اقتصادی و امنیتی برای احراز صلاحیت را نداشتهاند، شورای نگهبان راهی جز تایید صلاحیت گزینههای ضعیف نداشته است.
به نظر میرسد جریان حامی دولت با قبول باخت پیش از انتخابات، صرفا به دنبال تحمیل هزینه رد صلاحیت چهرههای اصلی خود به نظام بوده است، چهرههایی که دلایل رد صلاحیت آنها نیز هیچگاه توسط خودشان اعلام نخواهد شد!